بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
عدهای بر این اعتقادند که [[وزیر]] (بر وزن فعیل) مشتق از [[وزر]] (یعنی بردن و حمل کردن) نیست؛ بلکه از "ویچیرای اوستایی" یا "ویچیرای پهلوی" گرفته شده است<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه و توضیحات و واژهنامه، ص۶۹۴.</ref>. | عدهای بر این اعتقادند که [[وزیر]] (بر وزن فعیل) مشتق از [[وزر]] (یعنی بردن و حمل کردن) نیست؛ بلکه از "ویچیرای اوستایی" یا "ویچیرای پهلوی" گرفته شده است<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه و توضیحات و واژهنامه، ص۶۹۴.</ref>. | ||
وزیر از اصطلاحات مربوط به [[مناصب]] رسمی دولتی است که دو بار در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي}}<ref>«و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار هارون برادرم را» سوره طه، آیه ۲۹-۳۰.</ref> | وزیر از اصطلاحات مربوط به [[مناصب]] رسمی دولتی است که دو بار در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي}}<ref>«و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار هارون برادرم را» سوره طه، آیه ۲۹-۳۰.</ref> و {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا}}<ref>«و برادرش هارون را وزیری همراه او گرداندیم» سوره فرقان، آیه ۳۵.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۵۰۳-۵۰۴.</ref> | ||
در مجموعه [[نظام اداری]] [[حکومت اسلامی]]، ابتدا [[مقام]] و منصبی با عنوان "وزارت" وجود نداشت و در دورۀ [[عباسیان]]، به [[تأسی]] از [[حکومت]] [[پادشاهی]] [[ایران]] پدید آمد. در آغاز، [[وظایف]] [[وزیر]] معلوم نبود، ولی به تدریج، [[رسوم]] و [[آداب]] وزارت به کمال خود رسید و در اواخر [[دولت]] [[عباسی]] در دستگاه اجرایی حکومت، وضع کاملاً مشخصی یافت<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۱، ص۱۵۲؛ الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۵۱-۲۲؛ هلال الصابی، تاریخ الوزراء، ص۲۸۶؛ تجارب الامم، ج۲، ص۲۸۱؛ مقدمه ابن خلدون، ص۲۰۸.</ref>. | در مجموعه [[نظام اداری]] [[حکومت اسلامی]]، ابتدا [[مقام]] و منصبی با عنوان "وزارت" وجود نداشت و در دورۀ [[عباسیان]]، به [[تأسی]] از [[حکومت]] [[پادشاهی]] [[ایران]] پدید آمد. در آغاز، [[وظایف]] [[وزیر]] معلوم نبود، ولی به تدریج، [[رسوم]] و [[آداب]] وزارت به کمال خود رسید و در اواخر [[دولت]] [[عباسی]] در دستگاه اجرایی حکومت، وضع کاملاً مشخصی یافت<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۱، ص۱۵۲؛ الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۵۱-۲۲؛ هلال الصابی، تاریخ الوزراء، ص۲۸۶؛ تجارب الامم، ج۲، ص۲۸۱؛ مقدمه ابن خلدون، ص۲۰۸.</ref>. |