بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
[[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرمایند: «[[مؤمن]] اگر بخواهد بنده شایستهای باشد باید حدود خدا را نگه دارد و در [[عمل]] [[بندگی]] خود را نشان دهد»<ref>بحارالانوار، ج۱۷، ص۴۸.</ref>. | [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرمایند: «[[مؤمن]] اگر بخواهد بنده شایستهای باشد باید حدود خدا را نگه دارد و در [[عمل]] [[بندگی]] خود را نشان دهد»<ref>بحارالانوار، ج۱۷، ص۴۸.</ref>. | ||
در [[فرهنگ]] [[سخنان امام علی]] {{ع}} نیز واژه بندگی به معنی [[اطاعت]] کامل و در [[اختیار]] بودن و [[تسلیم شدن]] در مقابل خداست. آن [[حضرت]] میفرماید: «خویشتن را برای اطاعت کامل خدا رام و مهیّا سازید»<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۸.</ref>. | در [[فرهنگ]] [[سخنان امام علی]] {{ع}} نیز واژه بندگی به معنی [[اطاعت]] کامل و در [[اختیار]] بودن و [[تسلیم شدن]] در مقابل خداست. آن [[حضرت]] میفرماید: «خویشتن را برای اطاعت کامل خدا رام و مهیّا سازید»<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۸.</ref>. | ||
و همچنین میفرماید: «[[مردم]]! بدانید من و شما بندگانی هستیم برای پروردگارمان، همان خدایی که جز او خدایی نیست و ما را جز او مسیری به صواب یافت نمیشود»<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>. و در [[حکمت]] ۹۶ [[نهجالبلاغه]] فرموده: «[[دوست]] [[پیامبر]] {{صل}} کسی است که خدا را اطاعت و بندگی کند حتی اگر با [[محمد]] {{صل}} [[خویشی]] نداشته باشد؛ و دشمنش کسی است که [[خدا]] را [[نافرمانی]] کند حتی اگر با او خویشی داشته باشد». | و همچنین میفرماید: «[[مردم]]! بدانید من و شما بندگانی هستیم برای پروردگارمان، همان خدایی که جز او خدایی نیست و ما را جز او مسیری به صواب یافت نمیشود»<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>. و در [[حکمت]] ۹۶ [[نهجالبلاغه]] فرموده: «[[دوست]] [[پیامبر]] {{صل}} کسی است که خدا را اطاعت و بندگی کند حتی اگر با [[محمد]] {{صل}} [[خویشی]] نداشته باشد؛ و دشمنش کسی است که [[خدا]] را [[نافرمانی]] کند حتی اگر با او خویشی داشته باشد». | ||
[[امام سجاد]] {{ع}} که خود [[بنده]] واقعی خداست و تمام توان خود را برای ادای [[حق بندگی]] به کار برده است، [[بندگی]] را [[اطاعت]] کامل میداند: «[[سپاس]] خدای را، سپاسی که موجب [[یاری]] من باشد بر انجام [[وظایف]] بندگی و [[ادای حق]] [[خداوند]]»<ref>نیایش یکم.</ref>. | [[امام سجاد]] {{ع}} که خود [[بنده]] واقعی خداست و تمام توان خود را برای ادای [[حق بندگی]] به کار برده است، [[بندگی]] را [[اطاعت]] کامل میداند: «[[سپاس]] خدای را، سپاسی که موجب [[یاری]] من باشد بر انجام [[وظایف]] بندگی و [[ادای حق]] [[خداوند]]»<ref>نیایش یکم.</ref>. | ||
وی از خدا میخواهد که او را در جمع [[بندگان]] [[مطیع]] خود درآورد: «ای خدایی که صاحب همه چیزی در [[ملکوت]]، و در جبروتت بر همه مسلط هستی، دلم را به روی آوری به سوی خودت شاد گردان و مرا در جمع مطیعین خودت بپذیر؛ ای خدایی که گمشدگان او را قصد کردند و به او [[راهنمایی]] شدند؛ و ترسیدهها به سویش آمدند و او را یافتند؛ و [[پارسایان]] به او [[پناه]] بردند و او را پناهی [[نیک]] یافتند، آنکه بدنش را برای غیر تو به زحمت انداخت و بنده دیگری شد [[آسودگی]] نیافت، و آنکه دست نیازش را به سوی غیر تو دراز کرد چیزی نیافت. خدایا! از ماندن در [[خدمت]] تو [[سیر]] نشدم و از [[سخن گفتن]] با تو [[سیراب]] نگشتم، ای [[مهربانترین]] مهربانان»<ref>سفینةالبحار، ج۶ ص۱۲.</ref>. | وی از خدا میخواهد که او را در جمع [[بندگان]] [[مطیع]] خود درآورد: «ای خدایی که صاحب همه چیزی در [[ملکوت]]، و در جبروتت بر همه مسلط هستی، دلم را به روی آوری به سوی خودت شاد گردان و مرا در جمع مطیعین خودت بپذیر؛ ای خدایی که گمشدگان او را قصد کردند و به او [[راهنمایی]] شدند؛ و ترسیدهها به سویش آمدند و او را یافتند؛ و [[پارسایان]] به او [[پناه]] بردند و او را پناهی [[نیک]] یافتند، آنکه بدنش را برای غیر تو به زحمت انداخت و بنده دیگری شد [[آسودگی]] نیافت، و آنکه دست نیازش را به سوی غیر تو دراز کرد چیزی نیافت. خدایا! از ماندن در [[خدمت]] تو [[سیر]] نشدم و از [[سخن گفتن]] با تو [[سیراب]] نگشتم، ای [[مهربانترین]] مهربانان»<ref>سفینةالبحار، ج۶ ص۱۲.</ref>. | ||
از این [[سخن امام]] {{ع}} مییابیم که بنده [[حقیقی]] کسی است که در میدان مطیعین وارد شده باشد. در نتیجه بدون اطاعت واقعی از خدا بندگی مفهومی ندارد. بندگان با این وصف نه تنها در مقابل خدا [[ضعیف]] و ناتواناند، بلکه هیچ هستند و از خود قدرتی ندارند. برای همین امام سجاد {{ع}} این مسکنت و [[ناتوانی]] را برای خود، ارزشی والا میشمارد | از این [[سخن امام]] {{ع}} مییابیم که بنده [[حقیقی]] کسی است که در میدان مطیعین وارد شده باشد. در نتیجه بدون اطاعت واقعی از خدا بندگی مفهومی ندارد. بندگان با این وصف نه تنها در مقابل خدا [[ضعیف]] و ناتواناند، بلکه هیچ هستند و از خود قدرتی ندارند. برای همین امام سجاد {{ع}} این مسکنت و [[ناتوانی]] را برای خود، ارزشی والا میشمارد و من بندهای ضعیف و مخلوقی [[مسکین]] و [[فقیر]] هستم<ref>نیایشهای بیستویکم و سیودوم.</ref>. | ||
و من بندهای ضعیف و مخلوقی [[مسکین]] و [[فقیر]] هستم<ref>نیایشهای بیستویکم و سیودوم.</ref>. | |||
«خدایا! صبح را [[شام]] کردم در حالی که بنده [[خوار]] توام... پس به آنچه به من [[وعده]] دادهای از ([[استجابت دعا]]) منّت بگذار و [[عنایت]] خود را بر من تمام و کامل نما، زیرا من بنده فقیر و بیچاره تو هستم»<ref>نیایش بیستویکم.</ref>. | «خدایا! صبح را [[شام]] کردم در حالی که بنده [[خوار]] توام... پس به آنچه به من [[وعده]] دادهای از ([[استجابت دعا]]) منّت بگذار و [[عنایت]] خود را بر من تمام و کامل نما، زیرا من بنده فقیر و بیچاره تو هستم»<ref>نیایش بیستویکم.</ref>. | ||
این [[مقام]] [[بندگی]] یا همان [[عبودیت]]، ارزشی والا و پرقیمت دارد و [[امام]] {{ع}} آن را با هیچچیز دیگری عوض نمیکند. آثار عمیقی دارد و [[انسان]] در این مرحله از بندگی [[آداب]] [[عبادی]] را که [[خدا]] به آن [[فرمان]] داده، با کمال میل و [[شوق]] انجام میدهد. | این [[مقام]] [[بندگی]] یا همان [[عبودیت]]، ارزشی والا و پرقیمت دارد و [[امام]] {{ع}} آن را با هیچچیز دیگری عوض نمیکند. آثار عمیقی دارد و [[انسان]] در این مرحله از بندگی [[آداب]] [[عبادی]] را که [[خدا]] به آن [[فرمان]] داده، با کمال میل و [[شوق]] انجام میدهد. | ||
آنچه در [[تاریخ]] و [[روایات]] صحیح [[اسلامی]] درباره [[سجدههای طولانی]] و [[عبادت امام]] [[سجاد]] {{ع}} گفته شده حاکی از این معناست. | آنچه در [[تاریخ]] و [[روایات]] صحیح [[اسلامی]] درباره [[سجدههای طولانی]] و [[عبادت امام]] [[سجاد]] {{ع}} گفته شده حاکی از این معناست. | ||
[[محدّث]] [[قمی]] (ره) در کتاب پرقیمت سفینهالبحار گوشه کوچکی از این [[روح]] بزرگ بندگی را به نمایش گذاشته است؛ | [[محدّث]] [[قمی]] (ره) در کتاب پرقیمت سفینهالبحار گوشه کوچکی از این [[روح]] بزرگ بندگی را به نمایش گذاشته است؛ چون [[امام سجاد]] {{ع}} برای [[نیایش]] و [[نماز]] آماده میشد، رویش دگرگون و رنگ پوستش زرد میشد و لرزه بر اندامش میافتاد؛ طوری که چون بردهای [[خوار]] در مقابل [[پادشاهی]] با [[عظمت]] قرار میگرفت؛ گویا این نماز آخرین نماز اوست<ref>سفینةالبحار، ج۶، ص۱۳.</ref>. | ||
چون [[امام سجاد]] {{ع}} برای [[نیایش]] و [[نماز]] آماده میشد، رویش دگرگون و رنگ پوستش زرد میشد و لرزه بر اندامش میافتاد؛ طوری که چون بردهای [[خوار]] در مقابل [[پادشاهی]] با [[عظمت]] قرار میگرفت؛ گویا این نماز آخرین نماز اوست<ref>سفینةالبحار، ج۶، ص۱۳.</ref>. | |||
امام {{ع}} بعضی [[یاران پیامبر]] {{صل}} را نیز دارای چنین خصوصیتی میدانست و آنها را در مقام بندگی واقعی، میستود: «خدایا سپاست میگویم که در هر [[روزگار]] و زمانی [[پیغمبری]] فرستادی تا [[راه]] را بر بندگانت بنمایاند؛ پس [[پیشوایان]] [[هدایت]] و [[رستگاری]]، همه را، به [[آمرزش]] قرین فرما، به خصوص یاران پیامبر ما را که در همه اصول، بندگی خود را ثابت کردند و رسولت را [[یاری]] نمودند و از دیگران پیشی گرفتند»<ref>نیایش چهارم.</ref>. | امام {{ع}} بعضی [[یاران پیامبر]] {{صل}} را نیز دارای چنین خصوصیتی میدانست و آنها را در مقام بندگی واقعی، میستود: «خدایا سپاست میگویم که در هر [[روزگار]] و زمانی [[پیغمبری]] فرستادی تا [[راه]] را بر بندگانت بنمایاند؛ پس [[پیشوایان]] [[هدایت]] و [[رستگاری]]، همه را، به [[آمرزش]] قرین فرما، به خصوص یاران پیامبر ما را که در همه اصول، بندگی خود را ثابت کردند و رسولت را [[یاری]] نمودند و از دیگران پیشی گرفتند»<ref>نیایش چهارم.</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۵۱: | ||
# مشغول شدن به [[امور دنیا]]؛ «خدایا مرا [[یاری]] کن تا برای بهدست آوردن روزی و متاع [[دنیا]] از [[بندگی]] تو بازنمانم»<ref>نیایش بیستم.</ref>. | # مشغول شدن به [[امور دنیا]]؛ «خدایا مرا [[یاری]] کن تا برای بهدست آوردن روزی و متاع [[دنیا]] از [[بندگی]] تو بازنمانم»<ref>نیایش بیستم.</ref>. | ||
[[بندگی خدا]] معنی گستردهای دارد و فقط به [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] گفته نمیشود و به معنی اطاعت کامل از خداست. اکنون میگوییم [[امام]] {{ع}} از خدا میخواهد تا [[لذت]] بندگی و تلاش در مسیر آن را به وی [[عنایت]] کند، زیرا خدا این [[توفیق]] را به هر که بخواهد میدهد: «خدایا! طعم گذشتت را به من بچشان و... تلاش و کوشش در راهی را به من [[عطا]] کن که مرا به تو نزدیک کند و نزد تو قرار دهد؛ و ارمغانی از تحفههای پرقیمت خود به من ببخش»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref><ref>بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۱۷، دارالتراث العربی، ۱۹۸۵، لبنان، بیروت، اول؛ الدلیل الی موضوعات الصحیفة السجادیة، محمد حسین مظفر، جامعه مدرسین قم، ۱۳۶۲، اول؛ سفینة البحار، عباس قمی، دارالاسوه، تهران، ۱۴۲۲، سوم؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، ۱۳۷۵؛ قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند؛ مجمع البحرین، طریحی فخرالدین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۶۷، چاپ دوم؛ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، آدینه سبز، تهران، ۱۳۸۷، چاپ چهارم.</ref><ref>[[محمد رضا دهدست|دهدست، محمد رضا]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «بندگان خدا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۱۱۷-۱۲۰.</ref> | [[بندگی خدا]] معنی گستردهای دارد و فقط به [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] گفته نمیشود و به معنی اطاعت کامل از خداست. اکنون میگوییم [[امام]] {{ع}} از خدا میخواهد تا [[لذت]] بندگی و تلاش در مسیر آن را به وی [[عنایت]] کند، زیرا خدا این [[توفیق]] را به هر که بخواهد میدهد: «خدایا! طعم گذشتت را به من بچشان و... تلاش و کوشش در راهی را به من [[عطا]] کن که مرا به تو نزدیک کند و نزد تو قرار دهد؛ و ارمغانی از تحفههای پرقیمت خود به من ببخش»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref><ref>بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۱۷، دارالتراث العربی، ۱۹۸۵، لبنان، بیروت، اول؛ الدلیل الی موضوعات الصحیفة السجادیة، محمد حسین مظفر، جامعه مدرسین قم، ۱۳۶۲، اول؛ سفینة البحار، عباس قمی، دارالاسوه، تهران، ۱۴۲۲، سوم؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، ۱۳۷۵؛ قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند؛ مجمع البحرین، طریحی فخرالدین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۶۷، چاپ دوم؛ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، آدینه سبز، تهران، ۱۳۸۷، چاپ چهارم.</ref>.<ref>[[محمد رضا دهدست|دهدست، محمد رضا]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «بندگان خدا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۱۱۷-۱۲۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۵۹: | خط ۶۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:عبادت]] |