انجمن حجتیه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۰
، ۲ مارس ۲۰۲۳جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
بهائیان در [[مشهد]] فعال بودند و چند گروه [[اسلامی]] موسوم به انجمنهای مؤتلفه اسلامی علیه بهائیان فعالیت میکردند،<ref>شمسآبادی، نگاهی اجمالی به زمینههای تشکیل انجمن حجتیه و رویکرد آن به انقلاب، ۱۵۵؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۶۴۲.</ref> ازجمله همکاران با این هیئتهای مذهبی [[محمود ذاکر تولائی]] معروف به [[محمود حلبی]]، فرزند غلامرضا و متولد ۱۲۸۰ بود که نزد استادانی مانند [[محمد باقر مدرس]]، [[جعفر شهرستانی]]، [[فاضل خراسانی]]<ref>خسروپناه، جریانشناسی، آشنایی با انجمن حجتیه، ۱۶۱.</ref> [[ادیب نیشابوری]]، [[محمد کفایی]]، [[آقابزرگ شهیدی]]، [[میرزامهدی اصفهانی]] و [[سید حسین طباطبایی قمی]] درس خوانده بود.<ref>شمسآبادی، نگاهی اجمالی به زمینههای تشکیل انجمن حجتیه و رویکرد آن به انقلاب، ۱۵۸–۱۵۹.</ref> وی [[فلسفه]] هم خوانده بود؛ ولی [[همنشینی]] با میرزا [[مهدی اصفهانی]] او را از فلسفه<ref>خسروپناه، جریانشناسی، آشنایی با انجمن حجتیه، ۱۶۱؛ ناطق نوری، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین علیاکبر ناطق نوری، ۱/۱۰۰.</ref> بهویژه [[فلسفه]] صدرایی<ref>بادامچیان، خاطرات منتظری و نقد آن، ۲۱۳.</ref> رویگردان کرده بود. [[پیروان]] او نیز به [[پیروی]] از وی با [[عرفان]] و فلسفه مخالف و تمام نظریههای جدید و [[اجتماعی]] معاصر را [[بیهوده]] میدانستند.<ref>خسروپناه، جریانشناسی، آشنایی با انجمن حجتیه، ۱۶۳.</ref> وی به [[خطیب]] [[پرهیزکار]] و استاد [[منبر]] وصف شده است.<ref>حکیمی، ادبیات و تعهد در اسلام، ۳۲۹.</ref> | بهائیان در [[مشهد]] فعال بودند و چند گروه [[اسلامی]] موسوم به انجمنهای مؤتلفه اسلامی علیه بهائیان فعالیت میکردند،<ref>شمسآبادی، نگاهی اجمالی به زمینههای تشکیل انجمن حجتیه و رویکرد آن به انقلاب، ۱۵۵؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۶۴۲.</ref> ازجمله همکاران با این هیئتهای مذهبی [[محمود ذاکر تولائی]] معروف به [[محمود حلبی]]، فرزند غلامرضا و متولد ۱۲۸۰ بود که نزد استادانی مانند [[محمد باقر مدرس]]، [[جعفر شهرستانی]]، [[فاضل خراسانی]]<ref>خسروپناه، جریانشناسی، آشنایی با انجمن حجتیه، ۱۶۱.</ref> [[ادیب نیشابوری]]، [[محمد کفایی]]، [[آقابزرگ شهیدی]]، [[میرزامهدی اصفهانی]] و [[سید حسین طباطبایی قمی]] درس خوانده بود.<ref>شمسآبادی، نگاهی اجمالی به زمینههای تشکیل انجمن حجتیه و رویکرد آن به انقلاب، ۱۵۸–۱۵۹.</ref> وی [[فلسفه]] هم خوانده بود؛ ولی [[همنشینی]] با میرزا [[مهدی اصفهانی]] او را از فلسفه<ref>خسروپناه، جریانشناسی، آشنایی با انجمن حجتیه، ۱۶۱؛ ناطق نوری، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین علیاکبر ناطق نوری، ۱/۱۰۰.</ref> بهویژه [[فلسفه]] صدرایی<ref>بادامچیان، خاطرات منتظری و نقد آن، ۲۱۳.</ref> رویگردان کرده بود. [[پیروان]] او نیز به [[پیروی]] از وی با [[عرفان]] و فلسفه مخالف و تمام نظریههای جدید و [[اجتماعی]] معاصر را [[بیهوده]] میدانستند.<ref>خسروپناه، جریانشناسی، آشنایی با انجمن حجتیه، ۱۶۳.</ref> وی به [[خطیب]] [[پرهیزکار]] و استاد [[منبر]] وصف شده است.<ref>حکیمی، ادبیات و تعهد در اسلام، ۳۲۹.</ref> | ||
[[حلبی]] در جریان [[جنبش]] ملی [[صنعت]] نفت، سخنرانیهایی آتشین در تهییج [[مردم]] و به [[حمایت]] از [[سید ابوالقاسم کاشانی]] میکرد. [[خانه]] وی کانون رفت و آمد هواداران [[نهضت]] نفت بود و نام او در فهرست نامزدهای مجلس شورای ملی هفدهم قرار داشت؛ ولی [[اختلاف]] میان [[رهبران]] نهضت ملی صنعت نفت و جدایی کاشانی و محمد [[مصدق]]، حلبی را از [[سیاست]] رویگردان کرد و [[معتقد]] شد برای فراهمشدن [[شرایط ظهور]] باید از سیاست | [[حلبی]] در جریان [[جنبش]] ملی [[صنعت]] نفت، سخنرانیهایی آتشین در تهییج [[مردم]] و به [[حمایت]] از [[سید ابوالقاسم کاشانی]] میکرد. [[خانه]] وی کانون رفت و آمد هواداران [[نهضت]] نفت بود و نام او در فهرست نامزدهای مجلس شورای ملی هفدهم قرار داشت؛ ولی [[اختلاف]] میان [[رهبران]] نهضت ملی صنعت نفت و جدایی کاشانی و محمد [[مصدق]]، حلبی را از [[سیاست]] رویگردان کرد و [[معتقد]] شد برای فراهمشدن [[شرایط ظهور]] باید از سیاست دست کشید.<ref>علیانسب و علوینیک، جریانشناسی انجمن حجتیه، ۱۵–۱۶؛ حقیقتجو، نقدها را بود آیا که عیاری گیرند، ۴۸–۴۹.</ref> وی در اسفند ۱۳۳۰ به [[تهران]] رفت و در سال ۱۳۳۲، در امتداد [[مبارزه]] با [[بهائیان]] در [[مشهد]] «[[انجمن خیریه حجتیه]]» را تأسیس کرد.<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۶۴۲–۶۴۴؛ رحیمپور، از انجمن پیروان قرآن تا انجمن حجتیه، ۱۱۳–۱۱۴.</ref> وی در تأسیس انجمن متأثر از [[افکار]] میرزا [[مهدی اصفهانی]]<ref>واعظزاده خراسانی، وحدت و تقریب مذاهب اسلامی، ۱۱.</ref> یا [[احمد شاهرودی]]<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۶۴۳.</ref> بود.<ref>[[عبدالوهاب فراتی|فراتی، عبدالوهاب]]، [[انجمن حجتیه (مقاله)|مقاله «انجمن حجتیه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۱۸ – ۳۳۰.</ref> | ||
== اهداف و اساسنامه و ساختار == | == اهداف و اساسنامه و ساختار == | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
=== [[تقابل]] سوم === | === [[تقابل]] سوم === | ||
امام خمینی [[عقیده]] کسانی را که وجود مشروب فروشیها، [[فسادها]] و [[حکومت ظالمان]] را برای [[ظهور امام زمان]]{{ع}}، راهگشا میدانستند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۱.</ref> عوامانه و [[انحرافی]] و باطل میدانست <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۴۷.</ref> و بر آن بود باید در زمان غیبت تلاش کرد و در [[اجرای احکام اسلام]] و [[مبارزه]] با [[مفاسد]] و [[گناهان]] کوشید و [[حقایق]] را منتشر کرد<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۶۹.</ref> و با [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] [[زمینه ظهور]] را فراهم آورد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۶۲.</ref> برخی [[اندیشمندان]] دیگر نیز همانند امام خمینی، این نگاه به [[مهدویت]] را قشری شمرده و در شرح آن افزودهاند ظهور امام زمان{{ع}}، از نگاه این جریان ماهیتی انفجاری دارد و تنها با [[گسترش ظلم]] و [[تبعیض]] و [[تباهی]]، [[رهایی]] حاصل میشود و آنگاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد و [[گناه]] و باطل یکهتاز میدان گردد و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] (نه [[اهل حقیقت]]) از آستین بیرون میآید، و معنای این [[تفکر]] این است که هر [[اصلاح]] و نقطه روشنی محکوم است؛ زیرا تا در صحنه [[اجتماع]] نقطه روشنی هست، | امام خمینی [[عقیده]] کسانی را که وجود مشروب فروشیها، [[فسادها]] و [[حکومت ظالمان]] را برای [[ظهور امام زمان]]{{ع}}، راهگشا میدانستند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۱.</ref> عوامانه و [[انحرافی]] و باطل میدانست <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۴۷.</ref> و بر آن بود باید در زمان غیبت تلاش کرد و در [[اجرای احکام اسلام]] و [[مبارزه]] با [[مفاسد]] و [[گناهان]] کوشید و [[حقایق]] را منتشر کرد<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۶۹.</ref> و با [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] [[زمینه ظهور]] را فراهم آورد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۶۲.</ref> برخی [[اندیشمندان]] دیگر نیز همانند امام خمینی، این نگاه به [[مهدویت]] را قشری شمرده و در شرح آن افزودهاند ظهور امام زمان{{ع}}، از نگاه این جریان ماهیتی انفجاری دارد و تنها با [[گسترش ظلم]] و [[تبعیض]] و [[تباهی]]، [[رهایی]] حاصل میشود و آنگاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد و [[گناه]] و باطل یکهتاز میدان گردد و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] (نه [[اهل حقیقت]]) از آستین بیرون میآید، و معنای این [[تفکر]] این است که هر [[اصلاح]] و نقطه روشنی محکوم است؛ زیرا تا در صحنه [[اجتماع]] نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمیشود و در صورت جواز توجیه وسیله به واسطه [[هدف]]، بهترین کمک به [[تسریع در ظهور]] و بهترین شکل [[انتظار]]، [[ترویج فساد]] است؛ یعنی هم [[گناه]] است و هم کمک به [[انقلاب مقدس]] نهایی.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۴۳۷.</ref>.<ref>[[عبدالوهاب فراتی|فراتی، عبدالوهاب]]، [[انجمن حجتیه (مقاله)|مقاله «انجمن حجتیه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۱۸ – ۳۳۰.</ref> | ||
=== [[تقابل]] چهارم === | === [[تقابل]] چهارم === | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
بیشتر [[یاران]] امام خمینی [[افکار]] انجمن را خطرناک و از [[نفوذ]] اندیشههای آن در نهادها نگران بودند<ref> هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۶۶.</ref> [[محمد علی رجایی]] [[رئیس]] [[آموزش و پرورش]] وقت بهشدت با حضور اعضای انجمن در آموزش و پرورش مخالف بود<ref>باقی، در شناخت حزب قاعدین، ۸۸.</ref> و [[احمد جنتی]] امام جمعه [[قم]]، در خطبههای [[نماز]]، علیه انجمن سخن گفت.<ref>باقی، در شناخت حزب قاعدین، ۸۸؛ سبحانی، درآمدی بر جربانشناسی اندیشه اجتماعی دینی در ایران معاصر، ۲۴۸.</ref> ابهام در مواضع انجمن بر دامنه [[تردیدها]] افزود و مخالفتها با انجمن در دهه ۱۳۶۰ اوج گرفت. بیشترین حملات علیه انجمن را [[سازمان]] مجاهدین [[انقلاب اسلامی]] انجام داد و نشر کتاب در [[شناخت]] حزب [[قاعدین]] نوشته [[عمادالدین باقی]] ضربه بزرگی بر جایگاه انجمن وارد کرد که البته نویسنده بعدها نوشته خود را کاری تحقیقی ندانست.<ref>حقیقتجو، نقدها را بود آیا که عیاری گیرند، ۵۱؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۶۵۳.</ref> | بیشتر [[یاران]] امام خمینی [[افکار]] انجمن را خطرناک و از [[نفوذ]] اندیشههای آن در نهادها نگران بودند<ref> هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۶۶.</ref> [[محمد علی رجایی]] [[رئیس]] [[آموزش و پرورش]] وقت بهشدت با حضور اعضای انجمن در آموزش و پرورش مخالف بود<ref>باقی، در شناخت حزب قاعدین، ۸۸.</ref> و [[احمد جنتی]] امام جمعه [[قم]]، در خطبههای [[نماز]]، علیه انجمن سخن گفت.<ref>باقی، در شناخت حزب قاعدین، ۸۸؛ سبحانی، درآمدی بر جربانشناسی اندیشه اجتماعی دینی در ایران معاصر، ۲۴۸.</ref> ابهام در مواضع انجمن بر دامنه [[تردیدها]] افزود و مخالفتها با انجمن در دهه ۱۳۶۰ اوج گرفت. بیشترین حملات علیه انجمن را [[سازمان]] مجاهدین [[انقلاب اسلامی]] انجام داد و نشر کتاب در [[شناخت]] حزب [[قاعدین]] نوشته [[عمادالدین باقی]] ضربه بزرگی بر جایگاه انجمن وارد کرد که البته نویسنده بعدها نوشته خود را کاری تحقیقی ندانست.<ref>حقیقتجو، نقدها را بود آیا که عیاری گیرند، ۵۱؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۶۵۳.</ref> | ||
امام خمینی همچنان به انجمن بدبین بود<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۲۲۹.</ref> چنانکه ایشان در سال ۱۳۶۱ به سیدحمید [[روحانی]] دستور داده بود که [[سرپرستی]] مرکز [[اسناد]] انقلاب اسلامی را بر عهده بگیرد و از اعضای [[انجمن حجتیه]] در آن استفاده نشود.<ref>روحانی، نهضت امام خمینی، ۳/۱۷۰؛ هاشمی رفسنجانی، امام به روایت، ۴۰۳.</ref> با بالاگرفتن [[اختلاف]] میان نیروهای انقلابی و انجمن حجتیه، امام خمینی در سال ۱۳۶۲ ضمن سخنانی بهطور غیر مستقیم با اشاره به اندیشههای منفی و بیتوجهی آنان در برابر مسائل [[کشور]]، از آنان خواست دست از [[کجفهمی]] و دستهبندی بردارند و برخلاف موج حرکت نکنند و [[تهدید]] کرد در صورت ادامه کار، | امام خمینی همچنان به انجمن بدبین بود<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۲۲۹.</ref> چنانکه ایشان در سال ۱۳۶۱ به سیدحمید [[روحانی]] دستور داده بود که [[سرپرستی]] مرکز [[اسناد]] انقلاب اسلامی را بر عهده بگیرد و از اعضای [[انجمن حجتیه]] در آن استفاده نشود.<ref>روحانی، نهضت امام خمینی، ۳/۱۷۰؛ هاشمی رفسنجانی، امام به روایت، ۴۰۳.</ref> با بالاگرفتن [[اختلاف]] میان نیروهای انقلابی و انجمن حجتیه، امام خمینی در سال ۱۳۶۲ ضمن سخنانی بهطور غیر مستقیم با اشاره به اندیشههای منفی و بیتوجهی آنان در برابر مسائل [[کشور]]، از آنان خواست دست از [[کجفهمی]] و دستهبندی بردارند و برخلاف موج حرکت نکنند و [[تهدید]] کرد در صورت ادامه کار، دست و پای آنان خواهد [[شکست]].<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۵۳۴.</ref> ایشان در همین سال از [[تأیید]] ادامه [[نمایندگی]] خزعلی در انجمن خودداری کرد.<ref>باقی، در شناخت حزب قاعدین، ۲۳۷؛ سبحانی، درآمدی بر جربانشناسی اندیشه اجتماعی دینی در ایران معاصر، ۲۴۹.</ref> | ||
نظر امام خمینی این بود که افراد مؤثر انجمن در [[مناصب]] حساس و کلیدی حضور نداشته باشند؛ اگر خودشان خواستند منحل شود، وگرنه بر کار آنان [[نظارت]] گردد.<ref>هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۴۴.</ref> به گزارشی امام خمینی با تأکید بر منع عضویت اعضای [[احزاب]] در [[نیروهای مسلح]] با اشاره به [[انجمن حجتیه]] آن را جزو گروههای خطرناک خواند که میتواند مجلس و [[دولت]] را به [[انحراف]] بکشاند و به [[مسئولان]] [[نظام]] تصریح کرد در صورتی که اعضای آن در [[مسئولیت]] دولتی باشند، آنان را [[عزل]] کنند. [[مهدی طیب]] سخنگوی کمیسیون [[دفاع]] در مجلس دوم از آنجاکه سابقه عضویت در انجمن حجتیه داشت، با شنیدن [[سخنرانی]] امام خمینی از نمایندگی مجلس استعفا کرد و [[رئیس]] مجلس وقت امام خمینی را در جریان استعفای وی قرار داد و ایشان ابراز کرد در صورت عضونبودن در انجمن استعفایش را پس بگیرد.<ref>منتجبنیا، روزنامه اعتماد، ۸.</ref> | نظر امام خمینی این بود که افراد مؤثر انجمن در [[مناصب]] حساس و کلیدی حضور نداشته باشند؛ اگر خودشان خواستند منحل شود، وگرنه بر کار آنان [[نظارت]] گردد.<ref>هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۴۴.</ref> به گزارشی امام خمینی با تأکید بر منع عضویت اعضای [[احزاب]] در [[نیروهای مسلح]] با اشاره به [[انجمن حجتیه]] آن را جزو گروههای خطرناک خواند که میتواند مجلس و [[دولت]] را به [[انحراف]] بکشاند و به [[مسئولان]] [[نظام]] تصریح کرد در صورتی که اعضای آن در [[مسئولیت]] دولتی باشند، آنان را [[عزل]] کنند. [[مهدی طیب]] سخنگوی کمیسیون [[دفاع]] در مجلس دوم از آنجاکه سابقه عضویت در انجمن حجتیه داشت، با شنیدن [[سخنرانی]] امام خمینی از نمایندگی مجلس استعفا کرد و [[رئیس]] مجلس وقت امام خمینی را در جریان استعفای وی قرار داد و ایشان ابراز کرد در صورت عضونبودن در انجمن استعفایش را پس بگیرد.<ref>منتجبنیا، روزنامه اعتماد، ۸.</ref> |