بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
شرید، این [[لقب]] به طور مکرر از سوی [[اهل بیت]] {{عم}} خصوصاً امیرالمؤمنین علی بن [[ابیطالب]] و [[امام باقر]] {{ع}} وارد شده است. شرید به معنی | شرید، این [[لقب]] به طور مکرر از سوی [[اهل بیت]] {{عم}} خصوصاً امیرالمؤمنین علی بن [[ابیطالب]] و [[امام باقر]] {{ع}} وارد شده است. شرید به معنی رانده شده است. یعنی [[حضرت مهدی]] {{ع}} از سوی مردم رانده میشود که نه او را میشناسند و نه قدر [[نعمت]] وجود مبارکش را میدانند و در مقام شکرگذاری و ادای حقوق آن جناب برنمیآیند، بلکه زمانی که از کشتن ایشان و از بین بردن ذریه [[پاک]] [[امامت]] [[ناامید]] شدند، با زبان و قلم او را نفی کردند و در پی بیرون راندن حضرت از دلهای [[مؤمنین]] برآمدند و کتابها برای نفی تولد حضرت و نبودن آن جناب نوشتند، تا مگر بدین روش یاد و خاطره حضرت را از میان ببرند. [[حضرت مهدی]] {{ع}} به ابراهیم بن علی مهزیار فرمود: پدرم به من [[وصیت]] نموده که در روی [[زمین]]، جز مخفیترین جایها و دروترین مکانها مأوی نگیرم، تا از دیدگان دورتر باشم و از گزند [[گمراهان]] در [[امان]] باشم، زیرا هر کدام از [[اولیای الهی]] را [[دشمنی]] ستیزهجو و غلبهکننده است<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۸۸.</ref>. | ||
[[اصبغ بن نباته]] گوید: از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} شنیدم که میفرمود: [[صاحب]] این امر، شرید یعنی آواره، [[طرید]] یعنی رانده، [[فرید]] یعنی تک و [[وحید]] یعنی تنها است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، باب ۲۶، ح ۱۳</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۷۰.</ref> | [[اصبغ بن نباته]] گوید: از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} شنیدم که میفرمود: [[صاحب]] این امر، شرید یعنی آواره، [[طرید]] یعنی رانده، [[فرید]] یعنی تک و [[وحید]] یعنی تنها است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، باب ۲۶، ح ۱۳</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۷۰.</ref> | ||
حضرت مهدی {{ | حضرت مهدی {{ع}} به [[ابراهیم بن علی مهزیار]] فرمود: "پدرم به من [[وصیت]] نمود که در [[زمین]] منزل نگیرم، مگر جایی که از همهجا مخفیتر و دورتر باشد، به جهت پنهان کردن امر خود و محکم کردن محل خود از حیله [[دشمنان]] و [[گمراهان]]"<ref>نجم الثاقب، باب دوم.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۲۹.</ref> | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |