جز
جایگزینی متن - 'اصحاب امیرالمؤمنین' به 'اصحاب امیرالمؤمنین'
جز (جایگزینی متن - 'سواره نظام' به 'سوارهنظام') |
جز (جایگزینی متن - 'اصحاب امیرالمؤمنین' به 'اصحاب امیرالمؤمنین') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
حارثة بن بدر که احتمالاً همان [[حارثة بن ثور]] است<ref>شیخ طوسی، حارثة بن ثور را از اصحاب علی {{ع}} ذکر کرده است (رجال طوسی، ش۳۰، ص۳۹).</ref> از اشراف و رؤسای "[[بنی تمیم]]" [[بصره]] و از [[تابعین]] [[رسول خدا]] {{صل}} و [[اصحاب | حارثة بن بدر که احتمالاً همان [[حارثة بن ثور]] است<ref>شیخ طوسی، حارثة بن ثور را از اصحاب علی {{ع}} ذکر کرده است (رجال طوسی، ش۳۰، ص۳۹).</ref> از اشراف و رؤسای "[[بنی تمیم]]" [[بصره]] و از [[تابعین]] [[رسول خدا]] {{صل}} و [[اصحاب امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود. [[احنف بن قیس]] او را مردی [[زیرک]] و با [[فراست]] و [[شاعری]] خوش ذوق و سوارکاری ماهر در [[قبیله]] [[بنی تمیم]] به شمار میآورد<ref>وقعة صفین، ص۲۴.</ref>. اگر چه او در [[جنگ جمل]] با [[عایشه]] بود و [[فرزند]] و برادرش صدمه دیدند<ref>ر. ک: تاریخ طبری، ج۴، ص۵۳۶.</ref>، اما هنگامی که [[حضرت علی]] {{ع}} وارد [[کوفه]] شد، وی نسبت به گذشته منفعل شد و از [[بصره]] به همراه [[احنف بن قیس]]، [[جاریة بن قدامه]]، [[زید بن جبله]] و جمع زیادی از [[بنی تمیم]] به حضور آن [[حضرت]] رسیدند، و [[وفاداری]] خود را به [[پیروی از امام]] {{ع}} اعلام نمود و در [[جنگ صفین]] [[امام]] {{ع}} را [[یاری]] کرد. | ||
[[نصر بن مزاحم]] مینویسد: [[حارثة بن بدر]] که از نظر [[رأی]] از قویترین افراد نزد [[احنف بن قیس]] بود و از شعرا و [[سوارهنظام]] [[سپاه]] بود. هنگامی که [[حضرت علی]] {{ع}} قصد مقابله با [[سپاه معاویه]] را داشت، نظر عدهای را جویا شد که یکی از آنها حارثه بود که به او فرمود: "نظر تو درباره [[جنگ]] با [[معاویه]] چیست؟" او در [[مقام]] [[مشورت]] گفت: ای [[امیرمؤمنان]]! ما [[بیم و امید]] را در هم آمیختهایم، به [[خدا]] قسم، [[آرزو]] دارم مردههایمان (و به قولی بزرگان و سران ما) زنده میشدند و از آنان بر [[دشمن]] مدد میجستیم و البته تعداد [[سپاهیان]] ما بیشتر از [[دشمن]] نخواهد شد؛ زیرا شما جز همینها که با شما هستند، [[یار]] و [[یاوری]] ندارید. سپس در [[تجلیل]] از [[قوم]] خود پرداخت و بعد گفت: در [[بصره]] مسئله مهمی نیست که ما [[قوم]] خویش را مترصد آن کنیم و از طرفی [[دشمنی]] هم نیست که آنان را برای مقابله آنها در نظر بگیریم. بنابراین من آماده [[دعوت]] آنان برای [[جنگ]] با [[معاویه]] هستم. | [[نصر بن مزاحم]] مینویسد: [[حارثة بن بدر]] که از نظر [[رأی]] از قویترین افراد نزد [[احنف بن قیس]] بود و از شعرا و [[سوارهنظام]] [[سپاه]] بود. هنگامی که [[حضرت علی]] {{ع}} قصد مقابله با [[سپاه معاویه]] را داشت، نظر عدهای را جویا شد که یکی از آنها حارثه بود که به او فرمود: "نظر تو درباره [[جنگ]] با [[معاویه]] چیست؟" او در [[مقام]] [[مشورت]] گفت: ای [[امیرمؤمنان]]! ما [[بیم و امید]] را در هم آمیختهایم، به [[خدا]] قسم، [[آرزو]] دارم مردههایمان (و به قولی بزرگان و سران ما) زنده میشدند و از آنان بر [[دشمن]] مدد میجستیم و البته تعداد [[سپاهیان]] ما بیشتر از [[دشمن]] نخواهد شد؛ زیرا شما جز همینها که با شما هستند، [[یار]] و [[یاوری]] ندارید. سپس در [[تجلیل]] از [[قوم]] خود پرداخت و بعد گفت: در [[بصره]] مسئله مهمی نیست که ما [[قوم]] خویش را مترصد آن کنیم و از طرفی [[دشمنی]] هم نیست که آنان را برای مقابله آنها در نظر بگیریم. بنابراین من آماده [[دعوت]] آنان برای [[جنگ]] با [[معاویه]] هستم. | ||