بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
او از [[ | ادهم بن محرز باهلی، [[کنیه]] ایشان «ابو مالک» و از [[قبیله]] [[باهله]] از [[قیس بن عیلان]] است<ref>خلیفة ابن خیاط، ص۹۴؛ ابن حزم، ص۲۴۷.</ref> [[باهلی]] منسوب به باهله، دختر [[اعصر بن سعد بن قیس بن عیلان بن مضر]] است<ref>ابن عساکر، ج۲۴، ص۵۶؛ سمعانی، ج۱، ص۲۷۵.</ref>. | ||
[[شیخ طوسی]] او را از [[ | |||
[[ادهم]] از [[معمرین]] است. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۳۱.</ref> وی را در شمار کسانی که [[جاهلیت]] و [[اسلام]] را [[درک]] کردهاند، آورده و گفته است او تا [[زمان]] [[عبد الملک بن مروان]]<ref>ابن حجر، ص۶۵-۸۴.</ref> زنده و پیر و سپید مو گشته بود. این در حالی است که ادهم گفته است: نخستین [[مسلمانی]] بودم که پس از [[فتح]] [[حمص]] در آنجا متولد شدم<ref> ابن عساکر، ج۷، ص۴۶۴؛ صفدی، ج۸، ص۳۲۰.</ref>. | |||
در [[روایت]] دیگری از ادهم نقل شده است که گفت: من نخستین کسی بودم که در فتح حمص با [[پرچم]] خویش وارد آنجا شدم و اولین شخصی بودم که در حمص مردی از [[مشرکان]] را کشتم<ref>ابن عساکر، ج۷، ص۴۶۵.</ref>. گزارش اخیر، [[تأیید]] سخنان ابن حجر در مخضرم بودن ادهم است، اما با گزارشهایی که بر نقش او در دوران [[بنی امیه]] دلالت دارد و خواهد آمد، سازگار نیست. داستان از این قرار است که پدرش در فتح حمص بوده و خودش آنجا متولد شده و این دو خبر باهم درآمیخته است. | |||
ادهم به نقل از پدرش محرز میگوید: در سال چهاردهم در فتح حمص شرکت کردم<ref>ابن عساکر، ج۵۷، ص۷۹ و ج۴۱، ص۱۳۰؛ ابن حجر، ج۵، ص۱۰۴.</ref>. ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۶، ص۲۱۹.</ref> نیز در شرح حال پدر ادهم گفته است: کسی که نخستین بار پرچم اسلام را وارد حمص کرد، محرز ـ پدر ادهم ـ بود. نقل خبر شرکت پدر در فتح حمص از سوی پسر، سبب [[اشتباه]] کسانی شده است که شرکت در فتح حمص را به ادهم نسبت دادهاند. افزون بر این، زنده بودن او تا سال ۱۳۴ هجری، شاهد مناسبی بر [[تابعی]] بودن اوست. [[تولد]] ادهم در سال فتح [[حمص]] و اینکه در [[زمان]] [[عبدالملک]] شصت سال داشته، شاهدی بر [[تابعی]] بودن اوست. | |||
[[ادهم]] از [[رجال]] معروف [[دولت اموی]] بود و در وقایع مهم عصر [[حاکمیت]] [[بنی امیه]] نقش قابل توجهی داشت. او در [[جنگ صفین]] در لشکر [[معاویه]] بود و با [[شمر بن ذی الجوشن]] هماوردی کرد<ref>منقری، ص۲۶۸؛ طبری، ج۵، ص۲۸؛ ابن عساکر، ج۷، ص۴۶۴.</ref>. در سال ۶۵ هجری، جزء پنج [[فرماندهی]] بود که از طرف [[شام]] برای مقابله با [[توابین]]، همراه [[عبید الله بن زیاد]] عازم «[[عین الورده]]» شد<ref>بلاذری، ج۶، ص۲۷۰؛ مسعودی، ج۳، ص۹۴؛ طبری، ج۵، ص۵۹۴ و ۶۰۲.</ref> و پس از [[کشتار]] توابین، خبر [[پیروزی]] [[اهل شام]] را<ref>ثقفی، ج۲، ص۷۷۵؛ طبری، ج۵، ص۶۰.</ref> همراه سر [[سلیمان بن صرد خزاعی]] و [[مسیب بن نجبه فرازی]] برای [[عبدالملک بن مروان]] آورد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۲۰ و ج۶، ص۲۴۱.</ref>. | |||
ادهم به شدت [[دشمن]] [[امام علی]] {{ع}} و به این [[خصلت]] مشهور بود<ref>یاقوت حموی، ج۲، ص۳۰۳.</ref>. [[تاریخ]] مردن او معلوم نیست، اما [[یعقوبی]] در حوادث [[سال ۱۳۱ هجری]] گفته است: [[قحطبة بن شبیب]]، پس از [[شکست]] دادن [[عامر بن ضباره مری]] در [[اصفهان]]، رهسپار [[نهاوند]] شد و ادهم بن محرز باهلی را نیز که با جماعتی از یارانش در آنجا بودند، مغلوب ساخت<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۴۳.</ref>. | |||
در سال ۱۳۴ هجری نیز هنگامی که [[ابوالعباس سفاح]] به [[رقه]] رفت و خواست «رافقه» را بنا نهد، ادهم بن محرز باهلی نقشه آن را برای او ترسیم کرد<ref>یعقوبی، ج۲، ص۳۵۸.</ref>. بر پایه این دو نقل، باید ادهم تا سال ۱۳۴ هجری زنده باشد. ممکن است ادهم را به دلیل [[خدمت]] به دو [[دولت اموی]] و [[عباسی]] مخضرم گفته باشند. | |||
[[شیخ طوسی]] او را در شمار کسانی که از امام علی {{ع}} [[روایت]] دارند، آورده است و همین، سبب [[اشتباه]] برخی گشته و او را از [[اصحاب امام علی]] {{ع}}شمردهاند<ref>خویی، ج۳، ص۱۷۷.</ref>؛ در حالی که او نه تنها از اصحاب امام علی {{ع}} نیست، بلکه [[عثمانی]] است و آثار [[تاریخی]]، به [[همراهی]] او با [[معاویه]] و [[آل امیه]] و [[دشمنان اهل بیت]] {{ع}} تصریح دارد<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ادهم بن محرز باهلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص۲۳-۲۴.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:IM009658.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «ادهم بن محرز باهلی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||