جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
# برخی گفتهاند [[حنیف]] کسی است که از [[ادیان]] [[باطل]] به [[دین حق]] [[گرایش]] پیدا کند<ref>مشهدی، میرزا محمد، کنز الدقائق، ج۱، ص۳۵۰.</ref>. این اصطلاح بیشتر ناظر به معنای لغوی بوده و بعدها از سوی برخی از [[مفسران]] پدید آمده است. | # برخی گفتهاند [[حنیف]] کسی است که از [[ادیان]] [[باطل]] به [[دین حق]] [[گرایش]] پیدا کند<ref>مشهدی، میرزا محمد، کنز الدقائق، ج۱، ص۳۵۰.</ref>. این اصطلاح بیشتر ناظر به معنای لغوی بوده و بعدها از سوی برخی از [[مفسران]] پدید آمده است. | ||
# حنیف به معنای مسلم است، یعنی حنیفیت معادل [[اسلام]] به معنای [[تسلیم]] است، چنان که [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.</ref>. و از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده که: {{متن حدیث|إِنَّ الْحَنِيفِيَّةَ هِيَ الْإِسْلَامُ}}، حنیفیت همان اسلام است<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۶۰؛ مشهدی، میرزا محمد، کنز الدقائق، ج۱، ص۳۵۰.</ref> و [[امام باقر]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|القانت المطيع و الحنيف المسلم}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۶، ص۳۵۷.</ref>. توضیح این که اسلام دو معنا دارد: یکی معنای لغوی یعنی [[تسلیم شدن]] و یکی معنای اصطلاحی که عبارت است از [[شریعت]] قرآن و این، معنایی است که بعد از [[نزول قرآن]] و [[انتشار دین]] اسلام پیدا شده است. گاهی [[پیامبران]] قبل از [[حضرت محمد]] {{صل}} مسلم و پیرو اسلام نامیده میشوند که منظور از آن، اسلام به معنای لغوی است: {{متن قرآن|رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ}}<ref>«پروردگارا! به من از فرمانروایی پارهای دادهای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمانها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند» سوره یوسف، آیه ۱۰۱.</ref>، {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.</ref>. | # حنیف به معنای مسلم است، یعنی حنیفیت معادل [[اسلام]] به معنای [[تسلیم]] است، چنان که [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.</ref>. و از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده که: {{متن حدیث|إِنَّ الْحَنِيفِيَّةَ هِيَ الْإِسْلَامُ}}، حنیفیت همان اسلام است<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۶۰؛ مشهدی، میرزا محمد، کنز الدقائق، ج۱، ص۳۵۰.</ref> و [[امام باقر]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|القانت المطيع و الحنيف المسلم}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۶، ص۳۵۷.</ref>. توضیح این که اسلام دو معنا دارد: یکی معنای لغوی یعنی [[تسلیم شدن]] و یکی معنای اصطلاحی که عبارت است از [[شریعت]] قرآن و این، معنایی است که بعد از [[نزول قرآن]] و [[انتشار دین]] اسلام پیدا شده است. گاهی [[پیامبران]] قبل از [[حضرت محمد]] {{صل}} مسلم و پیرو اسلام نامیده میشوند که منظور از آن، اسلام به معنای لغوی است: {{متن قرآن|رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ}}<ref>«پروردگارا! به من از فرمانروایی پارهای دادهای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمانها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند» سوره یوسف، آیه ۱۰۱.</ref>، {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.</ref>. | ||
# [[حنیف]] صفت است برای [[دین الهی]] که [[خداوند متعال]] برای [[هدایت]] [[انسانها]]، همه [[پیامبران]] را [[مأمور]] به [[تبلیغ]] آن [[دین]] کرده و نام آن، [[اسلام]] به معنای [[تسلیم]] در برابر [[خداوند]] است، همان گونه که [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ}}<ref>«بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}} «و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>، دین در نزد [[خدا]] اسلام [و [[تسلیم شدن]] در برابر [[حق]]] است و چون این دین مطابق با [[فطرت]]، مستقیم، دور از [[افراط]] و [[تفریط]] و دارای [[احکام عملی]] خاصی است، آن را با صفت حنیف، توصیف میکنند. به همین دلیل {{متن قرآن|مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ}} یعنی دین آن [[حضرت]] با صفت [[حنیفیت]]، توصیف شده است<ref>ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۷۱؛ کاشانی، ملافتح الله، منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۶.</ref> و قرآن در توصیف دین میفرماید: {{متن قرآن|وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و (به من فرمان دادهاند) که: با درستی آیین، روی به دین آور و هیچگاه از مشرکان مباش!» سوره یونس، آیه ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار!» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>. در [[کتابهای حدیث]] هم از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نقل شده که آن [[حضرت]] نیز [[دین]] را با صفت [[حنیف]] توصیف کرده و فرموده: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَمَرَنِي أَنْ أَدْعُوَ إِلَى دِينِهِ الْحَنِيفِيَّةِ}}، [[خداوند]] مرا امر کرده که به [[دین حنیف]] او [[دعوت]] کنم<ref> | # [[حنیف]] صفت است برای [[دین الهی]] که [[خداوند متعال]] برای [[هدایت]] [[انسانها]]، همه [[پیامبران]] را [[مأمور]] به [[تبلیغ]] آن [[دین]] کرده و نام آن، [[اسلام]] به معنای [[تسلیم]] در برابر [[خداوند]] است، همان گونه که [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ}}<ref>«بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}} «و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>، دین در نزد [[خدا]] اسلام [و [[تسلیم شدن]] در برابر [[حق]]] است و چون این دین مطابق با [[فطرت]]، مستقیم، دور از [[افراط]] و [[تفریط]] و دارای [[احکام عملی]] خاصی است، آن را با صفت حنیف، توصیف میکنند. به همین دلیل {{متن قرآن|مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ}} یعنی دین آن [[حضرت]] با صفت [[حنیفیت]]، توصیف شده است<ref>ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۷۱؛ کاشانی، ملافتح الله، منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۶.</ref> و قرآن در توصیف دین میفرماید: {{متن قرآن|وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و (به من فرمان دادهاند) که: با درستی آیین، روی به دین آور و هیچگاه از مشرکان مباش!» سوره یونس، آیه ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار!» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>. در [[کتابهای حدیث]] هم از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نقل شده که آن [[حضرت]] نیز [[دین]] را با صفت [[حنیف]] توصیف کرده و فرموده: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَمَرَنِي أَنْ أَدْعُوَ إِلَى دِينِهِ الْحَنِيفِيَّةِ}}، [[خداوند]] مرا امر کرده که به [[دین حنیف]] او [[دعوت]] کنم<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ج۱، ص۵۸.</ref>. | ||
کلمه حنیف ده بار در [[قرآن]] تکرار شده و جمع آن یعنی کلمه [[حنفاء]] نیز دو بار آمده است: {{متن قرآن|حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ}}<ref>«پاک آیینان برای خداوند باشید، نه شرکورزان به او و هر کس به خداوند شرک ورزد چنان است که از آسمان فرو افتد و پرندگان او را بربایند یا باد او را به جایی دور اندازد» سوره حج، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref>. از ده مورد یاد شده دو بار در توصیف کلمه دین آورده شده: {{متن قرآن|وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و (به من فرمان دادهاند) که: با درستی آیین، روی به دین آور و هیچگاه از مشرکان مباش!» سوره یونس، آیه ۱۰۵.</ref> و {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار!» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>؛ و پنج مورد حال یا صفت از دین و ملة [[ابراهیم]] است: {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو خداوند راست فرموده است؛ بنابراین از آیین ابراهیم درستآیین پیروی کنید و او از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۹۵.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا}}<ref>«و بهدینتر از آن کس که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهد در حالی که نکوکار باشد و از آیین ابراهیم درستآیین پیروی کند، کیست؟ و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت» سوره نساء، آیه ۱۲۵.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درستآیین و (او) از مشرکان نبود» سوره انعام، آیه ۱۶۱.</ref> و {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم درستآیین پیروی کن و (او) از مشرکان نبود» سوره نحل، آیه ۱۲۳.</ref>. در این [[آیات]] به [[تبعیت]] از [[دین حضرت ابراهیم]] - [[دینی]] که از همه دینهای [[باطل]] به سوی [[دین حق]] مایل بوده -امر شده است. | کلمه حنیف ده بار در [[قرآن]] تکرار شده و جمع آن یعنی کلمه [[حنفاء]] نیز دو بار آمده است: {{متن قرآن|حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ}}<ref>«پاک آیینان برای خداوند باشید، نه شرکورزان به او و هر کس به خداوند شرک ورزد چنان است که از آسمان فرو افتد و پرندگان او را بربایند یا باد او را به جایی دور اندازد» سوره حج، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref>. از ده مورد یاد شده دو بار در توصیف کلمه دین آورده شده: {{متن قرآن|وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و (به من فرمان دادهاند) که: با درستی آیین، روی به دین آور و هیچگاه از مشرکان مباش!» سوره یونس، آیه ۱۰۵.</ref> و {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار!» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>؛ و پنج مورد حال یا صفت از دین و ملة [[ابراهیم]] است: {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو خداوند راست فرموده است؛ بنابراین از آیین ابراهیم درستآیین پیروی کنید و او از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۹۵.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا}}<ref>«و بهدینتر از آن کس که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهد در حالی که نکوکار باشد و از آیین ابراهیم درستآیین پیروی کند، کیست؟ و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت» سوره نساء، آیه ۱۲۵.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درستآیین و (او) از مشرکان نبود» سوره انعام، آیه ۱۶۱.</ref> و {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم درستآیین پیروی کن و (او) از مشرکان نبود» سوره نحل، آیه ۱۲۳.</ref>. در این [[آیات]] به [[تبعیت]] از [[دین حضرت ابراهیم]] - [[دینی]] که از همه دینهای [[باطل]] به سوی [[دین حق]] مایل بوده -امر شده است. |