شکرگزاری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳: خط ۳:
[[امام خمینی]] «شکر» را [[قدردانی]] از نعمت‌های نعمت‌دهنده می‌داند. ایشان [[شکر]] را حالتی [[نفسانی]] و ثمره این حالت را [[اعمال]] [[قلبی]] و ظاهری می‌داند. ایشان شکر [[خداوند]] را لازم و مراتب نهایی شکر را از آن [[اولیا]] می‌داند و شکر از مخلوق را از [[وظایف]] حتمی برشمرده است. برای شکر سه رکن [[علم]]، حال و عمل ذکر شده و امام خمینی از میان این سه رکن، اصل شکر را، همان حال می‌داند که ثمره [[شناخت]] [[نعمت]] و نعمت‌دهنده است. امام خمینی شکر را به [[شکر قلبی]]، زبانی و [[جوارحی]] تقسیم و اثر شکر در [[قلب]] را [[تعظیم]]، نعمت‌دهنده؛ اثر شکر در زبان را [[تسبیح]] و [[تحمید]]، و اثر شکر در جوارح را به‌کارگیری اعضا و جوارح در [[عبادت]] خداوند می‌داند. ایشان برای هر یک از [[نعمت‌ها]] شکری خاص قائل است و طریق تحصیل شکر را [[تحصیل معرفت]] نعمت‌دهنده و رساندن [[شکر زبانی]] به شکر قلبی می‌داند.<ref>[[مهدی رضوانی‌پور|رضوانی‌پور، مهدی]]، [[شکر - رضوانی‌پور (مقاله)| مقاله «شکر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۶، ص۴۴۰ – ۴۴۶.</ref>
[[امام خمینی]] «شکر» را [[قدردانی]] از نعمت‌های نعمت‌دهنده می‌داند. ایشان [[شکر]] را حالتی [[نفسانی]] و ثمره این حالت را [[اعمال]] [[قلبی]] و ظاهری می‌داند. ایشان شکر [[خداوند]] را لازم و مراتب نهایی شکر را از آن [[اولیا]] می‌داند و شکر از مخلوق را از [[وظایف]] حتمی برشمرده است. برای شکر سه رکن [[علم]]، حال و عمل ذکر شده و امام خمینی از میان این سه رکن، اصل شکر را، همان حال می‌داند که ثمره [[شناخت]] [[نعمت]] و نعمت‌دهنده است. امام خمینی شکر را به [[شکر قلبی]]، زبانی و [[جوارحی]] تقسیم و اثر شکر در [[قلب]] را [[تعظیم]]، نعمت‌دهنده؛ اثر شکر در زبان را [[تسبیح]] و [[تحمید]]، و اثر شکر در جوارح را به‌کارگیری اعضا و جوارح در [[عبادت]] خداوند می‌داند. ایشان برای هر یک از [[نعمت‌ها]] شکری خاص قائل است و طریق تحصیل شکر را [[تحصیل معرفت]] نعمت‌دهنده و رساندن [[شکر زبانی]] به شکر قلبی می‌داند.<ref>[[مهدی رضوانی‌پور|رضوانی‌پور، مهدی]]، [[شکر - رضوانی‌پور (مقاله)| مقاله «شکر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۶، ص۴۴۰ – ۴۴۶.</ref>


== معنی ==
== معناشناسی ==
شکر به معنای شناخت [[احسان]] و نشر آن<ref>فراهیدی، العین، ۵/۲۹۲؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۲/۱۳۱.</ref> یا یادآوری نعمت و اظهار آن<ref>راغب، مفردات، ۴۶۱.</ref> است. برخی نیز آن را [[ستایش]] [[احسان‌کننده]] دانسته‌اند<ref>جوهری، الصحاح، ۲/۷۰۲.</ref> و ضد آن [[کفران]] است که به معنای [[فراموشی]] نعمت و پوشاندن آن است.<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۵/۱۴۴.</ref> برخی آن را برگرفته از «عین شکری» ـ به معنای چشم پراشک ـ دانسته‌اند. طبق این معنا، شکر پرشدن [[ذهن]] و خاطر [[انسان]] از ذکر و یاد نعمت‌دهنده است.<ref>راغب، مفردات، ۴۶۱؛ ← امام خمینی، حدیث جنود، ۱۸۱.</ref> شکر در اصطلاح [[اخلاقی]]، به معنای شناخت نعمت [[پروردگار]]، شادبودن به آن و عمل به مقتضای آن است.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۲۳۳؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۷۹۰.</ref> شکر نزد [[عارفان]]، [[اقرار به نعمت]]<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۳۲۲.</ref> و ثنای [[حق‌تعالی]] برای آن چیزی است که از ناحیه اوست.<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۲۰۲.</ref>
«شکر» به معنای شناخت [[احسان]] و نشر آن<ref>فراهیدی، العین، ۵/۲۹۲؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۲/۱۳۱.</ref> یا یادآوری نعمت و اظهار آن<ref>راغب، مفردات، ۴۶۱.</ref> است. برخی نیز آن را [[ستایش]] [[احسان‌کننده]] دانسته‌اند<ref>جوهری، الصحاح، ۲/۷۰۲.</ref> و ضد آن [[کفران]] است که به معنای [[فراموشی]] نعمت و پوشاندن آن است.<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۵/۱۴۴.</ref> برخی آن را برگرفته از «عین شکری» ـ به معنای چشم پراشک ـ دانسته‌اند. طبق این معنا، شکر پرشدن [[ذهن]] و خاطر [[انسان]] از ذکر و یاد نعمت‌دهنده است.<ref>راغب، مفردات، ۴۶۱؛ ← امام خمینی، حدیث جنود، ۱۸۱.</ref> شکر در اصطلاح [[اخلاقی]]، به معنای شناخت نعمت [[پروردگار]]، شادبودن به آن و عمل به مقتضای آن است.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۲۳۳؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۷۹۰.</ref> شکر نزد [[عارفان]]، [[اقرار به نعمت]]<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۳۲۲.</ref> و ثنای [[حق‌تعالی]] برای آن چیزی است که از ناحیه اوست.<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۲۰۲.</ref>


[[امام خمینی]] [[شکر]] را [[قدردانی]] از نعمت‌های نعمت‌دهنده می‌داند که پایه و اساس آن [[معرفت]] نعمت‌دهنده و [[نعمت]] اوست.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۸۲؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۳۴۳.</ref> از واژه‌های مرتبط با [[شکر]]، [[حمد]] است. برخی شکر را اعم از [[حمد]] می‌دانند<ref>راغب، الذریعه، ۲۷۹؛ دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۶۶۷.</ref> و بعضی نسبت میان آن دو را «عموم و خصوص من وجه» دانسته‌اند.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱/۱۰۳۸.</ref> امام خمینی حمد و شکر را در مصداق مساوی هم می‌داند و حمد [[خداوند]] را [[افضل افراد]] [[شکر زبانی]] می‌شمارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۴۸–۳۴۹.</ref>.<ref>[[مهدی رضوانی‌پور|رضوانی‌پور، مهدی]]، [[شکر - رضوانی‌پور (مقاله)| مقاله «شکر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۶، ص۴۴۰ – ۴۴۶.</ref>
[[امام خمینی]] [[شکر]] را [[قدردانی]] از نعمت‌های نعمت‌دهنده می‌داند که پایه و اساس آن [[معرفت]] نعمت‌دهنده و [[نعمت]] اوست.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۸۲؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۳۴۳.</ref> از واژه‌های مرتبط با [[شکر]]، [[حمد]] است. برخی شکر را اعم از [[حمد]] می‌دانند<ref>راغب، الذریعه، ۲۷۹؛ دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۶۶۷.</ref> و بعضی نسبت میان آن دو را «عموم و خصوص من وجه» دانسته‌اند.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱/۱۰۳۸.</ref> امام خمینی حمد و شکر را در مصداق مساوی هم می‌داند و حمد [[خداوند]] را [[افضل افراد]] [[شکر زبانی]] می‌شمارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۴۸–۳۴۹.</ref>.<ref>[[مهدی رضوانی‌پور|رضوانی‌پور، مهدی]]، [[شکر - رضوانی‌پور (مقاله)| مقاله «شکر»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۶، ص۴۴۰ – ۴۴۶.</ref>
۲۱۷٬۵۷۱

ویرایش