نافرمانی از امام در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-')
خط ۱۳: خط ۱۳:
* [[جهل]] مرکّب او، و یا سرکشی بیش از اندازه‌اش، او را در این مسیر [[یاری]] می‌‌رساند.  
* [[جهل]] مرکّب او، و یا سرکشی بیش از اندازه‌اش، او را در این مسیر [[یاری]] می‌‌رساند.  
* در این موارد، [[اصرار]] بر انجام [[گناه]]، [[نفس]] لوّامه را [[سرکوب]] کرده، ملکه [[نافرمانی]] را در [[جان]] [[انسان]] تقویت می‌‌نماید؛ و پر واضح است که ثمره این ملکه، چیزی تلخ‌تر از حَنْظَل و زهر مارهای سمّی خواهد بود!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۳۹.</ref>.
* در این موارد، [[اصرار]] بر انجام [[گناه]]، [[نفس]] لوّامه را [[سرکوب]] کرده، ملکه [[نافرمانی]] را در [[جان]] [[انسان]] تقویت می‌‌نماید؛ و پر واضح است که ثمره این ملکه، چیزی تلخ‌تر از حَنْظَل و زهر مارهای سمّی خواهد بود!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۳۹.</ref>.
* [[گناه]] خود در شمار [[مصائب]] بزرگی است، که [[آدمی]] را از خیرات [[دنیا]] و [[آخرت]] [[محروم]] می‌‌سازد؛ این در حالی است که [[گناه]] در شمار [[گناهان]] کوچک باشد، و [[آدمی]] به [[گناهان کبیره]] آلوده نگردد؛ در این صورت تنها [[توبه]] واقعی است که می‌‌تواند [[انسان]] را از مهلکه‌های [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[نجات]] دهد، [[حضرت حق]] درباره [[آدم]] [[ابوالبشر]] {{ع}} فرمود: {{متن قرآن|وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى}}<ref>«و آدم با پروردگارش نافرمانی کرد و بیراه شد» سوره طه، آیه ۱۲۱.</ref>. [[آدم]] به‌واسطه انجام آن [[معصیت]]- که برای [[مقام]] او [[معصیت]] شمرده می‌‌شد-، تاج [[کرامت]] را از دست داد و از [[مقام]] خود فرو افتاد، زینت‌هایی که بدنش را بدان می‌‌پوشانید از او سلب، و خود را در فاصله‌ای بسیار دور از [[بهشت]] یافت؛ و کوتاه سخن آنکه تمامی [[مقام]] خود را از دست بداد!.  
* [[گناه]] خود در شمار [[مصائب]] بزرگی است، که [[آدمی]] را از خیرات [[دنیا]] و [[آخرت]] [[محروم]] می‌‌سازد؛ این در حالی است که [[گناه]] در شمار [[گناهان]] کوچک باشد، و [[آدمی]] به [[گناهان کبیره]] آلوده نگردد؛ در این صورت تنها [[توبه]] واقعی است که می‌‌تواند [[انسان]] را از مهلکه‌های [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[نجات]] دهد، [[حضرت حق]] درباره [[آدم]] [[ابوالبشر]] {{ع}} فرمود: {{متن قرآن|وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى}}<ref>«و آدم با پروردگارش نافرمانی کرد و بیراه شد» سوره طه، آیه ۱۲۱.</ref>. [[آدم]] به‌واسطه انجام آن [[معصیت]]- که برای [[مقام]] او [[معصیت]] شمرده می‌‌شد- تاج [[کرامت]] را از دست داد و از [[مقام]] خود فرو افتاد، زینت‌هایی که بدنش را بدان می‌‌پوشانید از او سلب، و خود را در فاصله‌ای بسیار دور از [[بهشت]] یافت؛ و کوتاه سخن آنکه تمامی [[مقام]] خود را از دست بداد!.  
* اگر برای [[گناه]]، تهدیدی جز از این [[آیه شریفه]] به چشم نمی‌آمد، کافی بود تا [[آدمی]] دست از [[گناه]] باز شوید، و هرگز حتّی در حالت [[طغیان]] [[نفْس]] نیز، خود را بدان نیالاید؛ امّا اگر حالت [[عصیان]] دائمی بر [[آدمی]] [[غلبه]] یافته ملکه آن در جانش جوانه زند، به مرتبه‌ای فرو خواهد افتاد، که حتّی حیوانات نیز از آن برترند. آیا هیچ حیوانی با [[آگاهی]] از آنکه [[پیامبران]] {{عم}} واسطه‌های میان [[مردم]] و [[حضرت]] حقّند، و از تمامی معایب پیراسته بوده [[مردم]] را به سوی [[هدایت]] رهنمون می‌‌شوند، دست به [[قتل]] آنان دراز می‌‌کند؟؛
* اگر برای [[گناه]]، تهدیدی جز از این [[آیه شریفه]] به چشم نمی‌آمد، کافی بود تا [[آدمی]] دست از [[گناه]] باز شوید، و هرگز حتّی در حالت [[طغیان]] [[نفْس]] نیز، خود را بدان نیالاید؛ امّا اگر حالت [[عصیان]] دائمی بر [[آدمی]] [[غلبه]] یافته ملکه آن در جانش جوانه زند، به مرتبه‌ای فرو خواهد افتاد، که حتّی حیوانات نیز از آن برترند. آیا هیچ حیوانی با [[آگاهی]] از آنکه [[پیامبران]] {{عم}} واسطه‌های میان [[مردم]] و [[حضرت]] حقّند، و از تمامی معایب پیراسته بوده [[مردم]] را به سوی [[هدایت]] رهنمون می‌‌شوند، دست به [[قتل]] آنان دراز می‌‌کند؟؛
* آری! مرتبه [[آدمی]] از [[مرتبت]] حیوان نیز پست‌تر می‌‌شود، تا خود به [[قتل]] [[پیامبران]] {{عم}} بپردازد: {{متن قرآن|ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ}}<ref>«مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانه‌های خداوند را انکار می‌کردند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، می‌گذشتند» سوره بقره، آیه ۶۱.</ref>.
* آری! مرتبه [[آدمی]] از [[مرتبت]] حیوان نیز پست‌تر می‌‌شود، تا خود به [[قتل]] [[پیامبران]] {{عم}} بپردازد: {{متن قرآن|ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ}}<ref>«مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانه‌های خداوند را انکار می‌کردند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، می‌گذشتند» سوره بقره، آیه ۶۱.</ref>.
خط ۲۵: خط ۲۵:
=== مرتبه دوّم ===
=== مرتبه دوّم ===
* این مرتبه، مرتبه میانه این ملکه [[پست]] می‌‌باشد. در این مرتبه، [[گناهکاران]] نه تنها [[گناه]] کرده و از آن احساس [[پشیمانی]] نمی‌کنند، که حتّی به توجیه آنچه انجام داده‌اند می‌‌پردازند؛ از این رو، هر لحظه [[آمادگی]] بیشتری برای انجام آن [[گناه]] می‌‌یابند. افسوس که این مرتبه در میان بسیاری از [[مردم]] رواج داشته، آنان را در خود فروگرفته است. [[قرآن کریم]] بدین‌گونه از اینان یاد کرده است: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ}}<ref>«کسانی که لقای ما را امید نمی‌برند می‌گویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن!» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref>.
* این مرتبه، مرتبه میانه این ملکه [[پست]] می‌‌باشد. در این مرتبه، [[گناهکاران]] نه تنها [[گناه]] کرده و از آن احساس [[پشیمانی]] نمی‌کنند، که حتّی به توجیه آنچه انجام داده‌اند می‌‌پردازند؛ از این رو، هر لحظه [[آمادگی]] بیشتری برای انجام آن [[گناه]] می‌‌یابند. افسوس که این مرتبه در میان بسیاری از [[مردم]] رواج داشته، آنان را در خود فروگرفته است. [[قرآن کریم]] بدین‌گونه از اینان یاد کرده است: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ}}<ref>«کسانی که لقای ما را امید نمی‌برند می‌گویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن!» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref>.
* تمامی تحریفاتی که در متون [[مقدّس]] انجام شده - چه از گونه لفظی، و چه از گونه [[معنوی]] آن -، از همین مرتبه نشأت و سرچشمه گرفته است.
* تمامی تحریفاتی که در متون [[مقدّس]] انجام شده - چه از گونه لفظی، و چه از گونه [[معنوی]] آن - از همین مرتبه نشأت و سرچشمه گرفته است.
* توضیح آنکه [[شیاطین]] جنّی، همواره به [[شیاطین]] اِنسی اموری را [[الهام]] می‌‌نمایند، که می‌‌تواند خواسته‌های نفسانی آنان را حاصل کند، و آنان را به شهواتشان نائل آرد. از این رو آنان به [[بدعت‌گذاری]] در [[دین]] و [[تحریف]] آن می‌‌پردازند، تا بتوانند [[دین الهی]] را مطابق با خواسته‌های خود به جلوه آورند. تمامی [[ادیان]] [[باطل]] بشری، و نیز [[اختلافات]] موجود در میان [[مذاهب]] و فرقه‌های گوناگون، از همین ملکه نشأت گرفته و پدید آمده است. مهمترین [[تحریف]] در این زمینه، همان [[تحریف]] لفظی است که به [[کتب آسمانی]] پیش از [[قرآن کریم]] راه یافته است.  
* توضیح آنکه [[شیاطین]] جنّی، همواره به [[شیاطین]] اِنسی اموری را [[الهام]] می‌‌نمایند، که می‌‌تواند خواسته‌های نفسانی آنان را حاصل کند، و آنان را به شهواتشان نائل آرد. از این رو آنان به [[بدعت‌گذاری]] در [[دین]] و [[تحریف]] آن می‌‌پردازند، تا بتوانند [[دین الهی]] را مطابق با خواسته‌های خود به جلوه آورند. تمامی [[ادیان]] [[باطل]] بشری، و نیز [[اختلافات]] موجود در میان [[مذاهب]] و فرقه‌های گوناگون، از همین ملکه نشأت گرفته و پدید آمده است. مهمترین [[تحریف]] در این زمینه، همان [[تحریف]] لفظی است که به [[کتب آسمانی]] پیش از [[قرآن کریم]] راه یافته است.  
* جای بسی تأسّف است که نادانان نیز، [[دانشمندان]] غیر پارسا را [[یاری]] می‌‌رسانند، تا این‌گونه بدعتها را در [[جامعه]] [[ترویج]] نمایند: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ * فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و برخی از آنان بی‌سوادانی هستند که از کتاب آسمانی (تورات) جز خیال‌های خام چیزی نمی‌دانند و جز به پندار نمی‌گرایند * بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دست‌های خود می‌نویسند آنگاه می‌گویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دست‌هایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست می‌آورند» سوره بقره، آیه ۷۸-۷۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۲.</ref>.
* جای بسی تأسّف است که نادانان نیز، [[دانشمندان]] غیر پارسا را [[یاری]] می‌‌رسانند، تا این‌گونه بدعتها را در [[جامعه]] [[ترویج]] نمایند: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ * فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و برخی از آنان بی‌سوادانی هستند که از کتاب آسمانی (تورات) جز خیال‌های خام چیزی نمی‌دانند و جز به پندار نمی‌گرایند * بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دست‌های خود می‌نویسند آنگاه می‌گویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دست‌هایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست می‌آورند» سوره بقره، آیه ۷۸-۷۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۲.</ref>.
خط ۳۲: خط ۳۲:
* این‌گونه از [[تحریف]]، در همه روزگاران سخت شایع بوده، و [[دانشمندان]] هواپرست به‌وسیله آن در [[گمراهی]] [[مردم]] کوشیده، آنان را به سوی خواست‌های خود می‌‌کشانیدند.
* این‌گونه از [[تحریف]]، در همه روزگاران سخت شایع بوده، و [[دانشمندان]] هواپرست به‌وسیله آن در [[گمراهی]] [[مردم]] کوشیده، آنان را به سوی خواست‌های خود می‌‌کشانیدند.
* در روزگار ما نیز، این سخن جریان یافته است؛ چه هر [[روزه]] شاهدیم که با توجیهاتی بی‌اساس، محرّمات [[الهی]] را [[حلال]] نشان می‌دهند، و آنچه [[حلال]] است را [[حرام]]!. این مطلب به گونه‌ای است که استاد ما مرحوم [[امام خمینی]] با تمامی تقیّدی که به [[شریعت]] مطهّر داشت، از دست اینان به [[خشم]] می‌‌آمد و می‌‌فرمود: "کار بدانجا کشیده، که [[عالمان]] پرده‌در و [[جاهلان]] [[عبادت]] پیشه، به من نسبت می‌‌دهند که قمار و موسیقی و غناء را [[حلال]] دانسته‌ام!".
* در روزگار ما نیز، این سخن جریان یافته است؛ چه هر [[روزه]] شاهدیم که با توجیهاتی بی‌اساس، محرّمات [[الهی]] را [[حلال]] نشان می‌دهند، و آنچه [[حلال]] است را [[حرام]]!. این مطلب به گونه‌ای است که استاد ما مرحوم [[امام خمینی]] با تمامی تقیّدی که به [[شریعت]] مطهّر داشت، از دست اینان به [[خشم]] می‌‌آمد و می‌‌فرمود: "کار بدانجا کشیده، که [[عالمان]] پرده‌در و [[جاهلان]] [[عبادت]] پیشه، به من نسبت می‌‌دهند که قمار و موسیقی و غناء را [[حلال]] دانسته‌ام!".
* امروزه در تمامی [[کشورهای اسلامی]] و نیز در پایتخت [[شیعه]]، مشاهده می‌کنیم که در خیابان‌ها و کوچه‌ها، بلکه در تلویزیون و رادیوهای ملّی، اموری آشکارا به نمایش در می‌‌آید که قلم از ذکر آن بر خود می‌‌لرزد؛ [[خودنمایی]] برخی [[زنان]] و بی‌حجابی آنان، خرید و فروش ادواتی همچون آلات موسیقی - که اصلاً خرید و فروشش جایز نمی‌باشد-، [[حلال]] شمردن [[ربا]] در بانک‌ها و موارد بسیار مشابه آن- که با استناد به [[اسلام]]، امّا بر اساس [[دمکراسی]] غربی انجام می‌‌گیرد. ، همه در همین شمار است؛ وای بر [[اسلام]] که آن‌چنان [[غریب]] شده، که هیچ‌کس بدان عمل نمی‌کند و [[مسلمانان]] از آن چشم برداشته‌اند!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۳.</ref>.
* امروزه در تمامی [[کشورهای اسلامی]] و نیز در پایتخت [[شیعه]]، مشاهده می‌کنیم که در خیابان‌ها و کوچه‌ها، بلکه در تلویزیون و رادیوهای ملّی، اموری آشکارا به نمایش در می‌‌آید که قلم از ذکر آن بر خود می‌‌لرزد؛ [[خودنمایی]] برخی [[زنان]] و بی‌حجابی آنان، خرید و فروش ادواتی همچون آلات موسیقی - که اصلاً خرید و فروشش جایز نمی‌باشد- [[حلال]] شمردن [[ربا]] در بانک‌ها و موارد بسیار مشابه آن- که با استناد به [[اسلام]]، امّا بر اساس [[دمکراسی]] غربی انجام می‌‌گیرد. ، همه در همین شمار است؛ وای بر [[اسلام]] که آن‌چنان [[غریب]] شده، که هیچ‌کس بدان عمل نمی‌کند و [[مسلمانان]] از آن چشم برداشته‌اند!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۳.</ref>.
* کوتاه سخن آنکه مرتبه میانه این [[رذیلت]]، تسلّط ملکه [[نافرمانی]] بر [[قلب]] است به‌همراه توجیه [[گناه]]، به گونه‌ای که [[گناهکار]] از انجام آن [[راضی]] باشد و خود را به ملامت نگرفته از آن پشیمان نشود. [[خداوند]] در حکایت [[اصحاب]] سَبْت، متّصفان به این [[رذیلت]] را به تهدید گرفته به آنان یادآوری می‌‌کند که پیشینیان آنان را به خوک و میمون تبدیل کرده است: {{متن قرآن|فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ مَا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ}}<ref>«و چون از (ترک) آنچه از آن باز داشته شده بودند سرپیچیدند به آنان فرمودیم:» سوره اعراف، آیه ۱۶۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۴.</ref>.
* کوتاه سخن آنکه مرتبه میانه این [[رذیلت]]، تسلّط ملکه [[نافرمانی]] بر [[قلب]] است به‌همراه توجیه [[گناه]]، به گونه‌ای که [[گناهکار]] از انجام آن [[راضی]] باشد و خود را به ملامت نگرفته از آن پشیمان نشود. [[خداوند]] در حکایت [[اصحاب]] سَبْت، متّصفان به این [[رذیلت]] را به تهدید گرفته به آنان یادآوری می‌‌کند که پیشینیان آنان را به خوک و میمون تبدیل کرده است: {{متن قرآن|فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ مَا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ}}<ref>«و چون از (ترک) آنچه از آن باز داشته شده بودند سرپیچیدند به آنان فرمودیم:» سوره اعراف، آیه ۱۶۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۴.</ref>.
=== مرتبه سوّم ===
=== مرتبه سوّم ===
* این مرتبه - که شدیدترین مراتب ملکه [[نافرمانی]] در مقابل [[حضرت حق]] است-، عبارت از آن است که [[گناهکار]]، [[گناه]] را نزد خود به‌گونه‌ای جلوه دهد، که از انجام آن لذّت برده آن را [[نیکو]] شمارد؛ [[خداوند متعال]] از این مرتبه این‌گونه یاد کرده است: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا }}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۳.</ref>.
* این مرتبه - که شدیدترین مراتب ملکه [[نافرمانی]] در مقابل [[حضرت حق]] است- عبارت از آن است که [[گناهکار]]، [[گناه]] را نزد خود به‌گونه‌ای جلوه دهد، که از انجام آن لذّت برده آن را [[نیکو]] شمارد؛ [[خداوند متعال]] از این مرتبه این‌گونه یاد کرده است: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا }}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوشش‌هایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان می‌برند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۳.</ref>.
* [[بدبختی]] این دسته، بدانجا می‌‌رسد که برای [[تقرّب]] به‌ درگاه [[الهی]]، [[ولیّ]] [[خدا]] را می‌‌کشند!، در [[اموال]] [[مردم]] تصرّف ناشایست می‌‌کنند، و سرانجام در مقابل خود او می‌‌ایستند، تا گامی به او نزدیک شوند!. در مراحل شدید این مرتبه، [[روح]] و [[جان]] [[آدمی]] [[مسخ]] شده از گرگ و شیر نیز درّنده‌تر می‌‌شود، از مورچه طمّاع‌تر و از خوک پست‌تر!: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمی‌ورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۴-۳۴۵.</ref>.
* [[بدبختی]] این دسته، بدانجا می‌‌رسد که برای [[تقرّب]] به‌ درگاه [[الهی]]، [[ولیّ]] [[خدا]] را می‌‌کشند!، در [[اموال]] [[مردم]] تصرّف ناشایست می‌‌کنند، و سرانجام در مقابل خود او می‌‌ایستند، تا گامی به او نزدیک شوند!. در مراحل شدید این مرتبه، [[روح]] و [[جان]] [[آدمی]] [[مسخ]] شده از گرگ و شیر نیز درّنده‌تر می‌‌شود، از مورچه طمّاع‌تر و از خوک پست‌تر!: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمی‌ورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۴۴-۳۴۵.</ref>.
* [[گمان]] نمی‌کنم که این [[آیه]] برای تقبیح [[گناه]] کاران و [[تشبیه]] آنان به حیوانات نازل شده باشد، بلکه از مطلبی عینی و واقعی خبر می‌‌دهد؛ چه بر اساس آنچه [[گذشت]]، دیدیم که [[هویّت]] و ماهیّت این افراد به صورت حیوانات در آمده، تنها صورت - و نه [[سیرت]]- آنان بمانند [[انسان]] مانده است. این مطلب هرچند امروزه تنها برای [[اولیاء الهی]] قابل مشاهده است، امّا در [[قیامت]] برای همه آشکار خواهد شد: {{متن قرآن|فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ}}<ref>«پس ما پرده را از (پیش چشم) تو کنار زدیم و امروز چشمت تیزنگر است» سوره ق، آیه ۲۲.</ref>. اینان در [[قرآن کریم]] به نام "[[طاغوت]]" خوانده می‌‌شوند، کسانی که به پائین‌ترین مراتب سقوط کرده بدترین صفات را به‌دست آورده‌اند، و تنها و تنها در پی آن هستند که [[جامعه]] را به [[تباهی]] کشیده [[مردمان]] و دسترنج آنان را از مسیر [[هدایت]] دور دارند: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان [[فرعون]] در [[زمین]] ([[مصر]]) گردنکشی ورزید و [[مردم]] آنجا را دسته‌دسته کرد.
* [[گمان]] نمی‌کنم که این [[آیه]] برای تقبیح [[گناه]] کاران و [[تشبیه]] آنان به حیوانات نازل شده باشد، بلکه از مطلبی عینی و واقعی خبر می‌‌دهد؛ چه بر اساس آنچه [[گذشت]]، دیدیم که [[هویّت]] و ماهیّت این افراد به صورت حیوانات در آمده، تنها صورت - و نه [[سیرت]]- آنان بمانند [[انسان]] مانده است. این مطلب هرچند امروزه تنها برای [[اولیاء الهی]] قابل مشاهده است، امّا در [[قیامت]] برای همه آشکار خواهد شد: {{متن قرآن|فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ}}<ref>«پس ما پرده را از (پیش چشم) تو کنار زدیم و امروز چشمت تیزنگر است» سوره ق، آیه ۲۲.</ref>. اینان در [[قرآن کریم]] به نام "[[طاغوت]]" خوانده می‌‌شوند، کسانی که به پائین‌ترین مراتب سقوط کرده بدترین صفات را به‌دست آورده‌اند، و تنها و تنها در پی آن هستند که [[جامعه]] را به [[تباهی]] کشیده [[مردمان]] و دسترنج آنان را از مسیر [[هدایت]] دور دارند: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان [[فرعون]] در [[زمین]] ([[مصر]]) گردنکشی ورزید و [[مردم]] آنجا را دسته‌دسته کرد.
خط ۶۱: خط ۶۱:
* گذشته از این، گناهانْ گوهر و ذات [[انسان]] را به صورت‌هایی متناسب با خود تغییر می‌دهند؛ چه همان‌گونه که [[اعمال]] [[نیکو]] [[آدمی]] را به تدریج در مراتب کمال و [[شرف]] ارتقاء بخشیده [[حقیقت]] او را به صورت‌هایی مناسب با خود تغییر می‌‌دهند، [[گناهان]] و [[اعمال ناشایست]] نیز واقعیّت [[آدمی]] را به آنچه از درندگان و دیگر حیوانات پست‌تر است، تبدیل می‌‌نماید: {{متن قرآن|وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنْشُورًا * اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا}}<ref>«و کارنگاشت هر انسانی را به گردن وی بربسته‌ایم و روز رستخیز برای او کارنامه‌ای برمی‌آوریم که آن را برگشوده می‌بیند * کارنامه‌ات را (خود) بخوان که امروز تو خود بر خویش حسابرسی را بسنده‌ای» سوره اسراء، آیه ۱۳-۱۴. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۵۰.</ref>.
* گذشته از این، گناهانْ گوهر و ذات [[انسان]] را به صورت‌هایی متناسب با خود تغییر می‌دهند؛ چه همان‌گونه که [[اعمال]] [[نیکو]] [[آدمی]] را به تدریج در مراتب کمال و [[شرف]] ارتقاء بخشیده [[حقیقت]] او را به صورت‌هایی مناسب با خود تغییر می‌‌دهند، [[گناهان]] و [[اعمال ناشایست]] نیز واقعیّت [[آدمی]] را به آنچه از درندگان و دیگر حیوانات پست‌تر است، تبدیل می‌‌نماید: {{متن قرآن|وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنْشُورًا * اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا}}<ref>«و کارنگاشت هر انسانی را به گردن وی بربسته‌ایم و روز رستخیز برای او کارنامه‌ای برمی‌آوریم که آن را برگشوده می‌بیند * کارنامه‌ات را (خود) بخوان که امروز تو خود بر خویش حسابرسی را بسنده‌ای» سوره اسراء، آیه ۱۳-۱۴. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۵۰.</ref>.
=== [[قساوت قلب]] ===
=== [[قساوت قلب]] ===
* گناهی که از پس گناهی دیگر انجام شود، موجب سنگینی و [[قساوت قلب]] می‌گردد. [[قساوت قلب]] امّا بیماری‌ای بس بزرگ است، که خدواند مبتلایان به آن را با کلمه "ویل" - که بر [[سختی]] و بزرگی مطلب دلالت می‌‌کند-، یاد فرموده است: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۵۱.</ref>.
* گناهی که از پس گناهی دیگر انجام شود، موجب سنگینی و [[قساوت قلب]] می‌گردد. [[قساوت قلب]] امّا بیماری‌ای بس بزرگ است، که خدواند مبتلایان به آن را با کلمه "ویل" - که بر [[سختی]] و بزرگی مطلب دلالت می‌‌کند- یاد فرموده است: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۳۵۱.</ref>.


== مراتب [[رذیلت]] [[عصیان]] ==
== مراتب [[رذیلت]] [[عصیان]] ==
۲۱۸٬۵۶۲

ویرایش