هانی بن عروه مرادی در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '، -' به ' -'
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ')
جز (جایگزینی متن - '، -' به ' -')
خط ۱۲: خط ۱۲:


== [[سخنرانی]] [[ابن زیاد]]، پس از در بند کشیدن [[هانی]] ==
== [[سخنرانی]] [[ابن زیاد]]، پس از در بند کشیدن [[هانی]] ==
از [[محمد بن بشیر همدانی]] نقل شده: عبیدالله چون هانی را کتک زد و زندانی نمود، ترسید که [[مردم]] به خاطر او [[شورش]] کنند. از این‌رو، از [[قصر]] ([[دار الحکومه]]) بیرون آمد و بر [[منبر]] رفت و به همراه او بزرگان [[کوفه]]، نگهبانان و خدمتکارانش بودند. او [[حمد]] و ثنای [[خدا]] را به جا آورد و آن‌گاه گفت: اما بعد، - ای مردم - به [[اطاعت خداوند]] و پیشوایانتان چنگ زنید و از [[اختلاف]] و [[تفرقه]] بپرهیزید تا مبادا نابود و [[خوار]] گردید و کشته شوید و مورد [[ستم]] و [[محرومیت]] قرار گیرید. برادرت کسی است که با تو یک‌رنگ باشد و آنکه ترساند، معذور است. او خواست از منبر پایین بیاید که دیده بانان از سمت بازار خرمافروشان، دوان دوان، داخل [[مسجد]] شدند و می‌گفتند: پسر [[عقیل]] آمد! پسر [[عقیل]] آمد! عبیدالله به سرعت، وارد قصر شد و درها را بست<ref>{{متن حدیث|لَمَّا ضَرَبَ عُبَيدُ اللّهِ هانِئاً وَحَبَسَهُ، خَشِيَ أنْ يَثِبَ النّاسُ بِهِ، فَخَرَجَ فَصَعِدَ المِنْبَرَ، وَ مَعَهُ أشْرَافُ النّاسِ، وَ شُرَطُهُ وحَشَمُهُ، فَحَمِدَ اللّهَ وَ أثْنَى عَلَيْهِ، ثُمَّ قالَ: أمّا بَعدُ، أيُّهَا النّاسُ! فَاعْتَصِمُوا بِطاعَةِ اللّهِ وَ طاعَةِ أئِمَّتِكُم، ولا تَختَلِفوا ولا تَفَرَّقوا، فَتَهلِكَوا وتُذَلّوا، وتُقتَلوا وتُجفَوا وتُحرَموا، إنَّ أخاكَ مَن صَدَقَكَ، وَقَدْ أعْذَرَ مَن أنذَرَ. قالَ: ثُمَّ ذَهَبَ لِيَنزِلَ، فَما نَزَلَ عَنِ المِنبَرِ حَتّى دَخَلَتِ النَّظّارَةُ المَسجِدَ مِن قِبَلِ التَّمّارينَ يَشتَدّونَ ويَقولونَ: قَد جاءَ ابنُ عَقيلٍ، قَد جاءَ ابنُ عَقيلٍ، فَدَخَلَ عُبَيدُ اللّهِ القَصرَ مُسرِعا، وأغلَقَ أبوابَهُ}} (تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۶۸).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۳۲۷.</ref>
از [[محمد بن بشیر همدانی]] نقل شده: عبیدالله چون هانی را کتک زد و زندانی نمود، ترسید که [[مردم]] به خاطر او [[شورش]] کنند. از این‌رو، از [[قصر]] ([[دار الحکومه]]) بیرون آمد و بر [[منبر]] رفت و به همراه او بزرگان [[کوفه]]، نگهبانان و خدمتکارانش بودند. او [[حمد]] و ثنای [[خدا]] را به جا آورد و آن‌گاه گفت: اما بعد - ای مردم - به [[اطاعت خداوند]] و پیشوایانتان چنگ زنید و از [[اختلاف]] و [[تفرقه]] بپرهیزید تا مبادا نابود و [[خوار]] گردید و کشته شوید و مورد [[ستم]] و [[محرومیت]] قرار گیرید. برادرت کسی است که با تو یک‌رنگ باشد و آنکه ترساند، معذور است. او خواست از منبر پایین بیاید که دیده بانان از سمت بازار خرمافروشان، دوان دوان، داخل [[مسجد]] شدند و می‌گفتند: پسر [[عقیل]] آمد! پسر [[عقیل]] آمد! عبیدالله به سرعت، وارد قصر شد و درها را بست<ref>{{متن حدیث|لَمَّا ضَرَبَ عُبَيدُ اللّهِ هانِئاً وَحَبَسَهُ، خَشِيَ أنْ يَثِبَ النّاسُ بِهِ، فَخَرَجَ فَصَعِدَ المِنْبَرَ، وَ مَعَهُ أشْرَافُ النّاسِ، وَ شُرَطُهُ وحَشَمُهُ، فَحَمِدَ اللّهَ وَ أثْنَى عَلَيْهِ، ثُمَّ قالَ: أمّا بَعدُ، أيُّهَا النّاسُ! فَاعْتَصِمُوا بِطاعَةِ اللّهِ وَ طاعَةِ أئِمَّتِكُم، ولا تَختَلِفوا ولا تَفَرَّقوا، فَتَهلِكَوا وتُذَلّوا، وتُقتَلوا وتُجفَوا وتُحرَموا، إنَّ أخاكَ مَن صَدَقَكَ، وَقَدْ أعْذَرَ مَن أنذَرَ. قالَ: ثُمَّ ذَهَبَ لِيَنزِلَ، فَما نَزَلَ عَنِ المِنبَرِ حَتّى دَخَلَتِ النَّظّارَةُ المَسجِدَ مِن قِبَلِ التَّمّارينَ يَشتَدّونَ ويَقولونَ: قَد جاءَ ابنُ عَقيلٍ، قَد جاءَ ابنُ عَقيلٍ، فَدَخَلَ عُبَيدُ اللّهِ القَصرَ مُسرِعا، وأغلَقَ أبوابَهُ}} (تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۶۸).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۳۲۷.</ref>


== [[شهادت]] [[هانی بن عروه]] ==
== [[شهادت]] [[هانی بن عروه]] ==
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش