اخلاص در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
[[قرآن کریم]] نیز واژه‌هایی همچون خالص،{{متن قرآن|أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}<ref>«آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفته‌اند (و می‌گویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمی‌پرستیم، در آنچه اختلاف می‌ورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمی‌کند» سوره زمر، آیه ۳.</ref> مخلِص {{متن قرآن|قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِينِي}}<ref>«بگو: خداوند را در حالی که دینم را برای او ناب می‌دارم، می‌پرستم» سوره زمر، آیه ۱۴.</ref> و [[مخلَص]] {{متن قرآن|فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلَاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُمْ بِمُعْجِزِينَ}}<ref>«پس بدی‌های کارهایی که کردند به آنان رسید و به زودی به ستمگران ایشان بدی‌های کارهایی که کردند خواهد رسید و آنان به ستوه آورنده (ی خداوند) نیستند» سوره زمر، آیه ۵۱.</ref> را به کار برده و [[دین]] [[خالص]] را به [[خداوند]] اختصاص داده {{متن قرآن|أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}<ref>«آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفته‌اند (و می‌گویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمی‌پرستیم، در آنچه اختلاف می‌ورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمی‌کند» سوره زمر، آیه ۳.</ref> و به [[عبادت]] مخلصانه امر کرده است.<ref>اعراف، ۲۹.</ref> همچنین برخی [[بندگان]] خداوند ازجمله [[مخلَصین]] شمرده شده‌اند.{{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> در [[روایات]] نیز به [[وجوب]] [[اخلاص در عبادت]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۱/۵۹.</ref> و [[حرام]] بودن [[ریا]] بابی اختصاص یافته است.<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۱/۶۴.</ref>
[[قرآن کریم]] نیز واژه‌هایی همچون خالص،{{متن قرآن|أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}<ref>«آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفته‌اند (و می‌گویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمی‌پرستیم، در آنچه اختلاف می‌ورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمی‌کند» سوره زمر، آیه ۳.</ref> مخلِص {{متن قرآن|قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِينِي}}<ref>«بگو: خداوند را در حالی که دینم را برای او ناب می‌دارم، می‌پرستم» سوره زمر، آیه ۱۴.</ref> و [[مخلَص]] {{متن قرآن|فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلَاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُمْ بِمُعْجِزِينَ}}<ref>«پس بدی‌های کارهایی که کردند به آنان رسید و به زودی به ستمگران ایشان بدی‌های کارهایی که کردند خواهد رسید و آنان به ستوه آورنده (ی خداوند) نیستند» سوره زمر، آیه ۵۱.</ref> را به کار برده و [[دین]] [[خالص]] را به [[خداوند]] اختصاص داده {{متن قرآن|أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}<ref>«آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفته‌اند (و می‌گویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمی‌پرستیم، در آنچه اختلاف می‌ورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمی‌کند» سوره زمر، آیه ۳.</ref> و به [[عبادت]] مخلصانه امر کرده است.<ref>اعراف، ۲۹.</ref> همچنین برخی [[بندگان]] خداوند ازجمله [[مخلَصین]] شمرده شده‌اند.{{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> در [[روایات]] نیز به [[وجوب]] [[اخلاص در عبادت]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۱/۵۹.</ref> و [[حرام]] بودن [[ریا]] بابی اختصاص یافته است.<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۱/۶۴.</ref>


[[اهل معرفت]] در آثار خود، به زوایای مختلف [[اخلاص]] پرداخته‌اند و آن را از اصول تصوف شمرده‌اند.<ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۲۵۵.</ref> از نخستین آثار در این موضوع، کتاب‌های «رسایل جنید» و «اللمع فی التصوف».<ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۲۵۶.</ref> اثر ابونصر [[سراج]] و «قوت القلوب»<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۶۷-۲۷۸.</ref> اثر [[ابوطالب]] مکی است. در قرن‌های بعد نیز توجه به این مسئله در آثار علمای [[عرفان]] ادامه یافته و اخلاص یکی از [[مقامات]] و منازل [[سلوک]] معرفی شده است.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۶۲؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۲۲۰؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۱۸۱.</ref> [[علمای اخلاق]] نیز به این مسئله پرداخته‌اند و اخلاص را یکی از شرایط [[صحت]] یا کمال [[اعمال]] و [[عبادات]] دانسته‌اند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۳۶؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۱۴-۶۱۵.</ref> [[فقیهان]] اخلاص و [[قصد قربت]] را از شرایط [[عبادت]]<ref>سید مرتضی، رسائل، ۲/۳۴۳؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۲/۷-۸.</ref> و [[ریا]] را سبب بطلان عبادت<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۲/۲۲۶.</ref> می‌دانند، چه ریای محض باشد و چه ریای مخلوط با قصد قربت.<ref>شهید ثانی، رسائل، ۱۴۴.</ref>
[[اهل معرفت]] در آثار خود، به زوایای مختلف [[اخلاص]] پرداخته‌اند و آن را از اصول تصوف شمرده‌اند.<ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۲۵۵.</ref> از نخستین آثار در این موضوع، کتاب‌های «[[رسایل جنید (کتاب)|رسایل جنید]]» و «[[اللمع فی التصوف (کتاب)|اللمع فی التصوف]]».<ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۲۵۶.</ref> اثر [[ابونصر سراج]] و «[[قوت القلوب (کتاب)|قوت القلوب]]»<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۶۷-۲۷۸.</ref> اثر [[ابوطالب مکی]] است. در قرن‌های بعد نیز توجه به این مسئله در آثار علمای [[عرفان]] ادامه یافته و اخلاص یکی از [[مقامات]] و منازل [[سلوک]] معرفی شده است.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۶۲؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۲۲۰؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۱۸۱.</ref> [[علمای اخلاق]] نیز به این مسئله پرداخته‌اند و اخلاص را یکی از شرایط [[صحت]] یا کمال [[اعمال]] و [[عبادات]] دانسته‌اند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۳۶؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۱۴-۶۱۵.</ref> [[فقیهان]] اخلاص و [[قصد قربت]] را از شرایط [[عبادت]]<ref>سید مرتضی، رسائل، ۲/۳۴۳؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۲/۷-۸.</ref> و [[ریا]] را سبب بطلان عبادت<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۲/۲۲۶.</ref> می‌دانند، چه ریای محض باشد و چه ریای مخلوط با قصد قربت.<ref>شهید ثانی، رسائل، ۱۴۴.</ref>


[[امام خمینی]] در کتاب‌های [[اخلاقی]] و [[عرفانی]] خود به تعریف اخلاص، <ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۸.</ref> [[حقیقت]] اخلاص، <ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۰-۱۶۴؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۱۱-۱۲.</ref> مراتب اخلاص<ref> امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۴-۱۶۶.</ref> و درجات آن پرداخته است. ایشان در [[کتب فقهی]] خود، مانند تحریر الوسیله<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۰.</ref> از اخلاص در [[نیت]] سخن گفته و آن را شرط [[درستی]] عبادت دانسته و عمل بدون آن را [[باطل]] شمرده است.
[[امام خمینی]] در کتاب‌های [[اخلاقی]] و [[عرفانی]] خود به تعریف اخلاص، <ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۸.</ref> [[حقیقت]] اخلاص، <ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۰-۱۶۴؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۱۱-۱۲.</ref> مراتب اخلاص<ref> امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۴-۱۶۶.</ref> و درجات آن پرداخته است. ایشان در [[کتب فقهی]] خود، مانند تحریر الوسیله<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۵۰.</ref> از اخلاص در [[نیت]] سخن گفته و آن را شرط [[درستی]] عبادت دانسته و عمل بدون آن را [[باطل]] شمرده است.
خط ۶۷: خط ۶۷:
[[امام خمینی]] [[ارزش]] عمل را به [[خلوص]] در [[نیت]] آن می‌داند و [[معتقد]] است کمال و [[نقص]] عمل تابع کمال و نقص نیت است؛ زیرا نیت، صورت کامل و جنبه [[ملکوتی]] عمل را می‌سازد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۳۱.</ref>؛ وگرنه صورت ظاهری عمل افراد عادی با [[اولیای الهی]] فرقی ندارد؛ مانند [[گرسنگی]] و [[روزه]] افراد عادی با گرسنگی [[خاندان عصمت]]{{ع}} که چند [[روز]] غذای خود را [[اطعام]] کردند و [[خداوند]] در [[مدح]] آنان [[آیه]]{{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> نازل کرد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۳۱.</ref> همچنین از آنجاکه صورت شیء از [[حقیقت]] آن جدا نیست، برخی [[روایات]] عمل را همان نیت شمرده‌اند که این به اعتبار فنای عمل در نیت، فنای [[ملک]] در [[ملکوت]] و فنای [[مظهر]] در ظاهر است؛ زیرا تمام عمل همان نیت است و عمل از خود استقلالی ندارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲.</ref>
[[امام خمینی]] [[ارزش]] عمل را به [[خلوص]] در [[نیت]] آن می‌داند و [[معتقد]] است کمال و [[نقص]] عمل تابع کمال و نقص نیت است؛ زیرا نیت، صورت کامل و جنبه [[ملکوتی]] عمل را می‌سازد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۳۱.</ref>؛ وگرنه صورت ظاهری عمل افراد عادی با [[اولیای الهی]] فرقی ندارد؛ مانند [[گرسنگی]] و [[روزه]] افراد عادی با گرسنگی [[خاندان عصمت]]{{ع}} که چند [[روز]] غذای خود را [[اطعام]] کردند و [[خداوند]] در [[مدح]] آنان [[آیه]]{{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> نازل کرد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۳۱.</ref> همچنین از آنجاکه صورت شیء از [[حقیقت]] آن جدا نیست، برخی [[روایات]] عمل را همان نیت شمرده‌اند که این به اعتبار فنای عمل در نیت، فنای [[ملک]] در [[ملکوت]] و فنای [[مظهر]] در ظاهر است؛ زیرا تمام عمل همان نیت است و عمل از خود استقلالی ندارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۳۲.</ref>


==نشانهها و آثار==
==نشانه‌ها و آثار==
[[قرآن کریم]] نشانه مُخلَصان را دوری از اغوای [[شیطان]] بیان می‌کند.{{متن قرآن|قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«گفت: به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کرد» سوره ص، آیه ۸۲.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۴۰.</ref> در روایات نیز نشانه‌هایی برای [[اخلاص]] ذکر شده است؛ ازجمله [[سلامت]] [[دل]]، رساندن خیر به دیگران و خودداری از [[بدی‌ها]]<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۲۱.</ref>؛ چنان‌که یکی از نشانه‌های اخلاص این است که شخص [[دوست]] نداشته باشد بر عملی که برای [[خدا]] انجام داده است، [[ستایش]] شود.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱/۱۰۰.</ref> امام خمینی همانند دیگر [[علمای اخلاق]]، <ref>ورام، تنبیه الخواطر، ۱/۱۸۸-۱۸۹؛ ابن‌فهد، عدة الداعی، ۲۱۷.</ref> با توجه به [[روایات]]، نشانه [[اخلاص]] را آن می‌داند که در صورت اطلاع [[مردم]] از آن عمل، نشاطی در [[قلب]] حاصل نشود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۶۱.</ref> ایشان همچنین [[باور]] دارد اخلاص را می‌توان از آثار آن [[شناخت]]؛ چنان‌که [[آثار اخلاص]] در [[تحصیل علم]]، حصول [[حکمت]] در قلب و زبان است و اگر این امر حاصل نشد، روشن می‌شود عمل برای [[هوای نفس]] و [[شیطان]] بوده است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۹۴.</ref> نیز از نشانه‌های درجات بالای اخلاص این است که [[بنده]] را از [[وسوسه]] شیطان در [[امان]] نگه می‌دارد و در این صورت [[طمع]] شیطان از وی قطع می‌شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۳.</ref>
[[قرآن کریم]] نشانه مُخلَصان را دوری از اغوای [[شیطان]] بیان می‌کند.{{متن قرآن|قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«گفت: به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کرد» سوره ص، آیه ۸۲.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«بجز از میان آنان بندگان نابت را» سوره حجر، آیه ۴۰.</ref> در روایات نیز نشانه‌هایی برای [[اخلاص]] ذکر شده است؛ ازجمله [[سلامت]] [[دل]]، رساندن خیر به دیگران و خودداری از [[بدی‌ها]]<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۲۱.</ref>؛ چنان‌که یکی از نشانه‌های اخلاص این است که شخص [[دوست]] نداشته باشد بر عملی که برای [[خدا]] انجام داده است، [[ستایش]] شود.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱/۱۰۰.</ref> امام خمینی همانند دیگر [[علمای اخلاق]]، <ref>ورام، تنبیه الخواطر، ۱/۱۸۸-۱۸۹؛ ابن‌فهد، عدة الداعی، ۲۱۷.</ref> با توجه به [[روایات]]، نشانه [[اخلاص]] را آن می‌داند که در صورت اطلاع [[مردم]] از آن عمل، نشاطی در [[قلب]] حاصل نشود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۶۱.</ref> ایشان همچنین [[باور]] دارد اخلاص را می‌توان از آثار آن [[شناخت]]؛ چنان‌که [[آثار اخلاص]] در [[تحصیل علم]]، حصول [[حکمت]] در قلب و زبان است و اگر این امر حاصل نشد، روشن می‌شود عمل برای [[هوای نفس]] و [[شیطان]] بوده است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۹۴.</ref> نیز از نشانه‌های درجات بالای اخلاص این است که [[بنده]] را از [[وسوسه]] شیطان در [[امان]] نگه می‌دارد و در این صورت [[طمع]] شیطان از وی قطع می‌شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۳.</ref>


خط ۸۰: خط ۸۰:


==موانع و آفات==
==موانع و آفات==
در برخی [[روایات]] [[غلبه]] [[هوای نفس]]<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۳۰۶.</ref> و آرزوهای بلند<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۵۵.</ref> از آفات [[اخلاص]] دانسته شده است. [[علمای اخلاق]] آفات اخلاص را [[ریا]]، <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۸؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۳۳.</ref>[[شرک]]<ref>خواجه‌نصیر، اوصاف الاشراف، ۲۱-۲۲.</ref> و [[عجب]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۶.</ref> شمرده‌اند. [[امام خمینی]] [[حب دنیا]] و [[حب]] [[جاه و مقام]] را از آفات اخلاص می‌شمارد؛ زیرا وقتی این امور در [[قلب]] [[انسان]] باشد و برای انسان [[ملکه]] شود، حصول اخلاص برای شخص ممکن نخواهد شد و انجام عمل با انگیزه‌های [[دنیوی]] خواهد بود<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۳۰.</ref>؛ همچنین ایشان شرک، عجب و ریا را ازجمله موانع اخلاص می‌داند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۷، ۴۰ و ۵۰.</ref> و از نگاه [[فقهی]] تصریح می‌کند ریا موجب بطلان عمل می‌شود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰.</ref> ایشان در زمینه اخلاص پس از عمل، به روایتی از امام‌باقر{{ع}} اشاره می‌کند که باقی‌ماندن بر عمل و مراعات آن، سخت‌تر از خود عمل است و چه‌بسا ذکر عمل پس از انجام پنهانی آن موجب محو [[ثواب]] پنهانی آن و ذکر [[مجدد]] آن نیز موجب محو اصل عمل شود.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۹۶-۲۹۷.</ref> ایشان همچنین بر این [[باور]] است که اظهار عمل برای دیگران از آفات اخلاص است و از این جهت انسان نباید مطمئن باشد عملی که برای [[خدا]] انجام داده است، از [[شر]] آفات نفس و [[شیطان]] ایمن است، بلکه پیوسته باید مراقب نفس خود باشد تا عمل مخلصانه‌اش با ریای پس از انجام عمل ضایع نشود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۹-۳۳۰.</ref>
در برخی [[روایات]] [[غلبه]] [[هوای نفس]]<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۳۰۶.</ref> و آرزوهای بلند<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۵۵.</ref> از آفات [[اخلاص]] دانسته شده است. [[علمای اخلاق]] آفات اخلاص را [[ریا]]، <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۸؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۸/۱۳۳.</ref>[[شرک]]<ref>خواجه‌نصیر، اوصاف الاشراف، ۲۱-۲۲.</ref> و [[عجب]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴/۱۸۶.</ref> شمرده‌اند. [[امام خمینی]] [[حب دنیا]] و [[حب]] [[جاه و مقام]] را از آفات اخلاص می‌شمارد؛ زیرا وقتی این امور در [[قلب]] [[انسان]] باشد و برای انسان [[ملکه]] شود، حصول اخلاص برای شخص ممکن نخواهد شد و انجام عمل با انگیزه‌های [[دنیوی]] خواهد بود<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۳۰.</ref>؛ همچنین ایشان شرک، عجب و ریا را ازجمله موانع اخلاص می‌داند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۷، ۴۰ و ۵۰.</ref> و از نگاه [[فقهی]] تصریح می‌کند ریا موجب بطلان عمل می‌شود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۰.</ref> ایشان در زمینه اخلاص پس از عمل، به روایتی از [[امام‌ باقر]]{{ع}} اشاره می‌کند که باقی‌ ماندن بر عمل و مراعات آن، سخت‌تر از خود عمل است و چه‌بسا ذکر عمل پس از انجام پنهانی آن موجب محو [[ثواب]] پنهانی آن و ذکر [[مجدد]] آن نیز موجب محو اصل عمل شود.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۹۶-۲۹۷.</ref> ایشان همچنین بر این [[باور]] است که اظهار عمل برای دیگران از آفات اخلاص است و از این جهت انسان نباید مطمئن باشد عملی که برای [[خدا]] انجام داده است، از [[شر]] آفات نفس و [[شیطان]] ایمن است، بلکه پیوسته باید مراقب نفس خود باشد تا عمل مخلصانه‌اش با ریای پس از انجام عمل ضایع نشود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۲۹-۳۳۰.</ref>


==اخلاص امام خمینی==
==اخلاص امام خمینی==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش