←ادله عقلی
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== [[اثبات عصمت وحی]] == | == [[اثبات عصمت وحی]] == | ||
=== ادله عقلی === | === ادله عقلی === | ||
سه دلیل بر ضرورت عصمت وحی بیان شده که عبارتند از: | سه دلیل بر [[ضرورت عصمت]] [[وحی]] بیان شده که عبارتند از: | ||
#'''عدم تطابق با حکمت الهی و نقض غرض''' | #'''عدم تطابق با [[حکمت الهی]] و [[نقض غرض]]''' | ||
#'''عدم سازگاری با علم نامحدود الهی''' | #'''عدم سازگاری با [[علم]] نامحدود [[الهی]]''' | ||
#'''عدم سازگاری با قدرت | #'''عدم سازگاری با [[قدرت]] بیانتهای الهی''' | ||
توضیح اینکه بعد از آنکه [[ضرورت]] [[وحی]] به عنوان راه دیگری برای دستیابی به شناختهای لازم، و جبران نارسایی [[حس]] و [[عقل]] [[انسانی]]، به ثبوت رسید مسأله دیگری مطرح میشود و آن این است: با توجه به اینکه افراد عادی مستقیماً از این [[وسیله]] [[شناخت]]، بهرهمند نمیشوند و استعداد و [[لیاقت]] دریافت [[وحی الهی]] را ندارند، و ناچار [[پیام الهی]] بهوسیله افراد خاصی "[[پیامبران]]" باید به ایشان [[ابلاغ]] شود چه ضمانتی برای صحّت چنین پیامی وجود دارد؟ و از کجا میتوان مطمئن شد شخص [[پیامبر]]، [[وحی الهی]] را درست دریافت کرده و آن را درست به [[مردم]] رسانده است؟ و نیز اگر واسطهای بین [[خدا]] و [[پیامبر]]، وجود داشته، او نیز [[رسالت]] خود را بهطور صحیح انجام داده است؟ زیرا راه [[وحی]]، در صورتی کارآیی لازم را دارد، و میتواند نارسایی [[دانش]] بشری را جبران کند که از مرحله صدور تا مرحله وصول به [[مردم]]، از هرگونه [[تحریف]] و دستبرد عمدی و سهوی، مصون باشد و گرنه با وجود احتمال [[سهو]] و [[نسیان]] در واسطه یا وسائط، یا [[تصرف]] عمدی در مفاد آن، باب احتمال خطاء و [[نادرستی]] در [[پیام]] واصل به [[مردم]]، باز میشود و موجب سلب [[اعتماد]] از آن میگردد. پس از چه راهی میتوان [[اطمینان]] یافت که [[وحی الهی]] بهطور صحیح و سالم بهدست [[مردم]] میرسد؟<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۱۴۱. </ref>. | توضیح اینکه بعد از آنکه [[ضرورت]] [[وحی]] به عنوان راه دیگری برای دستیابی به شناختهای لازم، و جبران نارسایی [[حس]] و [[عقل]] [[انسانی]]، به ثبوت رسید مسأله دیگری مطرح میشود و آن این است: با توجه به اینکه افراد عادی مستقیماً از این [[وسیله]] [[شناخت]]، بهرهمند نمیشوند و استعداد و [[لیاقت]] دریافت [[وحی الهی]] را ندارند، و ناچار [[پیام الهی]] بهوسیله افراد خاصی "[[پیامبران]]" باید به ایشان [[ابلاغ]] شود چه ضمانتی برای صحّت چنین پیامی وجود دارد؟ و از کجا میتوان مطمئن شد شخص [[پیامبر]]، [[وحی الهی]] را درست دریافت کرده و آن را درست به [[مردم]] رسانده است؟ و نیز اگر واسطهای بین [[خدا]] و [[پیامبر]]، وجود داشته، او نیز [[رسالت]] خود را بهطور صحیح انجام داده است؟ زیرا راه [[وحی]]، در صورتی کارآیی لازم را دارد، و میتواند نارسایی [[دانش]] بشری را جبران کند که از مرحله صدور تا مرحله وصول به [[مردم]]، از هرگونه [[تحریف]] و دستبرد عمدی و سهوی، مصون باشد و گرنه با وجود احتمال [[سهو]] و [[نسیان]] در واسطه یا وسائط، یا [[تصرف]] عمدی در مفاد آن، باب احتمال خطاء و [[نادرستی]] در [[پیام]] واصل به [[مردم]]، باز میشود و موجب سلب [[اعتماد]] از آن میگردد. پس از چه راهی میتوان [[اطمینان]] یافت که [[وحی الهی]] بهطور صحیح و سالم بهدست [[مردم]] میرسد؟<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۱۴۱. </ref>. |