محمد حنفیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:
| آخرین راوی از او =  
| آخرین راوی از او =  
}}
}}
'''[[محمد بن علی بن ابی طالب]] {{ع}}'''، معروف به [[ابن الحنفیه]] در سال ۱۳ و یا ۲۱ هجری به [[دنیا]] آمده و مادرش "خولة بنت جعفر بن قیس الحنفیة" نام دارد. ایشان مردی عالم، [[شجاع]]، نیرومند و [[قوی]] بود و در زمان [[حکومت]] [[امام علی بن ابی طالب]] {{ع}} از فرماندهان بزرگ [[لشکر]] [[اسلام]] بود و در همه جنگ‌های زمان [[امام]] شرکت داشت.
'''[[محمد بن علی بن ابی طالب]] {{ع}}'''، معروف به [[ابن الحنفیه]] در سال ۱۳ و یا ۲۱ هجری به [[دنیا]] آمده و مادرش «خولة بنت جعفر بن قیس الحنفیة» نام دارد. ایشان مردی عالم، [[شجاع]]، نیرومند و [[قوی]] بود و در زمان [[حکومت]] [[امام علی بن ابی طالب]] {{ع}} از فرماندهان بزرگ [[لشکر]] [[اسلام]] بود و در همه جنگ‌های زمان [[امام]] شرکت داشت.


[[محمد بن حنفیه]] در حادثه [[کربلا]] حضور نداشت و علت عدم حضور امر [[امام حسین]] {{ع}} بوده است؛ همچنین او از نظر جسمی در شرایطی نبود که بتواند به [[کربلا]] برود. ایشان سرانجام در سال ۷۳ به دیدار [[معبود]] خویش شتافت و در مقبره [[قریش]] به خاک سپرده شد.
[[محمد بن حنفیه]] در حادثه [[کربلا]] حضور نداشت و علت عدم حضور امر [[امام حسین]] {{ع}} بوده است؛ همچنین او از نظر جسمی در شرایطی نبود که بتواند به [[کربلا]] برود. ایشان سرانجام در سال ۷۳ به دیدار [[معبود]] خویش شتافت و در مقبره [[قریش]] به خاک سپرده شد.
خط ۵۷: خط ۵۷:
[[مادر]] ایشان از کسانی بود که در [[جنگ‌های رده]]، [[اسیر]] و به [[مدینه]] آورده شد<ref>تهذیب الکمال، مزی، ج۲۶، ص۱۴۷ -۱۴۸.</ref>. او را [[محمد الاکبر]]، معروف به [[ابن الحنفیه]] نیز نامیده‌اند<ref>تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۷، ص۲۹۴.</ref> و این عنوان نسبت او را به مادر گرامی‌اش مشخص می‌کند.
[[مادر]] ایشان از کسانی بود که در [[جنگ‌های رده]]، [[اسیر]] و به [[مدینه]] آورده شد<ref>تهذیب الکمال، مزی، ج۲۶، ص۱۴۷ -۱۴۸.</ref>. او را [[محمد الاکبر]]، معروف به [[ابن الحنفیه]] نیز نامیده‌اند<ref>تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۷، ص۲۹۴.</ref> و این عنوان نسبت او را به مادر گرامی‌اش مشخص می‌کند.


[[نسل]] [[امام علی]] {{ع}} از طریق [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} و [[محمد بن حنفیه]]<ref>المختصر فی أخبار البشر تاریه أبی الفداء، ج۱، ص۱۸۱.</ref> ادامه یافت. از ویژگی‌های [[محمد بن علی]] {{ع}} آن است که او هم‌نام و هم‌کنیه [[رسول‌الله]] {{صل}} بوده است<ref>مرآة الجنان و عبرة الیقظان، ج۱، ص۱۳۰.</ref> و در این باره [[روایات]] متعددی در منابع [[فریقین]] آمده است؛ مثلاً؛ از [[حضرت علی]] {{ع}} نقل شده که [[رسول الله]] {{صل}} به ایشان فرمود: "به زودی [[خداوند]] [[فرزندی]] به تو عطا خواهد کرد که هم‌نام و هم‌کنیه من خواهد بود"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۵، ص۹۲ و تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۴، ص۳۲۷؛ کنز العمال، متقی هندی، ج۱۴، ص۳۱ و إمتاع الأسماع، مقریزی، ج۱۳، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۳-۵۰۵؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 668-670.</ref>
[[نسل]] [[امام علی]] {{ع}} از طریق [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} و [[محمد بن حنفیه]]<ref>المختصر فی أخبار البشر تاریه أبی الفداء، ج۱، ص۱۸۱.</ref> ادامه یافت. از ویژگی‌های [[محمد بن علی]] {{ع}} آن است که او هم‌نام و هم‌کنیه [[رسول‌الله]] {{صل}} بوده است<ref>مرآة الجنان و عبرة الیقظان، ج۱، ص۱۳۰.</ref> و در این باره [[روایات]] متعددی در منابع [[فریقین]] آمده است؛ مثلاً؛ از [[حضرت علی]] {{ع}} نقل شده که [[رسول الله]] {{صل}} به ایشان فرمود: «به زودی [[خداوند]] [[فرزندی]] به تو عطا خواهد کرد که هم‌نام و هم‌کنیه من خواهد بود»<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۵، ص۹۲ و تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۴، ص۳۲۷؛ کنز العمال، متقی هندی، ج۱۴، ص۳۱ و إمتاع الأسماع، مقریزی، ج۱۳، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۳-۵۰۵؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 668-670.</ref>


[[محمد بن حنفیه]] مردی عالم، [[شجاع]]، نیرومند و [[قوی]] بود. از [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] است که فرمود: "محمدها از اینکه [[خدای عزوجل]] [[نافرمانی]] شود، خودداری می‌کنند." [[راوی]] گوید: من از آن [[حضرت]] پرسیدم: "محمدها چه کسانی هستند؟" فرمود: "[[محمد بن جعفر]]، [[محمد بن ابی‌ بکر]]، [[محمد بن ابی‌ حذیفه]] و [[محمد بن حنفیه]]". نیز [[روایت]] است که روزی [[امام علی]] {{ع}} [[حسنین]] را به حضور‌طلبید و ضمن سفارش‌هایی به آنان خطاب به ابن‌حنفیه گفت: "پس بدان که من تو را نیز به همان‌ها [[وصیت]] می‌کنم و نیز به تو سفارش می‌کنم که [[احترام]] برادرانت را نگه‌داری، زیرا [[حق]] آن دو بر تو بزرگ است، پس کاری را بدون نظر آنها انجام مده." آن‌گاه به [[حسن]] {{ع}} و [[حسین]] {{ع}} نیز فرمود: "شما را نیز سفارش می‌کنم، زیرا که وی [[برادر]] شما و پسر [[پدر]] شماست و به خوبی دانسته‌اید که پدرتان او را پیوسته [[دوست]] می‌داشت"<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 668-670.</ref>.
[[محمد بن حنفیه]] مردی عالم، [[شجاع]]، نیرومند و [[قوی]] بود. از [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] است که فرمود: «محمدها از اینکه [[خدای عزوجل]] [[نافرمانی]] شود، خودداری می‌کنند.» [[راوی]] گوید: من از آن [[حضرت]] پرسیدم: «محمدها چه کسانی هستند؟» فرمود: «[[محمد بن جعفر]]، [[محمد بن ابی‌ بکر]]، [[محمد بن ابی‌ حذیفه]] و [[محمد بن حنفیه]]». نیز [[روایت]] است که روزی [[امام علی]] {{ع}} [[حسنین]] را به حضور‌طلبید و ضمن سفارش‌هایی به آنان خطاب به ابن‌حنفیه گفت: «پس بدان که من تو را نیز به همان‌ها [[وصیت]] می‌کنم و نیز به تو سفارش می‌کنم که [[احترام]] برادرانت را نگه‌داری، زیرا [[حق]] آن دو بر تو بزرگ است، پس کاری را بدون نظر آنها انجام مده.» آن‌گاه به [[حسن]] {{ع}} و [[حسین]] {{ع}} نیز فرمود: «شما را نیز سفارش می‌کنم، زیرا که وی [[برادر]] شما و پسر [[پدر]] شماست و به خوبی دانسته‌اید که پدرتان او را پیوسته [[دوست]] می‌داشت»<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 668-670.</ref>.


== مادر [[محمد بن حنفیه]] ==
== مادر [[محمد بن حنفیه]] ==
خط ۶۹: خط ۶۹:
[[محمد بن حنفیه]] در دوران خود، کسی است که نمی‌تواند بی‌عدالتی‌های اموی‌ها را [[تحمل]] کند و او [[معتقد]] است که [[ابن عفان]]، [[مسئول]] [[فساد]]<ref>الغارات، إبراهیم بن محمد ثقفی کوفی، ج۲، ص۷۴۹.</ref> و از [[رحمت خدا]] دور است<ref>تقریب المعارف، أبوصلاح حلبی، ص۲۹۵ و ۹ بحارالانوار، ج۳۱، ص۳۰۸.</ref>. او در زمان [[حکومت]] [[امام علی بن ابی طالب]] {{ع}} از [[فرماندهان]] بزرگ [[لشکر]] [[اسلام]] بود و در همه جنگ‌های زمان [[امام]] شرکت داشت.
[[محمد بن حنفیه]] در دوران خود، کسی است که نمی‌تواند بی‌عدالتی‌های اموی‌ها را [[تحمل]] کند و او [[معتقد]] است که [[ابن عفان]]، [[مسئول]] [[فساد]]<ref>الغارات، إبراهیم بن محمد ثقفی کوفی، ج۲، ص۷۴۹.</ref> و از [[رحمت خدا]] دور است<ref>تقریب المعارف، أبوصلاح حلبی، ص۲۹۵ و ۹ بحارالانوار، ج۳۱، ص۳۰۸.</ref>. او در زمان [[حکومت]] [[امام علی بن ابی طالب]] {{ع}} از [[فرماندهان]] بزرگ [[لشکر]] [[اسلام]] بود و در همه جنگ‌های زمان [[امام]] شرکت داشت.


در [[جنگ جمل]]<ref>مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۳۵۲ و ج۳، ص۱۸۵ - ۱۸۶؛ نصب الرایة، زیلعی، ج۴، ص۳۶۲ - ۳۶۳؛ المحلی، ابن حزم، ج۱۱، ص۱۰۳ و عمدة القاری، ج۱۵، ص۴۹ - ۵۰.</ref> [[پرچمدار]] [[لشکر]] [[اسلام]] بوده است<ref>وقعة الجمل، ضامن بن شدقم حسینی مدنی، ص۱۴۱ و منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۱۵۸ - ۱۵۹ مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۳۳۹ - ۳۴۰.</ref>؛ به طوری که شجاعتش در [[شعر]] [[خزیمه بن ثابت]] [[نقل]] شده است<ref>التذکرة الحمدونیة، ابن حمدون، ج۲، ص۴۸۴ و المستطرف فی کل فن مستظرف، أبشیهی، ج۱، ص۳۶۴.</ref>. [[نقل]] است که در [[جنگ جمل]] پس از حمله نخستین [[امام]] {{ع}} به [[قلب]] [[لشکر]] [[جمل]]، [[پرچم]] به‌دست [[محمد بن حنفیه]] سپرده شد و [[امام]] به او فرمود: "حمله نخستین را با حمله دوم محو و نابود کن و این گروه [[انصار]] و هم همراه تو خواهند بود." و [[خُزَیمة بن ثابت]] [[ذوالشهادتین]] را با گروهی از [[انصار]] که بسیاری از ایشان از شرکت‌کنندگان در [[جنگ بدر]] بودند با [[محمد]] همراه فرمود. [[محمد]] حمله‌های فراوان و پی‌درپی انجام داد و [[دشمن]] را از [[جایگاه]] خود عقب راند و سخت [[دلاوری]] و [[ایستادگی]] کرد.
در [[جنگ جمل]]<ref>مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۳۵۲ و ج۳، ص۱۸۵ - ۱۸۶؛ نصب الرایة، زیلعی، ج۴، ص۳۶۲ - ۳۶۳؛ المحلی، ابن حزم، ج۱۱، ص۱۰۳ و عمدة القاری، ج۱۵، ص۴۹ - ۵۰.</ref> [[پرچمدار]] [[لشکر]] [[اسلام]] بوده است<ref>وقعة الجمل، ضامن بن شدقم حسینی مدنی، ص۱۴۱ و منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۱۵۸ - ۱۵۹ مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۳۳۹ - ۳۴۰.</ref>؛ به طوری که شجاعتش در [[شعر]] [[خزیمه بن ثابت]] [[نقل]] شده است<ref>التذکرة الحمدونیة، ابن حمدون، ج۲، ص۴۸۴ و المستطرف فی کل فن مستظرف، أبشیهی، ج۱، ص۳۶۴.</ref>. [[نقل]] است که در [[جنگ جمل]] پس از حمله نخستین [[امام]] {{ع}} به [[قلب]] [[لشکر]] [[جمل]]، [[پرچم]] به‌دست [[محمد بن حنفیه]] سپرده شد و [[امام]] به او فرمود: «حمله نخستین را با حمله دوم محو و نابود کن و این گروه [[انصار]] و هم همراه تو خواهند بود.» و [[خُزَیمة بن ثابت]] [[ذوالشهادتین]] را با گروهی از [[انصار]] که بسیاری از ایشان از شرکت‌کنندگان در [[جنگ بدر]] بودند با [[محمد]] همراه فرمود. [[محمد]] حمله‌های فراوان و پی‌درپی انجام داد و [[دشمن]] را از [[جایگاه]] خود عقب راند و سخت [[دلاوری]] و [[ایستادگی]] کرد.


در [[جنگ صفین]] نیز به [[فرمان]] [[مالک اشتر]] نزد [[سپاه]] [[شام]] رفت و در برتری‌های [[امام علی]] {{ع}} چنان [[سخنرانی]] کرد که همگان [[فضل]] او را ستودند. [[امام]] {{ع}} در [[نبرد صفین]] او را به همراه مرقال در [[جناح چپ]] [[سپاه]] خود مستقر کرد<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۱، ص۲۴۴.</ref> و فعالیت او در [[نبرد]] با نهروانیان نیز ستودنی است<ref>ذوب النضار، ابن نما حلی، ص۵۶. </ref>؛ هنگام [[نبرد نهروان]] [[امام]] {{ع}} به او فرمود: "برخیز پسرم و [[پرچم]] را در دست بگیر<ref>قرب الأسناد، حمیری قمی، ص۲۷-۲۸.</ref> و او در [[مقام]] [[پرچمدار]] [[لشکر حق]]، [[شجاعت]] خود را ثابت کرد<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۷-۵۰۹.</ref>.
در [[جنگ صفین]] نیز به [[فرمان]] [[مالک اشتر]] نزد [[سپاه]] [[شام]] رفت و در برتری‌های [[امام علی]] {{ع}} چنان [[سخنرانی]] کرد که همگان [[فضل]] او را ستودند. [[امام]] {{ع}} در [[نبرد صفین]] او را به همراه مرقال در [[جناح چپ]] [[سپاه]] خود مستقر کرد<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۱، ص۲۴۴.</ref> و فعالیت او در [[نبرد]] با نهروانیان نیز ستودنی است<ref>ذوب النضار، ابن نما حلی، ص۵۶. </ref>؛ هنگام [[نبرد نهروان]] [[امام]] {{ع}} به او فرمود: «برخیز پسرم و [[پرچم]] را در دست بگیر<ref>قرب الأسناد، حمیری قمی، ص۲۷-۲۸.</ref> و او در [[مقام]] [[پرچمدار]] [[لشکر حق]]، [[شجاعت]] خود را ثابت کرد<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۷-۵۰۹.</ref>.


پس از [[شهادت امام علی]] {{ع}} [[محمد بن حنفیه]] به فراگیری و [[تعلیم]] [[حدیث]] ممارست داشت و در برابر سیاست‌های حکومت‌های جبار زمان درباره منع [[حدیث]]، در عمل به [[مبارزه]] برخاست. بیشتر [[احادیث]] او منقول از [[امام علی]] {{ع}} است. هم‌چنین [[امام باقر]] {{ع}} و برخی [[راویان]] معروف مانند [[اصبغ بن نباته]]، [[عمران]] بن [[داوود]]، ابوالعباس دینوری، [[عبدالله]] بن [[محمد بن حنفیه]]... از وی [[حدیث]] [[نقل]] کرده‌اند. محتوای [[احادیث]] وی متنوع و شامل وصایای [[امام علی]] {{ع}}، [[محبت]] [[اهل بیت]]، اختصاصات [[اهل بیت]] {{عم}}، [[تفسیر]]، [[کلام]] و [[زیارت]] است. افزون بر [[نقل]] و [[تعلیم]] [[حدیث]]، اظهار نظرهایی نیز از وی به [[ثبت]] رسیده است، از جمله آن‌که واژه [[صمد]] را به [[قائم]] به نفس و [[بی‌نیاز]] از غیر خود [[تفسیر]] کرد و تکلم در ذات [[حق]] را موجب [[هلاکت]] شمرد.
پس از [[شهادت امام علی]] {{ع}} [[محمد بن حنفیه]] به فراگیری و [[تعلیم]] [[حدیث]] ممارست داشت و در برابر سیاست‌های حکومت‌های جبار زمان درباره منع [[حدیث]]، در عمل به [[مبارزه]] برخاست. بیشتر [[احادیث]] او منقول از [[امام علی]] {{ع}} است. هم‌چنین [[امام باقر]] {{ع}} و برخی [[راویان]] معروف مانند [[اصبغ بن نباته]]، [[عمران]] بن [[داوود]]، ابوالعباس دینوری، [[عبدالله]] بن [[محمد بن حنفیه]]... از وی [[حدیث]] [[نقل]] کرده‌اند. محتوای [[احادیث]] وی متنوع و شامل وصایای [[امام علی]] {{ع}}، [[محبت]] [[اهل بیت]]، اختصاصات [[اهل بیت]] {{عم}}، [[تفسیر]]، [[کلام]] و [[زیارت]] است. افزون بر [[نقل]] و [[تعلیم]] [[حدیث]]، اظهار نظرهایی نیز از وی به [[ثبت]] رسیده است، از جمله آن‌که واژه [[صمد]] را به [[قائم]] به نفس و [[بی‌نیاز]] از غیر خود [[تفسیر]] کرد و تکلم در ذات [[حق]] را موجب [[هلاکت]] شمرد.
خط ۸۱: خط ۸۱:


== [[ابن الحنفیه]] و [[ابن زبیر]] ==
== [[ابن الحنفیه]] و [[ابن زبیر]] ==
[[یزید]] در سال ۶۳ هجری از [[دنیا]] رفت و [[عبدالله بن زبیر]] وقت را مغتنم شمرده، توانست بر [[عراق]] و [[حجاز]] و [[خراسان]] [[تسلط]] یابد. البته او نیز در سال ۷۳ [[هجری]] کشته شد<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۰۳ - ۱۰۴.</ref>؛ او در دوران [[حکومت]]، جوی [[خفقان]]‌آور پدید آورد و سخت‌گیری خود را درباره [[اهل بیت]] {{ع}} و طرفداران ایشان به اوج رساند؛ او [[ابن عباس]]، دانشمند معروف [[اسلامی]] را به [[طائف]] [[تبعید]] کرد<ref>مجمع الزوائد، ج۳، ص۳۵.</ref> بر [[ابن الحنفیه]] نیز بسیار سخت گرفت<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۱۶۲.</ref>؛ [[محمد بن حنفیه]] هرگز با [[ابن زبیر]] [[بیعت]] نکرد<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۵۱۸، ظاهرا "ابن الحنفیه" با یزید به خاطر حفظ یکپارچگی جامعه بیعت کرده است. (موسوعه التاریخ الاسلامی، محمد هادی یوسفی غروی، ج۶، ص۵۹).</ref> و [[ابن زبیر]] هم او را زندانی کرد<ref>الفرج بعد الشدة، قاضی تنوخی، ج۲، ص۴۳۷.</ref>؛ همچنین او قصد [[سوزاندن]] [[ابن الحنفیه]] را داشت<ref>وفیات الاعیان، ج۴، ص۱۷۲- ۱۷۳ و شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۲۳ - ۱۲۴: ابن زبیر هفده نفر از اهل بیت را زندانی کرد و قصد قتل یا سوزاندن آنها را داشت و افرادی مانند حسن مثنی در بین آنها بود. (شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۴۶ - ۱۴۷).</ref> که [[مختار بن ابی عبید]] او را [[نجات]] داده، به [[طائف]] فرستاد<ref>عمدة القاری، ج۱۸، ص۲۶۷.</ref>. هنگامی که [[حاکم]] بدسرشت [[زبیری]] به [[مولای متقیان]]، [[حضرت علی]] {{ع}} آشکارا توهین کرد، [[محمد بن علی بن ابی طالب]] با [[شجاعت]] در مقابل او ایستاد و در حالی که حاضران در مجلس را [[سرزنش]] می‌کرد، رو به [[عبدالله بن زبیر]] هتاک کرد و فرمود: "به [[درستی]] که [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} [[دست خدا]] و مانند صاعقه‌ای از طرف [[خدا]] بر ضد [[دشمنان دین]] خداست" و در ادامه [[کینه]] و [[حسد]] [[ابن زبیر]] نسبت به [[حضرت علی]] {{ع}} را یادآور شد و او را [[سرزنش]] کرد که چگونه به خود جرأت داده است تا از [[حضرت علی]] {{ع}} به [[زشتی]] یاد کند. [[محمد بن حنفیه]] به [[فرزند]] [[زبیر]] یادآور شد که [[دشمن]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} یا [[منافق]] است<ref>مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، ج۳، ص۸۰ و مواقف الشیعة، أحمدی میانجی، ج۱، ص۵۵.</ref> و یا [[کافر]]<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۴، ص۶۲-۶۳ و بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۰۲.</ref> و هنگامی که [[حاکم]] [[زبیری]] سخنان مستدل [[محمد بن حنفیه]] را شنید، مجبور شد دوباره بر [[منبر]] رفته، عذرخواهی کند<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۴، ص۶۳ و بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۰۲.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۱۱-۵۱۳.</ref>
[[یزید]] در سال ۶۳ هجری از [[دنیا]] رفت و [[عبدالله بن زبیر]] وقت را مغتنم شمرده، توانست بر [[عراق]] و [[حجاز]] و [[خراسان]] [[تسلط]] یابد. البته او نیز در سال ۷۳ [[هجری]] کشته شد<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۰۳ - ۱۰۴.</ref>؛ او در دوران [[حکومت]]، جوی [[خفقان]]‌آور پدید آورد و سخت‌گیری خود را درباره [[اهل بیت]] {{ع}} و طرفداران ایشان به اوج رساند؛ او [[ابن عباس]]، دانشمند معروف [[اسلامی]] را به [[طائف]] [[تبعید]] کرد<ref>مجمع الزوائد، ج۳، ص۳۵.</ref> بر [[ابن الحنفیه]] نیز بسیار سخت گرفت<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۱۶۲.</ref>؛ [[محمد بن حنفیه]] هرگز با [[ابن زبیر]] [[بیعت]] نکرد<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۵۱۸، ظاهرا «ابن الحنفیه» با یزید به خاطر حفظ یکپارچگی جامعه بیعت کرده است. (موسوعه التاریخ الاسلامی، محمد هادی یوسفی غروی، ج۶، ص۵۹).</ref> و [[ابن زبیر]] هم او را زندانی کرد<ref>الفرج بعد الشدة، قاضی تنوخی، ج۲، ص۴۳۷.</ref>؛ همچنین او قصد [[سوزاندن]] [[ابن الحنفیه]] را داشت<ref>وفیات الاعیان، ج۴، ص۱۷۲- ۱۷۳ و شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۲۳ - ۱۲۴: ابن زبیر هفده نفر از اهل بیت را زندانی کرد و قصد قتل یا سوزاندن آنها را داشت و افرادی مانند حسن مثنی در بین آنها بود. (شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۴۶ - ۱۴۷).</ref> که [[مختار بن ابی عبید]] او را [[نجات]] داده، به [[طائف]] فرستاد<ref>عمدة القاری، ج۱۸، ص۲۶۷.</ref>. هنگامی که [[حاکم]] بدسرشت [[زبیری]] به [[مولای متقیان]]، [[حضرت علی]] {{ع}} آشکارا توهین کرد، [[محمد بن علی بن ابی طالب]] با [[شجاعت]] در مقابل او ایستاد و در حالی که حاضران در مجلس را [[سرزنش]] می‌کرد، رو به [[عبدالله بن زبیر]] هتاک کرد و فرمود: «به [[درستی]] که [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} [[دست خدا]] و مانند صاعقه‌ای از طرف [[خدا]] بر ضد [[دشمنان دین]] خداست» و در ادامه [[کینه]] و [[حسد]] [[ابن زبیر]] نسبت به [[حضرت علی]] {{ع}} را یادآور شد و او را [[سرزنش]] کرد که چگونه به خود جرأت داده است تا از [[حضرت علی]] {{ع}} به [[زشتی]] یاد کند. [[محمد بن حنفیه]] به [[فرزند]] [[زبیر]] یادآور شد که [[دشمن]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} یا [[منافق]] است<ref>مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، ج۳، ص۸۰ و مواقف الشیعة، أحمدی میانجی، ج۱، ص۵۵.</ref> و یا [[کافر]]<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۴، ص۶۲-۶۳ و بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۰۲.</ref> و هنگامی که [[حاکم]] [[زبیری]] سخنان مستدل [[محمد بن حنفیه]] را شنید، مجبور شد دوباره بر [[منبر]] رفته، عذرخواهی کند<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۴، ص۶۳ و بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۰۲.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۱۱-۵۱۳.</ref>


== [[محمد بن علی]] {{ع}} و [[مختار ثقفی|مختار بن ابی عبید الثقفی]] ==
== [[محمد بن علی]] {{ع}} و [[مختار ثقفی|مختار بن ابی عبید الثقفی]] ==
۲۴٬۴۴۹

ویرایش