شیوه تربیتی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن‌شهرآشوب')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{سیره معصوم}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = تربیت
| موضوع مرتبط = تربیت
| عنوان مدخل  = [[شیوه تربیتی]]
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[شیوه تربیتی در قرآن]] - [[شیوه تربیتی در حدیث]] - [[شیوه تربیتی در معارف و سیره فاطمی]]
| مداخل مرتبط = [[شیوه تربیتی در معارف و سیره فاطمی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


== [[شیوه‌های تربیتی حضرت زهرا]] {{س}} ==
== شیوه‌های تربیتی حضرت زهرا {{س}} ==
[[تعلیم و تربیت]] یک [[علم]] و فن و [[هنر]] است که موضوع آن در درجه اول، [[روح]] و [[جان آدمی]] است. از این رو، روش‌ها و شیوه‌های خاص خود را می‌طلبد. [[رفتار]] [[معصومان]] از جمله [[حضرت زهرا]] {{س}} به عنوان کسانی که [[خداوند]] امر تعلیم و تربیت و [[تزکیه]] [[انسان‌ها]] را به آنان واگذاشته است، در این زمینه [[بهترین]] و مفید‌ترین [[الگو]] است. در ادامه بحث به برخی [[شیوه‌های تربیتی حضرت زهرا]] {{س}} اشاره می‌کنیم. باشد که برای همه [[مادران]] و [[پدران]] مفید افتد.
[[تعلیم و تربیت]] یک [[علم]] و فن و [[هنر]] است که موضوع آن در درجه اول، [[روح]] و [[جان آدمی]] است. از این رو، روش‌ها و شیوه‌های خاص خود را می‌طلبد. [[رفتار]] [[معصومان]] از جمله [[حضرت زهرا]] {{س}} به عنوان کسانی که [[خداوند]] امر تعلیم و تربیت و [[تزکیه]] [[انسان‌ها]] را به آنان واگذاشته است، در این زمینه [[بهترین]] و مفید‌ترین [[الگو]] است. در ادامه بحث به برخی [[شیوه‌های تربیتی حضرت زهرا]] {{س}} اشاره می‌کنیم. باشد که برای همه [[مادران]] و [[پدران]] مفید افتد.


خط ۱۵: خط ۱۴:


۲. '''[[محبت]] و [[شفقت]]''': حضرت زهرا {{س}} نسبت به فرزندانش بسیار [[مهربان]] بود و با آنان بسیار مشفقانه و با محبت [[رفتار]] می‌کرد. او درس [[محبت به فرزند]] را از [[رسول خدا]] {{صل}} آموخته بود. از این رو، خود همچون شمع می‌سوخت و خلأکمبودهای مادی را با محبت جبران می‌کرد و مشعل [[زندگی]] را روشن و فروزان نگه می‌داشت.
۲. '''[[محبت]] و [[شفقت]]''': حضرت زهرا {{س}} نسبت به فرزندانش بسیار [[مهربان]] بود و با آنان بسیار مشفقانه و با محبت [[رفتار]] می‌کرد. او درس [[محبت به فرزند]] را از [[رسول خدا]] {{صل}} آموخته بود. از این رو، خود همچون شمع می‌سوخت و خلأکمبودهای مادی را با محبت جبران می‌کرد و مشعل [[زندگی]] را روشن و فروزان نگه می‌داشت.
بانوی بزرگوار [[اسلام]] با شفقت خاص، [[نور]] دیدگانش را سرگرم می‌نمود. گاهی [[شعر]] می‌خواند و گاهی با انواع بازی‌ها نیاز طبیعی بچه‌هایش را تأمین می‌کرد. در [[احادیث]] آمده است که حضرت زهرا {{س}} با فرزندش حسن {{ع}} همبازی می‌شد و در حالی که او را روی دست گرفته و بالا می‌انداخت، این شعر را می‌خواند:
بانوی بزرگوار [[اسلام]] با شفقت خاص، [[نور]] دیدگانش را سرگرم می‌نمود. گاهی [[شعر]] می‌خواند و گاهی با انواع بازی‌ها نیاز طبیعی بچه‌هایش را تأمین می‌کرد. در [[احادیث]] آمده است که حضرت زهرا {{س}} با فرزندش حسن {{ع}} همبازی می‌شد و در حالی که او را روی دست گرفته و بالا می‌انداخت، این شعر را می‌خواند:
{{متن حدیث|أَشْبِهْ أَبَاكَ يَا حَسَنُ‌ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ‌ وَ اعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ‌ وَ لَا تُوَالِ ذَا الْإِحَنِ‌}}
{{متن حدیث|أَشْبِهْ أَبَاكَ يَا حَسَنُ‌ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ‌ وَ اعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ‌ وَ لَا تُوَالِ ذَا الْإِحَنِ‌}}
خط ۲۰: خط ۲۰:
[[خداوند]] [[منان]] را [[پرستش]] نما و کینه‌توز و [[حق‌ستیز]] را به [[دوستی]] مگیر.
[[خداوند]] [[منان]] را [[پرستش]] نما و کینه‌توز و [[حق‌ستیز]] را به [[دوستی]] مگیر.


و در [[بازی]] با فرزندش حسین {{ع}} می‌خواند:
و در [[بازی]] با فرزندش حسین {{ع}} می‌خواند: {{متن حدیث|أَنْتَ شَبِيهٌ بِأَبِي لَسْتَ شَبِيهاً بِعَلِيٍّ}}<ref>مناقب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۳۸۹؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۶ - ۲۸۷.</ref>؛ تو بیش از پدرت علی به پدرم ([[رسول الله]]) شباهت داری.
{{متن حدیث|أَنْتَ شَبِيهٌ بِأَبِي لَسْتَ شَبِيهاً بِعَلِيٍّ}}<ref>مناقب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۳۸۹؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۶ - ۲۸۷.</ref>؛
 
تو بیش از پدرت علی به پدرم ([[رسول الله]]) شباهت داری.
نکته درخور توجه اینکه [[فاطمه]] {{س}} حتی هنگام بازی با [[کودکان]] خویش به موضوع [[تربیت]] آنان و آشنا ساختن ایشان با مفاهیم عالی [[تربیتی]]، [[معارف دینی]] و مضامین انقلابی، اهتمامی ویژه داشت و با محتوایی ارزشی به [[سرگرمی]] [[فرزندان]] خویش می‌پرداخت.
نکته درخور توجه اینکه [[فاطمه]] {{س}} حتی هنگام بازی با [[کودکان]] خویش به موضوع [[تربیت]] آنان و آشنا ساختن ایشان با مفاهیم عالی [[تربیتی]]، [[معارف دینی]] و مضامین انقلابی، اهتمامی ویژه داشت و با محتوایی ارزشی به [[سرگرمی]] [[فرزندان]] خویش می‌پرداخت.


[[دل]] زهرا {{س}} کانون [[محبت]] به فرزندان و روی سینه‌اش بستر آرمیدن آنان بود. علی {{ع}} در گزارشی به [[رسول خدا]] {{صل}} محبت فاطمه {{س}} به فرزندانش را چنین به تصویر کشیده است: «بر فاطمه وارد شدم. دیدم وی [از فرط کار و خستگی] بر پشت دراز کشیده [و به [[خواب]] رفته] و حسین نیز بر سینه او در خواب است»<ref>{{متن حدیث|دَخَلْتُ عَلَى فَاطِمَةَ وَ هِيَ مُسْتَلْقِيَةٌ لِقَفَاهَا وَ الْحُسَيْنُ نَائِمٌ عَلَى صَدْرِهَا}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸.</ref>.
[[دل]] زهرا {{س}} کانون [[محبت]] به فرزندان و روی سینه‌اش بستر آرمیدن آنان بود. علی {{ع}} در گزارشی به [[رسول خدا]] {{صل}} محبت فاطمه {{س}} به فرزندانش را چنین به تصویر کشیده است: «بر فاطمه وارد شدم. دیدم وی [از فرط کار و خستگی] بر پشت دراز کشیده [و به [[خواب]] رفته] و حسین نیز بر سینه او در خواب است»<ref>{{متن حدیث|دَخَلْتُ عَلَى فَاطِمَةَ وَ هِيَ مُسْتَلْقِيَةٌ لِقَفَاهَا وَ الْحُسَيْنُ نَائِمٌ عَلَى صَدْرِهَا}}؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸.</ref>.
فاطمه {{س}} چنان به فرزندانش وابسته بود که دوری آنان را نمی‌توانست [[تحمل]] کند. [[ابن عباس]] می‌گوید: در محضر [[پیامبر]] {{صل}} بودیم که فاطمه {{س}} گریه‌کنان وارد شد و عرض کرد: «یا رسول الله حسن و حسین {{عم}} از [[خانه]] خارج گشته و نمی‌دانم کجا رفته‌اند». پیامبر {{صل}} فرمود: «دخترم! [[گریه]] نکن. آفریننده آنان به ایشان از من و تو مهربان‌تر است».
فاطمه {{س}} چنان به فرزندانش وابسته بود که دوری آنان را نمی‌توانست [[تحمل]] کند. [[ابن عباس]] می‌گوید: در محضر [[پیامبر]] {{صل}} بودیم که فاطمه {{س}} گریه‌کنان وارد شد و عرض کرد: «یا رسول الله حسن و حسین {{عم}} از [[خانه]] خارج گشته و نمی‌دانم کجا رفته‌اند». پیامبر {{صل}} فرمود: «دخترم! [[گریه]] نکن. آفریننده آنان به ایشان از من و تو مهربان‌تر است».


خط ۴۹: خط ۴۹:
در روایتی دیگر آمده است: روزی حسن و حسین {{عم}} در کنار یکدیگر مشغول [[نوشتن]] خط بودند و هر یک مدعی بود خط او زیباتر از دیگری است. کار به [[داوری]] [[مادر]] کشید؛ ولی آن [[حضرت]] برای آنکه [[دل]] هیچ کدام را نشکند، از داوری خودداری کرد و موضوع را به پدرشان موکول نمود. او نیز قضیه را به پیامبر و آن حضرت به جبرئیل و جبرئیل به [[اسرافیل]] و اسرافیل به [[خداوند متعال]] موکول کرد.
در روایتی دیگر آمده است: روزی حسن و حسین {{عم}} در کنار یکدیگر مشغول [[نوشتن]] خط بودند و هر یک مدعی بود خط او زیباتر از دیگری است. کار به [[داوری]] [[مادر]] کشید؛ ولی آن [[حضرت]] برای آنکه [[دل]] هیچ کدام را نشکند، از داوری خودداری کرد و موضوع را به پدرشان موکول نمود. او نیز قضیه را به پیامبر و آن حضرت به جبرئیل و جبرئیل به [[اسرافیل]] و اسرافیل به [[خداوند متعال]] موکول کرد.


[[خداوند]] فرمود: من نیز داوری نمی‌کنم؛ بلکه مادرشان [[فاطمه]] باید بین آن دو داوری کند. فاطمه {{س}} دانه‌های گردنبند خود را بر [[زمین]] ریخت و گفت: هر کس آنها را بیشتر بر دارد خط او بهتر است.
[[خداوند]] فرمود: من نیز داوری نمی‌کنم؛ بلکه مادرشان [[فاطمه]] باید بین آن دو داوری کند. فاطمه {{س}} دانه‌های گردنبند خود را بر [[زمین]] ریخت و گفت: هر کس آنها را بیشتر بر دارد خط او بهتر است. خداوند به جبرئیل [[مأموریت]] داد که دانه‌های گردنبند را به طور مساوی بین آنان تقسیم کند تا هیچ کدام ناراحت نشوند و تبعیضی صورت نگیرد<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۰۹.</ref>.
خداوند به جبرئیل [[مأموریت]] داد که دانه‌های گردنبند را به طور مساوی بین آنان تقسیم کند تا هیچ کدام ناراحت نشوند و تبعیضی صورت نگیرد<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۰۹.</ref>.


از این دو رخداد که نمونه ده‌ها [[رفتار]] دادگرانه فاطمه {{س}} با فرزندانش می‌باشد بر می‌آید آن حضرت سعی می‌کرد با فرزندانش به گونه‌ای برخورد کند که ضمن [[رشد]] و تعالی آنان، نسبت به همدیگر خیلی [[مهربان]] و صمیمی باشند و [[احترام]] یکدیگر را [[حفظ]] کنند.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[درآمدی بر سیره فاطمی (کتاب)|درآمدی بر سیره فاطمی]]، ص ۱۳۹.</ref>
از این دو رخداد که نمونه ده‌ها [[رفتار]] دادگرانه فاطمه {{س}} با فرزندانش می‌باشد بر می‌آید آن حضرت سعی می‌کرد با فرزندانش به گونه‌ای برخورد کند که ضمن [[رشد]] و تعالی آنان، نسبت به همدیگر خیلی [[مهربان]] و صمیمی باشند و [[احترام]] یکدیگر را [[حفظ]] کنند<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[درآمدی بر سیره فاطمی (کتاب)|درآمدی بر سیره فاطمی]]، ص۱۳۹.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۲: خط ۶۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:شیوه تربیتی]]
[[رده:تربیت]]
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش