کارکردهای عصمت معصومان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
#'''[[عصمت]] به معنای ملکه''': پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را به [[لطف]] تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمی‌شود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت می‌دهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتاب‌های خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref>
#'''[[عصمت]] به معنای ملکه''': پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را به [[لطف]] تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمی‌شود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت می‌دهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتاب‌های خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref>


=== پیامدهای عصمت در  فقه امامیه ===
== پیامدهای عصمت در  فقه امامیه ==


==== [[عصمت پیامبر]] {{صل}} و [[عصمت امامان|امامان]] {{عم}} از [[عصمت از فراموشی|فراموشی]] و [[عصمت از اشتباه|اشتباه]] در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]] ====
=== [[عصمت پیامبر]] {{صل}} و [[عصمت امامان|امامان]] {{عم}} از [[عصمت از فراموشی|فراموشی]] و [[عصمت از اشتباه|اشتباه]] در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]] ===


یکی از حوزه‌های [[عصمت]] که ثمرات [[فقهی]] زیادی دارد و در [[کلام]] و [[فقه]] مورد بحث و مناقشات زیادی قرار گرفته است، مبحث [[عصمت پیامبر]] {{صل}} و [[عصمت امامان|امامان]] {{عم}} از [[عصمت از فراموشی|فراموشی]] و [[عصمت از اشتباه|اشتباه]] در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]] است. اگر [[پیامبر]] [[معصوم]] نباشد، غرض و [[هدف از ارسال رسولان]] که [[ارشاد]] [[مردم]] به سوی [[سعادت واقعی]] است محقق نمی‌شود، [[تربیت]] و [[تزکیه]] و [[برپایی عدل]] و [[قسط]] بدون عصمت حاصل نمی‌شود. با احتمال [[خطا]] و اشتباه و فراموشی امکان تربیت و ارشاد مردم حاصل نمی‌شود. به این تقریب اشکال شده است که این حوزه عصمت را پیش از [[زمان]] [[بعثت]] [[اثبات]] نمی‌کند؛ اما واقع این است که اتمیت و اکملیت در ارشاد و تربیت تنها با این توسعه زمانی عصمت حاصل می‌شود که از نگاه نگارنده پذیرفته است و اگر باز بر اشکال [[اصرار]] ورزیده شود، می‌توان به [[ادلّه سمعی]] [[شأن]] [[مخلَص]] بودن [[انبیا]] و نیز [[مقام اصطفای ویژه]] آنها اشاره کرد و این حوزه از عصمت را در توسعه زمانی خود اثبات نمود. [[محقق لاهیجی]] این توسعه زمانی و کیفی عصمت را احسن و [[اصلح]] و ارجح در [[تحقق غرض الهی]] می‌داند و با وجود عدم مانع، در [[حکمت الهی]] [[واجب]] می‌شود که آن را محقق سازد، وگرنه [[ترجیح مرجوح بر راجح]] و [[قبیح]] خواهد بود<ref>عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۳۵۱.</ref>. [[دلیل لزوم تبعیت مطلق از پیامبر]] {{صل}} نیز می‌تواند [[عصمت از خطا]] و فراموشی را اثبات کند<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي... * قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}} «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید... * بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۱-۳۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}} «و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.</ref>.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۳۶۱.</ref>
یکی از حوزه‌های [[عصمت]] که ثمرات [[فقهی]] زیادی دارد و در [[کلام]] و [[فقه]] مورد بحث و مناقشات زیادی قرار گرفته است، مبحث [[عصمت پیامبر]] {{صل}} و [[عصمت امامان|امامان]] {{عم}} از [[عصمت از فراموشی|فراموشی]] و [[عصمت از اشتباه|اشتباه]] در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]] است. اگر [[پیامبر]] [[معصوم]] نباشد، غرض و [[هدف از ارسال رسولان]] که [[ارشاد]] [[مردم]] به سوی [[سعادت واقعی]] است محقق نمی‌شود، [[تربیت]] و [[تزکیه]] و [[برپایی عدل]] و [[قسط]] بدون عصمت حاصل نمی‌شود. با احتمال [[خطا]] و اشتباه و فراموشی امکان تربیت و ارشاد مردم حاصل نمی‌شود. به این تقریب اشکال شده است که این حوزه عصمت را پیش از [[زمان]] [[بعثت]] [[اثبات]] نمی‌کند؛ اما واقع این است که اتمیت و اکملیت در ارشاد و تربیت تنها با این توسعه زمانی عصمت حاصل می‌شود که از نگاه نگارنده پذیرفته است و اگر باز بر اشکال [[اصرار]] ورزیده شود، می‌توان به [[ادلّه سمعی]] [[شأن]] [[مخلَص]] بودن [[انبیا]] و نیز [[مقام اصطفای ویژه]] آنها اشاره کرد و این حوزه از عصمت را در توسعه زمانی خود اثبات نمود. [[محقق لاهیجی]] این توسعه زمانی و کیفی عصمت را احسن و [[اصلح]] و ارجح در [[تحقق غرض الهی]] می‌داند و با وجود عدم مانع، در [[حکمت الهی]] [[واجب]] می‌شود که آن را محقق سازد، وگرنه [[ترجیح مرجوح بر راجح]] و [[قبیح]] خواهد بود<ref>عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۳۵۱.</ref>. [[دلیل لزوم تبعیت مطلق از پیامبر]] {{صل}} نیز می‌تواند [[عصمت از خطا]] و فراموشی را اثبات کند<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي... * قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}} «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید... * بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۱-۳۲؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}} «و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.</ref>.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۳۶۱.</ref>


==== [[عصمت پیامبران]] و [[امامان]] در [[مقام]] [[تفسیر]] و تبیین [[وحی]] ====
=== [[عصمت پیامبران]] و [[امامان]] در [[مقام]] [[تفسیر]] و تبیین [[وحی]] ===


این بحث، یعنی [[عصمت از خطا]] و [[فراموشی]] در [[تبیین شریعت]] و توضیح [[معارف]] و [[تکالیف]] و مبانی [[شرعی]]، شاخه‌ای از [[عصمت]] است که در [[فقه]] ثمرات و نتایج مهمی را به دنبال دارد. جزئیات [[احکام شریعت]] و تفصیل [[معارف الهی]] در [[وحی قرآنی]] نیامده است، بلکه توسط [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} بیان شده است. [[متکلمان امامی]] پیامبر {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} را از این‌گونه [[خطا]] و [[اشتباه]] مصون می‌دانند و دلیل آن، همان ادلّه [[عقلی]] [[ضرورت نبوت]] و [[اتمام حجت]] [[خدا]] بر [[بشر]] است. [[حجت خدا]] هنگامی تمام می‌شود که نه تنها پیام‌های [[الهی]] از جانب [[خداوند]] بدون هیچ کم و [[کاستی]] منتقل گردد، بلکه اگر این پیام‌ها نیازمند [[تفسیر]]، توجیه و تبیین بود، غرض الهی هنگامی حاصل می‌شود که این بیان و توضیح [[معصومان]] مصون از هرگونه خطا و اشتباه باشد. افزون بر این دلیل [[آیات]] [[سوره نجم]]<ref>{{متن قرآن|مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}} «که همنشین شما گمراه و بیراه نیست * و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۲-۴.</ref> (دوم تا چهارم) هر [[گفتار پیامبر]] و تبیین او را [[وحی الهی]] و درنتیجه [[مصون از خطا]] می‌داند. این آیات هم نطق و [[کلام]] [[رسول خدا]] به [[قرآن]] و هم سخنان عادی او را [[وحی]] و مصون از خطا می‌شمارد. رسول خدا {{صل}} خود این [[آیه]] را بر غیر بیان [[وحیانی]] خود تطبیق کرده‌اند. ازجمله آن موارد وقتی بود که رسول خدا {{صل}} تمامی درهای رو به [[مسجد]] [[خانه]] [[صحابه]] را بست جز در [[خانه علی]] {{ع}} که موجب [[اعتراض]] [[اصحاب]] شد. پیامبر {{صل}} همه را در مسجد جمع کرد و در خطبه‌ای [[بلیغ]] فرمود: {{متن حدیث|يَا أَيُّهَا النَّاسُ مَا أَنَا سَدَدْتُهَا وَ لَا أَنَا فَتَحْتُهَا وَ لَا أَنَا أَخْرَجْتُكُمْ وَ أَسْكَنْتُهُ ثُمَّ قَرَأَ: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى * مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد * که همنشین شما گمراه و بیراه نیست * و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۱-۴.</ref>}}<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۸۱؛ جلال الدین السیوطی، الدرالمنثور، ج۶، ص۱۲۲؛ ابوحمزه ثمالی، تفسیر القرآن الکریم، ص۳۱۵؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۸۱.</ref>.
این بحث، یعنی [[عصمت از خطا]] و [[فراموشی]] در [[تبیین شریعت]] و توضیح [[معارف]] و [[تکالیف]] و مبانی [[شرعی]]، شاخه‌ای از [[عصمت]] است که در [[فقه]] ثمرات و نتایج مهمی را به دنبال دارد. جزئیات [[احکام شریعت]] و تفصیل [[معارف الهی]] در [[وحی قرآنی]] نیامده است، بلکه توسط [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} بیان شده است. [[متکلمان امامی]] پیامبر {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} را از این‌گونه [[خطا]] و [[اشتباه]] مصون می‌دانند و دلیل آن، همان ادلّه [[عقلی]] [[ضرورت نبوت]] و [[اتمام حجت]] [[خدا]] بر [[بشر]] است. [[حجت خدا]] هنگامی تمام می‌شود که نه تنها پیام‌های [[الهی]] از جانب [[خداوند]] بدون هیچ کم و [[کاستی]] منتقل گردد، بلکه اگر این پیام‌ها نیازمند [[تفسیر]]، توجیه و تبیین بود، غرض الهی هنگامی حاصل می‌شود که این بیان و توضیح [[معصومان]] مصون از هرگونه خطا و اشتباه باشد. افزون بر این دلیل [[آیات]] [[سوره نجم]]<ref>{{متن قرآن|مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}} «که همنشین شما گمراه و بیراه نیست * و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۲-۴.</ref> (دوم تا چهارم) هر [[گفتار پیامبر]] و تبیین او را [[وحی الهی]] و درنتیجه [[مصون از خطا]] می‌داند. این آیات هم نطق و [[کلام]] [[رسول خدا]] به [[قرآن]] و هم سخنان عادی او را [[وحی]] و مصون از خطا می‌شمارد. رسول خدا {{صل}} خود این [[آیه]] را بر غیر بیان [[وحیانی]] خود تطبیق کرده‌اند. ازجمله آن موارد وقتی بود که رسول خدا {{صل}} تمامی درهای رو به [[مسجد]] [[خانه]] [[صحابه]] را بست جز در [[خانه علی]] {{ع}} که موجب [[اعتراض]] [[اصحاب]] شد. پیامبر {{صل}} همه را در مسجد جمع کرد و در خطبه‌ای [[بلیغ]] فرمود: {{متن حدیث|يَا أَيُّهَا النَّاسُ مَا أَنَا سَدَدْتُهَا وَ لَا أَنَا فَتَحْتُهَا وَ لَا أَنَا أَخْرَجْتُكُمْ وَ أَسْكَنْتُهُ ثُمَّ قَرَأَ: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى * مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد * که همنشین شما گمراه و بیراه نیست * و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۱-۴.</ref>}}<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۸۱؛ جلال الدین السیوطی، الدرالمنثور، ج۶، ص۱۲۲؛ ابوحمزه ثمالی، تفسیر القرآن الکریم، ص۳۱۵؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۸۱.</ref>.
۱۱٬۴۳۷

ویرایش