←درباره کتاب
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
"[[انوار التنزیل و أسرار التأویل]]" معروف به "[[تفسیر بیضاوی]]" به [[زبان عربی]]، تألیف [[ناصرالدین ابوالخیر عبدالله بن عمر بن علی بیضاوی شیرازی]]، [[قاضی]] القضات [[زمان]] خود در [[شیراز]]، [[فقیه]]، ادیب و مفسری [[آگاه]] به [[فنون]] [[تفسیر]] [[شافعی]] [[اشعری]] است که [[تاریخ]] دقیق [[تولد]] او نامعلوم ([[قرن هفتم]]) ذکر کردهاند، اما تاریخ [[وفات]] او را سال ۶۸۵ق و بعضی ۶۹۱ق در تبریز دانستهاند. او در [[شهر]] بیضا حدود هشت فرسخی شیراز [[چشم]] به [[جهان]] گشود و گفتهاند حدود صد سال [[عمر]] کرده است. [[پدر]] و اجداد او همگی از بزرگان [[فقیهان]] شافعی [[مذهب]] زمان خود بودهاند. دوران [[زندگی]] بیضاوی مقارن با [[حکومت]] ایلخانان [[مغول]] در [[ایران]] بوده است. بنا به گزارش سُبکی، بیضاوی پس از شیراز به تبریز رفت<ref>طبقات الشافعیه الکبری، ج۸، ص۱۵۸.</ref>. | "[[انوار التنزیل و أسرار التأویل]]" معروف به "[[تفسیر بیضاوی]]" به [[زبان عربی]]، تألیف [[ناصرالدین ابوالخیر عبدالله بن عمر بن علی بیضاوی شیرازی]]، [[قاضی]] القضات [[زمان]] خود در [[شیراز]]، [[فقیه]]، ادیب و مفسری [[آگاه]] به [[فنون]] [[تفسیر]] [[شافعی]] [[اشعری]] است که [[تاریخ]] دقیق [[تولد]] او نامعلوم ([[قرن هفتم]]) ذکر کردهاند، اما تاریخ [[وفات]] او را سال ۶۸۵ق و بعضی ۶۹۱ق در تبریز دانستهاند. او در [[شهر]] بیضا حدود هشت فرسخی شیراز [[چشم]] به [[جهان]] گشود و گفتهاند حدود صد سال [[عمر]] کرده است. [[پدر]] و اجداد او همگی از بزرگان [[فقیهان]] شافعی [[مذهب]] زمان خود بودهاند. دوران [[زندگی]] بیضاوی مقارن با [[حکومت]] ایلخانان [[مغول]] در [[ایران]] بوده است. بنا به گزارش سُبکی، بیضاوی پس از شیراز به تبریز رفت<ref>طبقات الشافعیه الکبری، ج۸، ص۱۵۸.</ref>. | ||
گویند: بیضاوی در [[کلام]]، بر [[مذهب اشعری]] بوده و در [[فقه]]، نیز به مذهب شافعی [[گرایش]] داشته است. او در تفسیرش عملاً نشان داده که عالمی محقّق و [[معتدل]] و به دور از [[افراط]] و [[تفریط]] است و در [[مقام]] [[نقد]] هم، [[ادب]] کلام و [[عفت]] قلم را مد نظر دارد و تا حدودی از [[تعصب]] بیجا به دور است و حتی [[آقا بزرگ تهرانی]] در | گویند: بیضاوی در [[کلام]]، بر [[مذهب اشعری]] بوده و در [[فقه]]، نیز به مذهب شافعی [[گرایش]] داشته است. او در تفسیرش عملاً نشان داده که عالمی محقّق و [[معتدل]] و به دور از [[افراط]] و [[تفریط]] است و در [[مقام]] [[نقد]] هم، [[ادب]] کلام و [[عفت]] قلم را مد نظر دارد و تا حدودی از [[تعصب]] بیجا به دور است و حتی [[آقا بزرگ تهرانی]] در [[الذریعه]] <ref>الذریعه، ص ۲۴، ۱۹۲.</ref> اشارهای به گرایش و [[تمایل]] او به [[تشیع]] دارد؛ شاید مکاتبه او با [[علامه حلی]] که معاصر وی بوده، حاکی از این امر باشد. به هر حال، بیضاوی از [[عالمان]] معتبر و [[مفسران]] نامی قرن هفتم است و تفسیر او [[ارزش]] [[علمی]] و ادبی فراوانی دارد. منبع اصلی و عمده بیضاوی در این اثر تفسیر [[الکشاف]] [[زمخشری]] و تفسیر کبیر [[امام]] [[فخر رازی]] و همچنین تفسیر راغب اصفهانی بوده است. | ||
{{عربی|"قلّت لفظ وكثرت معنى"}}، "[[نثر]] [[استوار]] و عبارتپردازیهای ادیبانه و هنرمندانه" و "رسایی بیان و شیوایی عبارات" از ویژگیهای این تفسیر فخیم و نفیس است. در ارزش و اعتبار این تفسیر همین بس که تاکنون پیش از پنجاه حاشیه و تعلیقه بر آن نگاشته شده است که از جمله آنها میتوان به حاشیه عالمانه [[محمد بن قوجوی]] در هشت مجلد و حاشیه [[سیوطی]] و [[خطیب]] [[کازرونی]] و تعلیقات [[محمد بن فرامرز]] مشهور به [[ملاخسرو]] و ملا [[حسین خلخالی حسینی]] نام برد. | {{عربی|"قلّت لفظ وكثرت معنى"}}، "[[نثر]] [[استوار]] و عبارتپردازیهای ادیبانه و هنرمندانه" و "رسایی بیان و شیوایی عبارات" از ویژگیهای این تفسیر فخیم و نفیس است. در ارزش و اعتبار این تفسیر همین بس که تاکنون پیش از پنجاه حاشیه و تعلیقه بر آن نگاشته شده است که از جمله آنها میتوان به حاشیه عالمانه [[محمد بن قوجوی]] در هشت مجلد و حاشیه [[سیوطی]] و [[خطیب]] [[کازرونی]] و تعلیقات [[محمد بن فرامرز]] مشهور به [[ملاخسرو]] و ملا [[حسین خلخالی حسینی]] نام برد. |