هیمنه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'توحید در الوهیت' به 'توحید در الوهیت'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
جز (جایگزینی متن - 'توحید در الوهیت' به 'توحید در الوهیت')
 
خط ۶: خط ۶:
* و [[آیه]] بعد از [[آیه]] مورد بحث چنین است: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«او خداوندى است هستى بخش، آفریننده‌اى ابداع‌گر، و صورتگر (بى‌نظیر)؛ از آن اوست بهترین نام‌ها؛ آنچه در آسمان‌ها و زمین است تسبیح او مى‌گویند؛ و او توانا و حکیم است» سوره حشر، آیه ۲۴.</ref>.
* و [[آیه]] بعد از [[آیه]] مورد بحث چنین است: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«او خداوندى است هستى بخش، آفریننده‌اى ابداع‌گر، و صورتگر (بى‌نظیر)؛ از آن اوست بهترین نام‌ها؛ آنچه در آسمان‌ها و زمین است تسبیح او مى‌گویند؛ و او توانا و حکیم است» سوره حشر، آیه ۲۴.</ref>.
* این [[آیات]]، همانگونه که از واژگان به کار رفته در آنها و نیز از [[سیاق]] آنها استفاده می شود، درباره [[توحید ذاتی]] و صفاتی و افعالی [[خداوند]] وارد شده است و یکی از جامع ترین مجموعه های [[آیات]] [[توحیدی]] [[قرآن]] به شمار می آیند.
* این [[آیات]]، همانگونه که از واژگان به کار رفته در آنها و نیز از [[سیاق]] آنها استفاده می شود، درباره [[توحید ذاتی]] و صفاتی و افعالی [[خداوند]] وارد شده است و یکی از جامع ترین مجموعه های [[آیات]] [[توحیدی]] [[قرآن]] به شمار می آیند.
* در [[آیه]] مورد بحث، نخستین وصف [[خداوند]]، پس از جمله دال بر [[توحید]] در [[الوهیت]] {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ}} واژه "[[مَلِک]]" است که ضمن دلالت بر اختصاص این وصف به [[خدای متعال]]، دلالت بر اختصاص سایر اوصاف مذکور در این [[آیه]] نظیر "[[قدوس]]"، "[[سلام]]"، "[[مؤمن]]" و "[[مهیمن]]" نیز به [[خدای متعال]] دارد.
* در [[آیه]] مورد بحث، نخستین وصف [[خداوند]]، پس از جمله دال بر [[توحید در الوهیت]] {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ}} واژه "[[مَلِک]]" است که ضمن دلالت بر اختصاص این وصف به [[خدای متعال]]، دلالت بر اختصاص سایر اوصاف مذکور در این [[آیه]] نظیر "[[قدوس]]"، "[[سلام]]"، "[[مؤمن]]" و "[[مهیمن]]" نیز به [[خدای متعال]] دارد.
* به نظر می‌رسد [[آیه]] مورد بحث، به طور کلّی مسوق برای بیان [[توحید]] در [[مُلک]] و [[فرمانروایی]] خداست؛ زیرا همه واژگان توصیفی وارد در این [[آیه]] به نحوی اوصاف "الملک"اند که نخستین واژه بعد از کلمه [[توحید]] است.
* به نظر می‌رسد [[آیه]] مورد بحث، به طور کلّی مسوق برای بیان [[توحید]] در [[مُلک]] و [[فرمانروایی]] خداست؛ زیرا همه واژگان توصیفی وارد در این [[آیه]] به نحوی اوصاف "الملک"اند که نخستین واژه بعد از کلمه [[توحید]] است.
* [[آیه کریمه]] فوق، پس از ذکر [[توحید]] در [[الوهیت]] [[خداوند]] با جمله {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ}} [[خداوند]] را با عبارت {{متن قرآن|هُوَ الْمَلِكُ}} یاد می کند و سپس اوصافی؛ نظیر [[مؤمن]] و [[مهیمن]] و... بیان می کند که همگی اوصاف "الملک"اند. بنابراین، همه اوصافی که در این [[آیه]] آمده است، خصوصیات فرمانروای بزرگ [[جهان هستی]]، یعنی [[خداوند متعال]] است که در صدر [[آیه]] با واژه "الملک" به او اشاره شده است. در [[آیه]] بعد از این [[آیه]] نیز اوصافی که پس از نام "[[الله]]" آمده است، همگی اوصاف ذاتی است که با نام [[مبارک]] "[[الله]]" به آن اشاره شده است. بحث ما در اینجا درباره وصف "[[مهیمن]]" است که در [[آیه]] مورد بحث به عنوان یکی از [[اوصاف خدا]] بیان شده است؛ اگرچه همه اوصاف [[آیه]] مذکور، اوصاف مربوط به [[حکمرانی]] و [[فرمانروایی]] خداست، لکن به [[دلیل]] رعایت اختصار، از میان این اوصاف درباره وصف "[[مهیمن]]" که نمایان‌گر یکی از مهمترین ویژگی‌های [[فرمانروایی خداوند]] است و تنها در این [[آیه]] به آن اشاره شده، به بحث می‌پردازیم:
* [[آیه کریمه]] فوق، پس از ذکر [[توحید در الوهیت]] [[خداوند]] با جمله {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ}} [[خداوند]] را با عبارت {{متن قرآن|هُوَ الْمَلِكُ}} یاد می کند و سپس اوصافی؛ نظیر [[مؤمن]] و [[مهیمن]] و... بیان می کند که همگی اوصاف "الملک"اند. بنابراین، همه اوصافی که در این [[آیه]] آمده است، خصوصیات فرمانروای بزرگ [[جهان هستی]]، یعنی [[خداوند متعال]] است که در صدر [[آیه]] با واژه "الملک" به او اشاره شده است. در [[آیه]] بعد از این [[آیه]] نیز اوصافی که پس از نام "[[الله]]" آمده است، همگی اوصاف ذاتی است که با نام [[مبارک]] "[[الله]]" به آن اشاره شده است. بحث ما در اینجا درباره وصف "[[مهیمن]]" است که در [[آیه]] مورد بحث به عنوان یکی از [[اوصاف خدا]] بیان شده است؛ اگرچه همه اوصاف [[آیه]] مذکور، اوصاف مربوط به [[حکمرانی]] و [[فرمانروایی]] خداست، لکن به [[دلیل]] رعایت اختصار، از میان این اوصاف درباره وصف "[[مهیمن]]" که نمایان‌گر یکی از مهمترین ویژگی‌های [[فرمانروایی خداوند]] است و تنها در این [[آیه]] به آن اشاره شده، به بحث می‌پردازیم:
* [[ابن منظور]] در لسان العرب درباره معنای واژه "[[مهیمن]]" می گوید: این واژه از "آمن غیرَه من الخوف" یعنی دیگری را از [[ترس]] در [[امان]] قرار داده است، می‌باشد، و ریشه آن "أَأْمَنَ فهو مُؤَأْمِنٌ" است که دو همزه دارد، همزه دوم به یاء تبدیل شده چون [[اجتماع]] دو همزه نامطلوب است لذا تبدیل به مؤیمن شد سپس همزه اول به "هاء" تبدیل شد؛ نظیر آنکه در "أَراق" گفتند "هراق"<ref>{{عربی|و هو من آمن غيرَه من الخوف، و أَصله أَأْمَنَ فهو مُؤَأْمِنٌ، بهمزتين، قلبت الهمزة الثانية ياء كراهة اجتماعهما فصار مُؤَيْمِنٌ، ثم صُيِّرت الأُولى هاء كما قالوا هَراق و أَراق}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۴۳۶، ذیل واژه «مهیمن».</ref>.
* [[ابن منظور]] در لسان العرب درباره معنای واژه "[[مهیمن]]" می گوید: این واژه از "آمن غیرَه من الخوف" یعنی دیگری را از [[ترس]] در [[امان]] قرار داده است، می‌باشد، و ریشه آن "أَأْمَنَ فهو مُؤَأْمِنٌ" است که دو همزه دارد، همزه دوم به یاء تبدیل شده چون [[اجتماع]] دو همزه نامطلوب است لذا تبدیل به مؤیمن شد سپس همزه اول به "هاء" تبدیل شد؛ نظیر آنکه در "أَراق" گفتند "هراق"<ref>{{عربی|و هو من آمن غيرَه من الخوف، و أَصله أَأْمَنَ فهو مُؤَأْمِنٌ، بهمزتين، قلبت الهمزة الثانية ياء كراهة اجتماعهما فصار مُؤَيْمِنٌ، ثم صُيِّرت الأُولى هاء كما قالوا هَراق و أَراق}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۴۳۶، ذیل واژه «مهیمن».</ref>.
* [[ابن منظور]] در همین [[ارتباط]] می افزاید:در [[حدیث]] عکرمه آمده است: [[علی]] {{ع}} [[داناترین]] [[مردم]] به مهیمنات یعنی قضایا و داوری‌ها بود. از ریشه [[هیمنه]] که به معنای عهده‌دارشدن رسیدگی به شیء معین است.... ابن الانباری درباره {{متن قرآن|وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ}} چنین گفت: [[مهیمن]] یعنی عهده‌دار [[آفرینش]] شیء بودن و این [[بیت]] را آورد: همانا [[بهترین]] [[مردم]] بعد از [[پیامبر خدا]] [[مهیمن]] او و عهده‌دار امور او بعد از اوست که در آشنایی با خوب و بدها [[تالی]] اوست". گفت: معنای آن عهده‌دار امور [[مردم]] بودن پس از اوست. و گفته‌اند: به معنای عهده‌دار امور آفریدگان بودن است<ref>{{عربی|و في حديث عكرمة: كان علي {{ع}} أَعْلَم بالمُهَيمِناتِ أَي القَضايا، من الهَيمنَة و هي القيام على الشيء‌... قال ابن الأَنباري في قوله:}} {{متن قرآن|وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ}} {{عربی|قال: المُهَيمِنُ [[القائم]] على خلقه؛ و أَنشد: أَلا إنَّ خير الناسِ بعد نَبِيهِ مُهَيمِنُه التالِيه في العُرْفِ و النُّكرِ
* [[ابن منظور]] در همین [[ارتباط]] می افزاید:در [[حدیث]] عکرمه آمده است: [[علی]] {{ع}} [[داناترین]] [[مردم]] به مهیمنات یعنی قضایا و داوری‌ها بود. از ریشه [[هیمنه]] که به معنای عهده‌دارشدن رسیدگی به شیء معین است.... ابن الانباری درباره {{متن قرآن|وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ}} چنین گفت: [[مهیمن]] یعنی عهده‌دار [[آفرینش]] شیء بودن و این [[بیت]] را آورد: همانا [[بهترین]] [[مردم]] بعد از [[پیامبر خدا]] [[مهیمن]] او و عهده‌دار امور او بعد از اوست که در آشنایی با خوب و بدها [[تالی]] اوست". گفت: معنای آن عهده‌دار امور [[مردم]] بودن پس از اوست. و گفته‌اند: به معنای عهده‌دار امور آفریدگان بودن است<ref>{{عربی|و في حديث عكرمة: كان علي {{ع}} أَعْلَم بالمُهَيمِناتِ أَي القَضايا، من الهَيمنَة و هي القيام على الشيء‌... قال ابن الأَنباري في قوله:}} {{متن قرآن|وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ}} {{عربی|قال: المُهَيمِنُ [[القائم]] على خلقه؛ و أَنشد: أَلا إنَّ خير الناسِ بعد نَبِيهِ مُهَيمِنُه التالِيه في العُرْفِ و النُّكرِ
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش