اثبات تحریفناپذیری قرآن در کلام اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۳
، ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳←احادیث
(←احادیث) |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
'''پاسخ:''' اولاً، قائلان [[تحریف]]، تنها [[تحریف]] به کاهش را ادعا کردهاند، علاوه بر اینکه دو [[آیه]] یادشده بهاتفاق همگان [[وحی]] الهیاند. ثانیاً، [[وحی]] بودن همه [[آیات قرآن]] موجود، با [[تأیید]] [[معصومین]] [[اثبات]] میشود<ref> [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۵۲ - ۱۵۴.</ref>. | '''پاسخ:''' اولاً، قائلان [[تحریف]]، تنها [[تحریف]] به کاهش را ادعا کردهاند، علاوه بر اینکه دو [[آیه]] یادشده بهاتفاق همگان [[وحی]] الهیاند. ثانیاً، [[وحی]] بودن همه [[آیات قرآن]] موجود، با [[تأیید]] [[معصومین]] [[اثبات]] میشود<ref> [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۵۲ - ۱۵۴.</ref>. | ||
== احادیث == | == دوم: احادیث == | ||
{{اصلی|اثبات تحریفناپذیری قرآن در حدیث}} | |||
# '''[[احادیث]] بیانگر ویژگیهای [[قرآن]]:''' در [[خطبه فدکیه]] [[حضرت زهرا|حضرت زهرای مرضیه]] {{س}} که بخش قابل توجهی از آن به ویژگیهای [[قرآن]] اختصاص یافته<ref> بلاغات النساء، ص۲۹ ـ ۳۰؛ کشف الغمه، ج۲، ص۱۰۹ ـ ۱۱۰.</ref> و نیز در [[خطبهها]] و نامههای [[امام علی|امیرمؤمنان، امام علی]] {{ع}}، [[قرآن]] به گونهای معرفی شده، که امکان دستبرد در آن را منتفی میسازد<ref> نهج البلاغه، خطبههای ۱۸۳، ۱۹۸.</ref> از جمله این اوصاف جایگاهی است که [[امام علی]] {{ع}} برای [[قرآن]] در رفع نزاعها بهطور مطلق میشناسد و به [[مالک اشتر]] مینویسد: رد [[نزاع]] به [[خدا]] در [[آیه]] ۵۹ [[سوره]] نساء استناد به [[آیات محکم]] از کتاب اوست<ref> نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. بخشهایی از دعاهای [[صحیفه سجّادیه]] نیز که در [[مقام]] اوصاف و ویژگیهای قرآناند، بر [[سلامت]] این کتاب [[گواهی]] میدهند<ref> صحیفه سجادیه، دعای ۴۲.</ref>، افزون بر این، [[دانشمندان]] به احادیثی گوناگون برای [[اثبات]] [[سلامت]] [[قرآن]] از [[تحریف]]، [[استدلال]] کردهاند<ref> سلامة القرآن منالتحریف، ص۲۷ ـ ۳۳.</ref>. | # '''[[احادیث]] بیانگر ویژگیهای [[قرآن]]:''' در [[خطبه فدکیه]] [[حضرت زهرا|حضرت زهرای مرضیه]] {{س}} که بخش قابل توجهی از آن به ویژگیهای [[قرآن]] اختصاص یافته<ref> بلاغات النساء، ص۲۹ ـ ۳۰؛ کشف الغمه، ج۲، ص۱۰۹ ـ ۱۱۰.</ref> و نیز در [[خطبهها]] و نامههای [[امام علی|امیرمؤمنان، امام علی]] {{ع}}، [[قرآن]] به گونهای معرفی شده، که امکان دستبرد در آن را منتفی میسازد<ref> نهج البلاغه، خطبههای ۱۸۳، ۱۹۸.</ref> از جمله این اوصاف جایگاهی است که [[امام علی]] {{ع}} برای [[قرآن]] در رفع نزاعها بهطور مطلق میشناسد و به [[مالک اشتر]] مینویسد: رد [[نزاع]] به [[خدا]] در [[آیه]] ۵۹ [[سوره]] نساء استناد به [[آیات محکم]] از کتاب اوست<ref> نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. بخشهایی از دعاهای [[صحیفه سجّادیه]] نیز که در [[مقام]] اوصاف و ویژگیهای قرآناند، بر [[سلامت]] این کتاب [[گواهی]] میدهند<ref> صحیفه سجادیه، دعای ۴۲.</ref>، افزون بر این، [[دانشمندان]] به احادیثی گوناگون برای [[اثبات]] [[سلامت]] [[قرآن]] از [[تحریف]]، [[استدلال]] کردهاند<ref> سلامة القرآن منالتحریف، ص۲۷ ـ ۳۳.</ref>. | ||
# '''[[احادیث]] عرض بر کتاب:''' [[روایات]] عرض [[اخبار]] بر کتاب اللّهاند<ref> نک: الکافی، ج۱، ص۶۹، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۱۵؛ وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹ ـ ۱۱۲.</ref> که بر [[تواتر معنوی]] آنها تصریح شدهاست<ref>فرائد الاصول، ج۱، ص۲۴۴.</ref> نیرومندترین [[دلیل]] [[حدیثی]] بر تحریفناپذیری قرآناند که مدلول مطابقی آنها [[میزان]] بودن مطلق [[قرآن]] و [[حاکمیت]] آن بر [[اخبار]] اعم از متعارض و غیر متعارض و آراء و مدلول التزامی آنها [[سلامت]] [[قرآن]] از هر نوع تغییر و [[تحریف]] است، چون با وجود [[تحریف]]، مقیاس بودن [[قرآن]] دچار تردید شده، از کار میافتد. مسلماً مراد از عرضه بر [[کتاب خدا]] جز عرضه بر متن موجود نیست. این [[اخبار]] ریشه [[نبوی]] دارند<ref> وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>. [[محدث نوری]] نیز با [[اذعان]] به اینکه [[اخبار]] عرض بر کتاب متواترند و با فرض [[تحریف قرآن]]، عرض [[اخبار]] بر آن وجهی نخواهد داشت، میگوید: این [[اخبار]] با [[میزان]] بودن [[قرآن]] منافاتی ندارد، چون از این [[اخبار]] آنچه که از [[پیامبر خدا]] {{صل}} است، منافاتی با تغییر [[قرآن]] پس از ایشان ندارد و آنچه که از [[ائمه]] {{عم}} است قرینه میشود بر اینکه آنچه از [[قرآن]] ساقط شده به [[میزان]] بودن [[قرآن]] زیانی نمیرساند و [[قرآن]] در عین اینکه [[تحریف]] شده، مانعی از عرض [[اخبار]] بر آن نیست، افزون بر آن، این معیار تنها برای آیاتالاحکام است<ref>فصل الخطاب، ص۳۵۱.</ref>. مناقشات [[محدث نوری]] [[باطل]] است، زیرا اوّلاً [[احادیث]] [[رسول خدا]] {{صل}} به طور مطلق [[قرآن]] را معیار قرار داده است. ثانیاً [[اخبار]] عرض تنها درباره آیات الاحکام، صادر نشده است، بلکه [[معصومان]] در [[مقام]] بیان ضابطهای کلی آنها را ارائه کردهاند و تعابیرشان نیز اطلاق دارد. | # '''[[احادیث]] عرض بر کتاب:''' [[روایات]] عرض [[اخبار]] بر کتاب اللّهاند<ref> نک: الکافی، ج۱، ص۶۹، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۱۵؛ وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹ ـ ۱۱۲.</ref> که بر [[تواتر معنوی]] آنها تصریح شدهاست<ref>فرائد الاصول، ج۱، ص۲۴۴.</ref> نیرومندترین [[دلیل]] [[حدیثی]] بر تحریفناپذیری قرآناند که مدلول مطابقی آنها [[میزان]] بودن مطلق [[قرآن]] و [[حاکمیت]] آن بر [[اخبار]] اعم از متعارض و غیر متعارض و آراء و مدلول التزامی آنها [[سلامت]] [[قرآن]] از هر نوع تغییر و [[تحریف]] است، چون با وجود [[تحریف]]، مقیاس بودن [[قرآن]] دچار تردید شده، از کار میافتد. مسلماً مراد از عرضه بر [[کتاب خدا]] جز عرضه بر متن موجود نیست. این [[اخبار]] ریشه [[نبوی]] دارند<ref> وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>. [[محدث نوری]] نیز با [[اذعان]] به اینکه [[اخبار]] عرض بر کتاب متواترند و با فرض [[تحریف قرآن]]، عرض [[اخبار]] بر آن وجهی نخواهد داشت، میگوید: این [[اخبار]] با [[میزان]] بودن [[قرآن]] منافاتی ندارد، چون از این [[اخبار]] آنچه که از [[پیامبر خدا]] {{صل}} است، منافاتی با تغییر [[قرآن]] پس از ایشان ندارد و آنچه که از [[ائمه]] {{عم}} است قرینه میشود بر اینکه آنچه از [[قرآن]] ساقط شده به [[میزان]] بودن [[قرآن]] زیانی نمیرساند و [[قرآن]] در عین اینکه [[تحریف]] شده، مانعی از عرض [[اخبار]] بر آن نیست، افزون بر آن، این معیار تنها برای آیاتالاحکام است<ref>فصل الخطاب، ص۳۵۱.</ref>. مناقشات [[محدث نوری]] [[باطل]] است، زیرا اوّلاً [[احادیث]] [[رسول خدا]] {{صل}} به طور مطلق [[قرآن]] را معیار قرار داده است. ثانیاً [[اخبار]] عرض تنها درباره آیات الاحکام، صادر نشده است، بلکه [[معصومان]] در [[مقام]] بیان ضابطهای کلی آنها را ارائه کردهاند و تعابیرشان نیز اطلاق دارد. |