مدرنیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۵۸۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۹: خط ۹:
* می‌توان گفت که اصول و [[آموزه‌های اسلامی]] با مدرنیسم مخالفتی آشکار دارد. بنابر [[جهان‌بینی]] مدرنیسم، راه دریافت [[حقیقت]] در همه حوزه‌های معرفتی، تنها تجربه و [[حس]] است. مدرنیسم برای [[شناخت]] [[طبیعت]] بیش از اندازه به روش تجربی اهتمام می‌ورزد و آن را حتی در عرصه‌های دیگر نیز تعمیم می‌بخشد. این [[زیاده‌روی]]- با توجه به اینکه‌ [[توانایی]] روش تجربی تنها منحصر در [[عالم طبیعت]] و ماده است- موجب شده است که [[درک]] درستی از مجموعه [[نظامی]] هستی به دست نیاید و راه برای [[تردید]] در معارفی همچون [[معارف]] [[پیامبران]] گشوده گردد<ref>انتظار بشر از دین‌، ۱۵؛ مجموعه آثار، ۲/ ۷۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 404.</ref>.
* می‌توان گفت که اصول و [[آموزه‌های اسلامی]] با مدرنیسم مخالفتی آشکار دارد. بنابر [[جهان‌بینی]] مدرنیسم، راه دریافت [[حقیقت]] در همه حوزه‌های معرفتی، تنها تجربه و [[حس]] است. مدرنیسم برای [[شناخت]] [[طبیعت]] بیش از اندازه به روش تجربی اهتمام می‌ورزد و آن را حتی در عرصه‌های دیگر نیز تعمیم می‌بخشد. این [[زیاده‌روی]]- با توجه به اینکه‌ [[توانایی]] روش تجربی تنها منحصر در [[عالم طبیعت]] و ماده است- موجب شده است که [[درک]] درستی از مجموعه [[نظامی]] هستی به دست نیاید و راه برای [[تردید]] در معارفی همچون [[معارف]] [[پیامبران]] گشوده گردد<ref>انتظار بشر از دین‌، ۱۵؛ مجموعه آثار، ۲/ ۷۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 404.</ref>.
* [[اسلام]] به [[آسایش]] و [[رفاه]] مادی [[انسان]] توجهی ویژه دارد و حتی آن را در [[سعادت اخروی]] او مؤثر می‌شمارد؛ چنان که [[فقر]] و [[تنگدستی]] را "[[مرگ]] بزرگ" محسوب می‌کند<ref>میزان الحکمة، ۱۰/ ۴۶۶.</ref> و [[انسان]] را به کار و تلاش فرامی‌خواند<ref>{{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}؛ سوره هود، آیه ۶۱؛ انتظار بشر از دین‌، ۲۱۰.</ref>؛ اما این آموزه را [[تبلیغ]] می‌کند که [[نعمت‌ها]] و [[آسایش]] [[دنیوی]] وسیله‌ای برای نیل [[انسان]] به کمال و [[سعادت]] و حیات متعالی اخروی‌اند. [[اسلام]] با [[دنیایی]] که موجب شود [[آدمی]] به ورطه حیوانیت و [[فراموشی]] [[خدا]] بلغزد، در [[ستیز]] است<ref>اسلام و تجدد، ۱۴۹.</ref>. در [[آموزه‌های اسلامی]]، [[عقل]] دارای [[منزلت]] والایی است و در [[حقیقت]] راهنمای [[آدمی]] به سوی [[سعادت]] و خیر است؛ اما به تنهایی کافی نیست و [[نیازمند]] [[یاری]] و [[همراهی]] [[تعالیم]] [[پیامبران]] است<ref>خردگرایی در قرآن و حدیث، ۱۹، ۷۴ و ۹۱.</ref>. [[اسلام]] با تعریفی که مدرنیسم از عقل‌گرایی و علم‌محوری و [[آزادی]] دارد، ناسازگار است و برای هر یک از این مفاهیم، تعریف ویژه‌ای دارد که با [[فطرت]] و نیازهای طبیعی [[انسان]] همراه است. از آنجا که مدرنیسم به نیازهای بنیادی [[انسان]] توجهی در خور نداشته و بیشتر بر نیازهای مادی و زودگذر پای فشرده، [[جهان]] متجدد را با بحران‌های بغرنجی رو به رو کرده است. از این رو، بسیاری از [[دانشمندان]] و مکتب‌های [[فکری]]، این [[مکتب]] را به صورت جدی زیر نقد برده‌اند. با پایان عصر مدرنیته، عصر [[پست]] مدرنیسم پیش آمد که بیش‌تر جنبه انتقادی و سلبی دارد؛ ولی این [[مکتب]] نیز نتوانسته است راه حلی برای از میان بردن بحران‌ها به دست دهد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 404.</ref>.
* [[اسلام]] به [[آسایش]] و [[رفاه]] مادی [[انسان]] توجهی ویژه دارد و حتی آن را در [[سعادت اخروی]] او مؤثر می‌شمارد؛ چنان که [[فقر]] و [[تنگدستی]] را "[[مرگ]] بزرگ" محسوب می‌کند<ref>میزان الحکمة، ۱۰/ ۴۶۶.</ref> و [[انسان]] را به کار و تلاش فرامی‌خواند<ref>{{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}؛ سوره هود، آیه ۶۱؛ انتظار بشر از دین‌، ۲۱۰.</ref>؛ اما این آموزه را [[تبلیغ]] می‌کند که [[نعمت‌ها]] و [[آسایش]] [[دنیوی]] وسیله‌ای برای نیل [[انسان]] به کمال و [[سعادت]] و حیات متعالی اخروی‌اند. [[اسلام]] با [[دنیایی]] که موجب شود [[آدمی]] به ورطه حیوانیت و [[فراموشی]] [[خدا]] بلغزد، در [[ستیز]] است<ref>اسلام و تجدد، ۱۴۹.</ref>. در [[آموزه‌های اسلامی]]، [[عقل]] دارای [[منزلت]] والایی است و در [[حقیقت]] راهنمای [[آدمی]] به سوی [[سعادت]] و خیر است؛ اما به تنهایی کافی نیست و [[نیازمند]] [[یاری]] و [[همراهی]] [[تعالیم]] [[پیامبران]] است<ref>خردگرایی در قرآن و حدیث، ۱۹، ۷۴ و ۹۱.</ref>. [[اسلام]] با تعریفی که مدرنیسم از عقل‌گرایی و علم‌محوری و [[آزادی]] دارد، ناسازگار است و برای هر یک از این مفاهیم، تعریف ویژه‌ای دارد که با [[فطرت]] و نیازهای طبیعی [[انسان]] همراه است. از آنجا که مدرنیسم به نیازهای بنیادی [[انسان]] توجهی در خور نداشته و بیشتر بر نیازهای مادی و زودگذر پای فشرده، [[جهان]] متجدد را با بحران‌های بغرنجی رو به رو کرده است. از این رو، بسیاری از [[دانشمندان]] و مکتب‌های [[فکری]]، این [[مکتب]] را به صورت جدی زیر نقد برده‌اند. با پایان عصر مدرنیته، عصر [[پست]] مدرنیسم پیش آمد که بیش‌تر جنبه انتقادی و سلبی دارد؛ ولی این [[مکتب]] نیز نتوانسته است راه حلی برای از میان بردن بحران‌ها به دست دهد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 404.</ref>.
==[[پست مدرنیسم]]==
«[[پست]]» در [[فارسی]] به معنای: مابعد، فرا، پس و پسا است. و پست مدرنیسم، به مفهوم فراتجددگرایی، فرانوگرایی و پسانوگرایی است. اصطلاح پست مدرن (postmodern)، پست مدرنیسم (postmodernism) و پست مدرنیته (postmodernity) تفاوت چندانی با هم ندارند. [[مکتب]] پست مدرنیسم، در برابر مکتب مدرنیسم و مدرنیته است و اصول و مؤلفه‌های آن را به [[نقد]] و چالش می‌کشد و در حالت تردید و [[نفی]] قرار می‌دهد.
پست مدرنیسم مانند بسیاری از اصطلاحات و تعابیر دیگر دچار [[بی‌ثباتی]] و [[تزلزل]] در معناست؛ یعنی یک نظریه نظام‌مند، با فلسفه‌ای جامع و فراگیر نیست؛ بلکه یک پیکره پیچیده و در هم تنیده و متنوع از [[اندیشه‌ها]]، دریافت‌های تشخیص‌ها، [[شناخت‌ها]]، [[تفاسیر]]، تعابیر، برداشت‌ها، آرا و نظریات متفاوتی از [[فرهنگ]] رایج و ترسیم نمایی از کثرت پدیده‌های مرتبط به هم است.
در [[حقیقت]]، پست مدرنیسم آن سوی سکه [[پلورالیسم]] است و پلورالیسم اساس [[تفکر]] پست مدرنیسم محسوب می‌شود. پست مدرن‌ها تمامی توان [[فکری]] و فیزیکی خود را در [[خدمت]] به جنبش‌های فمینیستی، همجنس‌بازان، جنبش‌های طرفدار [[محیط زیست]]، [[جنبش]] سبزها و جنبش‌های طرفدار [[صلح]] و [[خلع سلاح]] هسته‌ای به کار گرفتند. آنان عموما جنبش‌های خود را در راستای حرکت‌هایی جدایی‌طلب و فرقه‌گرایانه سوق دادند.
پست مدرن‌های فرانسوی این نوع نگرش به [[جهان]] را به مثابه کشفی چشمگیر و کلیدی برای [[آزادی]] و [[سعادت]] در دنیای جدید پلورالیستی و «چند خدایی» ارائه می‌کنند!
پست مدرنیته، بیانگر [[سقوط]] یا دگرگونی و [[تحول]] تند در شیوه‌های مدرنیته [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]] است که از اواسط سده نوزدهم تا اواسط سده بیستم در بیشتر کشورهای صنعتی غرب وجه غالب و مسلط را دارا بود<ref>پست مدرنیسم (مجموعه مقالات)، ص۴۱.</ref>.
اصول و مؤلفه‌های پست مدرنیسم:
پست مدرنیسم اصول و چارچوب خاصی ندارد. این مکتب، اصول [[ستیز]] و چارچوب [[گریز]] است. با این حال، به برخی از عناصر و مؤلفه‌های سلبی و اثباتی این نظریه اشاره می‌کنیم.
#[[کثرت‌گرایی]] و [[مخالفت]] با هر گونه [[وحدت‌گرایی]]: تنوع، تکثر، انشعاب و پراکندگی از اصول اولیه این [[مکتب]] است. [[پست]] مدرنیست‌ها با هر گونه مرکز‌گرایی، اقتدارگرایی و [[مرجعیت]] باوری مخالف هستند؛ یعنی توجه به یک [[حقیقت]] مرکزی برای [[زندگی]] را [[نفی]] می‌کنند و با [[تکثرگرایی]] و [[پلورالیسم]] موافق‌اند؛
#نسبیت‌گرایی: [[معتقدان]] این مکتب به هیچ حقیقت مطلق و ثابتی قائل نیستند و همه چیز را یک حقیقت نسبی می‌دانند؛
#هیچ‌انگاری ([[نیهیلیسم]]): تلاش [[جامعه]] سنتی اغلب بر مبنای [[نظریه]]«[[مشیت الهی]]» قرار داشت و بنابراین نظریه، کل [[جهان هستی]] با [[نظارت]] و [[هدایت]] [[خداوند]] در حال حرکت و [[پیشرفت]] به سوی [[هدف]] خاصی است. اما در مکتب مدرنیسم به جای مشیت الهی [[جانشین]] [[دنیوی]] آن، یعنی [[تفکر]] [[پیشرفت مادی]] را نشاندند و برنامه‌های [[عقلانی]] و [[علمی]] را به جای [[مشیت خداوند]] و [[تعالیم وحیانی]] قرار دادند. اما [[پست مدرنیسم]] در واقع به جای [[اعتقاد]] به [[نیروی الهی]]، هیچ‌انگاری و پوچ‌اندیشی را نهاده است. به این ترتیب، بی‌هدفی، نداشتن [[غایت]]، مشارکت در [[هرج و مرج]]، انشقاق، [[ابتذال]]، بی‌محوری، بی‌مرکزی و پوچ‌اندیشی، [[تفریح]] و [[سرگرمی]] پست مدرنیست‌هاست. آنها بی‌قید و بندی و لاابالی‌گری را - به تعبیر خودشان - مفری از دنیای وحشتناک مدرن و فشار [[قوانین]] خشک رسمی آن می‌دانند؛
#تأکید بر زبان و گفتمان: پست مدرنیسم تمام [[معرفت]] را محصول گفتمان می‌داند. گفتمان یکی از بحث‌هایی است که در دهه‌های اخیر مورد توجه نظریه‌پردازان مختلف به‌ویژه پست مدرن‌ها قرار گرفته است. بر اساس نظریه گفتمان، حقیقت را نمی‌توان در یک معرفت و [[فرهنگ]] خاص محصور کرد. ریشه این [[اندیشه]] از همان نگاه پلورالیستی و نسبیت‌گرایی به تمام معرفت‌هاست؛ چنان که گفته شد این دو مقوله، اساس تفکر پست مدرنیسم است<ref>پست مدرنیسم (مجموعه مقالات)، ص۵۰؛ درآمدی بر مکاتب و اندیشه‌های معاصر، ص۱۰۲-۱۰۱؛ همان، ص۱۳۱-۱۱۲؛ غرب‌شناسی، ص۱۹۹-۲۰۴.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۴۵۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۷۳٬۶۹۳

ویرایش