آسیب‌شناسی مهدویت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
خط ۴۷: خط ۴۷:
پس از [[وفات]] احسائی، [[پیروان]] او، [[کاظم رشتی]] را پیشوای [[خوی]] دانستند. کاظم از [[جوانی]] در مجلس درس احسائی شرکت می‌کرد و بسیار مورد [[احترام]] استاد بود. او شانزده سال، [[طایفه]] [[شیخیه]] را [[رهبری]] کرد و با بیان و قلم، [[افکار]] شیخ و نظریات خود را نشر داد. بسیاری از آرای [[باطل]] [[شیخیّه]] به [[کاظم رشتی]] نسبت داده شده و ربطی به [[شیخ احمد احسائی]] ندارد، به همین سبب علمای بزرگ معاصرِ رشتی، در [[انحراف اعتقادی]] او تردیدی نداشتند. پس از درگذشت [[کاظم رشتی]]، یکی از [[شاگردان]] او به نام [[علی محمد شیرازی]]، مدعی [[جانشینی]] او شد که با [[حمایت]] جمعی از [[شاگردان]] رشتی از او، مرحله‌ای جدید و حسّاس در شکل‌گیری [[فرقه‌های انحرافی]] پدید آمد. سرانجام فرقه‌ای به نام بابیّت شکل گرفت که خود بستری آماده برای [[انحرافی]] بزرگ‌تر به نام بهائیّت شد.
پس از [[وفات]] احسائی، [[پیروان]] او، [[کاظم رشتی]] را پیشوای [[خوی]] دانستند. کاظم از [[جوانی]] در مجلس درس احسائی شرکت می‌کرد و بسیار مورد [[احترام]] استاد بود. او شانزده سال، [[طایفه]] [[شیخیه]] را [[رهبری]] کرد و با بیان و قلم، [[افکار]] شیخ و نظریات خود را نشر داد. بسیاری از آرای [[باطل]] [[شیخیّه]] به [[کاظم رشتی]] نسبت داده شده و ربطی به [[شیخ احمد احسائی]] ندارد، به همین سبب علمای بزرگ معاصرِ رشتی، در [[انحراف اعتقادی]] او تردیدی نداشتند. پس از درگذشت [[کاظم رشتی]]، یکی از [[شاگردان]] او به نام [[علی محمد شیرازی]]، مدعی [[جانشینی]] او شد که با [[حمایت]] جمعی از [[شاگردان]] رشتی از او، مرحله‌ای جدید و حسّاس در شکل‌گیری [[فرقه‌های انحرافی]] پدید آمد. سرانجام فرقه‌ای به نام بابیّت شکل گرفت که خود بستری آماده برای [[انحرافی]] بزرگ‌تر به نام بهائیّت شد.


پس از انتشار خبر [[جانشینی]] [[علی محمّد شیرازی]]، وی فرصت را [[غنیمت]] شمرده، پای را از [[جانشینی]] استادش فراتر نهاد و در ابتدای کار، ادعای ذِکریّت<ref>به معنای مفسر قرآن بودن است. او بخش‌هایی از قرآن کریم را با روشی که از مکتب شیخیه آموخته بود تأویل کرده، مدعی شد که امام دوازدهم شیعیان، او را مأمور کرده است تا جهانیان را ارشاد کند و همزمان خود را ذکر نامید. تلخیص تاریخ نبیل، ص ۱۲۷.</ref> کرد، سپس با [[ادعای بابیت]]، خود را باب [[امام دوازدهم شیعیان]] (یعنی واسطه میان [[مردم]] و [[امام زمان]] {{ع}}) معرّفی نمود. و او بر این [[اعتقاد]] [[اصرار]] داشت که برای پی‌بردن به [[اسرار]] و حقایق بزرگ و [[مقدّس]]، باید [[مردم]] به ناچار از در بگذرند و به [[حقیقت]] برسند؛ لذا می‌گفت: [[مردم]]، باید به من [[ایمان]] آورند، تا به کمک من –که واقف به [[اسرار]] هستم- بر آن [[اسرار]] [[دست]] یابند.
پس از انتشار خبر [[جانشینی]] [[علی محمّد شیرازی]]، وی فرصت را [[غنیمت]] شمرده، پای را از [[جانشینی]] استادش فراتر نهاد و در ابتدای کار، ادعای ذِکریّت<ref>به معنای مفسر قرآن بودن است. او بخش‌هایی از قرآن کریم را با روشی که از مکتب شیخیه آموخته بود تأویل کرده، مدعی شد که امام دوازدهم شیعیان، او را مأمور کرده است تا جهانیان را ارشاد کند و همزمان خود را ذکر نامید. تلخیص تاریخ نبیل، ص ۱۲۷.</ref> کرد، سپس با [[ادعای بابیت]]، خود را باب [[امام دوازدهم شیعیان]] (یعنی واسطه میان [[مردم]] و [[امام زمان]] {{ع}}) معرّفی نمود. و او بر این [[اعتقاد]] [[اصرار]] داشت که برای پی‌بردن به [[اسرار]] و حقایق بزرگ و [[مقدّس]]، باید [[مردم]] به ناچار از در بگذرند و به [[حقیقت]] برسند؛ لذا می‌گفت: [[مردم]]، باید به من [[ایمان]] آورند، تا به کمک من –که واقف به [[اسرار]] هستم- بر آن [[اسرار]] دست یابند.
او آشکارا می‌گفت: {{عربی|يا عبادالله! اسمعوا نداء الحجة من حول الباب}}؛ ای [[بندگان خدا]]! صدای [[حجت خدا]] و [[امام زمان]] {{ع}} را از طرف باب بشنوید.
او آشکارا می‌گفت: {{عربی|يا عبادالله! اسمعوا نداء الحجة من حول الباب}}؛ ای [[بندگان خدا]]! صدای [[حجت خدا]] و [[امام زمان]] {{ع}} را از طرف باب بشنوید.


۲۱۸٬۰۵۸

ویرایش