←جایگاه علمی امام
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
علاوه بر حضور آن حضرت در [[کوفه]] و [[شام]] در خلال فاجعه عاشورا، گزارشهای [[تاریخی]] و [[روایی]] از حضور دیگرباره ایشان در این سرزمینها خبر میدهد. ظاهراً [[امام]] به [[اجبار]] [[خلفا]] بارها به [[شام]] [[سفر]] کرده بوده است. در یک مورد هم، پس از درخواست [[عبدالملک]] جهت حضور ایشان در شام با [[هدف]] [[مناظره]] با یکی از [[عالمان]] قَدَری مسلک، آن حضرت، فرزند خود [[امام صادق]] {{ع}} را به آن دیار گسیل میدارد<ref>التفسیر، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[تیراندازی]] حیرتافکن امام که به [[اصرار]] هشام بن عبدالملک و در شام صورت پذیرفت<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴.</ref>، در کنار مناظره شگرف آن حضرت با [[اسقف]] [[مسیحیان]] و [[اسلام آوردن]] یک [[نصرانی]] در همان سفر<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref> از [[توانایی]] [[موهوبی]] امام در [[علم]] و [[جسم]] حکایت میکند. سفرهای [[حضرت باقر]] {{ع}} به شام با رخدادهایی رنجآور نیز همراه بوده است. [[نامه]] [[خلیفه]] به [[مردم]] مَدین جهت انسداد دروازههای [[شهر]] بر امام و [[دستور]] منع آن حضرت و همراهانشان از نوشیدنی و خوردنی<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، از شمار همین رنجهاست. برخی از [[پژوهشگران]] نیز از [[حبس]] امام در [[زندان]] هشام در شام خبر دادهاند<ref>۱۹۹۳ AD,koblberg ۳۹۸/۷.. </ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۴.</ref> | علاوه بر حضور آن حضرت در [[کوفه]] و [[شام]] در خلال فاجعه عاشورا، گزارشهای [[تاریخی]] و [[روایی]] از حضور دیگرباره ایشان در این سرزمینها خبر میدهد. ظاهراً [[امام]] به [[اجبار]] [[خلفا]] بارها به [[شام]] [[سفر]] کرده بوده است. در یک مورد هم، پس از درخواست [[عبدالملک]] جهت حضور ایشان در شام با [[هدف]] [[مناظره]] با یکی از [[عالمان]] قَدَری مسلک، آن حضرت، فرزند خود [[امام صادق]] {{ع}} را به آن دیار گسیل میدارد<ref>التفسیر، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[تیراندازی]] حیرتافکن امام که به [[اصرار]] هشام بن عبدالملک و در شام صورت پذیرفت<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴.</ref>، در کنار مناظره شگرف آن حضرت با [[اسقف]] [[مسیحیان]] و [[اسلام آوردن]] یک [[نصرانی]] در همان سفر<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref> از [[توانایی]] [[موهوبی]] امام در [[علم]] و [[جسم]] حکایت میکند. سفرهای [[حضرت باقر]] {{ع}} به شام با رخدادهایی رنجآور نیز همراه بوده است. [[نامه]] [[خلیفه]] به [[مردم]] مَدین جهت انسداد دروازههای [[شهر]] بر امام و [[دستور]] منع آن حضرت و همراهانشان از نوشیدنی و خوردنی<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، از شمار همین رنجهاست. برخی از [[پژوهشگران]] نیز از [[حبس]] امام در [[زندان]] هشام در شام خبر دادهاند<ref>۱۹۹۳ AD,koblberg ۳۹۸/۷.. </ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۴.</ref> | ||
== | == جایگاه علمی امام == | ||
جایگاه علمی امام [[باقر]] {{ع}} واضحتر از آن است که احتیاج به بیان داشته باشد. [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} او را باقر خواند. [[جابر بن عبدالله انصاری]] با همین وصف، [[سلام]] [[پیامبر]] را به آن حضرت رساند<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ التاریخ، ج۲، ص۲۲۰؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref>. به تصریح پیامبر، از [[امام باقر]] {{ع}} با همین نام در [[تورات]] یاد شده است<ref>کفایة الأثر، ص۵۴.</ref>. آنچنان که [[پیشوایان]] لغت [[عرب]] بیان کردهاند<ref>المفردات، ص۱۳۸.</ref>، امام باقر {{ع}} به جهت وسعتی که به علم بخشید و [[نهان]] [[علوم]] را شکافت، به [[باقرالعلوم]] به معنای شکافنده [[دانشها]] مشهور شده است. این معنا از شخص پیامبر<ref>الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref> و نیز از [[ابوخالد کابلی]] از [[امام سجاد]] {{ع}}<ref>کمالالدین، ج۱، ص۳۱۹.</ref> و از جابر بن [[یزید]] الجعفی<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۳.</ref> گزارش شده است. کثیری از [[عالمان]] [[عامه]] نیز وجه توصیف آن حضرت به [[باقر]] را، شکافندگی او در [[علم]] بیان کردهاند<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. هرچند که برخی معانی دیگری را نیز برای این [[لقب]] بیان داشتهاند<ref>Kohlberg, Ibid..</ref>. از گفتوگوی ابرش کلبی با [[هشام بن عبدالملک]] و [[منازعه]] [[زید بن علی]] با او چنین برمیآید که آن حضرت در [[زمان]] [[حیات]] خود به باقرالعلم مشهور بوده است<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ المناقب، ج۴، ص۱۹۸.</ref>. وسعت و [[شهرت]] [[دانش]] آن حضرت به قدری بود که صاحبان علم آن دوران، چون [[حکم بن عتیبه]]، مانند [[کودکان]] نوآموز به پیشگاه حضرت حاضر میشدند<ref>الاختصاص، ج۲، ص۱۶۰.</ref>. [[قتاده بن دعامه]] [[فقیه]]، نسبشناس و لغوی [[بصره]] که از نگاه ابنحنبل (م ۲۴۱ق) احفظ بصریون است<ref>الاعلام، ج۵، ص۱۸۹.</ref>، پس از گفتوگوی [[علمی]] با [[امام]] به آن حضرت عرض کرد: “به [[خدا]] [[سوگند]] من محضر [[فقها]] و [[ابنعباس]] را [[درک]] کردهام، اما نزد هیچ یک از آنان اضطرابی را که اکنون قلبم دارد نداشتهام. امام به او فرمود: “آیا میدانی [همینک] کجا هستی؟ {{متن حدیث|أَنْتَ بَيْنَ يَدَيْ {{متن قرآن|بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref>}}<ref>الکافی، ج۶، ص۲۵۶.</ref>. | جایگاه علمی امام [[باقر]] {{ع}} واضحتر از آن است که احتیاج به بیان داشته باشد. [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} او را باقر خواند. [[جابر بن عبدالله انصاری]] با همین وصف، [[سلام]] [[پیامبر]] را به آن حضرت رساند<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ التاریخ، ج۲، ص۲۲۰؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref>. به تصریح پیامبر، از [[امام باقر]] {{ع}} با همین نام در [[تورات]] یاد شده است<ref>کفایة الأثر، ص۵۴.</ref>. آنچنان که [[پیشوایان]] لغت [[عرب]] بیان کردهاند<ref>المفردات، ص۱۳۸.</ref>، امام باقر {{ع}} به جهت وسعتی که به علم بخشید و [[نهان]] [[علوم]] را شکافت، به [[باقرالعلوم]] به معنای شکافنده [[دانشها]] مشهور شده است. این معنا از شخص پیامبر<ref>الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref> و نیز از [[ابوخالد کابلی]] از [[امام سجاد]] {{ع}}<ref>کمالالدین، ج۱، ص۳۱۹.</ref> و از جابر بن [[یزید]] الجعفی<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۳.</ref> گزارش شده است. کثیری از [[عالمان]] [[عامه]] نیز وجه توصیف آن حضرت به [[باقر]] را، شکافندگی او در [[علم]] بیان کردهاند<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. هرچند که برخی معانی دیگری را نیز برای این [[لقب]] بیان داشتهاند<ref>Kohlberg, Ibid..</ref>. از گفتوگوی ابرش کلبی با [[هشام بن عبدالملک]] و [[منازعه]] [[زید بن علی]] با او چنین برمیآید که آن حضرت در [[زمان]] [[حیات]] خود به باقرالعلم مشهور بوده است<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ المناقب، ج۴، ص۱۹۸.</ref>. وسعت و [[شهرت]] [[دانش]] آن حضرت به قدری بود که صاحبان علم آن دوران، چون [[حکم بن عتیبه]]، مانند [[کودکان]] نوآموز به پیشگاه حضرت حاضر میشدند<ref>الاختصاص، ج۲، ص۱۶۰.</ref>. [[قتاده بن دعامه]] [[فقیه]]، نسبشناس و لغوی [[بصره]] که از نگاه ابنحنبل (م ۲۴۱ق) احفظ بصریون است<ref>الاعلام، ج۵، ص۱۸۹.</ref>، پس از گفتوگوی [[علمی]] با [[امام]] به آن حضرت عرض کرد: “به [[خدا]] [[سوگند]] من محضر [[فقها]] و [[ابنعباس]] را [[درک]] کردهام، اما نزد هیچ یک از آنان اضطرابی را که اکنون قلبم دارد نداشتهام. امام به او فرمود: “آیا میدانی [همینک] کجا هستی؟ {{متن حدیث|أَنْتَ بَيْنَ يَدَيْ {{متن قرآن|بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref>}}<ref>الکافی، ج۶، ص۲۵۶.</ref>. | ||