جهاد ابتدایی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۴۷: خط ۴۷:


[[صاحب جواهر]] سپس به نقل روایتی می‌پردازد که در آن سخن از [[قیام]] در صورت وجود یار آمده است. از عبارت فوق واضح است که صاحب جواهر مانعی برای جهاد ابتدایی در عصر غیبت نمی‌بیند و منع [[روایات]] را به [[دلیل علم]] [[اهل بیت]] {{عم}} به تأمین نشدن نیازهای بر پا کردن جهاد ابتدایی در عصر غیبت می‌داند<ref>اعرافی، جهاد الدعوة، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۴.</ref>
[[صاحب جواهر]] سپس به نقل روایتی می‌پردازد که در آن سخن از [[قیام]] در صورت وجود یار آمده است. از عبارت فوق واضح است که صاحب جواهر مانعی برای جهاد ابتدایی در عصر غیبت نمی‌بیند و منع [[روایات]] را به [[دلیل علم]] [[اهل بیت]] {{عم}} به تأمین نشدن نیازهای بر پا کردن جهاد ابتدایی در عصر غیبت می‌داند<ref>اعرافی، جهاد الدعوة، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۴.</ref>
==[[جهاد ابتدایی]]==
«جهاد ابتدایی»، در مقابل [[جهاد دفاعی]] به کار می‌رود و آن عبارت است از [[پیکار]] با [[دشمن]] با [[هدف]] [[دعوت به اسلام]] و [[آزاد]] کردن [[مردم]] از یوغ [[کفار]]. جهاد ابتدایی برابر سه گروه [[واجب]] است: کفار [[حربی]]، کفار [[ذمی]] که شرایط [[ذمه]] را نقض کرده‌اند و [[باغیان]]. در این نوع [[جهاد]] اصولاً فرض حالت [[درگیری نظامی]] و [[خصومت]] مسلحانه معتبر و لازم نیست و بدون این حالات نیز جهاد قابل [[صدق]] است. در جهاد ابتدایی اگر جنبه [[عبادی]] آن منتفی گردد و [[عملیات نظامی]] بدون [[قصد قربت]] انجام شود، آثار دیگری برای فرد و [[جامعه]] به بار نخواهد آورد مگر آنکه آثار [[معنوی]] چون انتشار [[اسلام]] و کسب پیروزی‌های [[سیاسی]] و نظامی و [[عقیدتی]] در شمار آثار ناشی از جهاد ملحوظ شود.
عملیات مسلحانه [[دفاعی]] گاه با اقدامات خصمانه و حملات نامرئی دشمن که خود را به ظاهر آغازگر [[جنگ]] نشان نمی‌دهد، شروع می‌شود. [[فقها]] برای سهولت بحث، این مورد را به عنوان جهاد ابتدایی نام برده‌اند. در مقابل برخی جهاد ابتدایی را به معنای جهاد بر اساس [[انگیزه]] دعوت به اسلام و گسترش تعالی [[وحی]] [[تفسیر]] کرده‌اند.
اهم [[انگیزه‌ها]] و عوامل جهاد ابتدایی و تهاجمی از این قرار است:
# آزاد کردن ملت‎ها و توده‌های مردمی که از شرایط آزاد [[اندیشیدن]] و آزاد [[قضاوت]] کردن و بالاخره [[انتخاب]] آزاد کردن، محرومند و موانع و عده‌ها و دشواری‌هایی بر اثر [[سلطه]] قدرت‌مندان و [[دولتمردان]] در راه [[درک]] [[حقایق]] و رسیدن به [[واقعیت]] بر سر راهشان قرار گرفته است. و نیز به منظور هموار کردن راه حقیقت‌یابی و [[نفی]] تحمیل‌ها و استضعاف‌های [[فکری]] و آماده کردن زمینه [[رشد]] [[آگاهی‌ها]] و [[شکوفایی]] [[اندیشه‌ها]]. {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>.
#برای [[رهایی]] بخشیدن به [[ملت‌ها]] و گروه‌های تحت [[ستم]] که خود، یارای گرفتن [[حق]] خویش را ندارند و به گونه‌ای به [[استعمار]] و [[استثمار]] کشانده شده و از [[حقوق]] خود [[محروم]] شده و [[مستضعف]] شده‌اند. همان طور که [[موسی]] و [[هارون]] برای [[مبارزه]] با [[فرعون]] که ملتش را به [[استضعاف]] کشانیده بود، فرستاده شدند. {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref>. {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>.
#کمک و [[یاری دادن]] و [[همراهی]] با [[نهضت‌های آزادی‌بخش]] و مستضعفانی که در سراسر [[جهان]] برای [[نجات]] خود در برابر [[استکبار]] و ستم جهانی می‌جنگند. {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref>.
به [[اعتقاد]] بیشتر [[فقهای شیعه]]، [[جهاد ابتدایی]] باید با [[اجازه]] [[معصوم]] با [[نایب خاص]] منتسب به [[امام]] معصوم{{ع}} [[مسلمانان]] شروع شود. در این [[جهاد]] لازم نیست که مسلمانان برای [[دفع تجاوز]] [[دشمن]] جهاد را شروع کنند. جهاد ابتدایی [[واجب]] است، از این رو به [[اعتقاد شیعیان]] یکی از شرایط اصلی و اساسی آن، [[حضور امام معصوم]] در صحنه بوده و یا حداقل باید [[فرماندهی سپاه]] [[مجاهدان]] از سوی [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} تعیین شده باشد.
در این زمینه روایاتی هست که به یکی از آنها اشاره می‌شود<ref>وسائل الشیعه، کتاب جهاد، باب ۱۲، حدیث ۳.</ref>: سماعه نقل کرده است که [[عابد]] [[بصری]]، [[علی بن الحسین]]{{ع}} را در راه [[مکه]] [[ملاقات]] کرد و خطاب به آن حضرت گفت: شما [[جهاد]] و مشقات جهاد را ترک کرده و به [[حج]] و [[آسایش]] حاصل از آن رو آورده‌اید، در حالی که [[خداوند]] فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}<ref>«همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>.
[[امام سجاد]] در پاسخ فرمود: که آیا این [[آیه]] را خوانده‌اید، که فرمود: {{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref><ref>وسائل الشیعه، کتاب جهاد، باب ۱۲، حدیث ۸.</ref>.
امام فرمود: هر وقت این افراد را با این صفات یافتید جهاد با آنها [[فاضل]] از حج است.
در [[حدیث]] دیگری از [[امام رضا]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود<ref>فقه سیاسی، ج۵، ص۲۱۰، ۲۳۹، ۲۵۵، ۲۸۳ و ۳۳۵-۳۳۶.</ref>: {{متن حدیث|الْجِهَادُ وَاجِبٌ مَعَ إِمَامٍ عَادِلٍ}} یعنی جهاد با [[امام عادل]] (معصوم) [[واجب]] است.
به طور کلی [[جهاد ابتدایی]] در [[زمان]] امام معصوم{{ع}} صورت می‌گیرد، مگر این که شخص جهاد را به صورت [[نذر]]، [[عهد]] و قسم، [[تعهد]] کرده باشد<ref>فقه سیاسی، ج۶، ص۲۸-۳۰.</ref>.
اما در [[جنگ]] تدافعی ([[جهاد دفاعی]])، گرچه [[انگیزه]] و [[هدف]] اصلی جهاد در راه خداست، ولی در بیشتر موارد مقاصد مادی از قبیل بیرون راندن [[دشمن]] از [[سرزمین اسلامی]] و به دست آوردن [[حقوق]] ازدست‌رفته و [[پاسداری]] از [[مال]] و [[جان]] و نگهداری از حقوق و [[منافع مادی]] [[مشروع]] نیز مطرح است، اما با این حال در موارد [[جنگ ابتدایی]]، [[جهاد]] در شکل [[توحیدی]] [[ناب]] و فقط برای [[خدا]] و تنها به دلیل هدف‎های [[معنوی]]، ارائه شده است، حتی آنجا که به [[یاری]] [[مستضعفان]] می‌شتابند، به دنبال هر گونه مقاصد و منافع مادی برای خود نیستند.
این [[واقعیت]] را که نشانگر ماهیت [[جهاد ابتدایی]] [[اسلام]] و [[قداست]] کامل آن، چه از نظر [[هدف]] و چه از نظر کیفیت اجرای آن است، می‌توان با [[تأمل]] در [[آیات]] زیر به دست آورد:
{{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.</ref>.
با این توصیف هرگز جهاد [[اسلامی]] با توسعه‌طلبی، قدرت‌خواهی، [[سلطه‌جویی]]، [[استعمار]] و [[استثمار]]، جستجوی [[ثروت]]، سرزمین‌های بیشتر و [[حکومت]] جابرانه بر توده‌ها، [[انسان]] که مقصد جنگجویان و [[سیاستمداران]] است، [[آلوده]] نخواهد شد.
{{متن قرآن|فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ}}<ref>«آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند» سوره نساء، آیه ۷۴.</ref>.
بی‌شک چنین کسانی که حاضر شده‌اند [[دنیا]] و جانشان را به [[جهان]] [[معنویت]] بیکران [[آخرت]] از دست بدهند، هرگز با مقاصد [[پست]] و آرمان‌های توسعه‌طلبانه و طمع‌کارانه، آلوده نخواهند شد.
{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}}<ref>«تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.</ref>.
وقتی مؤمنی که در راه [[ایمان به خدا]] و پیامبرش تردیدی به [[دل]] راه نمی‌دهد و آماده می‌شود اموالش را که محصول تلاش عمرش است و جانش را در راه ایمانش تقدیم کند، چگونه می‌تواند جهادش با مقاصد [[پست]] بشری، رنگ غیرخدایی به خود بگیرد؟
{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ * التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است * آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۱-۱۱۲.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۶۳۲.</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
۷۳٬۳۸۶

ویرایش