جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
* در [[قرآن کریم]]، آیهای به چشم میآید که الطافی خاص را نسبت به شماری از [[بندگان]] [[نیکوکار]] [[حضرت حق]] به نمایش میگذارد. این [[آیه]] در [[قرآن]] بینمونه بوده، از بالاترین مراتب [[الطاف الهی]] خبر میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰</ref>. این [[آیه]] هم به جِوار [[حق]] [[حضرت]] - و نه به [[بهشت]] - به عنوان ضیافت خاصّ او [[دعوت]] مینماید؛ و هم [[دعوت]] شدگان را به صفت [[رضا]] - که نزد [[اهل دل]]، در شمار [[برترین]] صفات است- | * در [[قرآن کریم]]، آیهای به چشم میآید که الطافی خاص را نسبت به شماری از [[بندگان]] [[نیکوکار]] [[حضرت حق]] به نمایش میگذارد. این [[آیه]] در [[قرآن]] بینمونه بوده، از بالاترین مراتب [[الطاف الهی]] خبر میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰</ref>. این [[آیه]] هم به جِوار [[حق]] [[حضرت]] - و نه به [[بهشت]] - به عنوان ضیافت خاصّ او [[دعوت]] مینماید؛ و هم [[دعوت]] شدگان را به صفت [[رضا]] - که نزد [[اهل دل]]، در شمار [[برترین]] صفات است- یاد میکند؛ و هم آنان را به عنوان همنشینان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[خاندان]] معصومش {{عم}} میشمارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۷.</ref>. | ||
* این [[دعوت]]، تنها شامل حال کسانی است که از [[نفس]] مطمئن برخوردارند. اینان کسانی هستند که از [[آرامش]]، [[ثبات]] و [[وقار]] - که هر سه در [[دانش]] [[اخلاق]] سخت به یکدیگر نزدیک میباشند- برخوردارند؛ هرچند میتوان [[آرامش]] و [[ثبات]] را صفت [[قلب]]، و [[وقار]] را تنها صفت عمل محسوب داشت. | * این [[دعوت]]، تنها شامل حال کسانی است که از [[نفس]] مطمئن برخوردارند. اینان کسانی هستند که از [[آرامش]]، [[ثبات]] و [[وقار]] - که هر سه در [[دانش]] [[اخلاق]] سخت به یکدیگر نزدیک میباشند- برخوردارند؛ هرچند میتوان [[آرامش]] و [[ثبات]] را صفت [[قلب]]، و [[وقار]] را تنها صفت عمل محسوب داشت. | ||
* به هر روی این چنین کسان چون از این صفات برخوردارند، تمامی [[کردار]] و گفتارشان از [[وقار]] کافی برخوردار بوده، نشان از [[وقار]] و [[آرامش]] [[نفس]] آنان دارد. | * به هر روی این چنین کسان چون از این صفات برخوردارند، تمامی [[کردار]] و گفتارشان از [[وقار]] کافی برخوردار بوده، نشان از [[وقار]] و [[آرامش]] [[نفس]] آنان دارد. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
== اشارهای به یک اشتباه مشهور == | == اشارهای به یک اشتباه مشهور == | ||
* [[فضائل]] سراسر [[فطری]] بوده، [[آدمی]] را [[توان]] آن هست که به صورت [[فطری]] [[فضائل]] را از رذائل بازشناسد؛ همانگونه که میتواند میان هریک از [[فضائل]] و رذائل نیز، بهواسطه [[فطرت]] خود تفاوت نهد. | * [[فضائل]] سراسر [[فطری]] بوده، [[آدمی]] را [[توان]] آن هست که به صورت [[فطری]] [[فضائل]] را از رذائل بازشناسد؛ همانگونه که میتواند میان هریک از [[فضائل]] و رذائل نیز، بهواسطه [[فطرت]] خود تفاوت نهد. | ||
* اکنون سخن در آن است که گاه در نگاه نخست، برخی از [[فضائل]] با برخی دیگر یکسان مینماید. این سخن بهویژه بر اساس تسامحی که در تعبیرات بهکار میرود، بیشتر مشخّص میشود. استفاده از هر یک از این اصطلاحات در معنای اصطلاحی دیگر نیز - که بهوفور در بسیاری از کتب [[اخلاق]] دیده میشود- | * اکنون سخن در آن است که گاه در نگاه نخست، برخی از [[فضائل]] با برخی دیگر یکسان مینماید. این سخن بهویژه بر اساس تسامحی که در تعبیرات بهکار میرود، بیشتر مشخّص میشود. استفاده از هر یک از این اصطلاحات در معنای اصطلاحی دیگر نیز - که بهوفور در بسیاری از کتب [[اخلاق]] دیده میشود- از همین قسم است. گاه تأنّی در [[مقام]] سکون، و سکون در [[مقام]] [[صبر]] و... بهکار برده میشود. این از آن روست که [[دانشمندان]]، در استفاده از اصطلاحات علمیِ مشابه به نوعی [[تسامح]] قائل بوده، گه گاه یکایک آنان را در محلّ [[شایسته]] خویش به کار نمیبردهاند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۰.</ref>. | ||
* آنچه محقّق نراقی در این بخش از کتاب [[شریف]] "جامع السَّعادات" بر قلم آورده، از همین باب است. در اینجا تنها تذکّر میدهیم، که هرچند سخن ایشان در [[غایت]] [[استواری]] است، امّا کاربرد اصطلاحات در [[کلام]] ایشان از نوعی [[تسامح]] برخوردار است. | * آنچه محقّق نراقی در این بخش از کتاب [[شریف]] "جامع السَّعادات" بر قلم آورده، از همین باب است. در اینجا تنها تذکّر میدهیم، که هرچند سخن ایشان در [[غایت]] [[استواری]] است، امّا کاربرد اصطلاحات در [[کلام]] ایشان از نوعی [[تسامح]] برخوردار است. | ||
* در اینجا با رعایت پرهیز از درازگوئی، به توضیح هریک از این اصطلاحات میپردازیم: | * در اینجا با رعایت پرهیز از درازگوئی، به توضیح هریک از این اصطلاحات میپردازیم: | ||
=== تأنّی / [[ملایمت]] === | === تأنّی / [[ملایمت]] === | ||
* منظور از این اصطلاح، آن است که [[آدمی]] به این ملکه دست یابد، که هر امری را تنها در زمان خودش - و نه پیش از آن - طلب نماید. اثر حاصل از این ملکه، [[خویشتنداری]] و [[احتیاط]] در [[کارها]] است. | * منظور از این اصطلاح، آن است که [[آدمی]] به این ملکه دست یابد، که هر امری را تنها در زمان خودش - و نه پیش از آن - طلب نماید. اثر حاصل از این ملکه، [[خویشتنداری]] و [[احتیاط]] در [[کارها]] است. | ||
* در مقابل این ملکه نیز، [[عجله]] و شتاب در امور قرار دارد. منظور از شتاب - همانگونه که در "المفردات" راغب اصفهانی آمده - | * در مقابل این ملکه نیز، [[عجله]] و شتاب در امور قرار دارد. منظور از شتاب - همانگونه که در "المفردات" راغب اصفهانی آمده - آن است که [[آدمی]] پیش از آنکه زمان خاصّ هر عملی فرا رسد، به سوی آن شتافته سر در پی انجام آن نهد. اثر این ملکه نیز چیدن میوه پیش از رسیدن آن، و در نتیجه [[فاسد]] و [[باطل]] نمودن استعدادهای [[آدمی]] است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱.</ref>. | ||
=== [[طمأنینه]] / [[آرامش]] === | === [[طمأنینه]] / [[آرامش]] === | ||
* ملکه [[آرامش]] امّا، [[نفس]] [[انسان]] را از همّ و [[غم]] و [[ترس]] پیراسته، او را به [[نشاط]] و [[استحکام]] [[اراده]] [[دعوت]] مینماید. | * ملکه [[آرامش]] امّا، [[نفس]] [[انسان]] را از همّ و [[غم]] و [[ترس]] پیراسته، او را به [[نشاط]] و [[استحکام]] [[اراده]] [[دعوت]] مینماید. |