حدیث منزلت در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۰: خط ۶۰:
خلافت هارون{{ع}} و وجوب اطاعت از او بر [[امت]] موسی{{ع}} تقدیری و فرضی نیست؛ زیرا هر دو منزلت در [[زمان]] [[حیات]] او برایش ثابت شده است. آنچه تقدیری و فرضی است، موضوع است؛ یعنی بقای او تا پس از [[موسی]]. مانند اینکه [[حکم]] [[عتق]] برده از [[خصال]] کفارات، در [[شریعت اسلام]] تقدیری و فرضی نیست، اما در این [[زمان]] که موضوع آن تحقق ندارد آن حکم نیز منتفی است؛ اما همچنان در شریعت ثابت است و اگر بنا بر فرض، بار دیگر موضوع آن تحقق یابد، آن حکم نیز معتبر و نافذ خواهد بود؛ زیرا چنان که استثنا بدون مقید شدن به زمان یا مکانی خاص، بر [[اثبات]] غیر مستثناء به طور مطلق دلالت می‌کند، استثنای مقید به زمان یا مکانی خاص بر اثبات غیر مستثنا، به طور مقید در مکان یا زمان خاص دلالت می‌کند. [[خلافت]] از منزلت‌های [[هارون]]{{ع}} بود. بنابراین مقام خلافت پیامبر{{صل}} برای علی{{ع}} پس از [[رسول خدا]]{{صل}} ثابت خواهد شد<ref>تلخیص الشافی، أبو جعفر محمد بن الحسن بن علی الشیخ الطوسی، ج۲، صص ۲۲۱ و ۲۲۲.</ref>. ابوهارون [[عبدی]] می‌گوید: از [[جابر بن عبدالله انصاری]] پرسیدم: معنای گفته [[پیامبر]]{{صل}} به علی{{ع}} که «تو برای من به منزله هارون برای موسی{{ع}} هستی، جز آنکه هیچ [[پیامبری]] پس از من نیست» چیست؟ جابر گفت: «به [[خدا]] [[سوگند]] [با آن گفته]، او را در [[حیات]] و پس از وفاتش [[جانشین]] خود بر امتش کرد و طاعتش را بر آنان [[واجب]] نمود. پس هر کس پس از این گفته به خلافت او [[گواهی]] ندهد، از [[ستمکاران]] است»<ref>تلخیص الشافی، ج۱، ص۷۴.</ref>.
خلافت هارون{{ع}} و وجوب اطاعت از او بر [[امت]] موسی{{ع}} تقدیری و فرضی نیست؛ زیرا هر دو منزلت در [[زمان]] [[حیات]] او برایش ثابت شده است. آنچه تقدیری و فرضی است، موضوع است؛ یعنی بقای او تا پس از [[موسی]]. مانند اینکه [[حکم]] [[عتق]] برده از [[خصال]] کفارات، در [[شریعت اسلام]] تقدیری و فرضی نیست، اما در این [[زمان]] که موضوع آن تحقق ندارد آن حکم نیز منتفی است؛ اما همچنان در شریعت ثابت است و اگر بنا بر فرض، بار دیگر موضوع آن تحقق یابد، آن حکم نیز معتبر و نافذ خواهد بود؛ زیرا چنان که استثنا بدون مقید شدن به زمان یا مکانی خاص، بر [[اثبات]] غیر مستثناء به طور مطلق دلالت می‌کند، استثنای مقید به زمان یا مکانی خاص بر اثبات غیر مستثنا، به طور مقید در مکان یا زمان خاص دلالت می‌کند. [[خلافت]] از منزلت‌های [[هارون]]{{ع}} بود. بنابراین مقام خلافت پیامبر{{صل}} برای علی{{ع}} پس از [[رسول خدا]]{{صل}} ثابت خواهد شد<ref>تلخیص الشافی، أبو جعفر محمد بن الحسن بن علی الشیخ الطوسی، ج۲، صص ۲۲۱ و ۲۲۲.</ref>. ابوهارون [[عبدی]] می‌گوید: از [[جابر بن عبدالله انصاری]] پرسیدم: معنای گفته [[پیامبر]]{{صل}} به علی{{ع}} که «تو برای من به منزله هارون برای موسی{{ع}} هستی، جز آنکه هیچ [[پیامبری]] پس از من نیست» چیست؟ جابر گفت: «به [[خدا]] [[سوگند]] [با آن گفته]، او را در [[حیات]] و پس از وفاتش [[جانشین]] خود بر امتش کرد و طاعتش را بر آنان [[واجب]] نمود. پس هر کس پس از این گفته به خلافت او [[گواهی]] ندهد، از [[ستمکاران]] است»<ref>تلخیص الشافی، ج۱، ص۷۴.</ref>.


سلم بن وضاح گفته است: نزد [[محمد بن عبد الله]] بودیم که معلی بن سلیمان از او پرسید: مقصود پیامبر{{صل}} از این فرموده تو برای من به منزله هارون برای موسی{{ع}} هستی» چه بوده است؟ گفت: «مقصودش این بوده است که [[اطاعت از علی]]{{ع}} پس از پیامبر{{صل}} همچون اطاعت از پیامبر{{صل}} در زمان حیاتش است»<ref>معرفة الثقات من رجال أهل العلم والحدیث ومن الضعفاء وذکر مذاهبهم وأخبارهم، ج۱، ص۳۰۰. {{عربی|كوفي ثقة}}.</ref>.
سلم بن وضاح گفته است: نزد [[محمد بن عبد الله]] بودیم که معلی بن سلیمان از او پرسید: مقصود پیامبر{{صل}} از این فرموده تو برای من به منزله هارون برای موسی{{ع}} هستی» چه بوده است؟ گفت: «مقصودش این بوده است که اطاعت از علی{{ع}} پس از پیامبر{{صل}} همچون اطاعت از پیامبر{{صل}} در زمان حیاتش است»<ref>معرفة الثقات من رجال أهل العلم والحدیث ومن الضعفاء وذکر مذاهبهم وأخبارهم، ج۱، ص۳۰۰. {{عربی|كوفي ثقة}}.</ref>.


'''اشکال''': هارون{{ع}} پیامبر بود؛ نه جانشین موسی{{ع}}. پس [[استدلال]] [[شیعه]] به [[حدیث امامت]] علی{{ع}} به این بیان که هارون{{ع}} در زمان [[حضرت موسی]]{{ع}} هنگام رفتنش به [[میقات]] [[جانشین]] او شد و اگر زنده می‌ماند، پس از [[موسی]]{{ع}} نیز جانشین او بود، درست نیست؛ زیرا [[هارون]]{{ع}} به [[نص]] [[قرآن کریم]] در [[نبوت]] [[شریک]] حضرت موسی{{ع}} بود {{متن قرآن|وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي}}<ref>«و او را در کارم شریک ساز» سوره طه، آیه ۳۲.</ref>. بنابراین در غیبت موسی{{ع}} به دلیل اینکه دارای [[مقام نبوت]] بود، بر [[قوم موسی]]{{ع}} [[ولایت]] و [[امامت]] داشت و به اینکه موسی{{ع}} او را جانشین خود کند، نیازی نداشت و جمله {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref> نیز با مطالب یاد شده منافات ندارد؛ زیرا جمله {{متن قرآن|اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي}}<ref>«و در میان قوم من جانشین من شو» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref> عین سخن موسی{{ع}} نیست بلکه مفاد آن نقل شده است و می‌توان آن را دستوری ارشادی و نصیحت‌آمیز دانست؛ چنان که جمله {{متن قرآن|وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref> ارشادی است؛ زیرا اگر موسی{{ع}} نیز او را به اصلاحگری و دوری‌گزیدن از روش [[مفسدان]] [[فرمان]] نمی‌داد، این کار بر هارون{{ع}} لازم بود<ref>المغنی فی ابواب التوحید والعدل، ج۲۰، صص ۱۶۵ و ۱۶۶.</ref>.
'''اشکال''': هارون{{ع}} پیامبر بود؛ نه جانشین موسی{{ع}}. پس [[استدلال]] [[شیعه]] به [[حدیث امامت]] علی{{ع}} به این بیان که هارون{{ع}} در زمان [[حضرت موسی]]{{ع}} هنگام رفتنش به [[میقات]] [[جانشین]] او شد و اگر زنده می‌ماند، پس از [[موسی]]{{ع}} نیز جانشین او بود، درست نیست؛ زیرا [[هارون]]{{ع}} به [[نص]] [[قرآن کریم]] در [[نبوت]] [[شریک]] حضرت موسی{{ع}} بود {{متن قرآن|وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي}}<ref>«و او را در کارم شریک ساز» سوره طه، آیه ۳۲.</ref>. بنابراین در غیبت موسی{{ع}} به دلیل اینکه دارای [[مقام نبوت]] بود، بر [[قوم موسی]]{{ع}} [[ولایت]] و [[امامت]] داشت و به اینکه موسی{{ع}} او را جانشین خود کند، نیازی نداشت و جمله {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref> نیز با مطالب یاد شده منافات ندارد؛ زیرا جمله {{متن قرآن|اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي}}<ref>«و در میان قوم من جانشین من شو» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref> عین سخن موسی{{ع}} نیست بلکه مفاد آن نقل شده است و می‌توان آن را دستوری ارشادی و نصیحت‌آمیز دانست؛ چنان که جمله {{متن قرآن|وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref> ارشادی است؛ زیرا اگر موسی{{ع}} نیز او را به اصلاحگری و دوری‌گزیدن از روش [[مفسدان]] [[فرمان]] نمی‌داد، این کار بر هارون{{ع}} لازم بود<ref>المغنی فی ابواب التوحید والعدل، ج۲۰، صص ۱۶۵ و ۱۶۶.</ref>.
۱۱۵٬۹۴۹

ویرایش