جنگ خیبر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سیره نویسان' به 'سیره‌نویسان'
جز (جایگزینی متن - 'سیره نویسان' به 'سیره‌نویسان')
خط ۲۴: خط ۲۴:


== انگیزه غزوه ==
== انگیزه غزوه ==
انگیزه اصلی از [[لشکرکشی]] [[رسول خدا]] {{صل}} به [[خیبر]]، نابودی مرکز [[توطئه]] در شمال مدینه بود، زیرا از آغاز حضور [[مسلمانان]] در مدینه، منطقه خیبر و یهودیان ساکن آن، همچنین [[قبایل]] اطراف که بیشتر زیر تأثیر و [[نفوذ]] خیبر بودند، مدینه را [[تهدید]] می‌کردند. مورّخان و [[سیره]] نویسان، برخلاف شیوه معمول خود که پیش از بیان هر غزوه، به بیان علت وقوع آن پرداخته‌اند، درباره [[پیکار خیبر]] به عوامل آن تصریح نکرده‌اند؛ گویا گزارش‌های متعدد درباره [[ناامنی]] شمال مدینه، موضوع را نزد آنان [[قطعی]] کرده است، چنان که رویدادهای سال پیش از [[نبرد]] و سریه‌هایی که به آن‌سو انجام شدند، نشان‌دهنده [[ناامن]] بودن آن منطقه و توطئه‌های مکرر یهود خیبر و قبایل هم‌پیمان آنهایند.
انگیزه اصلی از [[لشکرکشی]] [[رسول خدا]] {{صل}} به [[خیبر]]، نابودی مرکز [[توطئه]] در شمال مدینه بود، زیرا از آغاز حضور [[مسلمانان]] در مدینه، منطقه خیبر و یهودیان ساکن آن، همچنین [[قبایل]] اطراف که بیشتر زیر تأثیر و [[نفوذ]] خیبر بودند، مدینه را [[تهدید]] می‌کردند. مورّخان و [[سیره‌نویسان]]، برخلاف شیوه معمول خود که پیش از بیان هر غزوه، به بیان علت وقوع آن پرداخته‌اند، درباره [[پیکار خیبر]] به عوامل آن تصریح نکرده‌اند؛ گویا گزارش‌های متعدد درباره [[ناامنی]] شمال مدینه، موضوع را نزد آنان [[قطعی]] کرده است، چنان که رویدادهای سال پیش از [[نبرد]] و سریه‌هایی که به آن‌سو انجام شدند، نشان‌دهنده [[ناامن]] بودن آن منطقه و توطئه‌های مکرر یهود خیبر و قبایل هم‌پیمان آنهایند.


از [[سال ۴ هجرت]] که [[قبیله بنی‌نضیر]] پس از پیمان‌شکنی و اعلام [[جنگ]] با پیامبر {{صل}} به [[تسلیم]] و [[مهاجرت]] به خیبر وادار گردیدند، دشمنی‌شان با مسلمانان تشدید شد و از خیبر که در آنجا قلعه و [[کشاورزی]] داشتند برای [[دشمنی]] با رسول خدا {{صل}} سود جستند و زمینه‌های نبرد [[احزاب]] را فراهم آوردند<ref>السیره‌النبویه، ج ۳، ص ۶۸۳؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۴۲۶ ـ ۴۲۷؛ الطبقات، ج ۲ ص ۶۵ ـ ۶۶.</ref>. اهالی خیبر با پشتوانه [[مالی]] به دست آمده از کشاورزی [[سرزمین]] خود، قبایل گرد خود و شمال مدینه را ضد مدینه تحریک کردند که در حوادث [[سال ۶ هجرت]] بازتاب یافته است. در این سال، افراد [[قبیله]] [[جذام]] به "دحیه کلبی" که برای رساندن [[پیام]] رسول خدا {{صل}} نزد [[قیصر روم]] رفته بود<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۸۶.</ref>، [[هجوم]] آورده و او را [[غارت]] کردند<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۱۰۳۵؛ الاصابه، ج ۶، ص ۱۳۵.</ref> و در پی آن، [[پیامبر]] {{صل}} [[زید بن حارثه]] را به منطقه اعزام کرد<ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۵۶ ـ ۵۵۷؛ التنبیه والاشراف، ص ۲۱۹.</ref>. در همین سال، زمانی که به حضرت خبر رسید که [[غطفان]] می‌خواهد با کمک [[خیبر]] بر ضد [[مدینه]] [[توطئه]] کند، [[علی]] {{ع}} را به [[فدک]] فرستاد<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۷۳ ـ ۷۴؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۱۰۷.</ref>. همچنین سریه دیگر [[زید]] به [[وادی القری]] در شمال مدینه و نزدیک خیبر<ref>المغازی، ج ۱، ص ۵؛ الکامل، ج ۲، ص ۲۰۹.</ref>، دو سریه [[عبداللّه بن رواحه]] به خیبر<ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۶۶ ـ ۵۶۷.</ref> و سریه بشیر بن سعد پیش از [[غزوه خیبر]] به فدک<ref>تاریخ خلیفه، ص ۴۶ ـ ۴۷.</ref> حوادثی بودند که نشان دادند منطقه شمال به ویژه مرکز آن خیبر، تهدیدی برای مدینه بود. [[مورخان]]، گزارش‌هایی از [[آمادگی]] و قصد بزرگان خیبر برای [[حمله]] به مدینه به دست داده‌اند<ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۳۰، ۵۶۳؛ الطبقات، ج ۲، ص ۸۹.</ref> که به احتمال قوی، اعزام عبداللّه بن رواحه برای کسب اطلاعات از خیبر<ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۶۶.</ref> با توجه به همین تهدیدها بوده است. دو ماه پیش از غزوه خیبر هم شخصی از [[قبیله اشجع]] که در نزدیکی خیبر سکونت داشت به پیامبر {{صل}} خبر داد که یکی از [[فرماندهان]] [[یهود]] آن منطقه قصد دارد به مدینه حمله کند<ref>دلائل‌النبوه، ج ۴، ص ۳۰۱؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۰۸ ـ ۳۰۹.</ref>. افزون بر اینها، دو [[نامه]] از [[رسول خدا]] {{صل}} به اهالی خیبر در دست است که در یکی از آنها [[اهل]] خیبر را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرده و با [[تصدیق]] [[شریعت]] [[حضرت موسی]] {{ع}} و اشاره به [[پیشگویی]] [[تورات]] درباره [[پیامبری]] [[حضرت محمد]] {{صل}} از آنان خواسته است درباره اسلام و [[رسول خدا]] {{صل}} بررسی کنند و [[ایمان]] آورند<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۸۶ ـ ۳۸۷؛ السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۸۰.</ref>. در منابع، سخنی از پاسخ این [[نامه]] نیست و به نظر می‌رسد [[پیامبر]] {{صل}} پس از این [[اتمام حجت]] با آنان، به سوی [[خیبر]] [[لشکرکشی]] کرده است. نامه دیگری هم در اوایل [[بعثت]] و در [[مکه]] نوشته شده که [[سعد بن ابی‌وقاص]] [[نگارش]] آن را بر عهده داشته و در آن رسول خدا {{صل}} به [[اهل]] خیبر گوشزد فرموده که [[زمین]] از آنِ خداست و [[آینده]] برای [[پرهیزکاران]]: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>.<ref>الاختصاص، ص ۴۲.</ref> هرچند این نامه مشهور نیست و این تردید درباره آن هست که چگونه پیامبر {{صل}} از مکه برای خیبر نامه نوشته و برای [[یهودیان]] یثرب چنین گزارشی وجود ندارد<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[خیبر / غزوه (مقاله)|مقاله «غزوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref>.
از [[سال ۴ هجرت]] که [[قبیله بنی‌نضیر]] پس از پیمان‌شکنی و اعلام [[جنگ]] با پیامبر {{صل}} به [[تسلیم]] و [[مهاجرت]] به خیبر وادار گردیدند، دشمنی‌شان با مسلمانان تشدید شد و از خیبر که در آنجا قلعه و [[کشاورزی]] داشتند برای [[دشمنی]] با رسول خدا {{صل}} سود جستند و زمینه‌های نبرد [[احزاب]] را فراهم آوردند<ref>السیره‌النبویه، ج ۳، ص ۶۸۳؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۴۲۶ ـ ۴۲۷؛ الطبقات، ج ۲ ص ۶۵ ـ ۶۶.</ref>. اهالی خیبر با پشتوانه [[مالی]] به دست آمده از کشاورزی [[سرزمین]] خود، قبایل گرد خود و شمال مدینه را ضد مدینه تحریک کردند که در حوادث [[سال ۶ هجرت]] بازتاب یافته است. در این سال، افراد [[قبیله]] [[جذام]] به "دحیه کلبی" که برای رساندن [[پیام]] رسول خدا {{صل}} نزد [[قیصر روم]] رفته بود<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۸۶.</ref>، [[هجوم]] آورده و او را [[غارت]] کردند<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۱۰۳۵؛ الاصابه، ج ۶، ص ۱۳۵.</ref> و در پی آن، [[پیامبر]] {{صل}} [[زید بن حارثه]] را به منطقه اعزام کرد<ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۵۶ ـ ۵۵۷؛ التنبیه والاشراف، ص ۲۱۹.</ref>. در همین سال، زمانی که به حضرت خبر رسید که [[غطفان]] می‌خواهد با کمک [[خیبر]] بر ضد [[مدینه]] [[توطئه]] کند، [[علی]] {{ع}} را به [[فدک]] فرستاد<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۷۳ ـ ۷۴؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۱۰۷.</ref>. همچنین سریه دیگر [[زید]] به [[وادی القری]] در شمال مدینه و نزدیک خیبر<ref>المغازی، ج ۱، ص ۵؛ الکامل، ج ۲، ص ۲۰۹.</ref>، دو سریه [[عبداللّه بن رواحه]] به خیبر<ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۶۶ ـ ۵۶۷.</ref> و سریه بشیر بن سعد پیش از [[غزوه خیبر]] به فدک<ref>تاریخ خلیفه، ص ۴۶ ـ ۴۷.</ref> حوادثی بودند که نشان دادند منطقه شمال به ویژه مرکز آن خیبر، تهدیدی برای مدینه بود. [[مورخان]]، گزارش‌هایی از [[آمادگی]] و قصد بزرگان خیبر برای [[حمله]] به مدینه به دست داده‌اند<ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۳۰، ۵۶۳؛ الطبقات، ج ۲، ص ۸۹.</ref> که به احتمال قوی، اعزام عبداللّه بن رواحه برای کسب اطلاعات از خیبر<ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۶۶.</ref> با توجه به همین تهدیدها بوده است. دو ماه پیش از غزوه خیبر هم شخصی از [[قبیله اشجع]] که در نزدیکی خیبر سکونت داشت به پیامبر {{صل}} خبر داد که یکی از [[فرماندهان]] [[یهود]] آن منطقه قصد دارد به مدینه حمله کند<ref>دلائل‌النبوه، ج ۴، ص ۳۰۱؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۰۸ ـ ۳۰۹.</ref>. افزون بر اینها، دو [[نامه]] از [[رسول خدا]] {{صل}} به اهالی خیبر در دست است که در یکی از آنها [[اهل]] خیبر را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرده و با [[تصدیق]] [[شریعت]] [[حضرت موسی]] {{ع}} و اشاره به [[پیشگویی]] [[تورات]] درباره [[پیامبری]] [[حضرت محمد]] {{صل}} از آنان خواسته است درباره اسلام و [[رسول خدا]] {{صل}} بررسی کنند و [[ایمان]] آورند<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۸۶ ـ ۳۸۷؛ السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۸۰.</ref>. در منابع، سخنی از پاسخ این [[نامه]] نیست و به نظر می‌رسد [[پیامبر]] {{صل}} پس از این [[اتمام حجت]] با آنان، به سوی [[خیبر]] [[لشکرکشی]] کرده است. نامه دیگری هم در اوایل [[بعثت]] و در [[مکه]] نوشته شده که [[سعد بن ابی‌وقاص]] [[نگارش]] آن را بر عهده داشته و در آن رسول خدا {{صل}} به [[اهل]] خیبر گوشزد فرموده که [[زمین]] از آنِ خداست و [[آینده]] برای [[پرهیزکاران]]: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>.<ref>الاختصاص، ص ۴۲.</ref> هرچند این نامه مشهور نیست و این تردید درباره آن هست که چگونه پیامبر {{صل}} از مکه برای خیبر نامه نوشته و برای [[یهودیان]] یثرب چنین گزارشی وجود ندارد<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[خیبر / غزوه (مقاله)|مقاله «غزوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش