←بلعم بن باعورا
(←پانویس) |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
=== [[بلعم بن باعورا]]=== | === [[بلعم بن باعورا]]=== | ||
در قرآن، داستان شخصی بیان شده که خداوند آیات خویش را به او داد؛ ولی وی خود را از آنها تهی ساخت. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ }}﴾}}<ref> و خبر آن کسی را برای آنان بخوان که (دانش) آیات خویش را بدو ارزانی داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پی او افتاد و از گمراهان شد؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۵.</ref>. طبق برخی روایات این شخص، بلعم بن باعورا مردی از [[بنی اسرائیل]] بود که اسم اعظم به او عطا شده بود و هرگاه با آن دعا میکرد دعایش مستجاب میشد؛ ولی بر اثر پیروی از [[فرعون]] و دشمنی با [[موسی]]{{ع}}اسم اعظم را ازدست داد<ref>مجمع البيان، ج۴، ص۷۶۸؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۷۷.</ref>در روایات به افراد دیگری نیز اشاره شده که اسم اعظم را میدانستند؛ مانند: [[نوح]]، [[ابراهیم]]،[[موسی]]<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ المصباح، ص۳۱۲.</ref>، [[یعقوب]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۶.</ref>، [[خضر]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۳۲.</ref>، [[یوشع بن نون]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۵.</ref>: و [[غالب قطّان]] یکی از اجداد [[رسول خدا]]{{صل}}<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۸.]</ref>. | در قرآن، داستان شخصی بیان شده که خداوند آیات خویش را به او داد؛ ولی وی خود را از آنها تهی ساخت. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ }}﴾}}<ref> و خبر آن کسی را برای آنان بخوان که (دانش) آیات خویش را بدو ارزانی داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پی او افتاد و از گمراهان شد؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۵.</ref>. طبق برخی روایات این شخص، بلعم بن باعورا مردی از [[بنی اسرائیل]] بود که اسم اعظم به او عطا شده بود و هرگاه با آن دعا میکرد دعایش مستجاب میشد؛ ولی بر اثر پیروی از [[فرعون]] و دشمنی با [[موسی]]{{ع}}اسم اعظم را ازدست داد<ref>مجمع البيان، ج۴، ص۷۶۸؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۷۷.</ref>در روایات به افراد دیگری نیز اشاره شده که اسم اعظم را میدانستند؛ مانند: [[نوح]]، [[ابراهیم]]،[[موسی]]<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ المصباح، ص۳۱۲.</ref>، [[یعقوب]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۶.</ref>، [[خضر]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۳۲.</ref>، [[یوشع بن نون]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۵.</ref>: و [[غالب قطّان]] یکی از اجداد [[رسول خدا]]{{صل}}<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۸.]</ref>. | ||
==[[علم الکتاب]] و اسم اعظم== | |||
رابطهٔ [[علم الکتاب]] با اسم اعظم با توجه به داستان وصی سلیمان و توصیف قرآن دربارهٔ او، به علاوهٔ تبیین روایات از چگونگی امکان حاضر نمودن تخت، روشن میگردد. | |||
قرآن کریم در آیهٔ چهلم سورهٔ نمل پس از ذکر داستانِ هدهد و سلیمان و آگاه شدن وی از گروهی از انسانها که به عبادت خورشید میپرداختند، به تدابیر سلیمان برای نشان دادن حقایق به آنها و رها نمودنشان از شرک نیز اشاره مینماید، از جمله سلیمان درخواست حاضر نمودن تخت سرپرست این قوم را از نزدیکان و خواص خود نمود تا قبل از حضور ملکهٔ بلقیس، با این کار اسباب اندیشه و [[هدایت]] وی را ایجاد نماید<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۵]</ref>. | |||
قرآن کریم فردی که اینگونه توصیف نموده، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref> آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> را تحقق بخش این درخواست سلیمان آن هم در زمانی بسیار کوتاه و به شکلی خیره کننده معرفی مینماید<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۶]</ref>. | |||
قرآن منشأ چنین کار و قدرتی را آگاهی داشتن او از بخشی از علم کتاب دانسته است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۶]</ref>. | |||
از جانب دیگر روایات با ارتباط دادن دانایی نسبت به [[علم کتاب]] و اسم اعظم و تطابق این دو، تصریح دارند که بهرهٔ چنین شخصی از اسم اعظم الهی آن هم یکی از هفتاد و سه حرف آن زمینهٔ قدرت تحقق چنین عملی را برای وی فراهم نمود<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۶]</ref>. | |||
حضرت [[امام جعفر صادق]] {{ع}} برای بیان عظمت [[علم الکتاب]] با استنادِ به آیهٔ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref>آن که دانشی از کتاب آسمانی با خویش داشت؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> به سَدیر میفرماید: آیا میدانی چه مقدار از [[علم الکتاب]] در اختیار وی بود که چنین کاری را توانست انجام بدهد؟. سدیر از [[حضرت]]{{ع}} درخواست پاسخ این مطلب را مینماید و ایشان میفرماید: به مقدار قطرهای از آب دریا «دریای اخضر»، سپس حضرت برای تذکر به کوچک نشمردن این علم از او سؤال مینماید این قطره آب در برابر [[علم الکتاب]] چقدر است؟ سدیر آن را بسیار ناچیز میداند امّا حضرت به او توجّه میدهد که این علم الهی در برابر علوم عادی بسیار پرعظمت است، {{عربی|اندازه=150%|«فَقَالَ يَا سَدِيرُ مَا أَكْثَرَ هَذَا أَنْ يَنْسُبَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى الْعِلْمِ الَّذِي أُخْبِرُكَ بِه»}} | |||
<ref>کافی ج۱ ص۲۵۷ ح۳.</ref> در این روایت به مقدار و ثمرهٔ [[علم الکتاب]] اشاره و تصریح شده است که آصف با توجه به آگاهی از بخش کوچکی از [[علم الکتاب]] توانست چه توانایی را از خود نشان دهد. در روایات دیگر این توانایی آصف صراحتاً به بهره مندی او از یک حرف از اسم اعظم نسبت داده شده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۶]</ref>. | |||
[[جابر]] از [[امام باقر]] {{ع}} نقل میکند: ایشان پس از اشاره به اسم اعظم و تشکیل آن از هفتاد و سه حرف فرمودند: | |||
{{عربی|اندازه=150%|«وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ حَتَّى تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْن»}}<ref>همانا نزد آصف از اسم اعظم تنها یک حرف بود پس زبان به آن گشود و زمین ما بین خود و تخت بلقیس را شکافت تا با سدیر خود تخت را به چنگ کشید سپس زمین بسته شد و این در کمتر از یک چشم بهم زدن بود؛ کافی ج۱ ص۲۳۰ ح۱؛ بصائر ص۲۰۸ ح۱.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۶]</ref>. | |||
تلفیق و جمع بندی میان آیات و روایات در این زمینه، نشان میدهد میان اسم اعظم و [[علم الکتاب]] یک رابطهٔ عمیقی وجود دارد و به تعبیری آنچه در قرآن از آن تعبیر شده به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ]]}}﴾}} در روایات از آن به بخشی از اسم اعظم الهی تعبیر شده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۶]</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |