واقعه رده در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب‌ها: برگردانده‌شده پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۸: خط ۸:
== اصحاب رده ==
== اصحاب رده ==
اصحاب ردّه، گروهی [[مسلمان]] که پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} مرتدّ شدند. آنها جمعی از طوایف "[[بنی طی]]"، "[[عطفان]]" و "[[بنی اسد]]" بودند که از پرداخت [[زکات]] به مأموران [[حکومت اسلامی]] [[امتناع]] کرده و دست به [[مخالفت]] زدند. علت [[امتناع]] آن بوده است که آنها، دادن [[زکات]] را منحصر به [[پیامبر]] {{صل}} می‌دانستند و از پرداخت آن به [[حاکم اسلامی]] سرباز زدند. از شعارهای [[اصحاب ردّه]] این بود که می‌گفتند: "[[نماز]] می‌خوانیم، اما [[زکات]] نمی‌دهیم؛ اجازه نخواهیم داد [[اموال]] ما [[غصب]] گردد"<ref>روض الجنان، ج۱۰، ص۷؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۷۱؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۱۰؛ المغنی و الشرح الکبیر، ج۲، ص۴۳۴، شماره ۱۶۹۰.</ref>. و این در حالی بود که [[پیامبر]] {{صل}} دربارۀ [[زکات]] فرمود: {{متن حدیث|الزَّكَاةُ قَنْطَرَةُ الْإِسْلَامِ مَن عَبِرَهَا نَجا}}<ref>بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵ و ۲۳.</ref> -[[زکات]] پل [[مسلمانی]] است، هر که برو بگذرد [[نجات]] یابد - این گروه، به [[فرمان]] [[ابوبکر]] - [[خلیفه اول]] - [[درهم]] شکستند. گفتنی است برخی از [[فقها]] نظیر [[شیخ مفید]]، [[سید مرتضی]] و [[شیخ طوسی]] [[اصحاب ردّه]] را [[مرتد]] نمی‌دانند، بلکه معتقدند آنها صرفاً با [[خلیفه اول]] معارضه داشته و از [[دین]] خارج نشده بودند<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۲۱ و ۷۹؛ الناشی الاکبر، مسایل الامامة و مقتطفات من الکتاب الاوسط، ص۱۴.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۳۳.</ref>
اصحاب ردّه، گروهی [[مسلمان]] که پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} مرتدّ شدند. آنها جمعی از طوایف "[[بنی طی]]"، "[[عطفان]]" و "[[بنی اسد]]" بودند که از پرداخت [[زکات]] به مأموران [[حکومت اسلامی]] [[امتناع]] کرده و دست به [[مخالفت]] زدند. علت [[امتناع]] آن بوده است که آنها، دادن [[زکات]] را منحصر به [[پیامبر]] {{صل}} می‌دانستند و از پرداخت آن به [[حاکم اسلامی]] سرباز زدند. از شعارهای [[اصحاب ردّه]] این بود که می‌گفتند: "[[نماز]] می‌خوانیم، اما [[زکات]] نمی‌دهیم؛ اجازه نخواهیم داد [[اموال]] ما [[غصب]] گردد"<ref>روض الجنان، ج۱۰، ص۷؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۷۱؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۱۰؛ المغنی و الشرح الکبیر، ج۲، ص۴۳۴، شماره ۱۶۹۰.</ref>. و این در حالی بود که [[پیامبر]] {{صل}} دربارۀ [[زکات]] فرمود: {{متن حدیث|الزَّكَاةُ قَنْطَرَةُ الْإِسْلَامِ مَن عَبِرَهَا نَجا}}<ref>بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵ و ۲۳.</ref> -[[زکات]] پل [[مسلمانی]] است، هر که برو بگذرد [[نجات]] یابد - این گروه، به [[فرمان]] [[ابوبکر]] - [[خلیفه اول]] - [[درهم]] شکستند. گفتنی است برخی از [[فقها]] نظیر [[شیخ مفید]]، [[سید مرتضی]] و [[شیخ طوسی]] [[اصحاب ردّه]] را [[مرتد]] نمی‌دانند، بلکه معتقدند آنها صرفاً با [[خلیفه اول]] معارضه داشته و از [[دین]] خارج نشده بودند<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۲۱ و ۷۹؛ الناشی الاکبر، مسایل الامامة و مقتطفات من الکتاب الاوسط، ص۱۴.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۳۳.</ref>
== جریان رده و اشعریان ==
{{همچنین|اشعر}}
در اوایل دوران [[خلافت]] خلیفه اول در [[یمن]] خیزش‌هایی علیه [[دولت]] [[مدینه]] شکل گرفت که از جمله آنها [[آشوب]] [[سیاسی]] [[قبایل]] «عک» و «اشعر» در تهامه بود. این [[شورش]] توسط [[طاهر بن ابی هاله تمیمی]] [[نماینده]] دولت مدینه در عک و اشعر در [[سرزمین]] تهامه و با [[همکاری]] و مشارکت نیروهای مخالف محلی درهم شکسته شد.
در بیان چگونگی این واقعه، اطلاعات دقیقی در کتب رده ذکر نشده است اما در برخی منابع چنین گفته شده: نخستین قبیله‌ای که پس از [[رحلت نبی مکرم]] {{صل}} از [[دین]] برگشتند قبایل عک و اشعر بودند. چون [[مردم]] عک از درگذشت [[رسول خدا]] {{صل}} باخبر شدند جمعی از آنان فراهم آمدند و پس از پیوستن گروهی از اشعریان به آنان، در اعلاب<ref> سرزمینی از آن قبیله عک بین مکه و ساحل. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۲۲۲.</ref> بر راه ساحل مستقر شدند. در آنجا جمعی دیگر نیز به آنان پیوستند اما سالاری نداشتند. طاهر بن ابی هاله پس از اطلاع از این خبر، ماجرا را به [[خلیفه]] نوشت و سپس سوی آنها روان شد. در [[جنگی]] که بین او و یارانش با [[شورشیان]] در گرفت، [[سپاه]] [[عک]] و اشعر [[شکست]] خوردند و بسیاری از آنان کشته شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۱، ص۵۳۳؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ص۱۲۵۹.</ref>.
در گزارش‌هایی که از این خیزش در دست است نکات مبهمی وجود دارد که موضوع [[رهبری]] این [[شورش]] از آن جمله است. وجود این نکات مبهم این [[گمان]] را تقویت می‌‌کند که این شورش بمانند دیگر خیزش‌های [[یمن]] پس از [[رحلت نبوی]] {{صل}} چندان نیرومند و [[قوی]] نبوده تا بتواند بر [[اقتدار]] [[اسلامی]] در تهامه ضربه‌ای وارد نماید. عدم گستردگی و [[ضعف]] خیزش عک و اشعر چندان نمود داشت که طاهر بن ابی هاله تمیمی را بر آن داشت تا بدون درخواست نیروی کمکی از [[مدینه]] و تنها با بهره‌گیری از نیروهای محلی به سرکوبی آنان مبادرت ورزد. شاید بتوان شرکت اشعری‌ها در شورش تهامه را نوعی [[همکاری]] و همگامی قبیه اشعر با عک تعبیر کرد که این [[همراهی]] در جهات مختلف دیده می‌‌شود<ref>[[علی غلامی دهقی|غلامی دهقی، علی]]، [[جنگ‌های ارتداد و بحران جانشینی پس از پیامبر اکرم  (مقاله)|جنگ‌های ارتداد و بحران جانشینی پس از پیامبر اکرم]]، ص۲۱.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۱۶۱

ویرایش