جز
جایگزینی متن - 'ابن ابی حاتم' به 'ابن ابیحاتم'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ابن ابی حاتم' به 'ابن ابیحاتم') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
نام وی را به [[اختلاف]] «بشر بن عقربه»<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۸۸؛ بخاری، ج۲، ص۷۸؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۱؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۸.</ref> یا «بشیر بن عقربه» - یا عقرب<ref>ابن حمزه، ص۴۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۸۱.</ref> - گفتهاند<ref>ابن سعد، ج۷، ص۲۹۹؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۵۰۰؛ طبرانی، ج۲، ص۴۲؛ مسلم، المتفردات، ص۷۸؛ ابن | نام وی را به [[اختلاف]] «بشر بن عقربه»<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۸۸؛ بخاری، ج۲، ص۷۸؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۱؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۸.</ref> یا «بشیر بن عقربه» - یا عقرب<ref>ابن حمزه، ص۴۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۸۱.</ref> - گفتهاند<ref>ابن سعد، ج۷، ص۲۹۹؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۵۰۰؛ طبرانی، ج۲، ص۴۲؛ مسلم، المتفردات، ص۷۸؛ ابن ابیحاتم، ج۵، ص۸۴۰؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۹۹.</ref>. کنیهاش را نیز ابوالیمان و برخی ابوولید گفتهاند<ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۱.</ref>، اما به ابوالیمان مشهور است<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۸۴۰؛ ابن ابیحاتم، ج۲، ص۳۷۶؛ طوسی، ص۲۸؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۱؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۸۱.</ref>. او را به اعتبار قبیلهاش، جهنی<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۸۴۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۵۵؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۱.</ref> یا به اعتبار محل سکونتش، [[فلسطینی]]<ref>ابن ابیحاتم، ج۲، ص۳۷۶؛ سیمانی، ج۴، ص۳۹۸.</ref> نامیدهاند. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۸ و ۴۰۱.</ref> و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۳۳ و ۴۴۳.</ref>، دو یا سه مدخل با اسامی [[بشر]] و بشیر، و در [[کنیه]] ابوالیمان<ref>ابن حجر، ج۷، ص۳۸۱.</ref> آوردهاند. | ||
وی به همراه پدرش عقربه نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد. آن [[حضرت]] از پدرش درباره وی پرسید، پدرش گفت: فرزندم بُحیر (بَحیر) است. حضرت دستی بر سر من (بحیر) کشید. موهای دست کشیده تا وقت مرگم سیاه بوده و نامم را بشیر گذاشت و لکنت زبانم برطرف شد<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۳۴.</ref>. پدرش عقربه در [[جنگ احد]] به [[شهادت]] رسید<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۹۹؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۵۵؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۰؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۴۳۷.</ref>. رسول خدا {{صل}}، ابوالیمان را به سبب شهادت پدرش گریان دید و فرمود: آیا [[راضی]] میشوی من [[پدر]] تو، و [[عایشه]] مادرت باشد؟!<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۸۸؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۵۰۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۵۵.</ref> پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}}، ابوالیمان به [[شام]]<ref>طوسی، ص۲۸.</ref> یا [[فلسطین]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۳۱؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۹۹؛ ابن حمزه، ص۴۸.</ref> رفت و آنجا ساکن شد. او از رسول خدا {{صل}} [[حدیثی]] درباره [[ریا]] و [[سمعه]] نقل کرده است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۳۱؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۵۰۰؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۹۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۸.</ref>. وی این [[حدیث]] را برای [[عبدالملک بن مروان]] [[روایت]] کرد<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۳۴.</ref>. | وی به همراه پدرش عقربه نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد. آن [[حضرت]] از پدرش درباره وی پرسید، پدرش گفت: فرزندم بُحیر (بَحیر) است. حضرت دستی بر سر من (بحیر) کشید. موهای دست کشیده تا وقت مرگم سیاه بوده و نامم را بشیر گذاشت و لکنت زبانم برطرف شد<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۳۴.</ref>. پدرش عقربه در [[جنگ احد]] به [[شهادت]] رسید<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۹۹؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۵۵؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۰۰؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۴۳۷.</ref>. رسول خدا {{صل}}، ابوالیمان را به سبب شهادت پدرش گریان دید و فرمود: آیا [[راضی]] میشوی من [[پدر]] تو، و [[عایشه]] مادرت باشد؟!<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۸۸؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۵۰۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۵۵.</ref> پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}}، ابوالیمان به [[شام]]<ref>طوسی، ص۲۸.</ref> یا [[فلسطین]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۳۱؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۹۹؛ ابن حمزه، ص۴۸.</ref> رفت و آنجا ساکن شد. او از رسول خدا {{صل}} [[حدیثی]] درباره [[ریا]] و [[سمعه]] نقل کرده است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۳۱؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۵۰۰؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۹۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۸۸.</ref>. وی این [[حدیث]] را برای [[عبدالملک بن مروان]] [[روایت]] کرد<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۳۴.</ref>. | ||
فرزندش «عبدالله»<ref>ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۱۹.</ref> و نیز [[عبدالله بن عوف]]<ref>ابن | فرزندش «عبدالله»<ref>ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۱۹.</ref> و نیز [[عبدالله بن عوف]]<ref>ابن ابیحاتم، ج۲، ص۳۷۶.</ref> و [[شریح بن عبید]]<ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۲۹۸.</ref> از او روایت کردهاند. وی پس از سال ۸۵<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۵۵.</ref> در روستای خسیه از نواحی [[فلسطین]] درگذشت<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۳۱.</ref><ref>[[حسین مرادینسب|مرادینسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوالیمان»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۷۰-۵۷۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |