←آیه محاربه و شأن نزول آن
(←پانویس) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
محاربه در لغت به معنای [[جنگ]]، [[مقاتله]] و [[غارت]] است<ref>لغتنامه دهخدا، ج۱۳، ص۲۰۳۴۷.</ref> و در اصطلاح [[فقه سیاسی]]، اختلال در [[امنیت عمومی]] و [[قیام مسلحانه]] در برابر [[مسلمانان]] و [[جامعه اسلامی]]، توسط [[فرد]] یا افرادی را "محاربه" مینامند <ref>شرح لمعه، ج۹، ص۲۹۰؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۵۶۴؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۶۳-۶۲.</ref>. طبق این تعریف، حتی دزد، [[راهزن]] و زورگیر به شرط کشیدن سلاح (اشتهار به سلاح) محارب محسوب میشوند<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۱؛ [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۲۵.</ref> | محاربه در لغت به معنای [[جنگ]]، [[مقاتله]] و [[غارت]] است<ref>لغتنامه دهخدا، ج۱۳، ص۲۰۳۴۷.</ref> و در اصطلاح [[فقه سیاسی]]، اختلال در [[امنیت عمومی]] و [[قیام مسلحانه]] در برابر [[مسلمانان]] و [[جامعه اسلامی]]، توسط [[فرد]] یا افرادی را "محاربه" مینامند <ref>شرح لمعه، ج۹، ص۲۹۰؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۵۶۴؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۶۳-۶۲.</ref>. طبق این تعریف، حتی دزد، [[راهزن]] و زورگیر به شرط کشیدن سلاح (اشتهار به سلاح) محارب محسوب میشوند<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۱؛ [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۲۵.</ref> | ||
== | == آیه محاربه و شأن نزول آن == | ||
به [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.</ref> [[سوره مائده]] " | به [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.</ref> [[سوره مائده]] "آیه محاربه" میگویند. | ||
در [[شأن نزول]] این آیه چنین نقل کردهاند که جمعی از [[مشرکان]] [[خدمت]] پیامبر آمدند و [[مسلمان]] شدند اما آب و هوای [[مدینه]] به آنها نساخت، رنگ آنها زرد و بدنشان [[بیمار]] شد، پیامبر {{صل}} برای بهبودی آنها [[دستور]] داد به خارج مدینه در نقطه خوش آب و هوایی از صحرا که شتران [[زکات]] را در آنجا به چرا میبردند بروند و ضمن استفاده از آب و هوای آنجا از شیر تازه شتران به حد کافی استفاده کنند، آنها چنین کردند و بهبودی یافتند، اما به جای تشکر از پیامبر {{صل}} چوپانهای مسلمان را دست و پا بریده و چشمان آنها را از بین بردند و سپس دست به [[کشتار]] آنها زدند و شتران زکات را [[غارت]] کرده و از [[اسلام]] بیرون رفتند. پیامبر {{صل}} دستور داد آنها را دستگیر کردند و همان کاری که با چوپانها انجام داده بودند به عنوان مجازات درباره آنها انجام یافت، یعنی چشم آنها را [[کور]] کردند و دست و پای آنها را بریدند و کشتند تا دیگران [[عبرت]] بگیرند و مرتکب این [[اعمال]] [[ضد]] [[انسانی]] نشوند، آیه فوق در باره این گونه اشخاص نازل گردید و [[قانون]] [[اسلام]] را در مورد آنها شرح داد<ref>[[فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص ۴۸۰.</ref>. | در [[شأن نزول]] این آیه چنین نقل کردهاند که جمعی از [[مشرکان]] [[خدمت]] پیامبر آمدند و [[مسلمان]] شدند اما آب و هوای [[مدینه]] به آنها نساخت، رنگ آنها زرد و بدنشان [[بیمار]] شد، پیامبر {{صل}} برای بهبودی آنها [[دستور]] داد به خارج مدینه در نقطه خوش آب و هوایی از صحرا که شتران [[زکات]] را در آنجا به چرا میبردند بروند و ضمن استفاده از آب و هوای آنجا از شیر تازه شتران به حد کافی استفاده کنند، آنها چنین کردند و بهبودی یافتند، اما به جای تشکر از پیامبر {{صل}} چوپانهای مسلمان را دست و پا بریده و چشمان آنها را از بین بردند و سپس دست به [[کشتار]] آنها زدند و شتران زکات را [[غارت]] کرده و از [[اسلام]] بیرون رفتند. پیامبر {{صل}} دستور داد آنها را دستگیر کردند و همان کاری که با چوپانها انجام داده بودند به عنوان مجازات درباره آنها انجام یافت، یعنی چشم آنها را [[کور]] کردند و دست و پای آنها را بریدند و کشتند تا دیگران [[عبرت]] بگیرند و مرتکب این [[اعمال]] [[ضد]] [[انسانی]] نشوند، آیه فوق در باره این گونه اشخاص نازل گردید و [[قانون]] [[اسلام]] را در مورد آنها شرح داد<ref>[[فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص ۴۸۰.</ref>. |