حضرت موسی علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۷: خط ۸۷:
[[مفسرین]] همچنین در توجیه ارتکاب خطا توسط [[موسی]]، واژه «ظلال» را این گونه معنا کرده‌اند: [[ضلال]] در اینجا به معنای [[گناه]] و خطا نیست، بلکه به معنای خطای غیرعمد و ندانسته است و در اصل به معنای رها کردن [[راه مستقیم]] است؛ از این رو معنای گسترده‌ای دارد و تنها به معنای [[گمراهی]] از [[دین]] و [[آیین حق]] نیست. بلکه این تعبیر در مورد شخصی مانند موسی{{ع}} که با کشتن آن [[مرد]] فرعونی [[جان]] خود را به خطر انداخت نیز [[صدق]] می‌کند و به تعبیر دیگر او [[سلامت]] را رها کرد و به راه پر دردسری گام نهاد؛ از این رو بعد از آن حادثه نتوانست در [[مصر]] بماند و آواره بیابان‌ها شد تا به [[سرزمین]] [[مدین]] رسید و سرانجام [[لطف الهی]] شامل حال او شد و سالها در خدمت [[شعیب]]{{ع}} پرورش یافت و آماده [[پذیرش مسئولیت]] خطیر [[رسالت]] گردید<ref>. پیام قرآن، ج۷، ص۱۲۲.</ref>.
[[مفسرین]] همچنین در توجیه ارتکاب خطا توسط [[موسی]]، واژه «ظلال» را این گونه معنا کرده‌اند: [[ضلال]] در اینجا به معنای [[گناه]] و خطا نیست، بلکه به معنای خطای غیرعمد و ندانسته است و در اصل به معنای رها کردن [[راه مستقیم]] است؛ از این رو معنای گسترده‌ای دارد و تنها به معنای [[گمراهی]] از [[دین]] و [[آیین حق]] نیست. بلکه این تعبیر در مورد شخصی مانند موسی{{ع}} که با کشتن آن [[مرد]] فرعونی [[جان]] خود را به خطر انداخت نیز [[صدق]] می‌کند و به تعبیر دیگر او [[سلامت]] را رها کرد و به راه پر دردسری گام نهاد؛ از این رو بعد از آن حادثه نتوانست در [[مصر]] بماند و آواره بیابان‌ها شد تا به [[سرزمین]] [[مدین]] رسید و سرانجام [[لطف الهی]] شامل حال او شد و سالها در خدمت [[شعیب]]{{ع}} پرورش یافت و آماده [[پذیرش مسئولیت]] خطیر [[رسالت]] گردید<ref>. پیام قرآن، ج۷، ص۱۲۲.</ref>.
پس سخن موسی{{ع}} چنین معنا می‌شود که من از روی غیر عمد یا ندانسته، مرتکب چنین عملی شدم. در این صورت از [[حضرت موسی]]{{ع}} [[ترک اولی]] سرزده است که در نحوه عمل و (نه در اصل عمل او) وجود داشته؛ یعنی بهتر بود این کار را نکند و بهانه به دست [[دشمنان]] ندهد<ref>. محمدتقی مصباح یزدی، راه و راهنما‌شناسی، ص۱۷۳.</ref>.<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم]] ص ۳۲۰.</ref>.
پس سخن موسی{{ع}} چنین معنا می‌شود که من از روی غیر عمد یا ندانسته، مرتکب چنین عملی شدم. در این صورت از [[حضرت موسی]]{{ع}} [[ترک اولی]] سرزده است که در نحوه عمل و (نه در اصل عمل او) وجود داشته؛ یعنی بهتر بود این کار را نکند و بهانه به دست [[دشمنان]] ندهد<ref>. محمدتقی مصباح یزدی، راه و راهنما‌شناسی، ص۱۷۳.</ref>.<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم]] ص ۳۲۰.</ref>.
===توبه حضرت موسی===
آنچه موجب [[شبهه]] [[ارتکاب گناه]] و درخواست [[توبه]] از جانب [[موسی]] شده، [[آیه]] ۱۴۳ [[سوره اعراف]] است که چنین آمده است: موسی{{ع}} از [[خداوند]] تقاضا کرد او را با چشم ظاهر ببیند! و پاسخ شنید که: «هرگز مرا نخواهی دید». در این هنگام به او دستور داده شد که به [[کوه]] نگاه کن؛ اگر در جای خود ثابت ماند، مرا خواهی دید. در این [[زمان]] خداوند به کوه جلوه‌ای کرد و کوه متلاشی شد و موسی{{ع}} مدهوش بر [[زمین]] افتاد». چون به [[هوش]] آمد، عرض کرد خداوندا، منزّهی تو! من به سوی تو بازگشتم، و من نخستین مؤمنانم.
اولا، چرا موسی{{ع}} با آن [[مقام]] [[معرفت]] و ایمانش چنین تقاضایی از خداوند کرد؟
ثانیا، لابد کار خلافی کرده بود که گرفتار آن صحنه گشت و بیهوش افتاد؟
ثالثا، جمله {{متن قرآن|تُبْتُ إِلَيْكَ}}<ref>«و چون موسی به وعده‌گاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم» سوره اعراف، آیه ۱۴۳.</ref> نشان می‌دهد که از کار خلافش توبه کرد.
[[مفسران]] در این جا پاسخ‌های گوناگونی دارند، ولی از همه روشن‌تر این است که [[آیات قرآن]] به خوبی نشان می‌دهد این تقاضای موسی{{ع}} نبود، بلکه تقاضای [[بنی اسرائیل]] بود که مصرّانه از او خواستند [[خدا]] را به آنها نشان دهد. بنابراین موسی{{ع}} آنچه را گفت، در راه یک [[مأموریت الهی]] بود، و فرود آمدن [[صاعقه]] نیز جنبه [[مجازات]] نداشت، بلکه [[هدف]] این بود که به تمام بنی اسرائیل نشان داده شود؛ وقتی شما [[قادر]] نیستید، جرقّه کوچکی از [[قدرت]] نمایی خدا را ببینید و از [[وحشت]] به روی [[زمین]] می‌افتید، بعضی مدهوش می‌شوید و بعضی هلاک می‌‌گردید، چگونه [[انتظار]] دارید ذات با [[عظمت]] او را [[مشاهده]] کنید.
بر این اساس نیز جمله {{متن قرآن|إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ}}<ref>«و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشته‌ام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref> از طرف [[بنی اسرائیل]] بوده؛ همان گونه که جمله {{متن قرآن|رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ}}<ref>«و چون موسی به وعده‌گاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم» سوره اعراف، آیه ۱۴۳.</ref> نیز از طرف آنها بود<ref>. پیام قرآن، ج۷، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم]] ص ۳۲۴.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۳۶۴

ویرایش