←چگونگی صدور توقیعات
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{مهدویت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center;...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
*ناگفته نگذرم که بخش مهمی از توقیعات به خط آن حضرت بوده است. | *ناگفته نگذرم که بخش مهمی از توقیعات به خط آن حضرت بوده است. | ||
*[[شیخ طوسی]] به نقل از راوی یک توقیع، این جمله را در کتاب خود اینگونه نقل کرده است که در پاسخ نوشته آنان، به خط [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} وارد شده است که: به نام خداوند بخشنده مهربان؛ خداوند ما و شما را از گمراهی و فتنهها سلامت بخشد و به ما و شما روح یقین عطا کند و ما و شما را از عاقبت بد پناه دهد!<ref> شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۸۵</ref>. | *[[شیخ طوسی]] به نقل از راوی یک توقیع، این جمله را در کتاب خود اینگونه نقل کرده است که در پاسخ نوشته آنان، به خط [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} وارد شده است که: به نام خداوند بخشنده مهربان؛ خداوند ما و شما را از گمراهی و فتنهها سلامت بخشد و به ما و شما روح یقین عطا کند و ما و شما را از عاقبت بد پناه دهد!<ref> شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۸۵</ref>. | ||
*[[شیخ صدوق]]؛ نقل کرده است، [[محمد بن عثمان عمری]] میگوید: "توقیعی به خطی که ما آن را میشناختیم، خارج شد"<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۳</ref>. وی همچنین نقل کرده است؛ [[اسحاق بن یعقوب]] گوید: از [[محمد بن عثمان عمری]] خواهش کردم پاسخ نامهای را که در آن از مسایل مشکلی پرسش کرده بودم، به من برساند. پس در توقیع به خط مولایمان [[امام مهدی|صاحب الزّمان]]{{ع}} وارد شده بود: اما آنچه درباره آن پرسیدی - که خدایت هدایت کند و پایدارت بدارد!- راجع به امر منکران من از خاندان و عموزادگان خودم؛ بدان که میان خدا و کسی خویشاوندی نیست و هرکس مرا منکر باشد، از من نیست و راه او راه فرزند [[حضرت نوح]]{{ع}} است. اما راه عمویم جعفر و فرزندانش، راه برادران یوسف است<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۴</ref> | *[[شیخ صدوق]]؛ نقل کرده است، [[محمد بن عثمان عمری]] میگوید: "توقیعی به خطی که ما آن را میشناختیم، خارج شد"<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۳</ref>. وی همچنین نقل کرده است؛ [[اسحاق بن یعقوب]] گوید: از [[محمد بن عثمان عمری]] خواهش کردم پاسخ نامهای را که در آن از مسایل مشکلی پرسش کرده بودم، به من برساند. پس در توقیع به خط مولایمان [[امام مهدی|صاحب الزّمان]]{{ع}} وارد شده بود: اما آنچه درباره آن پرسیدی - که خدایت هدایت کند و پایدارت بدارد!- راجع به امر منکران من از خاندان و عموزادگان خودم؛ بدان که میان خدا و کسی خویشاوندی نیست و هرکس مرا منکر باشد، از من نیست و راه او راه فرزند [[حضرت نوح]]{{ع}} است. اما راه عمویم جعفر و فرزندانش، راه برادران یوسف است<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۴</ref>. | ||
عبارتهای یاد شده بیانگر این است که بزرگان از محدثین، اطمینان داشتهاند همه توقیعات یا بیشتر آنها، به خط خود حضرت نگاشته شده است. این توقیعات، به وسیله نواب خاص در دوران غیبت صغرا، برای افراد صادر میشد و ارتباط نوشتاری با حضرت، فقط از راه آنان امکانپذیر بود؛ به صورتی که حتی وکیلهای آن حضرت، نامههای خود و دیگران را نزد نایب [[امام]] میفرستادند و از ایشان پاسخ دریافت میکردند. به طور اساسی، فلسفه نیابت خاص نیز همین است؛ وگرنه چنانچه هرکس میتوانست به شرف گرفتن توقیع نایل آید، دیگر نیازی به نایب خاص نبود. | *عبارتهای یاد شده بیانگر این است که بزرگان از محدثین، اطمینان داشتهاند همه توقیعات یا بیشتر آنها، به خط خود حضرت نگاشته شده است. این توقیعات، به وسیله نواب خاص در دوران غیبت صغرا، برای افراد صادر میشد و ارتباط نوشتاری با حضرت، فقط از راه آنان امکانپذیر بود؛ به صورتی که حتی وکیلهای آن حضرت، نامههای خود و دیگران را نزد نایب [[امام]] میفرستادند و از ایشان پاسخ دریافت میکردند. به طور اساسی، فلسفه نیابت خاص نیز همین است؛ وگرنه چنانچه هرکس میتوانست به شرف گرفتن توقیع نایل آید، دیگر نیازی به نایب خاص نبود. | ||
*یادآوری این نکته لازم است که بیشتر دانشمندان [[شیعه]] بر این باورند که توقیعات صادر شده از ناحیه [[امام |صاحب الامر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] رسیده است. | *یادآوری این نکته لازم است که بیشتر دانشمندان [[شیعه]] بر این باورند که توقیعات صادر شده از ناحیه [[امام |صاحب الامر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] رسیده است. | ||
*این توقیعات برای نخستین بار، به وسیله [[ابو منصور طبرسی]]، بدون سند، افزون بر یک صد سال پس از درگذشت [[شیخ مفید]]، در کتاب الاحتجاج نقل شده است. آنگاه شاگرد وی، [[ابن شهر آشوب]] به آن اشاره کرده و [[ابن بطریق]] شاگرد [[ابن شهرآشوب]] آنها را مطرح کرده است. در آن کتاب گفته شده: این نامهها به وسیله شخص مورد اعتمادی به [[شیخ مفید]] میرسید؛ ولی نام آن شخص ذکر نشده است<ref> شیخ طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۹۷</ref>. | *این توقیعات برای نخستین بار، به وسیله [[ابو منصور طبرسی]]، بدون سند، افزون بر یک صد سال پس از درگذشت [[شیخ مفید]]، در کتاب الاحتجاج نقل شده است. آنگاه شاگرد وی، [[ابن شهر آشوب]] به آن اشاره کرده و [[ابن بطریق]] شاگرد [[ابن شهرآشوب]] آنها را مطرح کرده است. در آن کتاب گفته شده: این نامهها به وسیله شخص مورد اعتمادی به [[شیخ مفید]] میرسید؛ ولی نام آن شخص ذکر نشده است<ref> شیخ طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۹۷</ref>. |