عبدالخیر خیرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سکنا گزید' به 'ساکن شد'
جز (جایگزینی متن - 'سکنا گزید' به 'ساکن شد')
خط ۴: خط ۴:
* عبدالخیر خیرانی از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}}<ref>در بعضی نسخ «خیوانی» ضبط گردیده است و خیوان از مناطق همدان است (پاورقی رجال طوسی ذیل نام عبدخیر).</ref> و از بزرگان [[اصحاب]] و [[یاران امیرمؤمنان]] {{ع}} بود<ref>رجال طوسی، ص۵۳، ش۱۱۸؛ الغدیر، ج۹، ص۳۶۷.</ref>. وی از طایفه‌ای از [[همدان]]، یا قریه‌ای از [[بیت المقدس]] و یا قلعه‌ای از [[یمن]] است<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.</ref>.
* عبدالخیر خیرانی از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}}<ref>در بعضی نسخ «خیوانی» ضبط گردیده است و خیوان از مناطق همدان است (پاورقی رجال طوسی ذیل نام عبدخیر).</ref> و از بزرگان [[اصحاب]] و [[یاران امیرمؤمنان]] {{ع}} بود<ref>رجال طوسی، ص۵۳، ش۱۱۸؛ الغدیر، ج۹، ص۳۶۷.</ref>. وی از طایفه‌ای از [[همدان]]، یا قریه‌ای از [[بیت المقدس]] و یا قلعه‌ای از [[یمن]] است<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.</ref>.
* نام عبدالخیر در قبل از [[ملاقات]] با [[رسول خدا]] {{صل}} عبد‌الشر بود و [[رسول خدا]] {{صل}} نامش را به عبدالخیر [[تغییر]] داد<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۲۷۷.</ref>.
* نام عبدالخیر در قبل از [[ملاقات]] با [[رسول خدا]] {{صل}} عبد‌الشر بود و [[رسول خدا]] {{صل}} نامش را به عبدالخیر [[تغییر]] داد<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۲۷۷.</ref>.
* وی در [[کوفه]] سکنا گزید و از افراد [[معتمد]] و [[ثقه]] به شمار می‌آمد<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.</ref>.
* وی در [[کوفه]] ساکن شد و از افراد [[معتمد]] و [[ثقه]] به شمار می‌آمد<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.</ref>.
* در [[تاریخ]] [[طبری]] آمده است: [[امیرمؤمنان]] قبل از رسیدن به [[بصره]] برای سرکوبی [[اصحاب جمل]]، [[عمار یاسر]] را همراه [[امام حسن]] {{ع}} به [[کوفه]] فرستاد تا [[مردم]] را در مورد عزیمتشان به [[بصره]] و شرکت در [[جنگ جمل]] فراخوانند. [[ابوموسی اشعری]] ([[حاکم کوفه]]) [[مردم]] را از [[ملحق شدن]] به آن [[حضرت]] منع کرد. در این جا عبدالخیر برخاست و گفت: "ای [[ابوموسی]]! آیا این دو [[مرد]] ([[طلحه]] و [[زبیر]]) با [[علی]] [[بیعت]] نکردند؟" [[ابوموسی]] گفت: آری. عبدالخیر گفت: آیا [[علی]] {{ع}} کاری کرده تا سبب [[نقض پیمان]] شود که [[طلحه]] و [[زبیر]] [[پیمان شکنی]] کرده‌اند؟ [[ابوموسی]] گفت: من نمی‌دانم. وی در جواب گفت: "ما تو را رها می‌کنیم تا بدانی که آیا احدی را می‌شناسی که از این حادثه و فتنه‌ای که تو [[گمان]] می‌کنی، خارج باشد؛ زیرا آنها فقط چهار گروه بیشتر نیستند، [[علی]] {{ع}} الآن در بیرون [[کوفه]] است و [[طلحه]] و [[زبیر]] هم در بصره‌اند و [[معاویه]] هم که در [[شام]] است و گروهی هم در حجازند که نه با [[دشمنان خدا]] می‌جنگند و نه [[فیء]] جمع‌آوری می‌کنند؟ پس باید با یکی از این چهار گروه بود، و قطعاً در این جمع باید با [[علی]] {{ع}} بود.
* در [[تاریخ]] [[طبری]] آمده است: [[امیرمؤمنان]] قبل از رسیدن به [[بصره]] برای سرکوبی [[اصحاب جمل]]، [[عمار یاسر]] را همراه [[امام حسن]] {{ع}} به [[کوفه]] فرستاد تا [[مردم]] را در مورد عزیمتشان به [[بصره]] و شرکت در [[جنگ جمل]] فراخوانند. [[ابوموسی اشعری]] ([[حاکم کوفه]]) [[مردم]] را از [[ملحق شدن]] به آن [[حضرت]] منع کرد. در این جا عبدالخیر برخاست و گفت: "ای [[ابوموسی]]! آیا این دو [[مرد]] ([[طلحه]] و [[زبیر]]) با [[علی]] [[بیعت]] نکردند؟" [[ابوموسی]] گفت: آری. عبدالخیر گفت: آیا [[علی]] {{ع}} کاری کرده تا سبب [[نقض پیمان]] شود که [[طلحه]] و [[زبیر]] [[پیمان شکنی]] کرده‌اند؟ [[ابوموسی]] گفت: من نمی‌دانم. وی در جواب گفت: "ما تو را رها می‌کنیم تا بدانی که آیا احدی را می‌شناسی که از این حادثه و فتنه‌ای که تو [[گمان]] می‌کنی، خارج باشد؛ زیرا آنها فقط چهار گروه بیشتر نیستند، [[علی]] {{ع}} الآن در بیرون [[کوفه]] است و [[طلحه]] و [[زبیر]] هم در بصره‌اند و [[معاویه]] هم که در [[شام]] است و گروهی هم در حجازند که نه با [[دشمنان خدا]] می‌جنگند و نه [[فیء]] جمع‌آوری می‌کنند؟ پس باید با یکی از این چهار گروه بود، و قطعاً در این جمع باید با [[علی]] {{ع}} بود.
* [[ابوموسی]] برای فرار از این جواب منطقی گفت: ایشان ([[اهل حجاز]]) [[بهترین]] مردمند یعنی نه با [[علی]] نه با [[طلحه]] و [[زبیر]] و نه با [[معاویه]] بلکه با گروه چهارم که [[اهل]] حجازند باید بود! عبدالخیر در پایان به او گفت: ای [[ابو موسی]]، [[نفاق]] و غشّ و [[دورویی]] بر تو [[غلبه]] کرده است"<ref>ر. ک: تاریخ طبری، ج۴، ص۴۸۶.</ref>.
* [[ابوموسی]] برای فرار از این جواب منطقی گفت: ایشان ([[اهل حجاز]]) [[بهترین]] مردمند یعنی نه با [[علی]] نه با [[طلحه]] و [[زبیر]] و نه با [[معاویه]] بلکه با گروه چهارم که [[اهل]] حجازند باید بود! عبدالخیر در پایان به او گفت: ای [[ابو موسی]]، [[نفاق]] و غشّ و [[دورویی]] بر تو [[غلبه]] کرده است"<ref>ر. ک: تاریخ طبری، ج۴، ص۴۸۶.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش