جز
جایگزینی متن - ' اردشیر خره' به ' اردشیرخره'
(←مقدمه) |
جز (جایگزینی متن - ' اردشیر خره' به ' اردشیرخره') |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
وقتی معقل بن قیس ریاحی این [[نامه]] را ملاحظه کرد و متن آن را برای [[پیروان]] خود خواند، فوراً پرچمی بیرون آورد و [[نصب]] کرد و خطاب به [[یاران]] [[خریت بن راشد]] گفت: هر کس از شما کنار این [[پرچم]] بیاید در [[امان]] است، همه [[مردم]] به غیر از خود [[خریت بن راشد]] و قومش که نخست [[جنگ]] را آغاز کرده بودند، از دور او پراکنده شدند و همگی زیر [[پرچم]] آمدند و [[امان]] خواستند. سپس معقل بن قیس ریاحی آرایش [[جنگی]] داد و صفها را آماده کرد. ابتدا از [[یزید بن معقل ازدی]] که بر [[میمنه]] [[سپاه]] بود، خواست حمله را آغاز کند. او حمله کرد، ولی [[خریت بن راشد]] و یارانش سخت [[مقاومت]] کردند و [[یزید بن معقل]] کاری از پیش [[نبرد]] و به [[جایگاه]] خود در [[میمنه]] [[سپاه]] بازگشت. معقل بن قیس ریاحی به [[منجاب بن راشد ضبی]] که در [[میسره]] بود، دستور حمله داد او حمله کرد اما باز [[خوارج]] و همراهان [[خریت بن راشد]] [[پایداری]] کردند و منجاب نیز بدون نتیجه به اردوگاه خود بازگشت. آنگاه معقل بن قیس ریاحی به [[میمنه]] و [[میسره]] [[سپاه]] خود [[پیام]] فرستاد که هرگاه من حمله کردم همگی با هم حمله کنید، آنگاه اسب خود را شتابان به حرکت درآورد و به او تازیانهای زد و در یک لحظه تمامی نیروها حمله کردند و [[خوارج]] در [[ساعت]] نخست [[پایداری]] نمودند و در هنگامه [[نبرد]] [[نعمان بن صهبان راسبی]] چشمش به [[خریت بن راشد]] افتاد، همین که او را [[شناخت]] بلافاصله به او حمله کرد و او را از اسب به پایین کشید و خود پیاده شد. و با هم به زد و خورد پرداختند و سرانجام [[خریت بن راشد]] را به [[هلاکت]] رساند و ریشه [[فتنه]] [[قطع]] شد. به همراه او ۱۷۰ نفر از یارانش در این میان کشته شدند و سایر همراهان او از [[چپ و راست]] فرار کردند و معقل بن قیس ریاحی [[دستور]] داد فراریها را تعقیب کردند و هر کدام از آنان را یافتند به [[اسارت]] گرفتند. | وقتی معقل بن قیس ریاحی این [[نامه]] را ملاحظه کرد و متن آن را برای [[پیروان]] خود خواند، فوراً پرچمی بیرون آورد و [[نصب]] کرد و خطاب به [[یاران]] [[خریت بن راشد]] گفت: هر کس از شما کنار این [[پرچم]] بیاید در [[امان]] است، همه [[مردم]] به غیر از خود [[خریت بن راشد]] و قومش که نخست [[جنگ]] را آغاز کرده بودند، از دور او پراکنده شدند و همگی زیر [[پرچم]] آمدند و [[امان]] خواستند. سپس معقل بن قیس ریاحی آرایش [[جنگی]] داد و صفها را آماده کرد. ابتدا از [[یزید بن معقل ازدی]] که بر [[میمنه]] [[سپاه]] بود، خواست حمله را آغاز کند. او حمله کرد، ولی [[خریت بن راشد]] و یارانش سخت [[مقاومت]] کردند و [[یزید بن معقل]] کاری از پیش [[نبرد]] و به [[جایگاه]] خود در [[میمنه]] [[سپاه]] بازگشت. معقل بن قیس ریاحی به [[منجاب بن راشد ضبی]] که در [[میسره]] بود، دستور حمله داد او حمله کرد اما باز [[خوارج]] و همراهان [[خریت بن راشد]] [[پایداری]] کردند و منجاب نیز بدون نتیجه به اردوگاه خود بازگشت. آنگاه معقل بن قیس ریاحی به [[میمنه]] و [[میسره]] [[سپاه]] خود [[پیام]] فرستاد که هرگاه من حمله کردم همگی با هم حمله کنید، آنگاه اسب خود را شتابان به حرکت درآورد و به او تازیانهای زد و در یک لحظه تمامی نیروها حمله کردند و [[خوارج]] در [[ساعت]] نخست [[پایداری]] نمودند و در هنگامه [[نبرد]] [[نعمان بن صهبان راسبی]] چشمش به [[خریت بن راشد]] افتاد، همین که او را [[شناخت]] بلافاصله به او حمله کرد و او را از اسب به پایین کشید و خود پیاده شد. و با هم به زد و خورد پرداختند و سرانجام [[خریت بن راشد]] را به [[هلاکت]] رساند و ریشه [[فتنه]] [[قطع]] شد. به همراه او ۱۷۰ نفر از یارانش در این میان کشته شدند و سایر همراهان او از [[چپ و راست]] فرار کردند و معقل بن قیس ریاحی [[دستور]] داد فراریها را تعقیب کردند و هر کدام از آنان را یافتند به [[اسارت]] گرفتند. | ||
معقل بن قیس ریاحی طبق [[موازین اسلامی]] همه زنها و بچههای [[مسلمان]] را [[آزاد]] کرد و [[مسیحیان]] [[مرتد]] را که به [[اسلام]] بازگشتند، [[آزاد]] کرد و عدهای از [[مسیحیان]] را که [[اسلام]] نیاوردند به [[اسارت]] گرفت و از [[مسلمانان]] هم [[بیعت]] گرفت و آزادشان ساخت و [[زن]] و فرزندشان را هم [[آزاد]] کرد و بعد خبر [[پیروزی]] و شرح حوادث را برای [[حضرت علی]] {{ع}} طی نامهای نوشت و خود با جمع [[اسیران]]، که پانصد نفر بودند، به همراه تمام نیروهای [[رزمنده]] به جانب [[کوفه]] بازگشت و در مسیر [[راه]]، [[اسیران]] [[مسیحی]] را به [[مصقلة بن هبیره]] [[کارگزار]] [[علی]] {{ع}} در | معقل بن قیس ریاحی طبق [[موازین اسلامی]] همه زنها و بچههای [[مسلمان]] را [[آزاد]] کرد و [[مسیحیان]] [[مرتد]] را که به [[اسلام]] بازگشتند، [[آزاد]] کرد و عدهای از [[مسیحیان]] را که [[اسلام]] نیاوردند به [[اسارت]] گرفت و از [[مسلمانان]] هم [[بیعت]] گرفت و آزادشان ساخت و [[زن]] و فرزندشان را هم [[آزاد]] کرد و بعد خبر [[پیروزی]] و شرح حوادث را برای [[حضرت علی]] {{ع}} طی نامهای نوشت و خود با جمع [[اسیران]]، که پانصد نفر بودند، به همراه تمام نیروهای [[رزمنده]] به جانب [[کوفه]] بازگشت و در مسیر [[راه]]، [[اسیران]] [[مسیحی]] را به [[مصقلة بن هبیره]] [[کارگزار]] [[علی]] {{ع}} در اردشیرخره (نواحی [[فارس]]) به پانصد هزار [[درهم]] واگذار کرد و بدین ترتیب [[اسیران]] هم [[آزاد]] شدند. و خود به همراه [[سپاهیان]] [[کوفه]] به [[محضر امام]] [[علی]] {{ع}} شرفیات شد و [[حضرت]] [[کار و تلاش]] و [[جهاد]] او را با [[دعای خیر]] برای او و همراهانش ستود<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۴۱؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۱۲۶؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۲۱.</ref>. | ||
بدین ترتیب [[خریت بن راشد]] [[ناجی]] پس از [[ارتداد]] و [[جنگ]] با [[امام المتقین]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به [[هلاکت]] رسید و [[فتنه]] و بلوایی که به [[راه]] انداخته بود، برچیده شد. این [[جنگ]] و [[خونریزی]] داخلی و نابودی [[خریت بن راشد]] در سال ۳۸ [[هجری]] واقع شد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۳۰-۱۳۳۴.</ref> | بدین ترتیب [[خریت بن راشد]] [[ناجی]] پس از [[ارتداد]] و [[جنگ]] با [[امام المتقین]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به [[هلاکت]] رسید و [[فتنه]] و بلوایی که به [[راه]] انداخته بود، برچیده شد. این [[جنگ]] و [[خونریزی]] داخلی و نابودی [[خریت بن راشد]] در سال ۳۸ [[هجری]] واقع شد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۳۰-۱۳۳۴.</ref> |