آزادی سیاسی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۰: خط ۲۰:
وقتی واژه “آزادی” بدون قید، به کار می‌رود، معنای فراگیر آن منظور است که [[نفی سلطه]] دیگری باشد؛ لذا “برای [[انسان]]، امری [[ممدوح]] و مطلوب است؛ مانند کمال و [[سعادت]] که اصلی مطلوب برای همگان است؛ ولی مهم [[تفسیر]] آزادی است. این واژه، یکی از اوصاف [[نفسانی]] است که به جهت تفسیر مختلف از ماهیت و [[حقیقت انسان]]، همچنان معنای آن نیز در هاله‌ای از ابهام مانده است. به همین دلیل در طول تاریخ از آن سوءاستفاده‌های زیادی شده است<ref>ر.ک: عبدالله جوادی آملی؛ جامعه در قرآن (تفسیر موضوعی)؛ ج۱۷، ص۴۷۲.</ref>.
وقتی واژه “آزادی” بدون قید، به کار می‌رود، معنای فراگیر آن منظور است که [[نفی سلطه]] دیگری باشد؛ لذا “برای [[انسان]]، امری [[ممدوح]] و مطلوب است؛ مانند کمال و [[سعادت]] که اصلی مطلوب برای همگان است؛ ولی مهم [[تفسیر]] آزادی است. این واژه، یکی از اوصاف [[نفسانی]] است که به جهت تفسیر مختلف از ماهیت و [[حقیقت انسان]]، همچنان معنای آن نیز در هاله‌ای از ابهام مانده است. به همین دلیل در طول تاریخ از آن سوءاستفاده‌های زیادی شده است<ref>ر.ک: عبدالله جوادی آملی؛ جامعه در قرآن (تفسیر موضوعی)؛ ج۱۷، ص۴۷۲.</ref>.


در جوامع مردم‌سالار، مفهوم آزادی سیاسی ارتباطی نزدیک با مفاهیمی مانند آزادی [[مدنی]] و [[حقوق بشر]] دارد. آنا آرنت، ریشه‌های مفهوم آزادی را در تکاپوهای سیاسی یونان باستان، ردیابی می‌کند، به این نحو که مفهوم آزادی به طور [[تاریخی]]، از [[فعالیت سیاسی]] جدا نبوده است. [[سیاست]] تنها توسط کسانی قابل [[اعمال]] بوده است که خود را از نیازها و بایسته‌های [[زندگی]] آزاد کرده باشند، تا بتوانند در قلمرو و حوزه امر سیاسی مشارکت کنند. بر اساس مطالعات وی، از حدود [[قرن پنجم]] میلادی، مفهوم [[آزادی]] با [[اندیشه]] و انگاره [[مسیحی]] یعنی [[آزادی اراده]] یا آزادی درونی پیوند خورده است و از آن [[زمان]] به بعد، [[رفتار]] [[سیاسی]] به عنوان یک شکل از آزادی مورد [[غفلت]] واقع شد، هرچند که او همچنان بر این [[باور]] است که آزادی، علت بقای [[سیاست]] است<ref>Hannah Arendt، "What is Freedom?"، Between Past and Future: Eight exercises in political thought، p. ۸۷...</ref>.
در جوامع مردم‌سالار، مفهوم آزادی سیاسی ارتباطی نزدیک با مفاهیمی مانند آزادی [[مدنی]] و [[حقوق بشر]] دارد. آنا آرنت، ریشه‌های مفهوم آزادی را در تکاپوهای سیاسی یونان باستان، ردیابی می‌کند، به این نحو که مفهوم آزادی به طور [[تاریخی]]، از [[فعالیت سیاسی]] جدا نبوده است. [[سیاست]] تنها توسط کسانی قابل [[اعمال]] بوده است که خود را از نیازها و بایسته‌های [[زندگی]] آزاد کرده باشند، تا بتوانند در قلمرو و حوزه امر سیاسی مشارکت کنند. بر اساس مطالعات وی، از حدود [[قرن پنجم]] میلادی، مفهوم [[آزادی]] با [[اندیشه]] و انگاره [[مسیحی]] یعنی [[آزادی اراده]] یا آزادی درونی پیوند خورده است و از آن [[زمان]] به بعد، [[رفتار]] [[سیاسی]] به عنوان یک شکل از آزادی مورد [[غفلت]] واقع شد، هرچند که او همچنان بر این [[باور]] است که آزادی، علت بقای [[سیاست]] است<ref>Hannah Arendt، "What is Freedom?"، Between Past and Future: Eight exercises in political thought، p. ۸۷...</ref>.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۷۹-۸۲.</ref>


== پیشینه آزادی سیاسی در اسلام ==
== پیشینه آزادی سیاسی در اسلام ==
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش