←مقدمه
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
پیامبر {{صل}} در ماه [[شوال]]، آغاز هشتمین ماه [[هجرت]]، [[پرچم]] را به عبیدة بن حارث سپرد تا به [[رابغ]]<ref>با جحفه ده میل فاصله دارد و بین ابواء و جحفه قرار دارد. معجم البلدان، یاقوت حموی، ج۳، ص۱۱.</ref> برود. عبیده با شصت سوار به سوی آنجا حرکت کرد و در کنار چشمه آبی که نامش [[احیاء]] بود، در دشت [[رابغ]]، با [[ابوسفیان بن حرب]] که دویست نفر همراهش بودند؛ روبرو شد. نخستین کسی که | پیامبر {{صل}} در ماه [[شوال]]، آغاز هشتمین ماه [[هجرت]]، [[پرچم]] را به [[عبیدة بن حارث]] سپرد تا به [[رابغ]]<ref>با جحفه ده میل فاصله دارد و بین ابواء و جحفه قرار دارد. معجم البلدان، یاقوت حموی، ج۳، ص۱۱.</ref> برود. عبیده با شصت سوار به سوی آنجا حرکت کرد و در کنار چشمه آبی که نامش [[احیاء]] بود، در دشت [[رابغ]]، با [[ابوسفیان بن حرب]] که دویست نفر همراهش بودند؛ روبرو شد. نخستین کسی که پس از [[ظهور اسلام]] به سوی [[دشمن]] تیر انداخت [[سعد بن ابی وقاص]] بود که در این [[جنگ]] تیردان خود را گشود و جلو رفت و [[یاران]] او برایش سپر گرفتند و او تمام تیرهایش را پرتاب کرد و با هر تیر فردی را زخمی ساخت. در تیردان او بیست تیر بود و هر تیری که رها میکرد به [[انسان]] یا حیوانی میخورد و او را زخمی میساخت. در آن [[روز]] تیرانداز دیگری در [[سپاه مسلمانان]] وجود نداشت. به هر حال، پس از آن، دیگر افراد [[سپاه]] برای جنگ [[شمشیر]] نکشیدند و در برابر یک دیگر صف نبستند و چون همان [[تیراندازی]] و [[رویارویی]] تمام شد، هر یک از دو گروه به جایگاه خود بازگشتند. سعد بن ابی وقاص [[نقل]] کرده: تمام شصت نفر همراه عبیده از [[مهاجران]] [[قریش]] بودند. به عبیده گفتم: اگر آنها را دنبال کنیم همه را خواهیم گرفت، زیرا آنها با [[ترس]] گریختند. ولی عبیده پیشنهادم را نپذیرفت و همه به [[مدینه]] برگشتیم<ref>المغازی، واقدی، ج۱، ص۱۰-۱۱؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ج۱، ص۱۶۴.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[عبیدة بن حارث (مقاله)|مقاله «عبیدة بن حارث»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۶ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۶، ص۲۲۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |