آشنایی با مفاهیم نشانه‌های ظهور امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
'''۵. [[ملاحم و فتن]]:''' "[[ملاحم]]"، جمع "[[ملحمه]]" به معنای [[جنگ]]، [[کشتار]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۳، ص۲۴۶.</ref> و حادثه پرکشتار<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۴۸۶؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۱۶۲۵.</ref> است. "فِتَن" جمع "[[فتنه]]" و از ریشه "[[فتن]]" به معنای [[امتحان]] و آزمودن<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۸۹؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۱۳۶۰.</ref> است. این واژه به طور معمول، درباره آن دسته از آزمون‌هایی به کار می‌رود که با تلخی و [[سختی]] همراه است<ref>ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث، ج۳، ص۴۱۰.</ref>. در [[قرآن کریم]]، این واژه علاوه بر این معنا<ref>سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>، برای بستن راه و بازگرداندن از مسیر [[حق]]<ref>سوره مائده، آیه ۴۹.</ref>، افتادن در [[معاصی]] و [[نفاق]]<ref>سوره حدید، آیه ۱۴.</ref>، اشتباه گرفتن و تشخیص ندادن [[حق]] از [[باطل]]<ref>سوره انفال، آیه ۷۳.</ref>، [[گمراهی]]<ref>سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>، [[کشتار]] و [[اسارت]]<ref>سوره نسا، آیه ۱۰۱.</ref>، [[تفرقه]] و [[اختلاف]] میان [[مردم]]<ref>سوره توبه، آیه ۴۷.</ref> و… به کار رفته است. این دو واژه به‌ویژه در منابع [[اهل سنت]] فراوان به کار رفته است. "[[ملاحم]]" بیانگر رخدادهای خونینی است که در آخرین دوره [[زندگی]] [[انسان]] بر [[زمین]] و آستانه [[رستاخیز بزرگ]] پدید می‌آید. و مقصود از "[[فتن]]" در اصطلاح، آزمایش‌های بزرگی است که در دوران یاد شده، رخ می‌نماید. این دو واژه گاهی در کنار هم و گاهی به صورت مستقل به کار می‌رود. اهمیت و [[جایگاه]] این بحث به گونه‌ای است که در اصلی‌ترین [[منابع روایی اهل سنت]]، فراوان مورد اشاره قرار گرفته است. در این آثار به روایاتی از [[پیامبر]] {{صل}} اشاره شده که از به پدید آمدن [[آشوب‌ها]]، [[فتنه‌ها]]<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۸، ص۸۹.</ref> و حتی [[جایگاه]] فرود آمدن [[فتنه‌ها]] خبر داده شده است<ref>مسلم، صحیح مسلم، ج۸، ص۱۶۸؛ بخاری، صحیح بخاری، ج۲، ص۲۲۲؛ ج۳، ص۱۰۳؛ ج۴، ص ۱۷۶.</ref>. [[اهل سنت]] به جهت اهمیت این [[روایات]]، بخشی از کتاب‌های خود را، به [[روایات]] پرشماری از آن اختصاص داده<ref>بخاری در جلد پایانی مجموعه صحیح، کتابی را با عنوان "الفتن" سامان داده است که در آن روایات مربوط را نقل کرده است؛ صحیح بخاری، ج۸، ص۸۶؛ ابن ماجه نیز در سنن خود با این عنوان بخشی از روایات فتن را نقل کرده است؛ محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۲۹۵، کتاب الفتن؛ ترمذی نیز با عنوان مشابه بخشی از سنن خود را به این بحث اختصاص داده است؛ ترمذی، سنن ترمذی، ج۳، ص۳۱۲، ابواب الفتن.</ref> و هر یک از این دو واژه و یا ترکیب آنها را عنوان آثار فراوانی قرار داده‌اند. این آثار، به طور عمده روایاتی را در بر دارد که از جنگ‌های بزرگ و آزمایش‌های سخت، در دوره [[آخرالزمان]] سخن به میان آورده است<ref>الملاحم، اثر حافظ احمد بن جعفر بن محمد مشهور به ابن المنادی(م۳۳۶ ق)؛ الفتن اثر حافظ نعیم بن حماد مروزی (م۲۲۹ق)؛ و الملاحم و الفتن، نگاشته سید علی بن موسی بن طاووس.</ref>.  
'''۵. [[ملاحم و فتن]]:''' "[[ملاحم]]"، جمع "[[ملحمه]]" به معنای [[جنگ]]، [[کشتار]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۳، ص۲۴۶.</ref> و حادثه پرکشتار<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۴۸۶؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۱۶۲۵.</ref> است. "فِتَن" جمع "[[فتنه]]" و از ریشه "[[فتن]]" به معنای [[امتحان]] و آزمودن<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۸۹؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۱۳۶۰.</ref> است. این واژه به طور معمول، درباره آن دسته از آزمون‌هایی به کار می‌رود که با تلخی و [[سختی]] همراه است<ref>ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث، ج۳، ص۴۱۰.</ref>. در [[قرآن کریم]]، این واژه علاوه بر این معنا<ref>سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>، برای بستن راه و بازگرداندن از مسیر [[حق]]<ref>سوره مائده، آیه ۴۹.</ref>، افتادن در [[معاصی]] و [[نفاق]]<ref>سوره حدید، آیه ۱۴.</ref>، اشتباه گرفتن و تشخیص ندادن [[حق]] از [[باطل]]<ref>سوره انفال، آیه ۷۳.</ref>، [[گمراهی]]<ref>سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>، [[کشتار]] و [[اسارت]]<ref>سوره نسا، آیه ۱۰۱.</ref>، [[تفرقه]] و [[اختلاف]] میان [[مردم]]<ref>سوره توبه، آیه ۴۷.</ref> و… به کار رفته است. این دو واژه به‌ویژه در منابع [[اهل سنت]] فراوان به کار رفته است. "[[ملاحم]]" بیانگر رخدادهای خونینی است که در آخرین دوره [[زندگی]] [[انسان]] بر [[زمین]] و آستانه [[رستاخیز بزرگ]] پدید می‌آید. و مقصود از "[[فتن]]" در اصطلاح، آزمایش‌های بزرگی است که در دوران یاد شده، رخ می‌نماید. این دو واژه گاهی در کنار هم و گاهی به صورت مستقل به کار می‌رود. اهمیت و [[جایگاه]] این بحث به گونه‌ای است که در اصلی‌ترین [[منابع روایی اهل سنت]]، فراوان مورد اشاره قرار گرفته است. در این آثار به روایاتی از [[پیامبر]] {{صل}} اشاره شده که از به پدید آمدن [[آشوب‌ها]]، [[فتنه‌ها]]<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۸، ص۸۹.</ref> و حتی [[جایگاه]] فرود آمدن [[فتنه‌ها]] خبر داده شده است<ref>مسلم، صحیح مسلم، ج۸، ص۱۶۸؛ بخاری، صحیح بخاری، ج۲، ص۲۲۲؛ ج۳، ص۱۰۳؛ ج۴، ص ۱۷۶.</ref>. [[اهل سنت]] به جهت اهمیت این [[روایات]]، بخشی از کتاب‌های خود را، به [[روایات]] پرشماری از آن اختصاص داده<ref>بخاری در جلد پایانی مجموعه صحیح، کتابی را با عنوان "الفتن" سامان داده است که در آن روایات مربوط را نقل کرده است؛ صحیح بخاری، ج۸، ص۸۶؛ ابن ماجه نیز در سنن خود با این عنوان بخشی از روایات فتن را نقل کرده است؛ محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۲۹۵، کتاب الفتن؛ ترمذی نیز با عنوان مشابه بخشی از سنن خود را به این بحث اختصاص داده است؛ ترمذی، سنن ترمذی، ج۳، ص۳۱۲، ابواب الفتن.</ref> و هر یک از این دو واژه و یا ترکیب آنها را عنوان آثار فراوانی قرار داده‌اند. این آثار، به طور عمده روایاتی را در بر دارد که از جنگ‌های بزرگ و آزمایش‌های سخت، در دوره [[آخرالزمان]] سخن به میان آورده است<ref>الملاحم، اثر حافظ احمد بن جعفر بن محمد مشهور به ابن المنادی(م۳۳۶ ق)؛ الفتن اثر حافظ نعیم بن حماد مروزی (م۲۲۹ق)؛ و الملاحم و الفتن، نگاشته سید علی بن موسی بن طاووس.</ref>.  


:'''۷. ظهور:''' از اصطلاحات بسیار رایج در "[[فرهنگ مهدویت]]" واژه "ظهور" است. این کلمه از نظر لغت به معنای آشکار شدن چیزی که پیش‌تر ظاهر نبوده است<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۳۷.</ref>. در اصطلاح، ظاهر شدن [[حضرت مهدی]] {{ع}} پس از [[پنهان‌زیستی]] طولانی، برای [[قیام]] و برپایی [[حکومت عدل جهانی]] است. کلمه "ظهور" افزون بر آشکار شدن [[حضرت مهدی]] {{ع}}، بر موارد دیگری چون آشکار شدن [[دولت حق]]<ref>امیر مؤمنان علی {{ع}} در خطبه‌ای می‌فرماید: {{متن حدیث|"… سَیُحِق اللهُ الْحَق بِکَلِمَاتِهِ وَ یَمْحَقُ الْبَاطِلَ‌ها هَا طُوبَی لَهُمْ عَلَی صَبْرِهِمْ عَلَی دِینِهِمْ فِی حَالِ هُدْنَتِهِمْ وَ یَا شَوْقَاهْ إِلَی رُؤْیَتِهِمْ فِی حَالِ ظُهُورِ دَوْلَتِهِمْ… "}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۵، ح۳.</ref>، آشکار شدن امر [[امامان معصوم]] {{ع}}<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ص۱۴؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۸۳.</ref> و [[پیروزی]] [[حضرت]]<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۵۰۷.</ref> به کار رفته است.
'''۶. ظهور:''' از اصطلاحات بسیار رایج در "[[فرهنگ مهدویت]]" واژه "ظهور" است. این کلمه از نظر لغت به معنای آشکار شدن چیزی که پیش‌تر ظاهر نبوده است<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۳۷.</ref>. در اصطلاح، ظاهر شدن [[حضرت مهدی]] {{ع}} پس از [[پنهان‌زیستی]] طولانی، برای [[قیام]] و برپایی [[حکومت عدل جهانی]] است. کلمه "ظهور" افزون بر آشکار شدن [[حضرت مهدی]] {{ع}}، بر موارد دیگری چون آشکار شدن [[دولت حق]]<ref>امیر مؤمنان علی {{ع}} در خطبه‌ای می‌فرماید: {{متن حدیث|"… سَیُحِق اللهُ الْحَق بِکَلِمَاتِهِ وَ یَمْحَقُ الْبَاطِلَ‌ها هَا طُوبَی لَهُمْ عَلَی صَبْرِهِمْ عَلَی دِینِهِمْ فِی حَالِ هُدْنَتِهِمْ وَ یَا شَوْقَاهْ إِلَی رُؤْیَتِهِمْ فِی حَالِ ظُهُورِ دَوْلَتِهِمْ… "}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۵، ح۳.</ref>، آشکار شدن امر [[امامان معصوم]] {{ع}}<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ص۱۴؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۸۳.</ref> و [[پیروزی]] [[حضرت]]<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۵۰۷.</ref> به کار رفته است.


'''۸. خروج:''' از اصطلاحاتی که درباره ظهور و [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} به کار رفته، "خروج" است. "خروج" در لغت نقیض "دخول" به معنای بیرون شدن<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۱۵۸؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۳۵؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۵۰۱.</ref> و در اصطلاح، به معنای ظهور یا معنای [[قیام]] است<ref>نک: محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۶(باب خروج المهدی)؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۴، ص۲۶۱، (خروج المهدی) یادآوری می‌کنم هرگاه این واژه در روایات اهل سنت به کار می‌رود بی‌تردید مقصود ظهور حضرت مهدی {{ع}} طبق دیدگاه شیعه نخواهد بود بلکه به معنای قیام نزدیک‌تر است.</ref>. "خروج" در [[روایات]] و سخنان [[دانشمندان]] [[دینی]]، بیشتر همان [[قیام]] است؛ چه اینکه [[شیخ صدوق]] در دو کتاب خود برای [[روایات]] [[قیام]] این عنوان را قرار داده است: {{عربی|" بَابُ عَلَامَاتٍ خُرُوجِ الْقَائِمِ"}}<ref>صدوق، الخصال، ج۱، ص۳۰۳.</ref> و {{عربی|" مَا روی فی عَلَامَاتٍ خُرُوجِ الْقَائِمِ "}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۴۹.</ref>.  
'''۷. خروج:''' از اصطلاحاتی که درباره ظهور و [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} به کار رفته، "خروج" است. "خروج" در لغت نقیض "دخول" به معنای بیرون شدن<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۱۵۸؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۳۵؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۵۰۱.</ref> و در اصطلاح، به معنای ظهور یا معنای [[قیام]] است<ref>نک: محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۶(باب خروج المهدی)؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۴، ص۲۶۱، (خروج المهدی) یادآوری می‌کنم هرگاه این واژه در روایات اهل سنت به کار می‌رود بی‌تردید مقصود ظهور حضرت مهدی {{ع}} طبق دیدگاه شیعه نخواهد بود بلکه به معنای قیام نزدیک‌تر است.</ref>. "خروج" در [[روایات]] و سخنان [[دانشمندان]] [[دینی]]، بیشتر همان [[قیام]] است؛ چه اینکه [[شیخ صدوق]] در دو کتاب خود برای [[روایات]] [[قیام]] این عنوان را قرار داده است: {{عربی|" بَابُ عَلَامَاتٍ خُرُوجِ الْقَائِمِ"}}<ref>صدوق، الخصال، ج۱، ص۳۰۳.</ref> و {{عربی|" مَا روی فی عَلَامَاتٍ خُرُوجِ الْقَائِمِ "}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۴۹.</ref>.  


'''۹. [[قیام]]:''' از مشهورترین تعبیرها برای [[انقلاب جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} "[[قیام]]" است. این واژه به معنای "ایستادن"<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۳۴۵؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص ۱۵۳۱.</ref>. و در اصطلاح عبارت از: [[نهضت جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} در برابر [[ستمگران]]، برای برپایی [[قسط]] و [[عدل]] در سراسر کره [[زمین]] است.
'''۸. [[قیام]]:''' از مشهورترین تعبیرها برای [[انقلاب جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} "[[قیام]]" است. این واژه به معنای "ایستادن"<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۳۴۵؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص ۱۵۳۱.</ref>. و در اصطلاح عبارت از: [[نهضت جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} در برابر [[ستمگران]]، برای برپایی [[قسط]] و [[عدل]] در سراسر کره [[زمین]] است.


'''۱۰. [[اشراط الساعه]]:''' أشراط جمع "شَرَط" به معنای نشانه<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۹۴۲.</ref> یا سرآغاز یک چیز است و "الساعه" به جزئی از اجزای شبانه روز گفته می‌شود. مقصود از آن اینجا [[قیامت]] است؛ به جهت اینکه وقوع آن ناگهانی است یا اینکه طول آن نزد [[خداوند]]، مانند ساعتی از ساعات [[بندگان]] است<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص ۹۰۷.</ref>. بنابراین، مراد از "[[اشراط الساعه]]"، نشانه‌هایی است که پیش از [[قیامت]] یا در آستانه آن، واقع می‌شود<ref>خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۶، ص۲۳۵.</ref>. یکی از پژوهشگران [[قرآنی]] معاصر درباره "[[اشراط الساعه]]" می‌نویسد: {{عربی|" فأشراط الساعه: وقائع حَادَثَهُ قَبْلَ الساعه یتوقف مجی ء الساعه علی حُدُوثِهِا"}}<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص ۳۹.</ref>؛ "[[اشراط الساعه]] وقایعی است که پیش از [[قیامت]] پدید خواهد آمد که به وجود آمدن [[قیامت]] متوقف بر آن است". وی در واقع یک نوع معنای شرطیتی برای نشانه قایل شده است. واژه "اشراط" در [[قرآن]]، فقط یک بار و به صورت اضافه به ضمیر "هاء" که به "الساعه" بر می‌گردد، به کار رفته است<ref>سوره محمد، آیه ۱۸.</ref>. [[مفسران]]، برخی از [[تحولات اجتماعی]]، [[فروپاشی]] [[نظام]] [[طبیعت]] و درهم پیچده شدن و تبدیل [[آسمان]] و [[زمین]] [[پیش از ظهور]] [[قیامت]] را که در [[آیات]] گوناگون به آنها اشاره شده است از [[نشانه‌های قیامت]] دانسته‌اند. در [[روایات]]<ref>با توجه به جایگاه و اهمیت این بحث برخی از بزرگان بخش مستقلی از کتاب خود را با این عنوان یاد کرده‌اند: نک: محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ج۲، ص۴۸۴، با عنوان "مجلس فی ذکر اشراط الساعه"؛ حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص۶۶، با عنوان {{عربی|" الْبَابُ السَّادِسَ عَشَرَ فی أَشْرَاطِ الساعه"}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶، ص۲۹۵، با عنوان "باب اشراط الساعه و قصه یأجوج و مأجوج".</ref> به‌ویژه [[احادیث]] [[اهل سنت]] بر [[تحولات اجتماعی]] و دگرگونی‌های کیهانی که پیش از [[قیامت]] واقع می‌شود، "[[اشراط الساعه]]" اطلاق شده است<ref>ر. ک: عبدالرزاق صنعانی، المصنف، ج۱۱، ص۲۷۴؛ علی بن جعد، مسند، ص۲۴۸؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج۸، ص۲۶۷؛ ابن ابی عاصم، کتاب الاوائل، ص۱۱۴؛ نسائی، السنن الکبری، ج۱، ص۲۵۵؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۹، ص۲۹۶.</ref>. بنابریان برخی از [[نشانه‌ها]]، به ظهور<ref>مانند: ندای آسمانی، خروج یمانی و قتل نفس زکیه.</ref> و برخی به [[قیامت]]<ref>مانند: پیدا شدن دود و خروج جنبنده از زمین.</ref>، اختصاص دارند و برخی نیز در هر دو مشترک‌اند<ref>مانند: سفیانی.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۱۰۵-۱۱۳.</ref>
'''۹. [[اشراط الساعه]]:''' أشراط جمع "شَرَط" به معنای نشانه<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۹۴۲.</ref> یا سرآغاز یک چیز است و "الساعه" به جزئی از اجزای شبانه روز گفته می‌شود. مقصود از آن اینجا [[قیامت]] است؛ به جهت اینکه وقوع آن ناگهانی است یا اینکه طول آن نزد [[خداوند]]، مانند ساعتی از ساعات [[بندگان]] است<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص ۹۰۷.</ref>. بنابراین، مراد از "[[اشراط الساعه]]"، نشانه‌هایی است که پیش از [[قیامت]] یا در آستانه آن، واقع می‌شود<ref>خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۶، ص۲۳۵.</ref>. یکی از پژوهشگران [[قرآنی]] معاصر درباره "[[اشراط الساعه]]" می‌نویسد: {{عربی|" فأشراط الساعه: وقائع حَادَثَهُ قَبْلَ الساعه یتوقف مجی ء الساعه علی حُدُوثِهِا"}}<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص ۳۹.</ref>؛ "[[اشراط الساعه]] وقایعی است که پیش از [[قیامت]] پدید خواهد آمد که به وجود آمدن [[قیامت]] متوقف بر آن است". وی در واقع یک نوع معنای شرطیتی برای نشانه قایل شده است. واژه "اشراط" در [[قرآن]]، فقط یک بار و به صورت اضافه به ضمیر "هاء" که به "الساعه" بر می‌گردد، به کار رفته است<ref>سوره محمد، آیه ۱۸.</ref>. [[مفسران]]، برخی از [[تحولات اجتماعی]]، [[فروپاشی]] [[نظام]] [[طبیعت]] و درهم پیچده شدن و تبدیل [[آسمان]] و [[زمین]] [[پیش از ظهور]] [[قیامت]] را که در [[آیات]] گوناگون به آنها اشاره شده است از [[نشانه‌های قیامت]] دانسته‌اند. در [[روایات]]<ref>با توجه به جایگاه و اهمیت این بحث برخی از بزرگان بخش مستقلی از کتاب خود را با این عنوان یاد کرده‌اند: نک: محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ج۲، ص۴۸۴، با عنوان "مجلس فی ذکر اشراط الساعه"؛ حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص۶۶، با عنوان {{عربی|" الْبَابُ السَّادِسَ عَشَرَ فی أَشْرَاطِ الساعه"}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶، ص۲۹۵، با عنوان "باب اشراط الساعه و قصه یأجوج و مأجوج".</ref> به‌ویژه [[احادیث]] [[اهل سنت]] بر [[تحولات اجتماعی]] و دگرگونی‌های کیهانی که پیش از [[قیامت]] واقع می‌شود، "[[اشراط الساعه]]" اطلاق شده است<ref>ر. ک: عبدالرزاق صنعانی، المصنف، ج۱۱، ص۲۷۴؛ علی بن جعد، مسند، ص۲۴۸؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج۸، ص۲۶۷؛ ابن ابی عاصم، کتاب الاوائل، ص۱۱۴؛ نسائی، السنن الکبری، ج۱، ص۲۵۵؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۹، ص۲۹۶.</ref>. بنابریان برخی از [[نشانه‌ها]]، به ظهور<ref>مانند: ندای آسمانی، خروج یمانی و قتل نفس زکیه.</ref> و برخی به [[قیامت]]<ref>مانند: پیدا شدن دود و خروج جنبنده از زمین.</ref>، اختصاص دارند و برخی نیز در هر دو مشترک‌اند<ref>مانند: سفیانی.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۱۰۵-۱۱۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش