کوتاهی در مقابل مسؤولیت در اخلاق اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۴۸
، ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲جایگزینی متن - '-،' به '-'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
* کوتاهی [[انسان]] در مقابل آنچه بر عهده اوست، در بیشتر موارد، از [[سستی]] او سرچشمه میگیرد. [[سستی]]، [[ضعف]] و ناتوانیای است که به هنگام [[سختیها]] پیش میآید؛ همانگونه که خستگی نیز، معمولاً برای جسم [[انسان]] در همین هنگام حادث میشود. از این رو "[[سستی]]" - که امری روحی است- و "خستگی" - که به جسم [[آدمی]] مربوط میشود - | * کوتاهی [[انسان]] در مقابل آنچه بر عهده اوست، در بیشتر موارد، از [[سستی]] او سرچشمه میگیرد. [[سستی]]، [[ضعف]] و ناتوانیای است که به هنگام [[سختیها]] پیش میآید؛ همانگونه که خستگی نیز، معمولاً برای جسم [[انسان]] در همین هنگام حادث میشود. از این رو "[[سستی]]" - که امری روحی است- و "خستگی" - که به جسم [[آدمی]] مربوط میشود - دو امری است که [[انسان]] را از رسیدن به نیکیها و نیکوییهای [[دنیا]] و [[آخرت]] باز میدارد. | ||
* [[امام کاظم]] {{ع}} در این رابطه میفرمایند: "از خستگی و [[سستی]] بپرهیز، که این دو تو را از بهره [[دنیا]] و [[آخرت]] باز میدارد" <ref>{{متن حدیث| إِيَّاكَ وَ الضَّجَرَ وَ الْكَسَلَ فَإِنَّهُمَا يَمْنَعَانِكَ حَظَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}؛ بحار الأنوار، ج ۶۶، ص ۳۹۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۹۷.</ref>. | * [[امام کاظم]] {{ع}} در این رابطه میفرمایند: "از خستگی و [[سستی]] بپرهیز، که این دو تو را از بهره [[دنیا]] و [[آخرت]] باز میدارد" <ref>{{متن حدیث| إِيَّاكَ وَ الضَّجَرَ وَ الْكَسَلَ فَإِنَّهُمَا يَمْنَعَانِكَ حَظَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}؛ بحار الأنوار، ج ۶۶، ص ۳۹۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۹۷.</ref>. | ||
* منظور ما از "[[سستی]]" در این جا، کوتاهی در مقابل مسؤولیّت [[واجب]] [[انسان]] است؛ از این رو میتوان گفت که آن کس که از مسؤولیّت خود [[غفلت]] ورزیده [[شناخت]] دقیقی نسبت به آن ندارد، سُست، ضعیف و [[ناتوان]] خوانده میشود؛ [[حضرت حق]] در اشاره به این [[رذیلت اخلاقی]] و آنان که به آن اتّصاف یافتهاند، میفرماید: | * منظور ما از "[[سستی]]" در این جا، کوتاهی در مقابل مسؤولیّت [[واجب]] [[انسان]] است؛ از این رو میتوان گفت که آن کس که از مسؤولیّت خود [[غفلت]] ورزیده [[شناخت]] دقیقی نسبت به آن ندارد، سُست، ضعیف و [[ناتوان]] خوانده میشود؛ [[حضرت حق]] در اشاره به این [[رذیلت اخلاقی]] و آنان که به آن اتّصاف یافتهاند، میفرماید: | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== مراتب [[رذیلت]] مسؤولیّتگریزی == | == مراتب [[رذیلت]] مسؤولیّتگریزی == | ||
* این [[رذیلت]] نیز همچون دیگر [[رذائل اخلاقی]]، چون ملکه گردد- و تنها در این صورت است که از موضوعات [[دانش]] [[اخلاق]] محسوب میشود- | * این [[رذیلت]] نیز همچون دیگر [[رذائل اخلاقی]]، چون ملکه گردد- و تنها در این صورت است که از موضوعات [[دانش]] [[اخلاق]] محسوب میشود- از مراتبی چند برخوردار خواهد شد؛ همانگونه که [[فضیلت]] مقابل آن -: مسؤولیّتپذیری - نیز مراتبی چند خواهد داشت. در اینجا به برخی از این مراتب اشاره مینمائیم: | ||
# در این میان، مرتبه کسانی است که [[حضرت حق]] اینگونه از آنان یاد فرموده است: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ}}<ref>«بگو: خداوند (این قرآن را فرستاده است)؛ سپس آنان رها کن در بیهودگیشان به بازی پردازند» سوره انعام، آیه ۹۱.</ref>؛ اینان، اصلاً شناختی نسبت به مسؤولیّتهای خویشتن نخواهند داشت، بنابراین، همچون مردهای در میان زندگانند، که نقشی در حال و [[آینده]] خویش و [[جامعه]] خویش نخواهد داشت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۰۱.</ref>. | # در این میان، مرتبه کسانی است که [[حضرت حق]] اینگونه از آنان یاد فرموده است: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ}}<ref>«بگو: خداوند (این قرآن را فرستاده است)؛ سپس آنان رها کن در بیهودگیشان به بازی پردازند» سوره انعام، آیه ۹۱.</ref>؛ اینان، اصلاً شناختی نسبت به مسؤولیّتهای خویشتن نخواهند داشت، بنابراین، همچون مردهای در میان زندگانند، که نقشی در حال و [[آینده]] خویش و [[جامعه]] خویش نخواهد داشت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۰۱.</ref>. | ||
# مرتبه ضعیف این [[رذیلت]] نیز، مربوط به کسانی است که [[شیطان]] نه بر تمامی، که بر برخی از امور آنان تسلّط یافته است. اینان یا به حبّ [[دنیا]] - به معنای عامّ آن- دچار شدهاند؛ و یا موانعی بدانان روی نموده، که حسّ [[شناخت]] مسؤولیّت را از ایشان سلب کرده است. بیشترین [[مردم]] -بلکه غالب آنان، جز از اندکی اندک شمار- | # مرتبه ضعیف این [[رذیلت]] نیز، مربوط به کسانی است که [[شیطان]] نه بر تمامی، که بر برخی از امور آنان تسلّط یافته است. اینان یا به حبّ [[دنیا]] - به معنای عامّ آن- دچار شدهاند؛ و یا موانعی بدانان روی نموده، که حسّ [[شناخت]] مسؤولیّت را از ایشان سلب کرده است. بیشترین [[مردم]] -بلکه غالب آنان، جز از اندکی اندک شمار- اینگونهاند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۰۱-۱۰۲.</ref>. | ||
# مرتبه میانه این [[رذیلت]] - که خود از عرضی پهناور برخوردار است- | # مرتبه میانه این [[رذیلت]] - که خود از عرضی پهناور برخوردار است- در کسانی به چشم میآید که در میان آن دو گروه پیشگفته، قرار دارند. اینان نه یکسر همچون گروه اوّلند، و نه یکسر همچون گروه دوّم میباشند. این مرتبه به خاطر پهناوری پهنهاش، به مراتبی چند دیگر تقسیم میپذیرد: | ||
## کوتاهی در برابر [[دین]]؛ | ## کوتاهی در برابر [[دین]]؛ | ||
## کوتاهی در برابر [[روح]]؛ | ## کوتاهی در برابر [[روح]]؛ | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
## کوتاهی در برابر [[خانواده]]؛ | ## کوتاهی در برابر [[خانواده]]؛ | ||
## کوتاهی در برابر [[جامعه]]<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۰۲.</ref>. | ## کوتاهی در برابر [[جامعه]]<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۰۲.</ref>. | ||
* در این زمینه، گفتنی است که برخی از [[مردمان]]، در برابر [[دین]] و معنویّت خویشتن کاملاً کوتاهی مینمایند، همینان امّا در مقابل [[بدن]] خویش سخت مسؤولیّت شناسند و مسؤولیّتپذیر!. مادّهگرایان روزگار ما -که در میان [[مسلمانان]] نیز نادانسته بسیار زیادند- | * در این زمینه، گفتنی است که برخی از [[مردمان]]، در برابر [[دین]] و معنویّت خویشتن کاملاً کوتاهی مینمایند، همینان امّا در مقابل [[بدن]] خویش سخت مسؤولیّت شناسند و مسؤولیّتپذیر!. مادّهگرایان روزگار ما -که در میان [[مسلمانان]] نیز نادانسته بسیار زیادند- بر این روش میروند. اینان معنویّت را به کناری وانهادهاند، و تنها به آنچه که از دستاوردهای مادّی بهدست آوردهاند، دلخوشند و [[راضی]]؛ جسم را میپرورند و [[روح]] را رها میسازند. اینانند که همچون حیواناتند، بلکه از آنها نیز گمراهترند؛ چرا که آن کس که از بُعد روحی خود غافل است، نه همچون چهارپایان، که بدتر از آنها است. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمیورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.</ref>. | ||
* در مقابل اینان، برخی دیگر از [[مردمان]] قرار دارند، که بُعد مادّی خود را رها کرده و یا در آن کوتاهی میکنند، امّا یکسر به بُعد روحی و نفْسی خود پرداختهاند. روش اینان نه تنها به روشنی خطاست، که - همانگونه که پیش از این به تفصیل باز نمودیم- | * در مقابل اینان، برخی دیگر از [[مردمان]] قرار دارند، که بُعد مادّی خود را رها کرده و یا در آن کوتاهی میکنند، امّا یکسر به بُعد روحی و نفْسی خود پرداختهاند. روش اینان نه تنها به روشنی خطاست، که - همانگونه که پیش از این به تفصیل باز نمودیم- اگر به متارکه [[دنیا]]، [[گریز]] از آن و قرارگرفتن در شمار [[رهبانان]] / دنیاگریزان بیانجامد، بدون تردید عملی [[حرام]] به حساب میآید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۰۳.</ref>. | ||
* [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: "از ما نیست آن کس که دنیایش را بهخاطر آخرتش ترک کند"<ref>{{متن حدیث| لَيْسَ مِنَّا مَنْ تَرَكَ دُنْيَاهُ لآِخِرَتِهِ}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص ۱۵۶. </ref>، بهخوبی نشاندهنده [[حرمت]] ترک بُعد مادّی و جسمی، و اعتنای تنها به بُعد روحی و نفْسی [[انسان]] است. | * [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: "از ما نیست آن کس که دنیایش را بهخاطر آخرتش ترک کند"<ref>{{متن حدیث| لَيْسَ مِنَّا مَنْ تَرَكَ دُنْيَاهُ لآِخِرَتِهِ}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص ۱۵۶. </ref>، بهخوبی نشاندهنده [[حرمت]] ترک بُعد مادّی و جسمی، و اعتنای تنها به بُعد روحی و نفْسی [[انسان]] است. | ||
* برخی از دیگر [[مردمان]] نیز در تضییع [[عمر]] و نابود کردن آن گرمپویند و بیپروا؛ اینان از فرصتهای خود هیچ استفادهای نمیبرند، و [[عمر]] را رها کرده فرصتهای آن را بدون استفاده از دست میدهند؛ در عین حال به گونهای مختصر به [[دین]]، امور [[روحانی]] خویش، منزل و [[جامعه]] خود، و اموری اینگونه نیز اهتمام مینمایند. روش اینان هرچند از روش گروههای پیشگفته به صواب نزدیکتر است، امّا باز یکسر از [[خطا]] برکنار نیست؛ همانگونه که کسانی که تنها به [[وظیفه]] خویش در مقابل [[خانواده]] خود اهتمام مینمایند، امّا در مقابل [[جامعه]] خود هیچ مسؤولیتی را پذیرا نمیباشند، راه به [[خطا]] بردهاند. [[پیامبر اکرم]]ی {{صل}} با اشاره به همینان میفرمایند: "هرکس که هر [[روزه]] به امور [[مسلمین]] اهتمام نورزد، خود [[مسلمان]] نیست" <ref>{{متن حدیث| مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص ۱۶۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۰۳.</ref>. | * برخی از دیگر [[مردمان]] نیز در تضییع [[عمر]] و نابود کردن آن گرمپویند و بیپروا؛ اینان از فرصتهای خود هیچ استفادهای نمیبرند، و [[عمر]] را رها کرده فرصتهای آن را بدون استفاده از دست میدهند؛ در عین حال به گونهای مختصر به [[دین]]، امور [[روحانی]] خویش، منزل و [[جامعه]] خود، و اموری اینگونه نیز اهتمام مینمایند. روش اینان هرچند از روش گروههای پیشگفته به صواب نزدیکتر است، امّا باز یکسر از [[خطا]] برکنار نیست؛ همانگونه که کسانی که تنها به [[وظیفه]] خویش در مقابل [[خانواده]] خود اهتمام مینمایند، امّا در مقابل [[جامعه]] خود هیچ مسؤولیتی را پذیرا نمیباشند، راه به [[خطا]] بردهاند. [[پیامبر اکرم]]ی {{صل}} با اشاره به همینان میفرمایند: "هرکس که هر [[روزه]] به امور [[مسلمین]] اهتمام نورزد، خود [[مسلمان]] نیست" <ref>{{متن حدیث| مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص ۱۶۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۰۳.</ref>. | ||
* گروهی دیگر از [[مردمان]]، در مقابل اینانند. این گروه به مسؤولیّت [[اجتماعی]] خود واقفند، امّا نسبت به مسؤولیّت [[خانوادگی]] خود، و نیز مسؤولیّتشان در مقابل [[دوستان]]، [[همسایگان]] و دیگر اعضای [[جامعه]] خویش، سخت بیاعتنا میباشند. اینان نیز از [[رحمت]] [[حضرت حق]] بدورند؛ چه سنگدلی در آنان متمکّن شده آنان را از حال دیگران غافل ساخته است. آیا اگر کسی به حیوانی گرسنه نپردازد و او را سیر نسازد، سختدل و سنگینقلب شمرده نمیشود؟، حال [[تکلیف]] آن کسان که از نیازهای [[پدر]]، [[مادر]]، [[همسایه]]، [[خاندان]] و دیگر اعضای [[جامعه]] خود [[غفلت]] میورزد، چگونه است؟!. | * گروهی دیگر از [[مردمان]]، در مقابل اینانند. این گروه به مسؤولیّت [[اجتماعی]] خود واقفند، امّا نسبت به مسؤولیّت [[خانوادگی]] خود، و نیز مسؤولیّتشان در مقابل [[دوستان]]، [[همسایگان]] و دیگر اعضای [[جامعه]] خویش، سخت بیاعتنا میباشند. اینان نیز از [[رحمت]] [[حضرت حق]] بدورند؛ چه سنگدلی در آنان متمکّن شده آنان را از حال دیگران غافل ساخته است. آیا اگر کسی به حیوانی گرسنه نپردازد و او را سیر نسازد، سختدل و سنگینقلب شمرده نمیشود؟، حال [[تکلیف]] آن کسان که از نیازهای [[پدر]]، [[مادر]]، [[همسایه]]، [[خاندان]] و دیگر اعضای [[جامعه]] خود [[غفلت]] میورزد، چگونه است؟!. | ||
* اینان بدون تردید از [[رحمت]] او - جلَّ وعلا! - بدورند، که خود فرموده است: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«بنابراین وای بر سختدلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref>. | * اینان بدون تردید از [[رحمت]] او - جلَّ وعلا! - بدورند، که خود فرموده است: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«بنابراین وای بر سختدلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref>. | ||
* کوتاه سخن آن که [[انسان کامل]] -که تمامی [[کمالات]] را بهدست آورده است- | * کوتاه سخن آن که [[انسان کامل]] -که تمامی [[کمالات]] را بهدست آورده است- [[شناخت]] کاملی نیز از مسؤولیّتهای خویشتن دارد؛ گذشته از او امّا دیگر [[انسانها]]، هر اندازه به [[شناخت]] کاملتری از این [[وظایف]] دست یابند، به کمالی کاملتر دست یافتهاند؛ همانگونه که هر اندازه از این مسؤولیّتها غافل شده آن را نشناسند و یا به انجام آن نپردازند، از [[کمالات]] خویشتن بدور شدهاند؛ تا سرانجام به مرتبه حیوانات- که تنها خویشتن را در مقابل شکم خود مسؤول میدانند! - سقوط نماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۱۰۴.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |