←جستارهای وابسته
(←منابع) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
* [[شناخت]] و [[معرفت]]، پیوندی ناگستنی با [[ایمان]] و عمل برقرار میکند و در نتیجه آن، [[ایمان]] [[استوار]] و [[عمل صالح]] بهوجود میآید. [[امام]] {{ع}} میفرماید: باغ [[دانش]] از چشمهسار [[ایمان]] سرسبز و شاداب شود<ref>نهج البلاغه پارسی، خطبه ۱۵۵: {{متن حدیث|"وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ الْعِلْمُ"}}</ref>. در فرازی دیگر نیز میفرماید: ([[انسان]] [[آگاه]] و با [[شناخت]]) از کوردلی و همسویی بُلهَوسان رسته، گنج [[هدایت]] و قفل مهلکه گشته، آگاهانه راه خود را یافته و سپس قاطعانه آن را پیموده، خطّ روشن خود را از میان گژراههها شناخته و از غوغای امواج خروشناک لغزشها [[سلامت]] به ساحل رسیده. آری، او از میان همه دستاویزها به محکمترین و مطئمنترینِ آنها که [[راه خدا]] و [[اطاعت]] اوست دست یازیده و آن را فراچنگ آورده است. پس او به [[راستی]] خود را وقف [[اهداف الهی]] کرده و در خطیرترین موقعیّتها قرار گرفته که پاسخگویی و [[دستور]] الهی را اعلام کند. او چراغ تاریکیها، آشکار کننده راه از [[چاه]]، کلید درهای بسته و مشکلگشا و راهنمای گمگشتگان در بیابانهای سرگردانی است. سخن که گوید [[آگاهی]] افزاید و [[سکوت]] او [[سلامت]] و [[امنیّت]] آرد. او به [[راستی]] برای [[خدا]] [[خالصانه]] قدم بردارد و بیریا [[عبادت]] و [[اطاعت]] کند و [[خدا]] نیز او را از ویژگان خود سازد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۶: {{متن حدیث|"مِصْبَاحُ الْهُدَى فِي قَلْبِهِ وَ أَعَدَّ الْقِرَى لِيَوْمِهِ النَّازِلِ بِهِ فَقَرَّبَ عَلَى نَفْسِهِ الْبَعِيدَ وَ هَوَّنَ الشَّدِيدَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ ذَكَرَ فَاسْتَكْثَرَ وَ ارْتَوَى مِنْ عَذْبٍ فُرَاتٍ سُهِّلَتْ لَهُ مَوَارِدُهُ فَشَرِبَ نَهَلًا وَ سَلَكَ سَبِيلًا جَدَداً قَدْ خَلَعَ سَرَابِيلَ الشَّهَوَاتِ وَ تَخَلَّى مِنَ الْهُمُومِ إِلَّا هَمّاً وَاحِداً انْفَرَدَ بِهِ فَخَرَجَ مِنْ صِفَةِ الْعَمَى وَ مُشَارَكَةِ أَهْلِ الْهَوَى وَ صَارَ مِنْ مَفَاتِيحِ أَبْوَابِ الْهُدَى وَ مَغَالِيقِ أَبْوَابِ الرَّدَى قَدْ أَبْصَرَ طَرِيقَهُ وَ سَلَكَ سَبِيلَهُ وَ عَرَفَ مَنَارَهُ وَ قَطَعَ غِمَارَهُ وَ اسْتَمْسَكَ مِنَ الْعُرَى بِأَوْثَقِهَا وَ مِنَ الْحِبَالِ بِأَمْتَنِهَا فَهُوَ مِنَ الْيَقِينِ عَلَى مِثْلِ ضَوْءِ الشَّمْسِ قَدْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ فِي أَرْفَعِ الْأُمُورِ مِنْ إِصْدَارِ كُلِّ وَارِدٍ عَلَيْهِ وَ تَصْيِيرِ كُلِّ فَرْعٍ إِلَى أَصْلِهِ مِصْبَاحُ ظُلُمَاتٍ كَشَّافُ عَشَوَاتٍ مِفْتَاحُ مُبْهَمَاتٍ دَفَّاعُ مُعْضِلَاتٍ دَلِيلُ فَلَوَاتٍ يَقُولُ فَيُفْهِمُ وَ يَسْكُتُ فَيَسْلَمُ قَدْ أَخْلَصَ لِلَّهِ فَاسْتَخْلَصَهُ فَهُوَ مِنْ مَعَادِنِ دِينِهِ وَ أَوْتَادِ أَرْضِهِ"}}</ref><ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 382.</ref>. | * [[شناخت]] و [[معرفت]]، پیوندی ناگستنی با [[ایمان]] و عمل برقرار میکند و در نتیجه آن، [[ایمان]] [[استوار]] و [[عمل صالح]] بهوجود میآید. [[امام]] {{ع}} میفرماید: باغ [[دانش]] از چشمهسار [[ایمان]] سرسبز و شاداب شود<ref>نهج البلاغه پارسی، خطبه ۱۵۵: {{متن حدیث|"وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ الْعِلْمُ"}}</ref>. در فرازی دیگر نیز میفرماید: ([[انسان]] [[آگاه]] و با [[شناخت]]) از کوردلی و همسویی بُلهَوسان رسته، گنج [[هدایت]] و قفل مهلکه گشته، آگاهانه راه خود را یافته و سپس قاطعانه آن را پیموده، خطّ روشن خود را از میان گژراههها شناخته و از غوغای امواج خروشناک لغزشها [[سلامت]] به ساحل رسیده. آری، او از میان همه دستاویزها به محکمترین و مطئمنترینِ آنها که [[راه خدا]] و [[اطاعت]] اوست دست یازیده و آن را فراچنگ آورده است. پس او به [[راستی]] خود را وقف [[اهداف الهی]] کرده و در خطیرترین موقعیّتها قرار گرفته که پاسخگویی و [[دستور]] الهی را اعلام کند. او چراغ تاریکیها، آشکار کننده راه از [[چاه]]، کلید درهای بسته و مشکلگشا و راهنمای گمگشتگان در بیابانهای سرگردانی است. سخن که گوید [[آگاهی]] افزاید و [[سکوت]] او [[سلامت]] و [[امنیّت]] آرد. او به [[راستی]] برای [[خدا]] [[خالصانه]] قدم بردارد و بیریا [[عبادت]] و [[اطاعت]] کند و [[خدا]] نیز او را از ویژگان خود سازد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۶: {{متن حدیث|"مِصْبَاحُ الْهُدَى فِي قَلْبِهِ وَ أَعَدَّ الْقِرَى لِيَوْمِهِ النَّازِلِ بِهِ فَقَرَّبَ عَلَى نَفْسِهِ الْبَعِيدَ وَ هَوَّنَ الشَّدِيدَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ ذَكَرَ فَاسْتَكْثَرَ وَ ارْتَوَى مِنْ عَذْبٍ فُرَاتٍ سُهِّلَتْ لَهُ مَوَارِدُهُ فَشَرِبَ نَهَلًا وَ سَلَكَ سَبِيلًا جَدَداً قَدْ خَلَعَ سَرَابِيلَ الشَّهَوَاتِ وَ تَخَلَّى مِنَ الْهُمُومِ إِلَّا هَمّاً وَاحِداً انْفَرَدَ بِهِ فَخَرَجَ مِنْ صِفَةِ الْعَمَى وَ مُشَارَكَةِ أَهْلِ الْهَوَى وَ صَارَ مِنْ مَفَاتِيحِ أَبْوَابِ الْهُدَى وَ مَغَالِيقِ أَبْوَابِ الرَّدَى قَدْ أَبْصَرَ طَرِيقَهُ وَ سَلَكَ سَبِيلَهُ وَ عَرَفَ مَنَارَهُ وَ قَطَعَ غِمَارَهُ وَ اسْتَمْسَكَ مِنَ الْعُرَى بِأَوْثَقِهَا وَ مِنَ الْحِبَالِ بِأَمْتَنِهَا فَهُوَ مِنَ الْيَقِينِ عَلَى مِثْلِ ضَوْءِ الشَّمْسِ قَدْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ فِي أَرْفَعِ الْأُمُورِ مِنْ إِصْدَارِ كُلِّ وَارِدٍ عَلَيْهِ وَ تَصْيِيرِ كُلِّ فَرْعٍ إِلَى أَصْلِهِ مِصْبَاحُ ظُلُمَاتٍ كَشَّافُ عَشَوَاتٍ مِفْتَاحُ مُبْهَمَاتٍ دَفَّاعُ مُعْضِلَاتٍ دَلِيلُ فَلَوَاتٍ يَقُولُ فَيُفْهِمُ وَ يَسْكُتُ فَيَسْلَمُ قَدْ أَخْلَصَ لِلَّهِ فَاسْتَخْلَصَهُ فَهُوَ مِنْ مَعَادِنِ دِينِهِ وَ أَوْتَادِ أَرْضِهِ"}}</ref><ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 382.</ref>. | ||
* در این صورت، اعمال [[انسان]] در جهت [[منافع]] حقیقی او به جریان میافتد. [[آدمی]] میتواند بر اساس دانشی که از [[یقین]] نشئت گرفته است، عملکردی درست و صحیح در قبال مسائل گوناگون داشته باشد. او میتواند بهدرستی تشخیص خیر یا شر بودن افعال را بدهد و عملکرد خود را بر این اساس تنظیم کند. در اینصورت [[آدمی]] موفق به حصول خیر و دفع شر خواهد شد. [[امام علی]] {{ع}} در این زمینه میفرماید: پس آنکه با چراغ [[دل]] ([[شناخت]] قلبی) نِگَرد و با بینشعمل کند، قبل از هرچیز باید بداند کاری که انجام میدهد به ضرر اوست یا به سود او. پس اگر به سود اوست ادامه دهد و اگر به ضرر، از آن دست بردارد، زیرا [[کارگزار]] نابخرد چونان مسافر گمگشتهای است که هرچه پیشتر رود، از هدفش دورتر شود، امّا آنکه آگاهانه عمل کند، رهروی است که در راه روشن و دقیق حرکت کرده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۳: {{متن حدیث|"فَالنَّاظِرُ بِالْقَلْبِ الْعَامِلُ بِالْبَصَرِ يَكُونُ مُبْتَدَأُ عَمَلِهِ أَنْ يَعْلَمَ أَعَمَلُهُ عَلَيْهِ أَمْ لَهُ؟ فَإِنْ كَانَ لَهُ مَضَى فِيهِ وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ وَقَفَ عَنْهُ. فَإِنَّ الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ، فَلَا يَزِيدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ، وَ الْعَامِلُ بِالْعِلْمِ كَالسَّائِرِ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ؛ فَلْيَنْظُرْ نَاظِرٌ أَسَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ"}}</ref>. این عملکرد که برخاسته از [[شناخت]] و [[حکمت]] و محصول [[دانش]] است، به حیات [[طیبه]] میانجامد<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 382- 383.</ref>. | * در این صورت، اعمال [[انسان]] در جهت [[منافع]] حقیقی او به جریان میافتد. [[آدمی]] میتواند بر اساس دانشی که از [[یقین]] نشئت گرفته است، عملکردی درست و صحیح در قبال مسائل گوناگون داشته باشد. او میتواند بهدرستی تشخیص خیر یا شر بودن افعال را بدهد و عملکرد خود را بر این اساس تنظیم کند. در اینصورت [[آدمی]] موفق به حصول خیر و دفع شر خواهد شد. [[امام علی]] {{ع}} در این زمینه میفرماید: پس آنکه با چراغ [[دل]] ([[شناخت]] قلبی) نِگَرد و با بینشعمل کند، قبل از هرچیز باید بداند کاری که انجام میدهد به ضرر اوست یا به سود او. پس اگر به سود اوست ادامه دهد و اگر به ضرر، از آن دست بردارد، زیرا [[کارگزار]] نابخرد چونان مسافر گمگشتهای است که هرچه پیشتر رود، از هدفش دورتر شود، امّا آنکه آگاهانه عمل کند، رهروی است که در راه روشن و دقیق حرکت کرده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۳: {{متن حدیث|"فَالنَّاظِرُ بِالْقَلْبِ الْعَامِلُ بِالْبَصَرِ يَكُونُ مُبْتَدَأُ عَمَلِهِ أَنْ يَعْلَمَ أَعَمَلُهُ عَلَيْهِ أَمْ لَهُ؟ فَإِنْ كَانَ لَهُ مَضَى فِيهِ وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ وَقَفَ عَنْهُ. فَإِنَّ الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ، فَلَا يَزِيدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ، وَ الْعَامِلُ بِالْعِلْمِ كَالسَّائِرِ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ؛ فَلْيَنْظُرْ نَاظِرٌ أَسَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ"}}</ref>. این عملکرد که برخاسته از [[شناخت]] و [[حکمت]] و محصول [[دانش]] است، به حیات [[طیبه]] میانجامد<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 382- 383.</ref>. | ||
==خودشناسی== | |||
[[حقیقت انسان]]، بسیار [[عظیم]] و با [[شکوه]] است و [[شناخت]] او با [[شناخت خداوند]] گره خورده است. «انسان [[برترین]] [[آفریده]] و [[جانشین]] اوست» و استعدادهای بزرگ و بیپایان [[آدمی]] به حدی است، که بسیاری از مکاتب و جریانهای [[فکری]] و [[معنوی]] [[خدا]] را در انسان و نه از راه انسان جستجو میکنند. | |||
برای شناختن درست و [[شایسته]] انسان باید به [[خداوند]] [[پناه]] برد و در پرتو نور بیکران او همه [[حقیقت انسان]] را دید. «[[انسانها]] بر اثر [[غفلت]] از [[خدای متعال]] - که [[روح]] هستی و [[حقیقت]] هستی است - از خودشان، از دلشان و از حقیقتشان [[غافل]] میشوند؛ {{متن قرآن|نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ}}<ref>«خداوند را فراموش کردند پس (خداوند نیز) آنان را از یاد خودشان برد» سوره حشر، آیه ۱۹.</ref> [[حقیقت انسان]] بسیار فراتر از این عالم محدود مادی است و در افق استعدادها و آرزوهای [[دنیوی]] به [[درستی]] شناخته نمیشود. [[انسان]] منهای [[خدا]] هیچ چیز نخواهد بود، مگر [[حیوانی]] که به طور مرموزی پیچیدهتر به نظر میرسد و همین رازآمیزی منشأ [[تئوری]] پردازیهای مبهمی در باره ناخودآگاه فردی و جمعی شده است. انسان «در [[سایه]] [[توجه به خدا]]، حقیقت خود را خواهد [[شناخت]] و برای کنار زدن پردههای [[جهل]] و ابهام از خویش تنها راهش [[دعا]] و [[عبادت]] و [[تضرع]] است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۰/۹/۱۳۸۳.</ref>. | |||
انسان ترکیبی از استعدادهای بزرگ و بیشمار و [[ضعفها]] و هوسهای [[فریبنده]] و جذاب است. این دو به هم آمیختهاند و انسان را به صورت معمایی دشوار در آوردهاند. («[[بشر]] خصوصیتش این است که مجموعه [[انگیزهها]] و [[غرایز]] متضادی است و [[مکلف]] است که در خلال این انگیزههای گوناگون، [[راه کمال]] را بپیماید»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۶/۱۳۸۰.</ref>. ترکیب شگفتانگیزی که به نام انسان میشناسیم میتواند [[مظهر]] [[برترین]] و [[زیباترین]] [[حقایق]] هستی باشد، و گاه میتواند محل بروز [[زشتیها]] و پستیهای بیهمانند شود. کسانی که [[انسانشناسی]] را منهای [[خداشناسی]] دنبال کردهاند، این ظرفیتها و استعدادهای والا و [[پست]] را در ابهامی رازآلود به ضمیر ناخودآگاه نسبت دادهاند، اما از منظر [[معنویت اسلامی]] [[رسالت]] انسان در [[زندگی]] این است که معمای وجود خود را حل کند و با [[غلبه]] بر ضعفها و پستیها و [[هوسها]]، عظمتها و زیباییهای [[الهی]] را پرورش دهد. «انسان میتواند با استخراج گنجینههای [[استعداد]] - که در نهاد اوست - خود را و [[جهان]] را که برای او [[آفریده]] شده به زیباترین وجهی بسازد و بیاراید، و با دو بال [[علم]] و [[ایمان]] به [[عروج]] [[معنوی]] و مادی نائل آید، و میتواند با تضییع یا به [[انحراف]] کشاندن این استعدادها [[جهنمی]] از [[ظلم]] و [[فساد]] در [[جهان]] بیافریند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۶۶.</ref>. | |||
[[خودشناسی]] محصول [[تحول]] و [[خودسازی]] است. وقتی با تکیه بر [[آگاهی]] و [[عقلانیت]] که [[سرمایه]] [[عبودیت]] است، [[هوسها]] و [[ضعفها]] [[مدیریت]] شود و [[دعا]] و ذکر و [[تضرع]]، استعدادهای درونی را بیدار و شکوفا سازد، خود [[حقیقی]] و [[حقیقت انسان]] شناخته خواهد شد. در این صورت خواهد دید که آنچه به عنوان نیمه تاریک وجود و ناخودآگاه شناخته میشد، به سرچشمه [[نور]] بیکران پیوسته است و تنها پرده تاریک هوسها، درون لبریز از نور [[انسان]] را به [[تاریکی]] تبدیل کرده بود. در این فرایند خودسازی که به خودشناسی میرسد، انسان به [[زندگی]] دیگری وارد میشود که [[قرآن کریم]] آن را [[حیات طیبه]] مینامد. در این افق متعالی از زندگی، انسان تمام هستی خود را لمس میکند و [[روشنایی]] [[الهی]] را در درون [[مشاهده]] میکند. | |||
«[[خلقت]] ما برای تعالی معنوی و تعالی [[روحی]] است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۷/۱۳۸۴.</ref>. و امکان و [[استعداد]] این تعالی و [[تکامل]] در وجود ما نهاده شده است. نور و [[عشق]] و [[قدرت]] بیکران [[خدا]] در [[درون انسان]] است و کلید دستیابی به آن [[تسلیم]] و [[تعبد]] در برابر [[خداوند]] و مهار هوسهای پوچ و گذراست. در صورتی که پرده تاریک هوسها و نفسانیات کنار رود، [[حقیقت توحید]] که با تعبد و [[بندگی]] و تسلیم آغاز میشود و با [[کشف]] و [[شکوفایی]] استعدادهای [[عظیم]] و باشکوه درونی در پیوند با خداوند ادامه پیدا میکند. «از همه [[بتها]] خطرناکتر، این بتی است که در درون و وجود ماست. این [[خودخواهی]]، این [[هوی و هوس]]، این [[خواهشهای نفسانی]] مخالف [[حکم الهی]] را که در ما هست، اگر [[اطاعت]] کردیم، [[اسیر]] نفس خود شدهایم و این، با حضور در حصار [[توحید الهی]]، منافات دارد. وارد شدن در [[حصن]] [[خدا]]، یعنی با تمام وجود وارد شدن»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۳/۲/۱۳۷۱.</ref>. | |||
این راه با «تکیه بر اقتدارات بینهایتی که [[خداوند]] در نهاد [[انسان]] قرارداده و از او بهکارگیری آنها را همچون فریضهای [[تخلف]] ناپذیر، [[طلب]] کرده است» طی میشود. یعنی خود را مرتبط و متصل به اقیانوس لایزال [[قدرت]] و [[حکمت الهی]] دیدن و به سمت [[هدف]] [[اعلی]]، با [[امید]] و بیتشویش شتافتن»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۰/۳/۱۳۶۹.</ref> و مقصد این راه بیانتهاست. رفتن در این راه یعنی راه [[شکوفایی]] [[حقیقت]] وجود انسان که با جریان [[لطف]] و [[دانش]] و [[عشق]] و [[قدرت الهی]] پیش میرود، خود مقصود است و هر گام که در این راه برداشته میشود، رهاوردی دارد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۷۲.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |