چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی = چرا [[انتظار فرج]] [[افضل]] اعمال است؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[فضیلت انتظار]]
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[فضیلت انتظار]]
| مدخل اصلی =  [[انتظار افضل اعمال]]
| مدخل اصلی =  [[انتظار افضل اعمال]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| تعداد پاسخ = ۱۸
| پاسخ‌دهندگان = ۱۸ پاسخ
}}
}}
'''چرا [[انتظار فرج]] [[افضل]] اعمال است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''چرا [[انتظار فرج]] [[افضل]] اعمال است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
خط ۲۰: خط ۱۷:
* از [[باورهای اساسی]] و زیبای [[جهان اسلام]]، [[اعتقاد]] به [[ظهور]] مصلحی بزرگ از جانب [[خداوند]] است. مصلحی که تلاش‌های شبانه روزی دیگر [[مصلحان]] و مشعل‌داران [[هدایت]] را به ثمر برساند و [[انسان]] را که گرفتار کج‌روی‌ها و دلخوشی‌های زود گذر و [[فریبنده]] شده است و در هاله‌ای از [[اضطراب]] و [[حیرت]] به سر می‌برد [[نجات]] بخشد<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳.</ref>. مقصود از [[انتظار فرج]]، [[انتظار]] دگرگونی مثبت و گسترده در [[زندگی]] [[بشر]] و زدوده شدن ناکامی‌‏ها و نابسامانی‏‏‌ها از چهرۀ [[غم]] زدۀ جامعۀ انسانی است و [[پیروزی]] [[حکومت]] [[عدالت‌‏گستر]] و معنویت‌‏گرای [[مهدوی]] بر دولت‏‏‌های [[شرک]] و [[کفر]] و [[ستم]] است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>.
* از [[باورهای اساسی]] و زیبای [[جهان اسلام]]، [[اعتقاد]] به [[ظهور]] مصلحی بزرگ از جانب [[خداوند]] است. مصلحی که تلاش‌های شبانه روزی دیگر [[مصلحان]] و مشعل‌داران [[هدایت]] را به ثمر برساند و [[انسان]] را که گرفتار کج‌روی‌ها و دلخوشی‌های زود گذر و [[فریبنده]] شده است و در هاله‌ای از [[اضطراب]] و [[حیرت]] به سر می‌برد [[نجات]] بخشد<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳.</ref>. مقصود از [[انتظار فرج]]، [[انتظار]] دگرگونی مثبت و گسترده در [[زندگی]] [[بشر]] و زدوده شدن ناکامی‌‏ها و نابسامانی‏‏‌ها از چهرۀ [[غم]] زدۀ جامعۀ انسانی است و [[پیروزی]] [[حکومت]] [[عدالت‌‏گستر]] و معنویت‌‏گرای [[مهدوی]] بر دولت‏‏‌های [[شرک]] و [[کفر]] و [[ستم]] است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>.
* باید توجه داشت وظیفۀ اصلی منتظر "تقویت دائم جبهۀ حق و تلاش برای مشخّص‌تر کردن مرز حق و باطل" برای به ثمر رسیدن آن نبرد عظیم جهانی خواهد بود. بدین معنا، انتظار، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی نه تنها حالت سلبی نیست، بلکه فعل ایجابی است که بر تمام افعال ما سایه می‌افکند و بدین سبب، افضل اعمال شمرده شده است<ref>ر.ک. [[حسین سوزنچی|سوزنچی، حسین]]، [[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری]]، ص ۷۲.</ref>.
* باید توجه داشت وظیفۀ اصلی منتظر "تقویت دائم جبهۀ حق و تلاش برای مشخّص‌تر کردن مرز حق و باطل" برای به ثمر رسیدن آن نبرد عظیم جهانی خواهد بود. بدین معنا، انتظار، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی نه تنها حالت سلبی نیست، بلکه فعل ایجابی است که بر تمام افعال ما سایه می‌افکند و بدین سبب، افضل اعمال شمرده شده است<ref>ر.ک. [[حسین سوزنچی|سوزنچی، حسین]]، [[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری]]، ص ۷۲.</ref>.
* [[انتظار فرج]]، به معنای [[انتظار]] برچیده شدن [[ظلم و ستم]] مطلق از [[جهان هستی]] و [[حاکمیت]] [[عدل مطلق]] [[الهی]] در [[جهان هستی]] است<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. در [[روایات]]، توصیه‏‌های فراوانی در مورد [[انتظار فرج]]، [[ارزش]] و فضیلت‏‏‌های بی‌‏شمار آن شده است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. برخی از این [[روایات]] چنین انتظاری را از [[برترین]] عبادت‌های [[مؤمن]] دانسته‌اند ودر [[حدیثی]] از [[امیر المؤمنین]]{{ع}} آمده است<ref>برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».</ref>: {{متن حدیث|"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"}}<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> و عبادی شمردن آن دلالت بر [[جایگاه]] والای [[انتظار]] می‌‌کند، زیرا کارهای عبادی در [[معارف اسلامی]] و [[شیعه]]، [[برتر]] از کارهای غیرعبادی به حساب می‌آید<ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. شارحان [[دلیل]] [[برترین]] [[عبادت]] بودن [[انتظار]] را چند امر دانسته‌اند: [[حسن ظن]] به [[خدا]] و [[ناامید]] نبودن از [[رحمت الهی]] بیان کرده‌اند؛ پذیرفتن [[حکم]] و [[قضای الهی]]؛ روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن و قطع علاقه از سایر اسباب و واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>ر.ک. [[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>.
* [[انتظار فرج]]، به معنای [[انتظار]] برچیده شدن [[ظلم و ستم]] مطلق از [[جهان هستی]] و [[حاکمیت]] [[عدل مطلق]] [[الهی]] در [[جهان هستی]] است<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. در [[روایات]]، توصیه‏‌های فراوانی در مورد [[انتظار فرج]]، [[ارزش]] و فضیلت‏‏‌های بی‌‏شمار آن شده است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. برخی از این [[روایات]] چنین انتظاری را از [[برترین]] عبادت‌های [[مؤمن]] دانسته‌اند ودر [[حدیثی]] از [[امیر المؤمنین]] {{ع}} آمده است<ref>برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».</ref>: {{متن حدیث|"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"}}<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> و عبادی شمردن آن دلالت بر [[جایگاه]] والای [[انتظار]] می‌‌کند، زیرا کارهای عبادی در [[معارف اسلامی]] و [[شیعه]]، [[برتر]] از کارهای غیرعبادی به حساب می‌آید<ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. شارحان [[دلیل]] [[برترین]] [[عبادت]] بودن [[انتظار]] را چند امر دانسته‌اند: [[حسن ظن]] به [[خدا]] و [[ناامید]] نبودن از [[رحمت الهی]] بیان کرده‌اند؛ پذیرفتن [[حکم]] و [[قضای الهی]]؛ روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن و قطع علاقه از سایر اسباب و واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>ر.ک. [[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>.
* [[انتظار فرج]]، از همه عبادت‌های فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] است، چرا که در عبادت‌های فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص می‌رسد و عبادت‌های اجتماعیِ دیگر به پایۀ این [[عبادت]] نمی‌رسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد و آن در قلمرو حکومت‌های [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. همچنین "[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، قرار دارد، از مادۀ "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت "[[افضل]]" در می‌‌آید، برتری‌سنجی میان دو یا چند چیز را که در وصف یا حالتی همانندی دارند، گزارش می‌‌کند. بنابراین، [[افضل]] نشان می‌دهد [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادت‌های دیگر [[برتری]] و رجحان دارد و نیز اضافه شدن [[افضل]] به واژه‌هایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد<ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>.
* [[انتظار فرج]]، از همه عبادت‌های فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] است، چرا که در عبادت‌های فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص می‌رسد و عبادت‌های اجتماعیِ دیگر به پایۀ این [[عبادت]] نمی‌رسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد و آن در قلمرو حکومت‌های [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. همچنین "[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، قرار دارد، از مادۀ "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت "[[افضل]]" در می‌‌آید، برتری‌سنجی میان دو یا چند چیز را که در وصف یا حالتی همانندی دارند، گزارش می‌‌کند. بنابراین، [[افضل]] نشان می‌دهد [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادت‌های دیگر [[برتری]] و رجحان دارد و نیز اضافه شدن [[افضل]] به واژه‌هایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد<ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>.
* با توجه به [[احادیث]] و [[روایات]]، [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]] را از بررسی ملزومات، آثار و نتایجی که برای آن وجود دارد می‌‌توان تشخیص داد، لذا در دو بخش به بررسی [[انتظار فرج]] می‌‌پردازیم.
* با توجه به [[احادیث]] و [[روایات]]، [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]] را از بررسی ملزومات، آثار و نتایجی که برای آن وجود دارد می‌‌توان تشخیص داد، لذا در دو بخش به بررسی [[انتظار فرج]] می‌‌پردازیم.
خط ۲۸: خط ۲۵:
* ملزومات [[انتظار فرج]]: یکی از [[دلایل]] [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]] به [[دلیل]] ملزوماتی است که دارد. [[انتظار فرج]]، فراتر از [[انتظار]] معمولی است؛ یعنی انتظاری همراه با [[آگاهی]]، [[بصیرت]]، [[درایت]]، [[معنویت]]، [[آمادگی]]، حق‌‏گرایی، عدل‌‏خواهی و...<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>. از این‌رو مستلزم برخی ویژگی هاست که عبارتند از:
* ملزومات [[انتظار فرج]]: یکی از [[دلایل]] [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]] به [[دلیل]] ملزوماتی است که دارد. [[انتظار فرج]]، فراتر از [[انتظار]] معمولی است؛ یعنی انتظاری همراه با [[آگاهی]]، [[بصیرت]]، [[درایت]]، [[معنویت]]، [[آمادگی]]، حق‌‏گرایی، عدل‌‏خواهی و...<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>. از این‌رو مستلزم برخی ویژگی هاست که عبارتند از:
===== [[انتظار]] و داشتن [[ایمان]] و [[اخلاص]] =====
===== [[انتظار]] و داشتن [[ایمان]] و [[اخلاص]] =====
* [[ایمان]] و [[اخلاص]]: از آنجا که [[انتظار فرج]]، [[ایمان]] به [[خداوند متعال]] و [[اخلاص]] در راه او و [[حسن ظن]] به [[حکمت]] آن [[ذات مقدس]] و رسیدگی او به امور [[بندگان]] را در [[انسان]] [[مؤمن]] تقویت می‌کند، عجیب نیست که [[روایات]]، از زبان [[مبارک]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آن را: {{متن حدیث|"أحب الأعمال الی‌ الله"}}<ref>محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۱۰ و کمال الدین، ۶۴۵؛ ابن شعبۀ حرانی تحف العقول، ۱۰۶.</ref> و در نتیجه: {{متن حدیث|"أفضل أعمال أمتی"}}<ref>محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۴.</ref>؛ بخوانند<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>.
* [[ایمان]] و [[اخلاص]]: از آنجا که [[انتظار فرج]]، [[ایمان]] به [[خداوند متعال]] و [[اخلاص]] در راه او و [[حسن ظن]] به [[حکمت]] آن [[ذات مقدس]] و رسیدگی او به امور [[بندگان]] را در [[انسان]] [[مؤمن]] تقویت می‌کند، عجیب نیست که [[روایات]]، از زبان [[مبارک]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آن را: {{متن حدیث|"أحب الأعمال الی‌ الله"}}<ref>محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۱۰ و کمال الدین، ۶۴۵؛ ابن شعبۀ حرانی تحف العقول، ۱۰۶.</ref> و در نتیجه: {{متن حدیث|"أفضل أعمال أمتی"}}<ref>محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۴.</ref>؛ بخوانند<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>.


===== [[انتظار]] و [[اعتقاد]] به [[توحید]] =====
===== [[انتظار]] و [[اعتقاد]] به [[توحید]] =====
* [[اعتقاد]] به [[توحید]]: هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر می‌شود، به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش می‌باشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست<ref>ر.ک. [[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴.</ref>. باید توجه داشت اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خداوند]] نداشت، هیچ فضیلتی هم برای آن تحقق پیدا نمی‌کرد<ref>ر.ک. ر[[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ع}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت، ۲۰۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶: </ref>: «آیا شما را از اموری که [[خداوند]] عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطۀ آنها نمی‌پذیرد [[آگاه]] نکنم؟... [[شهادت]] به اینکه خداوندی جز [[الله]] نیست و اینکه [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده او است، [[اقرار]] به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده است، [[ولایت]] ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما ـ فقط [[ائمه]] ـ و [[تسلیم]] در برابر آنان، [[ورع]] و سختکوشی، [[وقار]] و [[آرامش]] و [[انتظار قائم]]{{ع}}»<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳؛ [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴؛ [[وحید کاشانی‌ادیب|کاشانی‌ادیب، وحید]]، [[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]، ص ۱۷۸.</ref>.
* [[اعتقاد]] به [[توحید]]: هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر می‌شود، به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش می‌باشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست<ref>ر.ک. [[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴.</ref>. باید توجه داشت اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خداوند]] نداشت، هیچ فضیلتی هم برای آن تحقق پیدا نمی‌کرد<ref>ر.ک. ر[[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ع}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت، ۲۰۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶: </ref>: «آیا شما را از اموری که [[خداوند]] عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطۀ آنها نمی‌پذیرد [[آگاه]] نکنم؟... [[شهادت]] به اینکه خداوندی جز [[الله]] نیست و اینکه [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده او است، [[اقرار]] به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده است، [[ولایت]] ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما ـ فقط [[ائمه]] ـ و [[تسلیم]] در برابر آنان، [[ورع]] و سختکوشی، [[وقار]] و [[آرامش]] و [[انتظار قائم]] {{ع}}»<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳؛ [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴؛ [[وحید کاشانی‌ادیب|کاشانی‌ادیب، وحید]]، [[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]، ص ۱۷۸.</ref>.


===== [[انتظار]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]] =====
===== [[انتظار]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]] =====
خط ۴۱: خط ۳۸:
* [[آرمان]] و آرزوی بزرگ: [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وامی‌دارد و به طور طبیعی هرچه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref> و چون [[انسان]] [[منتظر]] [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را دارد، ([[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] بر سراسر [[جهان]]) لذا از [[بهترین]] و والاترین [[ارزش‌ها]] نیز برخوردار است<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref>.
* [[آرمان]] و آرزوی بزرگ: [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وامی‌دارد و به طور طبیعی هرچه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref> و چون [[انسان]] [[منتظر]] [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را دارد، ([[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] بر سراسر [[جهان]]) لذا از [[بهترین]] و والاترین [[ارزش‌ها]] نیز برخوردار است<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref>.
===== [[انتظار]] و تلاش و حرکت مداوم =====
===== [[انتظار]] و تلاش و حرکت مداوم =====
* تلاش و حرکت مداوم: [[انتظار فرج]]، در واقع نوعی [[آمادگی]] و استقبال از نیکی‏‌هاست. [[آمادگی]] برای تلاش و حرکتی مداوم و کوششی خستگی‌‏ناپذیر همراه با [[تهذیب نفس]]، [[پاک]] زیستن، حقّ‏‌خواهی و دور ماندن از زشتی‏‏‌ها و آلودگی‏‌ها... به همین جهت وقتی [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: [[فرج]] کی خواهد بود؟ آن [[حضرت]] فرمود<ref>{{متن حدیث|"یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره"}}. ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱. </ref>: «ای [[ابو بصیر]]! تو هم از کسانی هستی که [[دنیا]] را طلب می‌‏‏کنند؟ آن کس که [[قیام امام]] را بشناسد، برای او به جهت انتظارش [[فرج]] شده است».<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref> در روایتی از [[حضرت رسول]]{{صل}} آمده است که «[[انتظار فرج]] [[عبادت]] است. [[بهترین]] کارهای [[امت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است»<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}</ref>. [[انتظار فرج]] که [[بهترین]] [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل در لسان [[معصومین]] معرفی شده است، همان [[ایمان کامل]] به [[امام]] [[منتظر]] است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست و عمل نیز تا در تمام [[احکام]] نباشد [[ارزش]] ندارد<ref>ر.ک. [[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی‌ که‌‎ دست روی دست گذاشتن و خود را بی‌خاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشۀ خانه خزیدن و‌‎ ‎تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را‌‎ ‎اصلاح کند نه تنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است<ref>ر.ک. [[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴.</ref>. همچنین، در روایت‌های زیادی با تعبیرهای مختلف، [[انتظار فرج]] را مانند [[شمشیر]] زدن در [[خدمت]] [[پیامبر]] یا در [[راه خدا]] می‌‌دانند. در یک جا دارد: «[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در زیر [[پرچم]] [[حضرت قائم]]{{ع}} بوده است»<ref>{{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ}}</ref>.<ref>ر.ک. [[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟.</ref> پس اندیشۀ [[انتظار]] و [[انتظار]] کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسۀ آن با دیگر [[اعمال]]، دشوار خواهد بود و همین امر، [[پیروان]] [[امامان معصوم]]{{ع}} را [[استوار]] نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشده‌اند<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳.</ref>.
* تلاش و حرکت مداوم: [[انتظار فرج]]، در واقع نوعی [[آمادگی]] و استقبال از نیکی‏‌هاست. [[آمادگی]] برای تلاش و حرکتی مداوم و کوششی خستگی‌‏ناپذیر همراه با [[تهذیب نفس]]، [[پاک]] زیستن، حقّ‏‌خواهی و دور ماندن از زشتی‏‏‌ها و آلودگی‏‌ها... به همین جهت وقتی [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: [[فرج]] کی خواهد بود؟ آن [[حضرت]] فرمود<ref>{{متن حدیث|"یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره"}}. ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱. </ref>: «ای [[ابو بصیر]]! تو هم از کسانی هستی که [[دنیا]] را طلب می‌‏‏کنند؟ آن کس که [[قیام امام]] را بشناسد، برای او به جهت انتظارش [[فرج]] شده است».<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref> در روایتی از [[حضرت رسول]] {{صل}} آمده است که «[[انتظار فرج]] [[عبادت]] است. [[بهترین]] کارهای [[امت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است»<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}</ref>. [[انتظار فرج]] که [[بهترین]] [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل در لسان [[معصومین]] معرفی شده است، همان [[ایمان کامل]] به [[امام]] [[منتظر]] است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست و عمل نیز تا در تمام [[احکام]] نباشد [[ارزش]] ندارد<ref>ر.ک. [[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی‌ که‌‎ دست روی دست گذاشتن و خود را بی‌خاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشۀ خانه خزیدن و‌‎ ‎تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را‌‎ ‎اصلاح کند نه تنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است<ref>ر.ک. [[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴.</ref>. همچنین، در روایت‌های زیادی با تعبیرهای مختلف، [[انتظار فرج]] را مانند [[شمشیر]] زدن در [[خدمت]] [[پیامبر]] یا در [[راه خدا]] می‌‌دانند. در یک جا دارد: «[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در زیر [[پرچم]] [[حضرت قائم]] {{ع}} بوده است»<ref>{{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ}}</ref>.<ref>ر.ک. [[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟.</ref> پس اندیشۀ [[انتظار]] و [[انتظار]] کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسۀ آن با دیگر [[اعمال]]، دشوار خواهد بود و همین امر، [[پیروان]] [[امامان معصوم]] {{ع}} را [[استوار]] نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشده‌اند<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳.</ref>.


===== [[انتظار]] و حاضر و ناظر دیدن [[امام]] =====
===== [[انتظار]] و حاضر و ناظر دیدن [[امام]] =====
* [[امام زمان]] را حاضر و ناظر بر [[اعمال]] خود دیدن: در روایتی از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده، آن [[حضرت]] کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] [[امام]] را پذیرا می‌شوند و در [[انتظار]] او به سر می‌برند، [[برترین]] [[مردم]] همۀ زمان‌ها معرفی می‌کنند و [[دلیل]] این [[برتری]] را این می‌دانند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در [[زمان غیبت]] انجام می‌دهند<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref>. شخص [[منتظر]] در [[غیبت امام]]، چنان [[رفتار]] می‌‏‏کند که گویا در [[زمان ظهور]] و حضور او [[زندگی]] می‌‏‏کند. به همین جهت [[شیعه]] تمامی دشواری‏‏‌ها و کاستی‏‌ها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع [[انتظار]] است که دارای [[فضیلت]] و [[ارزش]] بی‏شماری است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>.
* [[امام زمان]] را حاضر و ناظر بر [[اعمال]] خود دیدن: در روایتی از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده، آن [[حضرت]] کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] [[امام]] را پذیرا می‌شوند و در [[انتظار]] او به سر می‌برند، [[برترین]] [[مردم]] همۀ زمان‌ها معرفی می‌کنند و [[دلیل]] این [[برتری]] را این می‌دانند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در [[زمان غیبت]] انجام می‌دهند<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref>. شخص [[منتظر]] در [[غیبت امام]]، چنان [[رفتار]] می‌‏‏کند که گویا در [[زمان ظهور]] و حضور او [[زندگی]] می‌‏‏کند. به همین جهت [[شیعه]] تمامی دشواری‏‏‌ها و کاستی‏‌ها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع [[انتظار]] است که دارای [[فضیلت]] و [[ارزش]] بی‏شماری است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>.
===== [[انتظار]] و دوری از [[ناامیدی]] =====
===== [[انتظار]] و دوری از [[ناامیدی]] =====
* [[امیدواری]] و دوری از [[یأس]]: [[یأس]] به [[شرک]] منتهی می‌شود که مبغوض‌ترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] ـ که ضد آن است ـ محبوب‌ترین [[اعمال]] نزد او به شمار می‌آید<ref>ر.ک. [[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴؛ [[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۶.</ref>. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} فرموده‌اند<ref>ر.ک. قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶: {{متن حدیث|"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"}}</ref>: «منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است.» <ref>ر.ک. [[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴.</ref>
* [[امیدواری]] و دوری از [[یأس]]: [[یأس]] به [[شرک]] منتهی می‌شود که مبغوض‌ترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] ـ که ضد آن است ـ محبوب‌ترین [[اعمال]] نزد او به شمار می‌آید<ref>ر.ک. [[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴؛ [[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۶.</ref>. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} فرموده‌اند<ref>ر.ک. قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶: {{متن حدیث|"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"}}</ref>: «منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است.» <ref>ر.ک. [[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴.</ref>
===== [[انتظار]] و [[صبر]] =====
===== [[انتظار]] و [[صبر]] =====
* فضیلت‌های بی‌شماری در [[روایات]] برای [[منتظران]] شمرده شده است منتها این [[فضائل]] به اعتبار [[صبر]] و [[تحمل]] مشکلاتی است که [[منتظران واقعی]] [[فرج]]، برخود هموار می‌‌کنند. در [[احادیث]]، از [[انتظار]] در پرتو [[صبر]] و [[انتظار فرج]] با [[صبر]]، سخن گفته‌اند. [[امام رضا]]{{ع}} دربارۀ ملازمت [[صبر]] و [[انتظار فرج]]، فرموده‌اند: «بر شما [[باد]] [[صبر]]، همانا [[فرج]] بعد از [[یأس]] می‌‌آید»<ref>{{متن حدیث|فَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یَجِی‏ءُ الْفَرَجُ عَلَی الْیَأْسِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.</ref>. از این سخن معلوم می‌‌شود، [[انتظار]] بدون عنصر [[پایداری]] و [[شکیبایی]] در برابر مشکلات، پوسته‌ای است بدون مغز و قالبی است بی‌محتوا که در [[حقیقت انتظار]] نیست! آن [[حضرت]] در جایی دیگر، در همین‌باره فرموده‌اند: «چه‌قدر نیکوست [[صبر]] و [[انتظار فرج]]»<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰.</ref>. نتیجۀ [[صبر]] در [[انتظار]]، [[پیروزی]] است. [[امام کاظم]]{{ع}} در این زمینه می‌‌فرمایند: «هرکس صبرکند و [[انتظار]] بکشد، به [[فرج]] و [[پیروزی]] می‌رسد و [[انتظار فرج]]، بخشی از [[فرج]] است»<ref>موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۴۱۱.</ref><ref>ر.ک. [[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۳۸-۳۹.</ref>
* فضیلت‌های بی‌شماری در [[روایات]] برای [[منتظران]] شمرده شده است منتها این [[فضائل]] به اعتبار [[صبر]] و [[تحمل]] مشکلاتی است که [[منتظران واقعی]] [[فرج]]، برخود هموار می‌‌کنند. در [[احادیث]]، از [[انتظار]] در پرتو [[صبر]] و [[انتظار فرج]] با [[صبر]]، سخن گفته‌اند. [[امام رضا]] {{ع}} دربارۀ ملازمت [[صبر]] و [[انتظار فرج]]، فرموده‌اند: «بر شما [[باد]] [[صبر]]، همانا [[فرج]] بعد از [[یأس]] می‌‌آید»<ref>{{متن حدیث|فَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یَجِی‏ءُ الْفَرَجُ عَلَی الْیَأْسِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.</ref>. از این سخن معلوم می‌‌شود، [[انتظار]] بدون عنصر [[پایداری]] و [[شکیبایی]] در برابر مشکلات، پوسته‌ای است بدون مغز و قالبی است بی‌محتوا که در [[حقیقت انتظار]] نیست! آن [[حضرت]] در جایی دیگر، در همین‌باره فرموده‌اند: «چه‌قدر نیکوست [[صبر]] و [[انتظار فرج]]»<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰.</ref>. نتیجۀ [[صبر]] در [[انتظار]]، [[پیروزی]] است. [[امام کاظم]] {{ع}} در این زمینه می‌‌فرمایند: «هرکس صبرکند و [[انتظار]] بکشد، به [[فرج]] و [[پیروزی]] می‌رسد و [[انتظار فرج]]، بخشی از [[فرج]] است»<ref>موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۴۱۱.</ref><ref>ر.ک. [[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۳۸-۳۹.</ref>


==== [[انتظار فرج]]؛ آثار و نتایج ====
==== [[انتظار فرج]]؛ آثار و نتایج ====
* آثار و [[نتایج انتظار]] واقعی: از [[دلایل]] دیگر [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]]، توجه به آثار و نتایجی است که دار. [[روایات]] تصریح می‌کنند [[آراستگی]] به [[انتظار حقیقی]]، [[منتظر]] را به مقاماتی نایل‌ می‌گرداند. که در زیر به آنها می‌‌پردازیم:
* آثار و [[نتایج انتظار]] واقعی: از [[دلایل]] دیگر [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]]، توجه به آثار و نتایجی است که دار. [[روایات]] تصریح می‌کنند [[آراستگی]] به [[انتظار حقیقی]]، [[منتظر]] را به مقاماتی نایل‌ می‌گرداند. که در زیر به آنها می‌‌پردازیم:
# [[همراهی]] با [[حضرت صاحب]]: [[امام صادق]]{{ع}} فرموده‌اند:<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ص۲۰۰؛ محمد بن حسن، حر عاملی، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶: {{متن حدیث|"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِر"}}</ref> «هر کس که از قرار گرفتن در زمره [[اصحاب قائم]] شادمان می‌شود باید [[انتظار]] بکشد».<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>
# [[همراهی]] با [[حضرت صاحب]]: [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند:<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ص۲۰۰؛ محمد بن حسن، حر عاملی، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶: {{متن حدیث|"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِر"}}</ref> «هر کس که از قرار گرفتن در زمره [[اصحاب قائم]] شادمان می‌شود باید [[انتظار]] بکشد».<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>
# [[پاداش]] شرکت در [[جهاد]]: از دیگر [[مقامات]] [[منتظران]] اجر و [[پاداش]] شرکت در [[حرکت جهادی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: «[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] است»<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۷.</ref><ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ ۲۱۴.</ref> و [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید<ref>محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۵: {{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"}}</ref>: «هر کدام از شما که با [[اعتقاد]] به این امر و در [[انتظار]] آن، از [[دنیا]] برود چون کسی است که در اردوگاه [[قائم]]{{ع}} حضور داشته است».<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>
# [[پاداش]] شرکت در [[جهاد]]: از دیگر [[مقامات]] [[منتظران]] اجر و [[پاداش]] شرکت در [[حرکت جهادی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. [[رسول اکرم]] {{صل}} فرمودند: «[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] است»<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۷.</ref><ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ ۲۱۴.</ref> و [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید<ref>محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۵: {{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"}}</ref>: «هر کدام از شما که با [[اعتقاد]] به این امر و در [[انتظار]] آن، از [[دنیا]] برود چون کسی است که در اردوگاه [[قائم]] {{ع}} حضور داشته است».<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>
# اجر [[شهید]] در [[راه خدا]]: به شخص [[منتظر]] اجر [[شهید]] داده می‌شود، [[حضرت علی]]{{ع}} می‌فرمایند<ref>محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج ۲، ص ۶۲۵: {{متن حدیث|"وَ الْآخِذُ بِأَمْرِنَا مَعَنَا غَداً فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ وَ الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"}}</ref>: «هرکه امر ما [[ولایت]] ما را بپذیرد در [[قیامت]] با ما در [[حظیرة القدس]] است و کسی که [[منتظر]] امر ما باشد چون کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود آغشته گردد».<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>
# اجر [[شهید]] در [[راه خدا]]: به شخص [[منتظر]] اجر [[شهید]] داده می‌شود، [[حضرت علی]] {{ع}} می‌فرمایند<ref>محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج ۲، ص ۶۲۵: {{متن حدیث|"وَ الْآخِذُ بِأَمْرِنَا مَعَنَا غَداً فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ وَ الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"}}</ref>: «هرکه امر ما [[ولایت]] ما را بپذیرد در [[قیامت]] با ما در [[حظیرة القدس]] است و کسی که [[منتظر]] امر ما باشد چون کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود آغشته گردد».<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>
# [[پویایی]] و [[سازندگی]]: [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع است. [[انتظار]]، [[انسان]] را برای رسیدن به [[آینده]] مطلوب به حرکت وا می‌دارد،<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref> در [[حقیقت انسان]] [[منتظر]] با رعایت همۀ شرایط [[انتظار]] به همان ‌شأن و منزلتی که مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] است، رسیده و به بالاترین نقطه کامل نائل می‌شود<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>. [[انتظار فرج]]، به معنای [[امید]] به آیندۀ روشن و تحقّق [[ارزش‌ها]] و خوبی‌هاست. چنین نگاهی به [[انسان]]، شور و [[نشاط]] و حرکت می‌دهد؛ به گونه‌ای که هم برای [[اصلاح]] خود [[اقدام]] می‌کند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار می‌دهد<ref>ر.ک. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>.
# [[پویایی]] و [[سازندگی]]: [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع است. [[انتظار]]، [[انسان]] را برای رسیدن به [[آینده]] مطلوب به حرکت وا می‌دارد،<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref> در [[حقیقت انسان]] [[منتظر]] با رعایت همۀ شرایط [[انتظار]] به همان ‌شأن و منزلتی که مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] است، رسیده و به بالاترین نقطه کامل نائل می‌شود<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>. [[انتظار فرج]]، به معنای [[امید]] به آیندۀ روشن و تحقّق [[ارزش‌ها]] و خوبی‌هاست. چنین نگاهی به [[انسان]]، شور و [[نشاط]] و حرکت می‌دهد؛ به گونه‌ای که هم برای [[اصلاح]] خود [[اقدام]] می‌کند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار می‌دهد<ref>ر.ک. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>.
# [[نجات]] از یاس: [[انتظار]]، سبب [[استقامت]] و [[پایداری]] [[مسلمانان]] برابر فشارها و [[سختی‌ها]] می‌شود و از [[یأس]] و [[ناامیدی]] آنان، جلوگیری می‌کند و به این شکل، راه را برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] آنان هموار می‌کند<ref>ر.ک. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>. وجود چنین [[نجات]] بخشی، دل‌های مرده را زنده می‌کند و [[مردم]] را از [[یأس]] رها می‌سازد<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳؛ [[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۶.</ref>.
# [[نجات]] از یاس: [[انتظار]]، سبب [[استقامت]] و [[پایداری]] [[مسلمانان]] برابر فشارها و [[سختی‌ها]] می‌شود و از [[یأس]] و [[ناامیدی]] آنان، جلوگیری می‌کند و به این شکل، راه را برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] آنان هموار می‌کند<ref>ر.ک. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>. وجود چنین [[نجات]] بخشی، دل‌های مرده را زنده می‌کند و [[مردم]] را از [[یأس]] رها می‌سازد<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳؛ [[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۶.</ref>.
خط ۱۰۱: خط ۹۸:


[[منتظر فرج]] (از جانب [[خدا]]) باشید. و از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] نباشید. همانا [[دوست]] داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه [[خدای عزوجل]] [[انتظار فرج]] است تا وقتی که [[مؤمن]] این حالت خود را حفظ کند. "[[فرج]]" یعنی [[گشایش]] و راحتی و در گرفتاری‌ها معنا دارد. کسی که گرفتاری ندارد، [[فرج]] برایش بی‌معناست، چون [[فرج]] به معنای رفع گرفتاری است. [[انتظار فرج]] یعنی [[امید]] به [[رحمت]] [[خداوند]] در گرفتاری‌ها. هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر می‌شود. به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش می‌باشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست. چون آن [[یأس]] به [[شرک]] منتهی می‌شود که مبغوض‌ترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] – که ضد آن می‌باشد – محبوب‌ترین اعمال نزد او به شمار می‌آید. سخن دیگری از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} "[[انتظار فرج]]" را بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]] دانسته است: {{متن حدیث|":أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّ"}}<ref>«[[برترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.</ref>. "[[فرج]] [[الله]]" یعنی "[[فرج]] من [[الله]]" گشایشی از جانب [[خداوند]]. بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است. این [[عبادت]] یک عمل قلبی می‌باشد که [[ارزش]] آن از همه [[عبادات]] دیگر بیشتر است. ممکن است [[انسان]] عبادت‌های زیادی انجام دهد، ولی [[روح]] و اساس همه عبادت‌ها "[[توحید]]" و [[اعتقاد]] قوی به [[خداوند]] است که در گرفتاری‌ها عمق آن روشن می‌شود. تا وقتی کسی گرفتار نشده است، معلوم نیست اعتقادش به [[خداوند]] – به عنوان تنها نقطه [[امید]] – چقدر است و حتی خودش هم نمی‌داند. در گرفتاری‌ها – به خصوص گرفتاری‌های سخت – خودش و دیگران، قوت اعتقادش دست و پنجه نرم کند، ولی هیچ گاه [[صبر]] خود را از دست ندهد و رضای قلبی خود را نسبت به [[قضای الهی]] حفظ کند، آن گاه معلوم می‌شود که [[مؤمن]] واقعی است. وقتی کسی از [[امام صادق]] {{ع}} می‌پرسد: {{متن حدیث|"بِأَيِّ شَيْ ءٍ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ"}}: به چه چیزی معلوم می‌شود که شخص [[مؤمن]] است؟ [[حضرت]] در پاسخ می‌فرمایند: {{متن حدیث|"بِالتَّسْلیمِ للّهِ، وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرورٍ أَوْ سَخَطٍ"}}<ref>«به [[تسلیم]] [[خدا]] بودن و [[راضی]] بودن به آن چه برایش پیش می‌آید اعم از شادی با ناراحتی» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.</ref>. اگر آن چه در زندگی برای [[انسان]] پیش می‌آید، همیشه شادی بخش باشد، [[راضی]] بودن از [[قضای الهی]] کار [[سختی]] نیست. ولی اگر اموری باعث ناراحتی [[انسان]] گردند، آن وقت حفظ [[رضا]] بسیار مشکل می‌شود.  
[[منتظر فرج]] (از جانب [[خدا]]) باشید. و از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] نباشید. همانا [[دوست]] داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه [[خدای عزوجل]] [[انتظار فرج]] است تا وقتی که [[مؤمن]] این حالت خود را حفظ کند. "[[فرج]]" یعنی [[گشایش]] و راحتی و در گرفتاری‌ها معنا دارد. کسی که گرفتاری ندارد، [[فرج]] برایش بی‌معناست، چون [[فرج]] به معنای رفع گرفتاری است. [[انتظار فرج]] یعنی [[امید]] به [[رحمت]] [[خداوند]] در گرفتاری‌ها. هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر می‌شود. به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش می‌باشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست. چون آن [[یأس]] به [[شرک]] منتهی می‌شود که مبغوض‌ترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] – که ضد آن می‌باشد – محبوب‌ترین اعمال نزد او به شمار می‌آید. سخن دیگری از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} "[[انتظار فرج]]" را بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]] دانسته است: {{متن حدیث|":أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّ"}}<ref>«[[برترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.</ref>. "[[فرج]] [[الله]]" یعنی "[[فرج]] من [[الله]]" گشایشی از جانب [[خداوند]]. بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است. این [[عبادت]] یک عمل قلبی می‌باشد که [[ارزش]] آن از همه [[عبادات]] دیگر بیشتر است. ممکن است [[انسان]] عبادت‌های زیادی انجام دهد، ولی [[روح]] و اساس همه عبادت‌ها "[[توحید]]" و [[اعتقاد]] قوی به [[خداوند]] است که در گرفتاری‌ها عمق آن روشن می‌شود. تا وقتی کسی گرفتار نشده است، معلوم نیست اعتقادش به [[خداوند]] – به عنوان تنها نقطه [[امید]] – چقدر است و حتی خودش هم نمی‌داند. در گرفتاری‌ها – به خصوص گرفتاری‌های سخت – خودش و دیگران، قوت اعتقادش دست و پنجه نرم کند، ولی هیچ گاه [[صبر]] خود را از دست ندهد و رضای قلبی خود را نسبت به [[قضای الهی]] حفظ کند، آن گاه معلوم می‌شود که [[مؤمن]] واقعی است. وقتی کسی از [[امام صادق]] {{ع}} می‌پرسد: {{متن حدیث|"بِأَيِّ شَيْ ءٍ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ"}}: به چه چیزی معلوم می‌شود که شخص [[مؤمن]] است؟ [[حضرت]] در پاسخ می‌فرمایند: {{متن حدیث|"بِالتَّسْلیمِ للّهِ، وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرورٍ أَوْ سَخَطٍ"}}<ref>«به [[تسلیم]] [[خدا]] بودن و [[راضی]] بودن به آن چه برایش پیش می‌آید اعم از شادی با ناراحتی» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.</ref>. اگر آن چه در زندگی برای [[انسان]] پیش می‌آید، همیشه شادی بخش باشد، [[راضی]] بودن از [[قضای الهی]] کار [[سختی]] نیست. ولی اگر اموری باعث ناراحتی [[انسان]] گردند، آن وقت حفظ [[رضا]] بسیار مشکل می‌شود.  
*'''[[انتظار فرج]] همراه با [[رضا]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]]''': بی جهت نیست که در [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بالاترین [[عبادت]] [[خدا]]، [[صبر]] و [[رضا]] نسبت به [[قضای الهی]] می‌باشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرموده‌اند: {{متن حدیث|"رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ فِيمَا أَحَبَّ اَلْعَبْدُ أَوْ كَرِهَ"}}<ref>«شر [[طاعت]] [[خداوند]]، [[صبر]] و [[خشنودی]] از خداست در آن چه [[بنده]] [[دوست]] می‌دارد یا ناپسند می‌شمارد» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.</ref>. "سر" در [[انسان]] شریف‌ترین و مهم‌ترین عضو است، زیرا حیات و بقای بقیه اعضاء، به بقا و حیات سر او بستگی دارد. اگر سر در [[بدن]] کسی نباشد، او مرده‌ای بیش نیست و دیگر اعضا و جوارحش فایده‌ای به حال او ندارند. حیات معنوای [[انسان]] نیز همین طور است. زندگی واقعی [[انسان]]، به [[ایمان]] و [[بندگی]] کردن او در پیشگاه [[خداوند]] می‌باشد. [[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[بندگی]] کردن اوست. [[روح]] [[بندگی]] – که حیات معنوی [[انسان]] به وجود آن بستگی دارد – همانا [[صبر]] در گرفتاری‌ها و [[رضا]] نسبت به [[خداوند]] به خصوص در اموری است که برای [[انسان]] [[مکروه]] و ناپسند می‌باشد. [[مؤمن]] موحد با همه وجودش [[معتقد]] است که سر نخ همه گرفتاری‌ها به دست خداست و او خود بنده‌اش را به گرفتاری مبتلا می‌کند تا [[میزان]] [[بندگی]] او را بیازماید. همه ما باید [[امتحان]] [[بندگی]] [[خدا]] را بدهیم. باید معلوم شود که هر کس چقدر واقعاً [[بنده]] است. [[بهترین]] نشانه [[بنده]] بودن این است که [[انسان]] درهر حالی فقط و فقط به خدای خود متکی و امیدوار باشد، نه خوشی‌ها [[انسان]] را از این که خود را حقیقتاً [[بنده]] [[خدا]] بداند خارج کند و نه ناخوشی‌ها [[صبر]] و [[رضا]] را از کف او برباید. [[بهترین]] [[بندگی]] [[خدا]] به این است که در گرفتاری‌ها [[انتظار فرج]] را از دست ندهیم بلکه هر چه گرفتاری شدیدتر می‌شود، [[انتظار فرج]] در ما بیشتر و شدیدتر گردد. [[روح]] [[بندگی]] [[خدا]] و رأس [[طاعات]]، همین [[عبادت]] قلبی است که ریشه در [[اعتقاد]] عمیق و قوی به [[توحید]] [[پروردگار]] دارد. پس می‌توانیم [[تصدیق]] کنیم که [[برترین]] و بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] فرجی است که در گرفتاری‌ها از [[خدای متعال]] دارد و این [[عبادت]] قلبی، [[روح]] همه [[عبادات]] دیگر می‌باشد»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۴۰-۴۴.</ref>.
* '''[[انتظار فرج]] همراه با [[رضا]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]]''': بی جهت نیست که در [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بالاترین [[عبادت]] [[خدا]]، [[صبر]] و [[رضا]] نسبت به [[قضای الهی]] می‌باشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرموده‌اند: {{متن حدیث|"رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ فِيمَا أَحَبَّ اَلْعَبْدُ أَوْ كَرِهَ"}}<ref>«شر [[طاعت]] [[خداوند]]، [[صبر]] و [[خشنودی]] از خداست در آن چه [[بنده]] [[دوست]] می‌دارد یا ناپسند می‌شمارد» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.</ref>. "سر" در [[انسان]] شریف‌ترین و مهم‌ترین عضو است، زیرا حیات و بقای بقیه اعضاء، به بقا و حیات سر او بستگی دارد. اگر سر در [[بدن]] کسی نباشد، او مرده‌ای بیش نیست و دیگر اعضا و جوارحش فایده‌ای به حال او ندارند. حیات معنوای [[انسان]] نیز همین طور است. زندگی واقعی [[انسان]]، به [[ایمان]] و [[بندگی]] کردن او در پیشگاه [[خداوند]] می‌باشد. [[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[بندگی]] کردن اوست. [[روح]] [[بندگی]] – که حیات معنوی [[انسان]] به وجود آن بستگی دارد – همانا [[صبر]] در گرفتاری‌ها و [[رضا]] نسبت به [[خداوند]] به خصوص در اموری است که برای [[انسان]] [[مکروه]] و ناپسند می‌باشد. [[مؤمن]] موحد با همه وجودش [[معتقد]] است که سر نخ همه گرفتاری‌ها به دست خداست و او خود بنده‌اش را به گرفتاری مبتلا می‌کند تا [[میزان]] [[بندگی]] او را بیازماید. همه ما باید [[امتحان]] [[بندگی]] [[خدا]] را بدهیم. باید معلوم شود که هر کس چقدر واقعاً [[بنده]] است. [[بهترین]] نشانه [[بنده]] بودن این است که [[انسان]] درهر حالی فقط و فقط به خدای خود متکی و امیدوار باشد، نه خوشی‌ها [[انسان]] را از این که خود را حقیقتاً [[بنده]] [[خدا]] بداند خارج کند و نه ناخوشی‌ها [[صبر]] و [[رضا]] را از کف او برباید. [[بهترین]] [[بندگی]] [[خدا]] به این است که در گرفتاری‌ها [[انتظار فرج]] را از دست ندهیم بلکه هر چه گرفتاری شدیدتر می‌شود، [[انتظار فرج]] در ما بیشتر و شدیدتر گردد. [[روح]] [[بندگی]] [[خدا]] و رأس [[طاعات]]، همین [[عبادت]] قلبی است که ریشه در [[اعتقاد]] عمیق و قوی به [[توحید]] [[پروردگار]] دارد. پس می‌توانیم [[تصدیق]] کنیم که [[برترین]] و بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] فرجی است که در گرفتاری‌ها از [[خدای متعال]] دارد و این [[عبادت]] قلبی، [[روح]] همه [[عبادات]] دیگر می‌باشد»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۴۰-۴۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۵: خط ۱۵۲:
[[انتظار]]، ظرفیت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقّق [[جامعه آرمانی]] [[اسلام]] ایجاد می‌‏کند و رفتارها و برنامه‏‌ها را بدان سمت سوق می‌‏دهد. این والاترین [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل است؛ چنان‏که [[امام علی]] {{ع}} فرمود: [[بهترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] کشیدن [[فرج]] [[خداوند]] است<ref>{{عربی|افضل عبادة المؤمن انتظار فرج الله}}؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶</ref> به طور خلاصه مؤلّفه‏‏‌های زیر را می‌‏‏توان از [[انتظار فرج]] برداشت کرد:
[[انتظار]]، ظرفیت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقّق [[جامعه آرمانی]] [[اسلام]] ایجاد می‌‏کند و رفتارها و برنامه‏‌ها را بدان سمت سوق می‌‏دهد. این والاترین [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل است؛ چنان‏که [[امام علی]] {{ع}} فرمود: [[بهترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] کشیدن [[فرج]] [[خداوند]] است<ref>{{عربی|افضل عبادة المؤمن انتظار فرج الله}}؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶</ref> به طور خلاصه مؤلّفه‏‏‌های زیر را می‌‏‏توان از [[انتظار فرج]] برداشت کرد:
# [[تلاش]] و کوشش برای [[پیشرفت]] و ترقّی؛
# [[تلاش]] و کوشش برای [[پیشرفت]] و ترقّی؛
#اصلاح‏‌طلبی و [[امید]] به زندگی بهتر ([[گشایش]] در امور)؛
# اصلاح‏‌طلبی و [[امید]] به زندگی بهتر ([[گشایش]] در امور)؛
#نفی وضع موجود ([[ظلم]] و بی‌‏عدالتی، [[فساد]] و [[تباهی]])؛
# نفی وضع موجود ([[ظلم]] و بی‌‏عدالتی، [[فساد]] و [[تباهی]])؛
#طرد و عدم پذیرش حکومت‏‏‌های [[سیاسی]] ([[نامشروع]] دانستن آنها)؛
# طرد و عدم پذیرش حکومت‏‏‌های [[سیاسی]] ([[نامشروع]] دانستن آنها)؛
# [[قیام]] و [[انقلاب]] و [[نهضت]] مداوم و فعّال؛
# [[قیام]] و [[انقلاب]] و [[نهضت]] مداوم و فعّال؛
# [[ضرورت]] تشکیل حکومت‏‏‌های دینی و [[مشروع]]؛
# [[ضرورت]] تشکیل حکومت‏‏‌های دینی و [[مشروع]]؛
#عدم [[انقیاد]] و [[سازش]] در برابر جبّاران و مفسدان و ...<ref>برای مطالعه بیشتر ر. ک: نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۱۳۰.</ref>»<ref>[[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>.
# عدم [[انقیاد]] و [[سازش]] در برابر جبّاران و مفسدان و ...<ref>برای مطالعه بیشتر ر. ک: نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۱۳۰.</ref>»<ref>[[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۶۹: خط ۱۶۶:


«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد:  
«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد:  
*ارتباط [[امام]] [[معصوم]] با [[حجت خدا]]: "[[ولایت]]" و "[[امامت]]" رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است و [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان از مهمترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از سایر مکتب‌هاست. از دیدگاه [[شیعه]] پذیریش [[ولایت]] [[معصومین]]{{عم}} و به طور کلی [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه فضلیت‌ها و شرط اساسی قبولی همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکات در می‌یابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و عدم [[حضور ظاهری امام]] در [[جامعه]] به نوعی اعلام پذیریش [[ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است و همین [[انتظار]] موجب می‌شود که ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، اگرچه به صورت ارتباط قبلی و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند.
* ارتباط [[امام]] [[معصوم]] با [[حجت خدا]]: "[[ولایت]]" و "[[امامت]]" رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است و [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان از مهمترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از سایر مکتب‌هاست. از دیدگاه [[شیعه]] پذیریش [[ولایت]] [[معصومین]] {{عم}} و به طور کلی [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه فضلیت‌ها و شرط اساسی قبولی همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکات در می‌یابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و عدم [[حضور ظاهری امام]] در [[جامعه]] به نوعی اعلام پذیریش [[ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است و همین [[انتظار]] موجب می‌شود که ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، اگرچه به صورت ارتباط قبلی و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند.


در روایتی که از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده، آن [[حضرت]] ضمن [[پیش‌بینی]] [[دوران غیبت]] [[دوازدهمین امام]] از سلسله [[جانشینان پیامبر]] اکرم{{صل}} کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] [[امام]] را پذیرا می‌شوند و در [[انتظار]] او به سر می‌برند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمان‌ها معرفی می‌کنند و [[دلیل]] این [[برتری]] را این می‌دانند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در [[زمان غیبت]] انجام می‌دهند: «[[غیبت]] دوازهمین [[ولی خدا]] - [[صاحب]] [[عزت و جلال]] - از سلسله [[جانشینان]] [[رسول خدا]] - که [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - و [[امامان]] بعد از او، به درازا می‌کشد. ای ابا خالد! آن گروه از [[مردم]] که در [[زمان غیبت]] او امامتش را پذیرفته و [[منتظر ظهور]] اویند [[برترین]] [[مردم]] در همه زمان‌ها هستند؛ زیرا [[خداوند]] - که گرامی و بلندمرتبه است - چنان [[خرد]]، [[درک]] و شناختی به آنها ارزانی داشته که [[غیبت]] {و عدم [[حضور امام]]} برای آنها همانند مشاهده {و [[حضور امام]]} است. [[خداوند]] [[مردم]] این زمان را به مانند کسانی قرار داده که با [[شمشیر]] در پیشگاه [[رسول خدا]] - که [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - [[جهاد]] ‌می کنند. آنها [[مخلصان]] واقعی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوت‌کنندگان به سوی [[دین خدا]] در [[پنهان]] و آشکار هستند»<ref>{{متن حدیث|"ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً"}} شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۳۲۰؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>.
در روایتی که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده، آن [[حضرت]] ضمن [[پیش‌بینی]] [[دوران غیبت]] [[دوازدهمین امام]] از سلسله [[جانشینان پیامبر]] اکرم {{صل}} کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] [[امام]] را پذیرا می‌شوند و در [[انتظار]] او به سر می‌برند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمان‌ها معرفی می‌کنند و [[دلیل]] این [[برتری]] را این می‌دانند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در [[زمان غیبت]] انجام می‌دهند: «[[غیبت]] دوازهمین [[ولی خدا]] - [[صاحب]] [[عزت و جلال]] - از سلسله [[جانشینان]] [[رسول خدا]] - که [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - و [[امامان]] بعد از او، به درازا می‌کشد. ای ابا خالد! آن گروه از [[مردم]] که در [[زمان غیبت]] او امامتش را پذیرفته و [[منتظر ظهور]] اویند [[برترین]] [[مردم]] در همه زمان‌ها هستند؛ زیرا [[خداوند]] - که گرامی و بلندمرتبه است - چنان [[خرد]]، [[درک]] و شناختی به آنها ارزانی داشته که [[غیبت]] {و عدم [[حضور امام]]} برای آنها همانند مشاهده {و [[حضور امام]]} است. [[خداوند]] [[مردم]] این زمان را به مانند کسانی قرار داده که با [[شمشیر]] در پیشگاه [[رسول خدا]] - که [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - [[جهاد]] ‌می کنند. آنها [[مخلصان]] واقعی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوت‌کنندگان به سوی [[دین خدا]] در [[پنهان]] و آشکار هستند»<ref>{{متن حدیث|"ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً"}} شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۳۲۰؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>.


بنابراین اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکاتب باقی نخواهد ماند؛ البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید به ظهور]] و [[قیام]] [[عدالت‌گستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم{{صل}}؛ هم او که در حال حاضر [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاری‌ها]] و ناملایمات است.  
بنابراین اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکاتب باقی نخواهد ماند؛ البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید به ظهور]] و [[قیام]] [[عدالت‌گستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم {{صل}}؛ هم او که در حال حاضر [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاری‌ها]] و ناملایمات است.  
* [[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسانها]]: [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسان‌ها]] معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست؛ تا آنجا که برخی می‌گویند: "بگو چه آرزویی داری تا بگویم کیستی". آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند حکایت از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسان‌ها]] و بلندای [[همت]] آنها می‌کند. به عکس آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بی‌ارزش نشان از بی‌همتی و رشدنیافتگی افراد دارد.
* [[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسانها]]: [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسان‌ها]] معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست؛ تا آنجا که برخی می‌گویند: "بگو چه آرزویی داری تا بگویم کیستی". آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند حکایت از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسان‌ها]] و بلندای [[همت]] آنها می‌کند. به عکس آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بی‌ارزش نشان از بی‌همتی و رشدنیافتگی افراد دارد.


[[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وا می‌دارد و به طور طبیعی هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمند‌تر باشد حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخودار خواهد بود. [[امام علی]]{{ع}} در همین زمینه می‌فرماید: {{متن حدیث|"قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ"}}<ref>«"[[ارزش]] مرد به اندازه همیت اوست"» سید شریف رضی، نهج البلاغه، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیرالمؤمنین{{ع}} ترجمه: مرحوم دشتی، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>.   
[[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وا می‌دارد و به طور طبیعی هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمند‌تر باشد حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخودار خواهد بود. [[امام علی]] {{ع}} در همین زمینه می‌فرماید: {{متن حدیث|"قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ"}}<ref>«"[[ارزش]] مرد به اندازه همیت اوست"» سید شریف رضی، نهج البلاغه، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیرالمؤمنین {{ع}} ترجمه: مرحوم دشتی، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>.   
و در جای دیگر می‌فرماید: {{متن حدیث|"قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ"}}<ref>«"مرد را آن بهاست که در دیده‌اش زیباست"» همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>. پس از این مقدمه می‌توان گفت که چون [[انسان]] [[منتظر]] بر‌ترین و ارزشمند‌ترین [[آمال]] و آرزوهای نهایی [[انسان]] منتظ، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]] بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاه شدن دست [[ظالمان]] و [[مستکبران]] از گوشه گوشه [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در جای جای کره [[خاک]] است؛ یعنی آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. قطعاً چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضلیتی وصف‌ناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند.  
و در جای دیگر می‌فرماید: {{متن حدیث|"قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ"}}<ref>«"مرد را آن بهاست که در دیده‌اش زیباست"» همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>. پس از این مقدمه می‌توان گفت که چون [[انسان]] [[منتظر]] بر‌ترین و ارزشمند‌ترین [[آمال]] و آرزوهای نهایی [[انسان]] منتظ، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]] بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاه شدن دست [[ظالمان]] و [[مستکبران]] از گوشه گوشه [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در جای جای کره [[خاک]] است؛ یعنی آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. قطعاً چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضلیتی وصف‌ناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند.  
* [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع: [[انتظار]] نقش مهمی در [[سازندگی]]، [[پویایی]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]] دارد، و اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که در بخش آخر این رساله بر شمرده خواهد شد عمل کند به الگوی مطلوب [[انسان]] دیندار دست می‌یابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخودار می‌شوند. و به عبارت دیگر [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به همان ‌شأن و منزلتی که مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] است، رسیده و به بالاترین نقطه کامل نائل می‌شود"<ref>ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.</ref>»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۶۸.</ref>.
* [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع: [[انتظار]] نقش مهمی در [[سازندگی]]، [[پویایی]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]] دارد، و اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که در بخش آخر این رساله بر شمرده خواهد شد عمل کند به الگوی مطلوب [[انسان]] دیندار دست می‌یابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخودار می‌شوند. و به عبارت دیگر [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به همان ‌شأن و منزلتی که مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] است، رسیده و به بالاترین نقطه کامل نائل می‌شود"<ref>ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.</ref>»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۶۸.</ref>.
خط ۱۹۸: خط ۱۹۵:
اوج [[بندگی]] یک فرد، ولایتمداری اوست؛ زیرا [[اطاعت]] تام از [[قرآن]] و فرامین [[رسول الله]] {{صل}} که مساوی با [[بندگی]] است، این اقتضا را دارد که هیچ چیز بدون [[ولایت]]، معنادار نباشد. لذا باید در وقف و سکون، پیرو [[اهل بیت]] {{ع}} بود تا در این رهگذر [[برترین عمل]] را نصیب خود کنیم. چون عمل آنان مطابق [[هدایت الهی]] و [[برترین عمل]] است. از جمله [[اعمال]] آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] است.
اوج [[بندگی]] یک فرد، ولایتمداری اوست؛ زیرا [[اطاعت]] تام از [[قرآن]] و فرامین [[رسول الله]] {{صل}} که مساوی با [[بندگی]] است، این اقتضا را دارد که هیچ چیز بدون [[ولایت]]، معنادار نباشد. لذا باید در وقف و سکون، پیرو [[اهل بیت]] {{ع}} بود تا در این رهگذر [[برترین عمل]] را نصیب خود کنیم. چون عمل آنان مطابق [[هدایت الهی]] و [[برترین عمل]] است. از جمله [[اعمال]] آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] است.


در [[کتاب خصال]]، روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است که ایشان راه و روش [[ائمه اطهار]]{{ع}} را برمی‌‌شمرند و [[انتظار فرج]] به همراه [[صبر]] را یکی از فرازهای [[زندگی]] خود می‌دانند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۲، به نقل از خصال: {{متن حدیث|فِي خَبَرِ الْأَعْمَشِ قَالَ الصَّادِقُ {{ع}} مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ إِلَى قَوْلِهِ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}.</ref>.
در [[کتاب خصال]]، روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است که ایشان راه و روش [[ائمه اطهار]] {{ع}} را برمی‌‌شمرند و [[انتظار فرج]] به همراه [[صبر]] را یکی از فرازهای [[زندگی]] خود می‌دانند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۲، به نقل از خصال: {{متن حدیث|فِي خَبَرِ الْأَعْمَشِ قَالَ الصَّادِقُ {{ع}} مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ إِلَى قَوْلِهِ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}.</ref>.


[[برترین]] فضیلتی که ‌‌برای [[انتظار فرج]] می‌‌توان برشمرد، همین است که [[سیره اهل بیت]] {{ع}} و اقتداء [[شیعیان]] به موالیانشان در این موضوع مصداقی از ولایت‌مداری آن‌ها است و فضیلتی بزرگ برای آنان محسوب می‌‌شود.
[[برترین]] فضیلتی که ‌‌برای [[انتظار فرج]] می‌‌توان برشمرد، همین است که [[سیره اهل بیت]] {{ع}} و اقتداء [[شیعیان]] به موالیانشان در این موضوع مصداقی از ولایت‌مداری آن‌ها است و فضیلتی بزرگ برای آنان محسوب می‌‌شود.


در کتاب [[شریف]] کافی باب دعائم الاسلام [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده که در آن از [[انتظار فرج]] به عنوان یکی از ستون‌های [[دین]] و در زمره [[ارکان دین]] یاد شده است. شخصی از [[امام]] {{ع}} از [[دینی]] سؤال می‌‌کند که عمل فرد، با [[اعتقاد]] به آن [[دین]] مورد قبول است. [[امام]] {{ع}} در پاسخ وی می‌‌فرمایند: "[[شهادت]] به [[وحدانیت]] و بی‌شریک بودن [[خدای تعالی]] و [[شهادت]] به [[بندگی]] و [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی [[مرتبت]] {{صل}} و [[اقرار]] به صحت آنچه از جانب [[خدا]] آمده و [[اقرار]] به [[ولایت]] ما [[اهل بیت]] و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[اطاعت]] از [[اوامر]] ما و [[پرهیزگاری]] و [[فروتنی]] و [[انتظار قائم]] ما. پس همانا برای ما [[دولت]] و [[حکومتی]] است که هرگاه [[خداوند]] بخواهد، می‌‌آید"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۷۶.</ref>. در [[کتاب الغیبه]] [[نعمانی]] به [[حدیثی]] برمی‌‌خوریم که گویی [[انتظار فرج]] را سیمای بیرونی و عملی برای [[تولی]] و [[تبری]] به شمار آورده و آن را وسیله‌ای برای تقویت [[روحیه]] [[فرمانبرداری]] از [[اولیا]] و کفرستیزی با [[طاغوت]] دانسته است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "هنگامی که صبح و [[شام]] یک روز بر تو گذشت و امامی از [[آل محمد]] {{صل}} را در آن روز ندیدی، هر آنچه [[دوست]] داری، [[دوست]] داشته باش ([[محبت]] [[اهل بیت]] را در [[دل]] زنده نگه دار) و از هر آنچه نفرت داری متنفر باش و بر [[ولایت]] موالیانت [[استوار]] باش و [[فرج]] را هر صبح و [[شام]] [[انتظار]] بکش"<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۵۸، ح۳: {{متن حدیث|إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحْبِبْ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}.</ref>.
در کتاب [[شریف]] کافی باب دعائم الاسلام [[حدیثی]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده که در آن از [[انتظار فرج]] به عنوان یکی از ستون‌های [[دین]] و در زمره [[ارکان دین]] یاد شده است. شخصی از [[امام]] {{ع}} از [[دینی]] سؤال می‌‌کند که عمل فرد، با [[اعتقاد]] به آن [[دین]] مورد قبول است. [[امام]] {{ع}} در پاسخ وی می‌‌فرمایند: "[[شهادت]] به [[وحدانیت]] و بی‌شریک بودن [[خدای تعالی]] و [[شهادت]] به [[بندگی]] و [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی [[مرتبت]] {{صل}} و [[اقرار]] به صحت آنچه از جانب [[خدا]] آمده و [[اقرار]] به [[ولایت]] ما [[اهل بیت]] و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[اطاعت]] از [[اوامر]] ما و [[پرهیزگاری]] و [[فروتنی]] و [[انتظار قائم]] ما. پس همانا برای ما [[دولت]] و [[حکومتی]] است که هرگاه [[خداوند]] بخواهد، می‌‌آید"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۷۶.</ref>. در [[کتاب الغیبه]] [[نعمانی]] به [[حدیثی]] برمی‌‌خوریم که گویی [[انتظار فرج]] را سیمای بیرونی و عملی برای [[تولی]] و [[تبری]] به شمار آورده و آن را وسیله‌ای برای تقویت [[روحیه]] [[فرمانبرداری]] از [[اولیا]] و کفرستیزی با [[طاغوت]] دانسته است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "هنگامی که صبح و [[شام]] یک روز بر تو گذشت و امامی از [[آل محمد]] {{صل}} را در آن روز ندیدی، هر آنچه [[دوست]] داری، [[دوست]] داشته باش ([[محبت]] [[اهل بیت]] را در [[دل]] زنده نگه دار) و از هر آنچه نفرت داری متنفر باش و بر [[ولایت]] موالیانت [[استوار]] باش و [[فرج]] را هر صبح و [[شام]] [[انتظار]] بکش"<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۵۸، ح۳: {{متن حدیث|إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحْبِبْ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}.</ref>.


با توجه به [[حدیثی]] که از [[اصول کافی]] آوردیم و برداشتی که از [[حدیث]] الغیبه داشتیم [[یقین]] حاصل می‌‌کنیم که [[انتظار فرج]] از ستون‌های نگه دارنده [[دین]] و گوهری گران‌قیمت در [[حد]]  [[ارکان دین]] است»<ref>[[وحید کاشانی‌ادیب|کاشانی‌ادیب، وحید]]، [[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]، ص۱۷۸.</ref>.
با توجه به [[حدیثی]] که از [[اصول کافی]] آوردیم و برداشتی که از [[حدیث]] الغیبه داشتیم [[یقین]] حاصل می‌‌کنیم که [[انتظار فرج]] از ستون‌های نگه دارنده [[دین]] و گوهری گران‌قیمت در [[حد]]  [[ارکان دین]] است»<ref>[[وحید کاشانی‌ادیب|کاشانی‌ادیب، وحید]]، [[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]، ص۱۷۸.</ref>.
خط ۲۱۲: خط ۲۰۹:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد سبحانی‌نیا]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد سبحانی‌نیا]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]»'' در این‌باره گفته است:


«شاید بتوان گفت: فضیلت‌های بی‌شماری در [[روایات]] ما که برای [[منتظران فرج]] برشمرده‌اند، به اعتبار همین [[صبر]] و [[تحمل]] مشکلاتی است که [[منتظران واقعی]] [[فرج]]، برخود هموار می‌‌کنند. در [[احادیث]]، از [[انتظار]] در پرتو [[صبر]] و [[انتظار فرج]] با [[صبر]]، سخن گفته‌اند. [[امام رضا]] {{ع}} درباره ملازمت [[صبر]] و [[انتظار فرج]]، فرموده‌اند: "بر شما [[باد]] [[صبر]]، همانا [[فرج]] بعد از [[یأس]] می‌‌آید"<ref>{{متن حدیث|فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.</ref>. از این سخن معلوم می‌‌شود، [[انتظار]] بدون عنصر [[پایداری]] و [[شکیبایی]] در برابر مشکلات، پوسته‌ای است بدون مغز و قالبی است بی‌محتوا که در [[حقیقت انتظار]] نیست! آن [[حضرت]] در جایی دیگر، در همین‌باره فرموده‌اند: "چه‌قدر نیکوست [[صبر]] و [[انتظار فرج]]"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰.</ref>؛ . نتیجه [[صبر]] در [[انتظار]]، [[پیروزی]] است. [[امام کاظم]]{{ع}} در این زمینه می‌‌فرمایند: "هرکس صبرکند و [[انتظار]] بکشد، به [[فرج]] و [[پیروزی]] می‌رسد و [[انتظار فرج]]، بخشی از [[فرج]] است"<ref>موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۴۱۱.</ref><ref>[[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۳۸-۳۹.</ref>.
«شاید بتوان گفت: فضیلت‌های بی‌شماری در [[روایات]] ما که برای [[منتظران فرج]] برشمرده‌اند، به اعتبار همین [[صبر]] و [[تحمل]] مشکلاتی است که [[منتظران واقعی]] [[فرج]]، برخود هموار می‌‌کنند. در [[احادیث]]، از [[انتظار]] در پرتو [[صبر]] و [[انتظار فرج]] با [[صبر]]، سخن گفته‌اند. [[امام رضا]] {{ع}} درباره ملازمت [[صبر]] و [[انتظار فرج]]، فرموده‌اند: "بر شما [[باد]] [[صبر]]، همانا [[فرج]] بعد از [[یأس]] می‌‌آید"<ref>{{متن حدیث|فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.</ref>. از این سخن معلوم می‌‌شود، [[انتظار]] بدون عنصر [[پایداری]] و [[شکیبایی]] در برابر مشکلات، پوسته‌ای است بدون مغز و قالبی است بی‌محتوا که در [[حقیقت انتظار]] نیست! آن [[حضرت]] در جایی دیگر، در همین‌باره فرموده‌اند: "چه‌قدر نیکوست [[صبر]] و [[انتظار فرج]]"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰.</ref>؛ . نتیجه [[صبر]] در [[انتظار]]، [[پیروزی]] است. [[امام کاظم]] {{ع}} در این زمینه می‌‌فرمایند: "هرکس صبرکند و [[انتظار]] بکشد، به [[فرج]] و [[پیروزی]] می‌رسد و [[انتظار فرج]]، بخشی از [[فرج]] است"<ref>موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۴۱۱.</ref><ref>[[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۳۸-۳۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۲۲: خط ۲۱۹:
«شارحان [[حدیث]] [[دلیل]] [[برترین]] [[عبادت]] بودن [[انتظار]] را چند امر دانسته‌اند:
«شارحان [[حدیث]] [[دلیل]] [[برترین]] [[عبادت]] بودن [[انتظار]] را چند امر دانسته‌اند:
# [[حسن ظن]] به [[خدا]] و [[ناامید]] نبودن از [[رحمت الهی]] بیان کرده‌اند<ref>امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۲، ص۵۷۳.</ref>.  
# [[حسن ظن]] به [[خدا]] و [[ناامید]] نبودن از [[رحمت الهی]] بیان کرده‌اند<ref>امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۲، ص۵۷۳.</ref>.  
#پذیرفتن [[حکم]] و [[قضای الهی]]<ref>قاری، علی بن سلطان محمد، مرقاة المفاتیح، ج ۴، ص۱۵۲۹.</ref>.  
# پذیرفتن [[حکم]] و [[قضای الهی]]<ref>قاری، علی بن سلطان محمد، مرقاة المفاتیح، ج ۴، ص۱۵۲۹.</ref>.  
#روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن<ref>مناوی، محمد عبد الرؤوف، التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج ۱، ص۱۸۷.</ref> و قطع علاقه از سایر اسباب<ref>حکیم ترمذی، محمد بن علی، نوادر الأصول فی أحادیث الرسول، ج ۲، ص۲۲۱.</ref>.  
# روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن<ref>مناوی، محمد عبد الرؤوف، التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج ۱، ص۱۸۷.</ref> و قطع علاقه از سایر اسباب<ref>حکیم ترمذی، محمد بن علی، نوادر الأصول فی أحادیث الرسول، ج ۲، ص۲۲۱.</ref>.  
#واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>عزیزی، علی بن احمد، السراج المنیر، ج ۲، ص۱۸۸.</ref>.
# واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>عزیزی، علی بن احمد، السراج المنیر، ج ۲، ص۱۸۸.</ref>.


همچنین گفته‌اند از این که در ابتدای [[روایت]] به درخواست از [[خداوند]] [[دستور]] داده شده و سپس می‌‌فرماید [[انتظار]] [[برترین]] [[عبادت]] است، نقش کلیدی [[دعا]] در [[انتظار]] روشن می‌‌شود؛ زیرا دعاکننده [[انتظار]] دارد دعایش به [[هدف]] [[اجابت]] برسد و این [[انتظار]] [[اجابت]]، [[روحیه]] [[خضوع]] و تذلل را در فرد افزایش می‌‌دهد<ref>امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۶، ص۴۰۸.</ref>»<ref>[[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>.
همچنین گفته‌اند از این که در ابتدای [[روایت]] به درخواست از [[خداوند]] [[دستور]] داده شده و سپس می‌‌فرماید [[انتظار]] [[برترین]] [[عبادت]] است، نقش کلیدی [[دعا]] در [[انتظار]] روشن می‌‌شود؛ زیرا دعاکننده [[انتظار]] دارد دعایش به [[هدف]] [[اجابت]] برسد و این [[انتظار]] [[اجابت]]، [[روحیه]] [[خضوع]] و تذلل را در فرد افزایش می‌‌دهد<ref>امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۶، ص۴۰۸.</ref>»<ref>[[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>.
خط ۲۳۴: خط ۲۳۱:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی مقامی]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی مقامی]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[انتظار فرج]] هم [[برترین]] [[عبادات]]: {{متن حدیث|وأَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‌}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>، هم [[برترین اعمال]]: {{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸.</ref> و هم محبوب‌ترین [[اعمال]] است: {{متن حدیث|فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۲۴۵.</ref>. [[منتظران حقیقی]] [[ولی عصر]]{{ع}} از [[فیض]] {{متن قرآن|إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ}} برخوردارند؛ زیرا یا به [[دیدار]] و [[ادراک]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] مفتخر می‌شوند یا به [[منزلت]] کسانی می‌رسند که همراه حضرتش [[جهاد]] کرده باشند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "هر کسی در حال [[انتظار]] [[حضرت]] بمیرد، بسان حاضران در [[خیمه]] آن [[حضرت]]، [[هنگام ظهور]] خواهند بود"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ مُنْتَظِراً لَهُ كَانَ كَمَنْ كَانَ فِي فُسْطَاطِ الْقَائِمِ{{ع}}}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>. [[منتظر]]، از مصادیق [[مؤمنان]] به [[غیبت]] است. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} می‌فرماید:{{متن حدیث|طُوبَى لِلْمُقِيمِينَ عَلَى مَحَجَّتِهِمْ أُولَئِكَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>«همان کسانی که "غیب" را باور دارند» سوره بقره، آیه ۳.</ref> وَ قَالَ {{متن قرآن|أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۴۳.</ref>. یاد کردنی است، تنها [[انسان‌ها]] نیستند که [[ظهور]] و [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} را [[انتظار]] می‌کشند، بلکه همه موجودات و [[نظام هستی]] در [[انتظار]] برپایی [[حاکمیت]] [[عدل و قسط]] به سر می‌برند؛ زیرا تنها در آن [[جامعه]]، [[نظام آفرینش]] دقیقاً طبق [[خواست الهی]] و دور از هرگونه [[ظلم]] و [[تعدی]]، اداره خواهد شد. گروهی از این [[منتظران]] فرشتگانی‌اند که برای [[یاری]] [[امام حسین]] در [[روز عاشورا]] به [[زمین]] آمدند و [[خداوند]] به آنان [[دستور]] داد تا هنگام [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} بمانند و آن [[حضرت]] را [[یاری]] کنند. [[امام صادق]]{{ع}} این [[انتظار]] را این‌گونه بیان فرموده است: "و آنان نزد [[قبر]] او پریشان و گردآلود تا [[روز رستاخیز]] گریانند و ایشان در [[انتظار]] [[خروج قائم]] به سر می‌برند"<ref>{{متن حدیث|فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ يَبْكُونَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ يَنْتَظِرُونَ خُرُوجَ الْقَائِمِ{{ع}}}}الغیبة، ص۳۱۰.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۲۴۵-۲۴۷.</ref>.
«[[انتظار فرج]] هم [[برترین]] [[عبادات]]: {{متن حدیث|وأَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‌}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>، هم [[برترین اعمال]]: {{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸.</ref> و هم محبوب‌ترین [[اعمال]] است: {{متن حدیث|فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۲۴۵.</ref>. [[منتظران حقیقی]] [[ولی عصر]] {{ع}} از [[فیض]] {{متن قرآن|إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ}} برخوردارند؛ زیرا یا به [[دیدار]] و [[ادراک]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] مفتخر می‌شوند یا به [[منزلت]] کسانی می‌رسند که همراه حضرتش [[جهاد]] کرده باشند. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هر کسی در حال [[انتظار]] [[حضرت]] بمیرد، بسان حاضران در [[خیمه]] آن [[حضرت]]، [[هنگام ظهور]] خواهند بود"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ مُنْتَظِراً لَهُ كَانَ كَمَنْ كَانَ فِي فُسْطَاطِ الْقَائِمِ {{ع}}}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>. [[منتظر]]، از مصادیق [[مؤمنان]] به [[غیبت]] است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} می‌فرماید:{{متن حدیث|طُوبَى لِلْمُقِيمِينَ عَلَى مَحَجَّتِهِمْ أُولَئِكَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>«همان کسانی که "غیب" را باور دارند» سوره بقره، آیه ۳.</ref> وَ قَالَ {{متن قرآن|أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۴۳.</ref>. یاد کردنی است، تنها [[انسان‌ها]] نیستند که [[ظهور]] و [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} را [[انتظار]] می‌کشند، بلکه همه موجودات و [[نظام هستی]] در [[انتظار]] برپایی [[حاکمیت]] [[عدل و قسط]] به سر می‌برند؛ زیرا تنها در آن [[جامعه]]، [[نظام آفرینش]] دقیقاً طبق [[خواست الهی]] و دور از هرگونه [[ظلم]] و [[تعدی]]، اداره خواهد شد. گروهی از این [[منتظران]] فرشتگانی‌اند که برای [[یاری]] [[امام حسین]] در [[روز عاشورا]] به [[زمین]] آمدند و [[خداوند]] به آنان [[دستور]] داد تا هنگام [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} بمانند و آن [[حضرت]] را [[یاری]] کنند. [[امام صادق]] {{ع}} این [[انتظار]] را این‌گونه بیان فرموده است: "و آنان نزد [[قبر]] او پریشان و گردآلود تا [[روز رستاخیز]] گریانند و ایشان در [[انتظار]] [[خروج قائم]] به سر می‌برند"<ref>{{متن حدیث|فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ يَبْكُونَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ يَنْتَظِرُونَ خُرُوجَ الْقَائِمِ {{ع}}}}الغیبة، ص۳۱۰.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۲۴۵-۲۴۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۴۲: خط ۲۳۹:
| پاسخ = آقای '''[[سید محمد جواد مهری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[سید محمد جواد مهری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:


«در روایتی از [[حضرت رسول]]{{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود: "[[بهترین]] عبادت‌ها [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۵.</ref>. و در روایتی [[امام سجاد|امام زین‌العابدین]]{{ع}} می‌فرماید: "[[انتظار فرج]] از بزرگ‌ترین [[کارها]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْعَمَلِ}}.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[حضرت رسول]]{{صل}} آمده است که "[[انتظار فرج]] [[عبادت]] است. [[بهترین]] کارهای [[امت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}.</ref>.
«در روایتی از [[حضرت رسول]] {{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود: "[[بهترین]] عبادت‌ها [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۵.</ref>. و در روایتی [[امام سجاد|امام زین‌العابدین]] {{ع}} می‌فرماید: "[[انتظار فرج]] از بزرگ‌ترین [[کارها]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْعَمَلِ}}.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[حضرت رسول]] {{صل}} آمده است که "[[انتظار فرج]] [[عبادت]] است. [[بهترین]] کارهای [[امت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}.</ref>.


[[انتظار فرج]] که [[بهترین]] [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل در لسان [[معصومین]] معرفی شده است، همان [[ایمان کامل]] به [[امام]] [[منتظر]] است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست. و عمل نیز تا در تمام [[احکام]] نباشد [[ارزش]] ندارد. مگر ممکن است کسی [[نماز]] بخواند ولی [[حج]] نرود یا [[جهاد]] را نپذیرد؟ پس [[انتظار فرج]] هم [[ایمان]] را معنی می‌‌دهد و هم عمل دربردارد. [[ایمان]] به [[ولایت]] که باید پس از [[ایمان به خدا]] و [[رسول]]{{صل}} باشد و عمل صالحی که [[لازمه ایمان]] است. و چقدر جالب است که [[حضرت]]، [[انتظار]] را تنها با [[ایمان]] ‌‌ذکر نمی‌کند بلکه درضمن اینکه [[انتظار]] [[عبادت]] است، عمل نیز می‌باشد.
[[انتظار فرج]] که [[بهترین]] [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل در لسان [[معصومین]] معرفی شده است، همان [[ایمان کامل]] به [[امام]] [[منتظر]] است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست. و عمل نیز تا در تمام [[احکام]] نباشد [[ارزش]] ندارد. مگر ممکن است کسی [[نماز]] بخواند ولی [[حج]] نرود یا [[جهاد]] را نپذیرد؟ پس [[انتظار فرج]] هم [[ایمان]] را معنی می‌‌دهد و هم عمل دربردارد. [[ایمان]] به [[ولایت]] که باید پس از [[ایمان به خدا]] و [[رسول]] {{صل}} باشد و عمل صالحی که [[لازمه ایمان]] است. و چقدر جالب است که [[حضرت]]، [[انتظار]] را تنها با [[ایمان]] ‌‌ذکر نمی‌کند بلکه درضمن اینکه [[انتظار]] [[عبادت]] است، عمل نیز می‌باشد.


آنان که [[انتظار]] را جمود و [[سازش]] و [[سکوت]] بر [[ظلم]] می‌‌دانند، چگونه این [[روایت‌ها]] را [[تأویل]] می‌‌کنند.
آنان که [[انتظار]] را جمود و [[سازش]] و [[سکوت]] بر [[ظلم]] می‌‌دانند، چگونه این [[روایت‌ها]] را [[تأویل]] می‌‌کنند.


و از آن گذشته، در روایت‌های زیادی با تعبیرهای مختلف، [[انتظار فرج]] را مانند [[شمشیر]] زدن در [[خدمت]] [[پیامبر]] یا در [[راه خدا]] می‌‌دانند. در یک جا دارد: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در زیر [[پرچم]] [[حضرت قائم]]{{ع}} بوده است"<ref>{{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ}}</ref> [[حضرت امیر]]{{ع}} می‌فرماید: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در [[راه خدا]] در [[خون]] خود می‌غلطد"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا [لِلفَرَجِ] كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}</ref>. [[حضرت]] [[سیدالشهدا]]{{ع}} چنین کسی را مانند آن ‌‌کس می‌داند که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} [[جهاد]] می‌کند. و از [[امام صادق]]{{ع}} چندین [[روایت]] به همین مضمون آمده است که [[نیاز]] به مقاله مفصلی دارد. ولی آنچه از مجموع این [[روایت‌ها]] درمی‌‌یابیم این است که [[منتظران فرج]] را با پیکارگران و [[مجاهدان در راه خدا]] و شمشیرزنان در رکاب [[حضرت رسول]]{{صل}} معرفی می‌‌کنند چرا که [[انتظار]] چیزی جز این نیست»<ref>[[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>.
و از آن گذشته، در روایت‌های زیادی با تعبیرهای مختلف، [[انتظار فرج]] را مانند [[شمشیر]] زدن در [[خدمت]] [[پیامبر]] یا در [[راه خدا]] می‌‌دانند. در یک جا دارد: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در زیر [[پرچم]] [[حضرت قائم]] {{ع}} بوده است"<ref>{{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ}}</ref> [[حضرت امیر]] {{ع}} می‌فرماید: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در [[راه خدا]] در [[خون]] خود می‌غلطد"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا [لِلفَرَجِ] كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}</ref>. [[حضرت]] [[سیدالشهدا]] {{ع}} چنین کسی را مانند آن ‌‌کس می‌داند که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر]] {{صل}} [[جهاد]] می‌کند. و از [[امام صادق]] {{ع}} چندین [[روایت]] به همین مضمون آمده است که [[نیاز]] به مقاله مفصلی دارد. ولی آنچه از مجموع این [[روایت‌ها]] درمی‌‌یابیم این است که [[منتظران فرج]] را با پیکارگران و [[مجاهدان در راه خدا]] و شمشیرزنان در رکاب [[حضرت رسول]] {{صل}} معرفی می‌‌کنند چرا که [[انتظار]] چیزی جز این نیست»<ref>[[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۵۶: خط ۲۵۳:
| پاسخ = آقای '''[[سید مهدی موسوی کاشمری]]'''، در مقاله ''«[[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[سید مهدی موسوی کاشمری]]'''، در مقاله ''«[[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:


«'''[[انتظار]] [[مکتب]] عمل:''' در [[حدیثی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌‌فرماید: [[برترین عمل]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] داشتن است<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی‌ که‌‎ دست روی دست گذاشتن و خود را بی‌خاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشه خانه خزیدن و‌‎ ‎تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را‌‎ ‎اصلاح کند نه‌تنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است.
«'''[[انتظار]] [[مکتب]] عمل:''' در [[حدیثی]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌‌فرماید: [[برترین عمل]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] داشتن است<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی‌ که‌‎ دست روی دست گذاشتن و خود را بی‌خاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشه خانه خزیدن و‌‎ ‎تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را‌‎ ‎اصلاح کند نه‌تنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است.


گذشته از این،در این [[حدیث]] "[[انتظار فرج]]" [[برترین عمل]] شمرده شده و سر آن هم این‌‎ ‎است که "[[انتظار فرج]]" حرکت و عمل در جهت ایجاد [[جامعه]] و [[حکومتی]] مبتنی بر [[دین]] و‌‎ ‎ارزش‌های [[اسلامی]] و [[عدالت اجتماعی]] است و چنین اقدامی [[برترین]] عمل‌هاست زیرا مقدمه و‌‎ ‎تلاش برای تحقق [[حکومت]] و [[نظام اسلامی]] و [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} است. و‌‎ ‎بر طبق [[روایت]] از [[امام]] این خود [[افضل]] [[اعمال]] است، زیرا وسیله آن است که سایر فرایض و‌‎ ‎احکام [[الهی]] عینیت یافته و عملی می‌‌گردد. و در [[حقیقت]] "[[انتظار فرج]]" برای ما که در [[عصر‌‎ ‎غیبت]] واقعیم نوعی [[آماده‌سازی]] و مهیا شدن برای [[یاری]] رساندن به [[نهضت]] جهانی حضرت‌‎ ‎مهدی{{ع}} و این جز با [[مبارزه]] و تلاش مستمر و [[جهاد]] بی‌امان با مظاهر [[شرک]] و [[طاغوت]] و‌‎ ‎ایجاد [[آمادگی]] صد در صد و همیشگی میسّر نیست»<ref>[[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴.</ref>.
گذشته از این،در این [[حدیث]] "[[انتظار فرج]]" [[برترین عمل]] شمرده شده و سر آن هم این‌‎ ‎است که "[[انتظار فرج]]" حرکت و عمل در جهت ایجاد [[جامعه]] و [[حکومتی]] مبتنی بر [[دین]] و‌‎ ‎ارزش‌های [[اسلامی]] و [[عدالت اجتماعی]] است و چنین اقدامی [[برترین]] عمل‌هاست زیرا مقدمه و‌‎ ‎تلاش برای تحقق [[حکومت]] و [[نظام اسلامی]] و [[ولایت]] [[امامان معصوم]] {{عم}} است. و‌‎ ‎بر طبق [[روایت]] از [[امام]] این خود [[افضل]] [[اعمال]] است، زیرا وسیله آن است که سایر فرایض و‌‎ ‎احکام [[الهی]] عینیت یافته و عملی می‌‌گردد. و در [[حقیقت]] "[[انتظار فرج]]" برای ما که در [[عصر‌‎ ‎غیبت]] واقعیم نوعی [[آماده‌سازی]] و مهیا شدن برای [[یاری]] رساندن به [[نهضت]] جهانی حضرت‌‎ ‎مهدی {{ع}} و این جز با [[مبارزه]] و تلاش مستمر و [[جهاد]] بی‌امان با مظاهر [[شرک]] و [[طاغوت]] و‌‎ ‎ایجاد [[آمادگی]] صد در صد و همیشگی میسّر نیست»<ref>[[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۶۷: خط ۲۶۴:


«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد:  
«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد:  
*'''[[انتظار]]، حلقه پیوند [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]''': چنان‌که می‌دانید، "[[ولایت]]" و "[[امامت]]"، رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان، از مهم‌ترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از دیگر مکتب‌هاست. از دیدگاه [[شیعه]]، [[پذیرش ولایت]] [[معصومین]] {{عم}} و به طور کلی، [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه [[فضیلت‌ها]] و شرط اساسی پذیرش همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکته‌ها در می‌یابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و حضور نداشتن ظاهری [[امام]] در [[جامعه]]، به نوعی اعلام [[پذیرش ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است. همین [[انتظار]] موجب می‌شود ارتباط [[شیعیان]] با امام‌شان، هر چند به صورت [[ارتباط قلبی]] و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند.
* '''[[انتظار]]، حلقه پیوند [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]''': چنان‌که می‌دانید، "[[ولایت]]" و "[[امامت]]"، رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان، از مهم‌ترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از دیگر مکتب‌هاست. از دیدگاه [[شیعه]]، [[پذیرش ولایت]] [[معصومین]] {{عم}} و به طور کلی، [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه [[فضیلت‌ها]] و شرط اساسی پذیرش همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکته‌ها در می‌یابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و حضور نداشتن ظاهری [[امام]] در [[جامعه]]، به نوعی اعلام [[پذیرش ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است. همین [[انتظار]] موجب می‌شود ارتباط [[شیعیان]] با امام‌شان، هر چند به صورت [[ارتباط قلبی]] و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند.


بر همین اساس است که برخی صاحب‌نظران فرموده‌اند: [[انسان]] در [[عصر غیبت]] یا [[منتظر]] است یا گرفتار [[جاهلیت]]. ما در [[عصر غیبت]]، قسم سوم نداریم. یا [[مردم]] [[منتظران راستین]] [[ظهور ولی عصر]] {{ع}} ‌اند یا اگر [[منتظر]] نشدند، در [[جاهلیت]] به سر می‌برند<ref>عبدالله جوادی آملی، "امام زمان {{ع}} خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.</ref>.
بر همین اساس است که برخی صاحب‌نظران فرموده‌اند: [[انسان]] در [[عصر غیبت]] یا [[منتظر]] است یا گرفتار [[جاهلیت]]. ما در [[عصر غیبت]]، قسم سوم نداریم. یا [[مردم]] [[منتظران راستین]] [[ظهور ولی عصر]] {{ع}} ‌اند یا اگر [[منتظر]] نشدند، در [[جاهلیت]] به سر می‌برند<ref>عبدالله جوادی آملی، "امام زمان {{ع}} خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.</ref>.
خط ۲۷۴: خط ۲۷۱:


بنابراین، اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم، تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکتب‌ها باقی نخواهد ماند. البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید]] داشتن به [[ظهور]] و [[قیام]] [[عدالت‌گستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم {{صل}}، همو که در حال حاضر، [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاری‌ها]] است.  
بنابراین، اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم، تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکتب‌ها باقی نخواهد ماند. البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید]] داشتن به [[ظهور]] و [[قیام]] [[عدالت‌گستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم {{صل}}، همو که در حال حاضر، [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاری‌ها]] است.  
*'''[[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسان‌ها]]''': [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسان‌ها]]، معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی می‌گویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسان‌ها]] و بلندای [[همت]] آنها حکایت می‌کند. به عکس، آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بی‌ارزش، نشان از بی‌همتی و رشدنیافتگی افراد دارد. [[آرزوها]]، [[انسان]] را به حرکت وا می‌دارد و به طور طبیعی، هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد، حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. [[امام علی]] {{ع}} در همین زمینه می‌فرماید: "[[ارزش]] مرد به اندازه [[همت]] اوست"<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیر مؤمنان علی {{ع}}، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>. و در جای دیگر می‌فرماید: "مرد را آن بهاست که در دیده‌اش زیباست"<ref>همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>. بدین ترتیب، می‌توان گفت چون [[انسان]] [[منتظر]]، [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از [[بهترین]] و والاترین [[ارزش‌ها]] نیز برخوردار است.
* '''[[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسان‌ها]]''': [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسان‌ها]]، معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی می‌گویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسان‌ها]] و بلندای [[همت]] آنها حکایت می‌کند. به عکس، آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بی‌ارزش، نشان از بی‌همتی و رشدنیافتگی افراد دارد. [[آرزوها]]، [[انسان]] را به حرکت وا می‌دارد و به طور طبیعی، هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد، حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. [[امام علی]] {{ع}} در همین زمینه می‌فرماید: "[[ارزش]] مرد به اندازه [[همت]] اوست"<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیر مؤمنان علی {{ع}}، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>. و در جای دیگر می‌فرماید: "مرد را آن بهاست که در دیده‌اش زیباست"<ref>همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>. بدین ترتیب، می‌توان گفت چون [[انسان]] [[منتظر]]، [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از [[بهترین]] و والاترین [[ارزش‌ها]] نیز برخوردار است.


آرزوی نهایی [[انسان]] [[منتظر]]، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاه‌شدن دست ستم‌کاران و [[مستکبران]] از [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در همه جای کره خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. به [[یقین]]، چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضیلتی وصف‌ناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند.  
آرزوی نهایی [[انسان]] [[منتظر]]، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاه‌شدن دست ستم‌کاران و [[مستکبران]] از [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در همه جای کره خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. به [[یقین]]، چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضیلتی وصف‌ناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند.  
*'''[[انتظار]]، عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع''': چنان‌که از مطالب بعدی و در بحث از "[[وظایف منتظران]]" و "[[نقش سازنده انتظار]]" روشن خواهد شد، [[انتظار]] در [[سازندگی]]، [[پویایی]] و [[اصلاح]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]]، نقش مهمی دارد. اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب [[انسان]] [[دین‌دار]] دست می‌یابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخوردار می‌شود. به عبارت دیگر، [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به [[شأن]] و [[منزلت]] مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] می‌رسد و به بالاترین نقطه کمال دست می‌یابد.
* '''[[انتظار]]، عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع''': چنان‌که از مطالب بعدی و در بحث از "[[وظایف منتظران]]" و "[[نقش سازنده انتظار]]" روشن خواهد شد، [[انتظار]] در [[سازندگی]]، [[پویایی]] و [[اصلاح]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]]، نقش مهمی دارد. اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب [[انسان]] [[دین‌دار]] دست می‌یابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخوردار می‌شود. به عبارت دیگر، [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به [[شأن]] و [[منزلت]] مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] می‌رسد و به بالاترین نقطه کمال دست می‌یابد.


با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن [[فضایل]] بی‌شمار برای [[منتظران]] پی می‌بریم و درمی‌یابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۱-۵۵.</ref>.
با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن [[فضایل]] بی‌شمار برای [[منتظران]] پی می‌بریم و درمی‌یابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۱-۵۵.</ref>.
خط ۲۹۳: خط ۲۹۰:
[[انتظار فرج]]، با این نقش [[تربیتی]] و سازنده‌ای که دارد از همه عبادت‌های فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] خواهد بود، چرا که در عبادت‌های فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص می‌رسد، و عبادت‌های اجتماعیِ دیگر به پایه این [[عبادت]] نمی‌رسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد، و آن در قلمرو حکومت‌های [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>روزگار رهایی، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>.
[[انتظار فرج]]، با این نقش [[تربیتی]] و سازنده‌ای که دارد از همه عبادت‌های فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] خواهد بود، چرا که در عبادت‌های فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص می‌رسد، و عبادت‌های اجتماعیِ دیگر به پایه این [[عبادت]] نمی‌رسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد، و آن در قلمرو حکومت‌های [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>روزگار رهایی، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>.


به [[راستی]] که [[نقش سازنده انتظار]] را باید [[حجت‌های الهی]] بیان نمایند. در سخنی از آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] جزو [[آیین]] [[امامان]]{{عم}} قرار گرفته، [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "از [[آیین]] [[امامان]]{{عم}} و [[تقوا]]، [[عفت]]، [[صالح]] بودن و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]] است"<ref>{{متن حدیث|مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}؛ لطف‌الله صافی، منتخب الأثر، ص ۴۹۸.</ref><ref>[[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص 14-15.</ref>.
به [[راستی]] که [[نقش سازنده انتظار]] را باید [[حجت‌های الهی]] بیان نمایند. در سخنی از آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] جزو [[آیین]] [[امامان]] {{عم}} قرار گرفته، [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "از [[آیین]] [[امامان]] {{عم}} و [[تقوا]]، [[عفت]]، [[صالح]] بودن و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]] است"<ref>{{متن حدیث|مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}؛ لطف‌الله صافی، منتخب الأثر، ص ۴۹۸.</ref><ref>[[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص 14-15.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۲۳: خط ۳۲۰:
مطلق بودن [[عبادت]] و نیز عمل در [[روایات]] مورد بحث و شمول آن نسبت به عبادت‌ها و [[اعمال]] مستحبی و [[واجب]] می‌‌طلبد تا به [[حق]]، [[انتظار فرج]] را [[برترین عمل]] عبادی [[واجب]] به‌شمار آوریم، زیرا که این عمل‌ها [[برتر]] از عمل‌های عبادی [[مستحب]] هستند و با [[برتری]] [[انتظار فرج]] نسبت به [[اعمال عبادی]] [[واجب]]، [[برتری]] آن نسبت به [[مستحب]] نیز محفوظ می‌‌ماند.
مطلق بودن [[عبادت]] و نیز عمل در [[روایات]] مورد بحث و شمول آن نسبت به عبادت‌ها و [[اعمال]] مستحبی و [[واجب]] می‌‌طلبد تا به [[حق]]، [[انتظار فرج]] را [[برترین عمل]] عبادی [[واجب]] به‌شمار آوریم، زیرا که این عمل‌ها [[برتر]] از عمل‌های عبادی [[مستحب]] هستند و با [[برتری]] [[انتظار فرج]] نسبت به [[اعمال عبادی]] [[واجب]]، [[برتری]] آن نسبت به [[مستحب]] نیز محفوظ می‌‌ماند.


[[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که آن [[حضرت]] روزی فرمود: "آیا شما را از چیزهایی با خبر نسازم که [[خداوند عزیز]] و جلیل کاری را از [[بندگان]] جز به سبب آن‌ها نمی‌پذیرد؟ گفتم: آری، فرمود: [[شهادت]] به این‌که هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و این که [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده اوست، و [[اقرار]] به آنچه [[خداوند]] به آن [[فرمان]] داده است، و [[دوستی]] با ما، و [[بیزاری از دشمنان]] ما،... و [[انتظار قائم]]..."<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ {{ع}}}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۰۰، باب ۱۱، حدیث ۱۶.</ref>. این [[روایت]]، به خوبی و روشنی فرازمندی [[انتظار فرج]] و به طور مشخص و خاص، [[فرج حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[معارف]] [[شیعه]] نشان می‌‌دهد و آن را یکی از شرایط [[قبولی اعمال]] نزد [[خداوند]] می‌‌شمارد.
[[ابوبصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که آن [[حضرت]] روزی فرمود: "آیا شما را از چیزهایی با خبر نسازم که [[خداوند عزیز]] و جلیل کاری را از [[بندگان]] جز به سبب آن‌ها نمی‌پذیرد؟ گفتم: آری، فرمود: [[شهادت]] به این‌که هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و این که [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده اوست، و [[اقرار]] به آنچه [[خداوند]] به آن [[فرمان]] داده است، و [[دوستی]] با ما، و [[بیزاری از دشمنان]] ما،... و [[انتظار قائم]]..."<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ {{ع}}}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۰۰، باب ۱۱، حدیث ۱۶.</ref>. این [[روایت]]، به خوبی و روشنی فرازمندی [[انتظار فرج]] و به طور مشخص و خاص، [[فرج حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[معارف]] [[شیعه]] نشان می‌‌دهد و آن را یکی از شرایط [[قبولی اعمال]] نزد [[خداوند]] می‌‌شمارد.


[[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همچون [[توحید]]، [[نبوت]] و [[تولی]] و [[تبری]] و در شمار آن‌ها نقش محوری و کلیدی در [[زندگی]] [[بنده]] [[مؤمن]] دارد. در همه کارهای عبادی او حضور و [[ظهور]] دارد و نبود آن به منزله فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد [[خداوند]] ساقط است و [[عبادت]] به‌شمار نمی‌رود و [[طاعت]] به حساب نمی‌آید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق [[پاداش]] ندارد.
[[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همچون [[توحید]]، [[نبوت]] و [[تولی]] و [[تبری]] و در شمار آن‌ها نقش محوری و کلیدی در [[زندگی]] [[بنده]] [[مؤمن]] دارد. در همه کارهای عبادی او حضور و [[ظهور]] دارد و نبود آن به منزله فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد [[خداوند]] ساقط است و [[عبادت]] به‌شمار نمی‌رود و [[طاعت]] به حساب نمی‌آید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق [[پاداش]] ندارد.


چه مناسبت [[زیبایی]] دارد یادآوری سخنی از [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در مورد اهمیت قبول عمل نزد [[خداوند]]! آن [[حضرت]] می‌‌فرماید: "به قبولی عمل بیشتر توجه داشته باشید تا به خود عمل"<ref>{{متن حدیث|كُونُوا عَلَى قَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ عِنَايَةً مِنْكُمْ عَلَى الْعَمَلِ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۷، ص۳۱۲، باب ۵۸، ح۱۱.</ref>.
چه مناسبت [[زیبایی]] دارد یادآوری سخنی از [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} در مورد اهمیت قبول عمل نزد [[خداوند]]! آن [[حضرت]] می‌‌فرماید: "به قبولی عمل بیشتر توجه داشته باشید تا به خود عمل"<ref>{{متن حدیث|كُونُوا عَلَى قَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ عِنَايَةً مِنْكُمْ عَلَى الْعَمَلِ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۷، ص۳۱۲، باب ۵۸، ح۱۱.</ref>.


یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]]{{ع}} از آن [[حضرت]] خواست تا [[دینی]] را که آن [[حضرت]] و اهل‌بیتش به وسیله آن، [[خدا]] را می‌‌پرستند، برای او بازگو کند تا او نیز بتواند [[خدای بزرگ]] را با آن، [[دینداری]] کند.
یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]] {{ع}} از آن [[حضرت]] خواست تا [[دینی]] را که آن [[حضرت]] و اهل‌بیتش به وسیله آن، [[خدا]] را می‌‌پرستند، برای او بازگو کند تا او نیز بتواند [[خدای بزرگ]] را با آن، [[دینداری]] کند.


[[امام]] در پاسخ او فرمود: "به [[خدا]] [[دین]] خود و [[دین]] پدرانم را که به وسیله آن خدای [[عزیز]] و جلیل را می‌‌پرستیم برایت بازگو می‌‌کنم. [[شهادت]] به این‌که هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و این‌که [[محمد]] {{صل}} فرستاده خداست، و [[اقرار]] به آنچه او از جانب [[خداوند]] آورده، و [[ولایت]] برای ولی ما، و بیزاری از دشمنمان، و گردن نهادن به [[فرمان]] ما، و [[انتظار قائم]] ما، و کوشش در امر [[دین]] و [[پرهیزگاری]]"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَأُعْطِيَنَّكَ دِينِي وَ دِينَ آبَائِيَ الَّذِي نَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صوَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةَ لِوَلِيِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۱، باب دعائم الاسلام، ح۱۰.</ref>.
[[امام]] در پاسخ او فرمود: "به [[خدا]] [[دین]] خود و [[دین]] پدرانم را که به وسیله آن خدای [[عزیز]] و جلیل را می‌‌پرستیم برایت بازگو می‌‌کنم. [[شهادت]] به این‌که هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و این‌که [[محمد]] {{صل}} فرستاده خداست، و [[اقرار]] به آنچه او از جانب [[خداوند]] آورده، و [[ولایت]] برای ولی ما، و بیزاری از دشمنمان، و گردن نهادن به [[فرمان]] ما، و [[انتظار قائم]] ما، و کوشش در امر [[دین]] و [[پرهیزگاری]]"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَأُعْطِيَنَّكَ دِينِي وَ دِينَ آبَائِيَ الَّذِي نَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صوَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةَ لِوَلِيِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۱، باب دعائم الاسلام، ح۱۰.</ref>.


بر اساس این [[روایت]]، [[انتظار]] [[قیام]] [[آخرین امام معصوم]] {{ع}} در ردیف [[شهادت]] به [[یگانگی خداوند]]، [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اقرار]] به آنچه [[پیامبر]]{{صل}} از نزد [[خدا]] آورده است، نیز در کنار [[پذیرش ولایت]] [[امامان معصوم]]{{ع}} و [[بیزاری از دشمنان]] آنان و [[تسلیم]] در برابر فرمانشان، از پایه‌های اساسی [[دین]] [[امامان]] و [[تشیع]] به‌شمار است.
بر اساس این [[روایت]]، [[انتظار]] [[قیام]] [[آخرین امام معصوم]] {{ع}} در ردیف [[شهادت]] به [[یگانگی خداوند]]، [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اقرار]] به آنچه [[پیامبر]] {{صل}} از نزد [[خدا]] آورده است، نیز در کنار [[پذیرش ولایت]] [[امامان معصوم]] {{ع}} و [[بیزاری از دشمنان]] آنان و [[تسلیم]] در برابر فرمانشان، از پایه‌های اساسی [[دین]] [[امامان]] و [[تشیع]] به‌شمار است.


[[نیک]] پیداست که [[امام باقر]] {{ع}} در این سخن [[نورانی]] درصدد گفتن تمام آنچه [[دین]] [[ائمه]] را تشکیل می‌‌داده، نبوده است و تنها به مقتضای حال و مقال در [[مقام]] بیان و روشن کردن اساسی‌ترین پایه‌های آن بوده است.
[[نیک]] پیداست که [[امام باقر]] {{ع}} در این سخن [[نورانی]] درصدد گفتن تمام آنچه [[دین]] [[ائمه]] را تشکیل می‌‌داده، نبوده است و تنها به مقتضای حال و مقال در [[مقام]] بیان و روشن کردن اساسی‌ترین پایه‌های آن بوده است.
خط ۳۴۷: خط ۳۴۴:
[[علی]] {{ع}} می‌فرماید: "[[منتظر]] [[دولت ما]]، مانند تپیده در [[خون]] خود در راه خداست"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۶۱۶.</ref>.
[[علی]] {{ع}} می‌فرماید: "[[منتظر]] [[دولت ما]]، مانند تپیده در [[خون]] خود در راه خداست"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۶۱۶.</ref>.


از [[امام سجاد]]{{ع}} [[روایت]] است که خطاب به یکی از [[یاران]] خود به نام ابوخالد با اشاره به [[طولانی بودن غیبت حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:"ای ابوخالد! اهل [[زمان غیبت]] او، قائلان به امامتش و [[منتظران]] ظهورش [[برترین]] اهل هر زمانی هستند زیرا [[خداوند]] بلندمرتبه به آنان از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]] آن اندازه بخشیده است که به سبب آن، [[غیبت]] نزدشان به مانند مشاهده گردیده است، و [[خداوند]] آنان را در آن زمان همچون [[مجاهدان]] با [[شمشیر]] در پیش‌روی [[پیامبر خدا]] {{صل}} قرار داده است"<ref>{{متن حدیث| يَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ...}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲، باب ۲۲ ح۴.</ref>.
از [[امام سجاد]] {{ع}} [[روایت]] است که خطاب به یکی از [[یاران]] خود به نام ابوخالد با اشاره به [[طولانی بودن غیبت حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:"ای ابوخالد! اهل [[زمان غیبت]] او، قائلان به امامتش و [[منتظران]] ظهورش [[برترین]] اهل هر زمانی هستند زیرا [[خداوند]] بلندمرتبه به آنان از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]] آن اندازه بخشیده است که به سبب آن، [[غیبت]] نزدشان به مانند مشاهده گردیده است، و [[خداوند]] آنان را در آن زمان همچون [[مجاهدان]] با [[شمشیر]] در پیش‌روی [[پیامبر خدا]] {{صل}} قرار داده است"<ref>{{متن حدیث| يَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ...}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲، باب ۲۲ ح۴.</ref>.


[[امام صادق]]{{ع}} ضمن [[حدیثی]] می‌‌فرماید: "[[منتظر]] [[امام دوازدهم]] مانند کسی است که [[شمشیر]] خود را در پیشگاه [[پیامبر خدا]] {{صل}} برهنه کرده، از آن [[حضرت]] [[دفاع]] می‌‌کند" <ref>{{متن حدیث|...الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِي عَشَرَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يَذُبُّ عَنْهُ...}}؛ بحار الانوار، ج۵۲،، ص۱۲۹، باب ۲۲، ح۲۴.
[[امام صادق]] {{ع}} ضمن [[حدیثی]] می‌‌فرماید: "[[منتظر]] [[امام دوازدهم]] مانند کسی است که [[شمشیر]] خود را در پیشگاه [[پیامبر خدا]] {{صل}} برهنه کرده، از آن [[حضرت]] [[دفاع]] می‌‌کند" <ref>{{متن حدیث|...الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِي عَشَرَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يَذُبُّ عَنْهُ...}}؛ بحار الانوار، ج۵۲،، ص۱۲۹، باب ۲۲، ح۲۴.
</ref>.
</ref>.


خط ۳۶۱: خط ۳۵۸:


«[[انتظار فرج]]، به معنای [[امید]] به آینده روشن و تحقّق [[ارزش‌ها]] و خوبی‌ها است. چنین نگاهی به [[انسان]]، شور و [[نشاط]] و حرکت می‌دهد؛ به گونه‌ای که هم برای [[اصلاح]] خود [[اقدام]] می‌کند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. [[منتظر]]، ساکت و ساکن نمی‌ماند، بلکه کارها و تلاش‌های خود را در جهت [[زمینه‌سازی]] برای تحقّق [[ظهور]] انجام می‌دهد. چنین فردی در [[جامعه]]، نه تنها خود را از [[انحرافات اعتقادی]] و عملی به دور نگه می‌دارد؛ بلکه سعی در ساختن و [[اصلاح]] کردن [[جامعه]] دارد؛ بنابراین، [[انتظار]]، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، [[جامعه]] و افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و می‌تواند ضامن [[سلامت]] [[فکری]] و عملی فرد و [[جامعه]] باشد. نیز [[انتظار]]، سبب [[استقامت]] و [[پایداری]] [[مسلمانان]] برابر فشارها و سختی‌ها می‌شود و از [[یأس]] و [[ناامیدی]] آنان، جلوگیری می‌کند و به این شکل، راه را برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] آنان هموار می‌کند.
«[[انتظار فرج]]، به معنای [[امید]] به آینده روشن و تحقّق [[ارزش‌ها]] و خوبی‌ها است. چنین نگاهی به [[انسان]]، شور و [[نشاط]] و حرکت می‌دهد؛ به گونه‌ای که هم برای [[اصلاح]] خود [[اقدام]] می‌کند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. [[منتظر]]، ساکت و ساکن نمی‌ماند، بلکه کارها و تلاش‌های خود را در جهت [[زمینه‌سازی]] برای تحقّق [[ظهور]] انجام می‌دهد. چنین فردی در [[جامعه]]، نه تنها خود را از [[انحرافات اعتقادی]] و عملی به دور نگه می‌دارد؛ بلکه سعی در ساختن و [[اصلاح]] کردن [[جامعه]] دارد؛ بنابراین، [[انتظار]]، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، [[جامعه]] و افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و می‌تواند ضامن [[سلامت]] [[فکری]] و عملی فرد و [[جامعه]] باشد. نیز [[انتظار]]، سبب [[استقامت]] و [[پایداری]] [[مسلمانان]] برابر فشارها و سختی‌ها می‌شود و از [[یأس]] و [[ناامیدی]] آنان، جلوگیری می‌کند و به این شکل، راه را برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] آنان هموار می‌کند.
*با این وصف، [[انتظار]]، ظرفیّت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقق [[جامعه آرمانی]] و اسلامی‌ [[موعود]]، ایجاد می‌کند که در سایه اعمال فردی و جمعی، کمتر به چشم می‌خورد؛ به همین سبب، با فضیلت‌ترین عمل‌ها شمرده شده است»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.</ref>.
* با این وصف، [[انتظار]]، ظرفیّت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقق [[جامعه آرمانی]] و اسلامی‌ [[موعود]]، ایجاد می‌کند که در سایه اعمال فردی و جمعی، کمتر به چشم می‌خورد؛ به همین سبب، با فضیلت‌ترین عمل‌ها شمرده شده است»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.</ref>.
}}
}}


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش