←مقدمه
(←منابع) برچسب: برگرداندهشده |
(←مقدمه) برچسبها: برگرداندهشده پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
این روش [[قرآن]] برای ذکر حوادث گذشته به [[پیامبر]] که اهدافی [[تربیتی]] و [[تسلی دادن]] را دنبال میکند و حوادث [[تاریخی]] متفاوتی با آنچه در اذهان مخاطبان بوده را ترسیم میکند و برخی از آنها حوادث [[دوران فترت]] است. {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ}}<ref>«دوزخیان و بهشتیان برابر نیستند، بهشتیانند که رستگارند» سوره حشر، آیه ۲۰.</ref> یا به خوبی و [[بدی]]، مثل: {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ}}<ref>«و اگر از راستیان باشد پس تو را از راستیان درود باد» سوره واقعه، آیه ۹۰-۹۱.</ref> {{متن قرآن|َأَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref>«و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ}}<ref>«و اما اگر از دروغانگاران گمراه باشد،» سوره واقعه، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ}}<ref>«(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ}}<ref>«و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۹.</ref>. یا [[آتش]] و [[بهشت]]: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ}}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟» سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref> که البته همیشه تعبیرها یکسان نیست: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«و آنان که در (انکار) آیات ما با گمان به ستوه آوردن ما میکوشند دوزخیاند» سوره حج، آیه ۵۱.</ref> در [[سوره]] {{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ}}<ref>«نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند» سوره قلم، آیه ۱.</ref>[[سخن]] از {{متن قرآن|أَصْحَابُ الْجَنَّةِ}} یعنی صاحبان باغ در صنعاء است، که قصد ندادن [[حق]] محرومان را داشتند، و وقتی مواجه با نابودی کامل شدند، یکدیگر را ملامت کردند {{متن قرآن|سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ}}<ref>«گفتند: پاکا که پروردگار ماست! بیگمان ما ستمکاره بودهایم» سوره قلم، آیه ۲۹.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۲.</ref>. | این روش [[قرآن]] برای ذکر حوادث گذشته به [[پیامبر]] که اهدافی [[تربیتی]] و [[تسلی دادن]] را دنبال میکند و حوادث [[تاریخی]] متفاوتی با آنچه در اذهان مخاطبان بوده را ترسیم میکند و برخی از آنها حوادث [[دوران فترت]] است. {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ}}<ref>«دوزخیان و بهشتیان برابر نیستند، بهشتیانند که رستگارند» سوره حشر، آیه ۲۰.</ref> یا به خوبی و [[بدی]]، مثل: {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ}}<ref>«و اگر از راستیان باشد پس تو را از راستیان درود باد» سوره واقعه، آیه ۹۰-۹۱.</ref> {{متن قرآن|َأَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref>«و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ}}<ref>«و اما اگر از دروغانگاران گمراه باشد،» سوره واقعه، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ}}<ref>«(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ}}<ref>«و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۹.</ref>. یا [[آتش]] و [[بهشت]]: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ}}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟» سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref> که البته همیشه تعبیرها یکسان نیست: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«و آنان که در (انکار) آیات ما با گمان به ستوه آوردن ما میکوشند دوزخیاند» سوره حج، آیه ۵۱.</ref> در [[سوره]] {{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ}}<ref>«نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند» سوره قلم، آیه ۱.</ref>[[سخن]] از {{متن قرآن|أَصْحَابُ الْجَنَّةِ}} یعنی صاحبان باغ در صنعاء است، که قصد ندادن [[حق]] محرومان را داشتند، و وقتی مواجه با نابودی کامل شدند، یکدیگر را ملامت کردند {{متن قرآن|سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ}}<ref>«گفتند: پاکا که پروردگار ماست! بیگمان ما ستمکاره بودهایم» سوره قلم، آیه ۲۹.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۲.</ref>. | ||
==اصحاب== | |||
[[صحابه]] به مسلمانانی گفته میشود که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را [[ملاقات]] کردهاند و تا پایان [[عمر]] به او [[ایمان]] داشتهاند. بنابر [[اعتقاد اهل سنت]]، همه صحابه [[عادل]] بودهاند و چنانچه عملی خلاف [[عدالت]] از آنان سرزده باشد، به سبب خطای در [[اجتهاد]] بوده است؛ ولی از نظرگاه [[شیعه]]، صحابه از این لحاظ با دیگر [[مسلمانان]] فرقی ندارند و عدالت هر یک از آنها باید به طریق معتبر ثابت شود. برای [[زنان]] نیز تعبیر [[صحابیات]] به کار رفته است. | |||
کتاب [[فرهنگ قرآن]] در تعریف صحابه چهار دیدگاه را بازگوی میکند. | |||
#[[صحابی]] کسی است که یک یا دو سال، [[پیامبر]]{{صل}} را [[درک]] کرده است و در یک یا دو [[غزوه]]، آن حضرت را [[همراهی]] کرده باشد. | |||
#هر فرد بالغی که پیامبر{{صل}} را دیده باشد و با درک و [[فهم]] خودش [[دین اسلام]] را [[پسندیده]] باشد و [[مسلمان]] شده باشد، صحابی است؛ گرچه مدت [[زمان]] همراهی او با پیامبر{{صل}} ساعتی از [[روز]] باشد. | |||
#هر شخصی که مصاحب آن حضرت بوده است، چه یک ماه چه یک روز و چه یک [[ساعت]]، همین که او را دیده باشد، صحابی است. | |||
#در عرف، صحابی به کسی اطلاق میشود که مدت زمان زیادی [[مصاحب]] پیامبر{{صل}} بوده باشد<ref>فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۳۲۶؛ اسد الغابه فی معرفة صحابه، ج۱، ص۱۳.</ref>. | |||
پس از آنکه [[خلیفه دوم]]، [[مغیره]] را از [[حکومت بصره]] [[عزل]] کرد و [[ابوموسی]] را به جای او قرار داد، گروهی از [[انصار پیامبر]]{{صل}} را نیز به همراه او به [[بصره]] گسیل داشت. دینوری در [[الاخبارالطوال]] تعداد آنها را ده نفر ذکر کرده است و [[انس بن مالک]] و [[برابن مالک]] را از جمله این افراد معرفی کرده است<ref>الاخبار الطوال، ص۱۵۲.</ref>. اما [[مورخان]] دیگر مانند [[طبری]] و [[ابن خلدون]] و [[ابن اثیر]]، تعداد همراهان ابوموسی را ۲۹ نفر نوشتهاند و از انس بن مالک و [[عمران بن حصین]] و [[هشام بن عامر]] بهعنوان صحابی یاد میکنند که با ابوموسی به بصره کوچ کردند<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۱۸۸۱؛ العبر، ج۱، ص۵۳۵: کامل، ج۸، ص۳۷۴.</ref>. و از دیگر همراهان او نامی به میان نیاوردهاند.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص ۳۱۷.</ref> | |||
== [[اصحاب الحجر]] == | == [[اصحاب الحجر]] == |