منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵::::::' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'حضرت امام' به 'حضرت امام')
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۲۵: خط ۲۵:
نکته بسیار مهم در این زمینه آن است که همین الان هم اگر شرایطی فراهم شود که گروهی از که [[مؤمنان]] همین [[لیاقت]] الان تفقّد [[حضرت]] را پیدا کنند، مورد [[عنایت]] او قرار خواهند گرفت<ref>نگاه کنید به توقیع امام زمان{{ع}} خطاب به شیخ مفید که در پاورقی ۴۹ آمده است.</ref> و با [[لطف]] خاص [[حضرت]]، [[عقول]] آنها بیش از سایرین رشد خواهد کرد.(...)
نکته بسیار مهم در این زمینه آن است که همین الان هم اگر شرایطی فراهم شود که گروهی از که [[مؤمنان]] همین [[لیاقت]] الان تفقّد [[حضرت]] را پیدا کنند، مورد [[عنایت]] او قرار خواهند گرفت<ref>نگاه کنید به توقیع امام زمان{{ع}} خطاب به شیخ مفید که در پاورقی ۴۹ آمده است.</ref> و با [[لطف]] خاص [[حضرت]]، [[عقول]] آنها بیش از سایرین رشد خواهد کرد.(...)
* '''[[حکومتی]] متکی به [[شمشیر]]''': همچنین بعضی تصور عامیانه‌ای دارند که وقتی [[امام زمان]]{{ع}} بیاید، با [[شمشیر]] همه مسائل را حل می‌کند! البته دارد در جریان [[قیام]] [[حضرت]]، قطعاً [[شمشیر]] ([[سلاح]]) به کار گرفته خواهد شد، اما هم مقدمات بسیاری می‌خواهد و هم با لوازم بسیاری همراه خواهد بود. آن روز هم که دست‌های علی‌ابن‌ابی‌طالب{{ع}} را بسته بودند، [[شمشیر]] بود ولی به [[دلیل]] نبودن آن مقدمات و لوازم، به کار گرفته نشد. این [[شمشیر]] همان [[شمشیر]] است که تنها موقعیت بیرون آمدن از نیام را خواهد داشت. به این ترتیب در یک نگاه عامیانه ممکن است [[رفتار]] و منش [[منجی موعود]]، خارج از [[شریعت]] و [[نظام]] [[تکالیف الهی]] تلقی شود؛ همان تکالیفی که محدودیت‌هایی برای استفاده از [[قوه]] قهریه توسط [[حاکمان]] را وضع کرده است. گویی - نعوذ بالله - [[خداوند]] به [[حضرت]] خواهند فرمود: "دیگر حوصله‌مان سر رفته است، هرچه [[صبر]] و [[مدارا]] کردیم، نشد، حالا دیگر بروید با [[شمشیر]] مسائل را حل کنید!"
* '''[[حکومتی]] متکی به [[شمشیر]]''': همچنین بعضی تصور عامیانه‌ای دارند که وقتی [[امام زمان]]{{ع}} بیاید، با [[شمشیر]] همه مسائل را حل می‌کند! البته دارد در جریان [[قیام]] [[حضرت]]، قطعاً [[شمشیر]] ([[سلاح]]) به کار گرفته خواهد شد، اما هم مقدمات بسیاری می‌خواهد و هم با لوازم بسیاری همراه خواهد بود. آن روز هم که دست‌های علی‌ابن‌ابی‌طالب{{ع}} را بسته بودند، [[شمشیر]] بود ولی به [[دلیل]] نبودن آن مقدمات و لوازم، به کار گرفته نشد. این [[شمشیر]] همان [[شمشیر]] است که تنها موقعیت بیرون آمدن از نیام را خواهد داشت. به این ترتیب در یک نگاه عامیانه ممکن است [[رفتار]] و منش [[منجی موعود]]، خارج از [[شریعت]] و [[نظام]] [[تکالیف الهی]] تلقی شود؛ همان تکالیفی که محدودیت‌هایی برای استفاده از [[قوه]] قهریه توسط [[حاکمان]] را وضع کرده است. گویی - نعوذ بالله - [[خداوند]] به [[حضرت]] خواهند فرمود: "دیگر حوصله‌مان سر رفته است، هرچه [[صبر]] و [[مدارا]] کردیم، نشد، حالا دیگر بروید با [[شمشیر]] مسائل را حل کنید!"
::::::لذا این تصور هم که [[امام زمان]]{{ع}} صرفاً با [[شمشیر]] عالم را [[نجات]] خواهد داد، یک برداشت سطحی و عامیانه است. بله، [[شمشیر]] هم در کار هست، از اول هم در کار بود، اما شرایطی دارد که در آن زمان فراهم نبود، ولی در [[زمان ظهور]] فراهم خواهد شد. یکی از آن شرایط "[[اتمام حجت]]" و "روشن‌بینی" [[مردم]] است، که در آن زمان به [[قدر]] کافی موجود خواهد بود؛ و [[حضرت]] بی‌تأمل با [[شمشیر]] به رفع موانع [[سعادت]] [[مردم]] [[اقدام]] خواهند فرمود<ref>نگاه کنید به احادیثی که در پاورقی صفحه ۱۷۱ آمده است.</ref>. وقتی استفاده از [[شمشیر]] با شرایط و لوازم خاص خودش [[درک]] شود، دیگر نگاه عامیانه به موضوع [[انتظار]] از میان خواهد رفت و جای خود را به سعی و تلاش برای فراهم آوردن آن شرایط خواهد داد.
لذا این تصور هم که [[امام زمان]]{{ع}} صرفاً با [[شمشیر]] عالم را [[نجات]] خواهد داد، یک برداشت سطحی و عامیانه است. بله، [[شمشیر]] هم در کار هست، از اول هم در کار بود، اما شرایطی دارد که در آن زمان فراهم نبود، ولی در [[زمان ظهور]] فراهم خواهد شد. یکی از آن شرایط "[[اتمام حجت]]" و "روشن‌بینی" [[مردم]] است، که در آن زمان به [[قدر]] کافی موجود خواهد بود؛ و [[حضرت]] بی‌تأمل با [[شمشیر]] به رفع موانع [[سعادت]] [[مردم]] [[اقدام]] خواهند فرمود<ref>نگاه کنید به احادیثی که در پاورقی صفحه ۱۷۱ آمده است.</ref>. وقتی استفاده از [[شمشیر]] با شرایط و لوازم خاص خودش [[درک]] شود، دیگر نگاه عامیانه به موضوع [[انتظار]] از میان خواهد رفت و جای خود را به سعی و تلاش برای فراهم آوردن آن شرایط خواهد داد.


اگر بهره گیری از [[شمشیر]] بدون توجه به قواعدش بیان می‌شود آن وقت تصویری که [[دشمنان]] [[امام زمان]]{{ع}} از ایشان به [[جهان]] ارائه می‌دهند و [[مردم]] را از ایشان می‌ترسانند، تأیید می‌شود؛ تصویر یک [[سلطان]] [[ستمگر]] و بی‌تدبیر که وقتی بیاید، می‌خواهد همه مسائل را صرفاً با تکیه به [[شمشیر]] حل کند.(...)
اگر بهره گیری از [[شمشیر]] بدون توجه به قواعدش بیان می‌شود آن وقت تصویری که [[دشمنان]] [[امام زمان]]{{ع}} از ایشان به [[جهان]] ارائه می‌دهند و [[مردم]] را از ایشان می‌ترسانند، تأیید می‌شود؛ تصویر یک [[سلطان]] [[ستمگر]] و بی‌تدبیر که وقتی بیاید، می‌خواهد همه مسائل را صرفاً با تکیه به [[شمشیر]] حل کند.(...)
خط ۳۳: خط ۳۳:


[[علت]] اساسی امتناع [[حضرت]] این بود که هرچند [[مردم]] از [[ظلم]] خسته شده بودند، اما خواهان [[عدالت]] هم نبودند. آنها اساساً نه [[عدالت]] و لوازم آن را درست می‌فهمیدند و نه می‌توانستند آن را [[تحمل]] کنند. خیلی بین این دو فرق است. اگر [[مردم]] اهل [[تحمل]] [[عدالت]] بودند، آن‌گونه [[حضرت]] را در دوران حکومتش [[شکنجه]] نمی‌کردند!<ref>امیرالمؤمنین علی{{ع}} خطاب به مردان شهر کوفه فرمود: "خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پرخون، و سینه ام از خشم شما مالامال است! کاسه‌های غم و اندوه جرعه جرعه به من نوشاندید؛ {{متن حدیث|"قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِي نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاسا"}}کافی، ج ۵، ص ۴ و نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>(...)
[[علت]] اساسی امتناع [[حضرت]] این بود که هرچند [[مردم]] از [[ظلم]] خسته شده بودند، اما خواهان [[عدالت]] هم نبودند. آنها اساساً نه [[عدالت]] و لوازم آن را درست می‌فهمیدند و نه می‌توانستند آن را [[تحمل]] کنند. خیلی بین این دو فرق است. اگر [[مردم]] اهل [[تحمل]] [[عدالت]] بودند، آن‌گونه [[حضرت]] را در دوران حکومتش [[شکنجه]] نمی‌کردند!<ref>امیرالمؤمنین علی{{ع}} خطاب به مردان شهر کوفه فرمود: "خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پرخون، و سینه ام از خشم شما مالامال است! کاسه‌های غم و اندوه جرعه جرعه به من نوشاندید؛ {{متن حدیث|"قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِي نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاسا"}}کافی، ج ۵، ص ۴ و نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>(...)
::::::می‌دانیم که [[امام عصر]]{{ع}} زمانی [[ظهور]] خواهد کرد که [[ظلم فراگیر]] شده باشد، [[مردم]] از [[ظلم]] خسته شده باشند و [[منتظر]] کسی باشند که آنها را از این [[ظلم]] برهاند، اما باید [[مردم]] [[آمادگی]] پذیرش [[عدالت]] و لوازم آن را هم داشته باشند. همچنین باید ریشه‌های [[مظالم]] را هم، هرچند به صورت اجمالی، بشناسند. تنها در این صورت است که اگر [[امام زمان]]{{ع}} [[ظهور]] کنند، موجی از اقبال به ایشان به وجود خواهد آمد و [[مردم]] [[دنیا]] از ایشان [[تبعیت]] کرده، و [[حکومت حق]] به سهولت در [[جهان]] مستقر خواهد شد. اما نگاه عامیانه این است که تصور کنیم که تشدید [[ظلم]]، "موجی" را در اقبال به [[حضرت]] ایجاد خواهد کرد و بدون [[آمادگی عمومی]] برای پذیرش [[عدالت]] و لوازم آن، [[حکومت]] [[حضرت]] تنها بر آن موج [[استوار]] خواهد شد. این یک تصور سطحی است. مگر [[خدا]] دنبال موج می‌گردد که بخواهد [[حکومت حق]] را بر روی موج "[[نارضایتی]] [[مردم]] از [[ظلم]]" سوار کند؟
می‌دانیم که [[امام عصر]]{{ع}} زمانی [[ظهور]] خواهد کرد که [[ظلم فراگیر]] شده باشد، [[مردم]] از [[ظلم]] خسته شده باشند و [[منتظر]] کسی باشند که آنها را از این [[ظلم]] برهاند، اما باید [[مردم]] [[آمادگی]] پذیرش [[عدالت]] و لوازم آن را هم داشته باشند. همچنین باید ریشه‌های [[مظالم]] را هم، هرچند به صورت اجمالی، بشناسند. تنها در این صورت است که اگر [[امام زمان]]{{ع}} [[ظهور]] کنند، موجی از اقبال به ایشان به وجود خواهد آمد و [[مردم]] [[دنیا]] از ایشان [[تبعیت]] کرده، و [[حکومت حق]] به سهولت در [[جهان]] مستقر خواهد شد. اما نگاه عامیانه این است که تصور کنیم که تشدید [[ظلم]]، "موجی" را در اقبال به [[حضرت]] ایجاد خواهد کرد و بدون [[آمادگی عمومی]] برای پذیرش [[عدالت]] و لوازم آن، [[حکومت]] [[حضرت]] تنها بر آن موج [[استوار]] خواهد شد. این یک تصور سطحی است. مگر [[خدا]] دنبال موج می‌گردد که بخواهد [[حکومت حق]] را بر روی موج "[[نارضایتی]] [[مردم]] از [[ظلم]]" سوار کند؟


اساساً [[خدا]] به امواج گذرا اهمیت نمی‌دهد و همیشه [[دین]] را بر روی امواج جلو نمی‌برد. اگر هم زمانی از امواج [[اجتماعی]] برای پیشبرد بخشی از امور [[دین]] بهره بگیرد، خودش زمینه‌های شکستن آن امواج را با امتحانات سهمگین فراهم خواهد آورد.(...)
اساساً [[خدا]] به امواج گذرا اهمیت نمی‌دهد و همیشه [[دین]] را بر روی امواج جلو نمی‌برد. اگر هم زمانی از امواج [[اجتماعی]] برای پیشبرد بخشی از امور [[دین]] بهره بگیرد، خودش زمینه‌های شکستن آن امواج را با امتحانات سهمگین فراهم خواهد آورد.(...)