جز
جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)'
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)') |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
[[نزول آیات]] [[زکات]]، [[خمس]] و [[غنایم جنگی]] خود بیانگر [[تأسیس نظام]] [[بیتالمال]] و [[خزانه]] اموال عمومی در دولت نبی اکرم{{صل}} در [[مدینه]] است و تعیین هزینههای خاص برای مأموران جمعآوری درآمدهای دولت «العاملین علیها» نشان از [[تشکیلات اداری]] [[مالی]] دولتی، در [[نظام]] مدینه دارد. تأکید قولی و عملی [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بر [[حفظ]]، [[امانتداری]] و [[توزیع]] عادلانه بیتالمال، [[مسلمانان]] را بر آن داشت که در دوران [[خلیفه دوم]] به مسئله بیتالمال اهتمام بیشتری مبذول کرده و در ثبت و ضبط درآمدها و نگهداری اموال عمومی و ایجاد [[دیوان]] خاص برای دخل و [[خرج]] دولت از شیوهها و تجربیات [[اداری]] مالی عصر خود که در [[ایران]] و [[روم]] متداول بوده استفاده کنند<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۵۶۷ – ۵۶۳.</ref>. | [[نزول آیات]] [[زکات]]، [[خمس]] و [[غنایم جنگی]] خود بیانگر [[تأسیس نظام]] [[بیتالمال]] و [[خزانه]] اموال عمومی در دولت نبی اکرم{{صل}} در [[مدینه]] است و تعیین هزینههای خاص برای مأموران جمعآوری درآمدهای دولت «العاملین علیها» نشان از [[تشکیلات اداری]] [[مالی]] دولتی، در [[نظام]] مدینه دارد. تأکید قولی و عملی [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بر [[حفظ]]، [[امانتداری]] و [[توزیع]] عادلانه بیتالمال، [[مسلمانان]] را بر آن داشت که در دوران [[خلیفه دوم]] به مسئله بیتالمال اهتمام بیشتری مبذول کرده و در ثبت و ضبط درآمدها و نگهداری اموال عمومی و ایجاد [[دیوان]] خاص برای دخل و [[خرج]] دولت از شیوهها و تجربیات [[اداری]] مالی عصر خود که در [[ایران]] و [[روم]] متداول بوده استفاده کنند<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۵۶۷ – ۵۶۳.</ref>. | ||
هرچند تدوین [[نظام مالی دولت اسلامی]] به سده دوم ( | هرچند تدوین [[نظام مالی دولت اسلامی]] به سده دوم (ﻫ.ق) بازمیگردد و فقهایی چون [[ابویوسف]] در کتاب «الخراج» به عنوان یک نظام مستقل مالی از آن سخن به میان آوردند، اما [[تکوین]] این نظام در واقع از همان عصر نخستین [[تشکیل دولت]] مدینه آغاز شد. | ||
حتی اگر گزارش [[ابن خلدون]] در تأسیس بیتالمال و [[دیوان محاسبات]] به شکل متداول [[رومی]] یا [[ایرانی]] آن [[زمان]] در دوران [[خلافت]] خلیفه دوم را بپذیریم، تأسیس [[نظام مالی دولت]] در [[عصر پیامبر]]{{صل}} را نمیتوان مورد تردید قرار داد. منظور از نظام مالی دولت عبارت از تعیین راههایی است که [[دولت اسلامی]] به وسیله آنها باید [[منابع مالی]] لازم را برای تأمین [[هزینههای عمومی]] فراهم نموده و امکان رسیدن به اهداف [[سیاسی]]، اداری و [[اجتماعی]] از پیش تعیین شده را، بهدست آورد. | حتی اگر گزارش [[ابن خلدون]] در تأسیس بیتالمال و [[دیوان محاسبات]] به شکل متداول [[رومی]] یا [[ایرانی]] آن [[زمان]] در دوران [[خلافت]] خلیفه دوم را بپذیریم، تأسیس [[نظام مالی دولت]] در [[عصر پیامبر]]{{صل}} را نمیتوان مورد تردید قرار داد. منظور از نظام مالی دولت عبارت از تعیین راههایی است که [[دولت اسلامی]] به وسیله آنها باید [[منابع مالی]] لازم را برای تأمین [[هزینههای عمومی]] فراهم نموده و امکان رسیدن به اهداف [[سیاسی]]، اداری و [[اجتماعی]] از پیش تعیین شده را، بهدست آورد. | ||
تأسیس [[قواعد]] عمومی که راهکارهای منابع درآمد و اصول هزینههای دولت اسلامی را مشخص کند، در [[عصر نبوی]] با [[نزول]] [[آیات قرآن]] مربوط به اموال عمومی تحقق یافت و نیز قواعد کلی دخالت دولت در قلمروی [[فعالیتهای اقتصادی]] شکل گرفت.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۷۱۰.</ref> | تأسیس [[قواعد]] عمومی که راهکارهای منابع درآمد و اصول هزینههای دولت اسلامی را مشخص کند، در [[عصر نبوی]] با [[نزول]] [[آیات قرآن]] مربوط به اموال عمومی تحقق یافت و نیز قواعد کلی دخالت دولت در قلمروی [[فعالیتهای اقتصادی]] شکل گرفت.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۷۱۰.</ref> | ||
==[[نظام مالی دولت مدینه]]== | ==[[نظام مالی دولت مدینه]]== | ||
هرچند تدوین [[نظام مالی دولت اسلامی]] به سده دوم ( | هرچند تدوین [[نظام مالی دولت اسلامی]] به سده دوم (ﻫ.ق) بازمیگردد و فقهایی چون [[ابویوسف]] در کتاب «الخراج» به عنوان یک [[نظام]] مستقل [[مالی]] از آن سخن به میان آوردند اما [[تکوین]] این نظام در واقع از همان عصر نخستین [[تشکیل دولت]] [[مدینه]] آغاز شد. حتی اگر گزارش [[ابن خلدون]] در تأسیس [[بیتالمال]] و [[دیوان محاسبات]] به شکل متداول [[رومی]] یا [[ایرانی]] آن [[زمان]] در دوران [[خلافت]] [[خلیفه دوم]] را بپذیریم، تأسیس [[نظام مالی دولت]] در [[عصر پیامبر]]{{صل}} را نمیتوان مورد تردید قرار داد. منظور از نظام مالی دولت عبارت از تعیین راههایی است که [[دولت اسلامی]] به وسیله آنها باید [[منابع مالی]] لازم را برای تأمین [[هزینههای عمومی]] فراهم نموده و امکان رسیدن به اهداف [[سیاسی]]، [[اداری]] و [[اجتماعی]] از پیش تعیین شده را بهدست آورد. تأسیس [[قواعد]] عمومی که راهکارهای منابع درآمد و اصول هزینههای دولت اسلامی را مشخص نماید، در [[عصر نبوی]] با [[نزول]] [[آیات قرآن]] مربوط به [[اموال عمومی]] تحقق یافت و نیز قواعد کلی دخالت [[دولت]] در قلمرو [[فعالیتهای اقتصادی]] شکل گرفت. تردیدی نیست که برنامههای ساده عملکرد دولت مدینه در زمینه مالی و ابزارهای اجرایی نهچندان پیچیده [[سیاست]] [[اقتصاد]] [[حکومتی]] را نباید به معنای فقدان یا [[ضعف]] نظام مالی دولت به حساب آورد؛ زیرا پیچیدگی، از مشخصههای اصلی [[مالیه عمومی]] نیست. این [[روابط]] پیچیده اجتماعی و [[اقتصادی]] است که برنامههای مالی و [[بودجه عمومی]] دولت را با مسائل پیچیده و شاید هم کلاف سردرگم درگیر میکند. سال پیدایی نظام بیتالمال در [[اسلام]] هرچند به دقت مشخص نشده، اما [[مسلمانان]] در [[عهد]] مکی با آن آشنا نبودهاند و به نظر چنین میرسد که شکلگیری نظام مالی دولت همراه با [[تأسیس دولت]] مدینه بعد از [[هجرت]] آغاز شده است. بیگمان وجود چنین نظامی در دوران [[قبل از هجرت]] نمیتوانست مفید و قابل [[اجرا]] باشد. [[منابع تاریخی]] به ویژه کتابهای «[[سیر]]» در زمینه منابع درآمد [[بیتالمال]]، از قبیل [[غنایم]]، [[جزیه]]، [[خراج]] و [[زکات]]، سخن بسیار گفتهاند، اما از تعریف دقیق آن و تعیین آغاز و [[تشکیلات]] و متصدیان اولیه آن کمتر گزارش کردهاند<ref>السیاسة المالیة فی الاسلام، ص۵۲.</ref>. | ||
با وجود این، از مجموع گزارشهای [[تاریخی]] از [[سیره]] [[مالی]] [[دولت]] [[مدینه]] در [[عصر نبوی]]{{صل}} چنان برمیآید که درآمدهای دولت به سهولت [[وظایف فردی]] و [[قداست]] [[اعمال عبادی]] انجام میشده است. | با وجود این، از مجموع گزارشهای [[تاریخی]] از [[سیره]] [[مالی]] [[دولت]] [[مدینه]] در [[عصر نبوی]]{{صل}} چنان برمیآید که درآمدهای دولت به سهولت [[وظایف فردی]] و [[قداست]] [[اعمال عبادی]] انجام میشده است. | ||