جز
جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه '
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه ') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
[[سیره]] [[علما]] و تجربه عملی آنان نشان میدهد که [[استمداد]] از قرآن با استخاره ثمرات عملی فراوانی برای راهگشایی [[کارها]] داشته است، بهگونهای که برخی شگفت انگیز بودن نتایج آن را از [[معجزات]] قرآن دانستهاند. <ref>قاعدهالقرعه، ص۸۰؛ رسالهفیالاستخاره، ص۷۲ـ۸۳؛ دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۱۹۹. </ref> برخی استخاره با قرآن را با روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} که میگوید: "با قرآن تفأل نزنید" منافی دانستهاند. به این اشکال پاسخ داده شده که اولاً این [[روایت]] [[ضعیف]] است. ثانیاً [[استخاره]] با تفأل فرق دارد؛ زیرا استخاره چنانکه گذشت، این است که [[انسان]] در کاری مردد باشد و از [[خداوند]] بخواهد او را در [[گزینش]] یکی از دو کار [[راهنمایی]] کند و خیر او را در آن قرار دهد؛ اما تفأل زدن به معنای [[پیشبینی]] کردن فرجام [[کارها]] و پیشامدهای [[آینده]] و [[غیبگویی]] است. <ref>جواهرالکلام، ج۱۲، ص۱۷۰ـ۱۷۱؛ مجموعهالرسائل، ج ۱، ص ۱۲۰. </ref> البته تفأل به معنای استخاره و فال [[نیک]] زدن نیز در [[روایات]] و عباراتعالمان به کار رفته <ref>النهایه، ج۳، ص۴۰۶؛ مجمعالبحرین، ج۳، ص۳۵۳؛ لغتنامه، ج ۴، ص ۶۰۱۲. </ref> که به معنای اول، [[حکم]] استخاره را دارد <ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۴۲. </ref> و به معنای دوم اگر به [[قرآن]] نباشد نه تنها از آن [[نهی]] نشده<ref>جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۱. </ref> بلکه بر پایه برخی نقلها [[پیامبر]] {{صل}} فال نیک زدن را [[دوست]] میداشت<ref>المستطرف، ص ۵۱۵؛ بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۳. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | [[سیره]] [[علما]] و تجربه عملی آنان نشان میدهد که [[استمداد]] از قرآن با استخاره ثمرات عملی فراوانی برای راهگشایی [[کارها]] داشته است، بهگونهای که برخی شگفت انگیز بودن نتایج آن را از [[معجزات]] قرآن دانستهاند. <ref>قاعدهالقرعه، ص۸۰؛ رسالهفیالاستخاره، ص۷۲ـ۸۳؛ دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۱۹۹. </ref> برخی استخاره با قرآن را با روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} که میگوید: "با قرآن تفأل نزنید" منافی دانستهاند. به این اشکال پاسخ داده شده که اولاً این [[روایت]] [[ضعیف]] است. ثانیاً [[استخاره]] با تفأل فرق دارد؛ زیرا استخاره چنانکه گذشت، این است که [[انسان]] در کاری مردد باشد و از [[خداوند]] بخواهد او را در [[گزینش]] یکی از دو کار [[راهنمایی]] کند و خیر او را در آن قرار دهد؛ اما تفأل زدن به معنای [[پیشبینی]] کردن فرجام [[کارها]] و پیشامدهای [[آینده]] و [[غیبگویی]] است. <ref>جواهرالکلام، ج۱۲، ص۱۷۰ـ۱۷۱؛ مجموعهالرسائل، ج ۱، ص ۱۲۰. </ref> البته تفأل به معنای استخاره و فال [[نیک]] زدن نیز در [[روایات]] و عباراتعالمان به کار رفته <ref>النهایه، ج۳، ص۴۰۶؛ مجمعالبحرین، ج۳، ص۳۵۳؛ لغتنامه، ج ۴، ص ۶۰۱۲. </ref> که به معنای اول، [[حکم]] استخاره را دارد <ref>بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۴۲. </ref> و به معنای دوم اگر به [[قرآن]] نباشد نه تنها از آن [[نهی]] نشده<ref>جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۱. </ref> بلکه بر پایه برخی نقلها [[پیامبر]] {{صل}} فال نیک زدن را [[دوست]] میداشت<ref>المستطرف، ص ۵۱۵؛ بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۳. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
=== استخاره با [[تسبیح]] === | === استخاره با [[تسبیح]] === | ||
این روش نیز اقسامی دارد که به دو مورد | این روش نیز اقسامی دارد که به دو مورد آنکه منسوب به [[امام زمان]] است اشاره میشود: | ||
# استخاره کننده تسبیح را گرفته پس از سه بار [[صلوات بر پیامبر و آل او]] مقداری از تسبیح را جدا میکند و دو تا دو تا میشمارد، چنانچه یک دانه ماند نشان امر به آن عمل و اگر دو تا باقی ماند نشان نهی از آن است. <ref> بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۵۰. </ref> | # استخاره کننده تسبیح را گرفته پس از سه بار [[صلوات بر پیامبر و آل او]] مقداری از تسبیح را جدا میکند و دو تا دو تا میشمارد، چنانچه یک دانه ماند نشان امر به آن عمل و اگر دو تا باقی ماند نشان نهی از آن است. <ref> بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۵۰. </ref> | ||
# پس از قرائت [[دعا]] قبضهای از تسبیح را بگیرد و هشت هشت جدا کند، پس اگر یکی بماند بهطور کلی خوب است و اگر دو تا بماند یک نهی دارد و اگر سه تا بماند فعل و ترکش یکسان است و اگر ۴ تا بماند دو نهی دارد و اگر ۵ تا بماند بعضی گفتهاند که تعب و [[رنج]] دارد و بعضی گفتهاند: در آن ملامت است و اگر ۶ تا بماند نهایت خوبی را دارد و باید [[شتاب]] کرد و اگر ۷ تا بماند حکمش مانند ۵ تاست و اگر ۸ تا ماند ۴ [[نهی]] دارد. <ref>جواهر الکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۲ ـ ۱۷۳. </ref> شایان ذکر است که روایاتِ برخی انواع [[استخاره]] نظیر استخاره با [[تسبیح]] [[ضعیف]] است؛<ref>مصطلحات الفقه، ص ۶۶. </ref> ولی بر پایه [[روایات]] [[تسامح]] در ادلّه [[سنن]] عمل به آن جایز دانسته شده <ref> جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۴؛ العروة الوثقی، ج ۲، ص ۲۲۳. </ref> و حتّی برخی ادعای [[اجماع]] برآن کرده و آن را از [[شعائر]] [[امامیه]] دانستهاند<ref>الاستخاره منالقرآن، ص ۶. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | # پس از قرائت [[دعا]] قبضهای از تسبیح را بگیرد و هشت هشت جدا کند، پس اگر یکی بماند بهطور کلی خوب است و اگر دو تا بماند یک نهی دارد و اگر سه تا بماند فعل و ترکش یکسان است و اگر ۴ تا بماند دو نهی دارد و اگر ۵ تا بماند بعضی گفتهاند که تعب و [[رنج]] دارد و بعضی گفتهاند: در آن ملامت است و اگر ۶ تا بماند نهایت خوبی را دارد و باید [[شتاب]] کرد و اگر ۷ تا بماند حکمش مانند ۵ تاست و اگر ۸ تا ماند ۴ [[نهی]] دارد. <ref>جواهر الکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۲ ـ ۱۷۳. </ref> شایان ذکر است که روایاتِ برخی انواع [[استخاره]] نظیر استخاره با [[تسبیح]] [[ضعیف]] است؛<ref>مصطلحات الفقه، ص ۶۶. </ref> ولی بر پایه [[روایات]] [[تسامح]] در ادلّه [[سنن]] عمل به آن جایز دانسته شده <ref> جواهرالکلام، ج ۱۲، ص ۱۷۴؛ العروة الوثقی، ج ۲، ص ۲۲۳. </ref> و حتّی برخی ادعای [[اجماع]] برآن کرده و آن را از [[شعائر]] [[امامیه]] دانستهاند<ref>الاستخاره منالقرآن، ص ۶. </ref>.<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد تقی ضمیری|ضمیری]]، [[استخاره (مقاله)|مقاله «استخاره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> |