←امام باقر {{ع}} از نگاه عالمان عامّه
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
# جابر بن یزید [[روایت]] کرده: در خدمت [[امام محمد باقر]] {{ع}} به سفر رفتیم آن حضرت عازم [[حیره]] بود، وقتی به [[کربلا]] مشرف شدیم به من فرمود: {{متن حدیث|هَذِهِ رَوضَةٌ مِن رِیَاضِ الجَنّةِ لَنَا وَ لِشِیعَتِنَا وَ حُفرَةٌ مِن حُفَرِ جَهَنّمَ لِأَعدَائِنَا}}. این [[زمین]] برای ما و [[شیعیان]] ما بوستانی است از بوستانهای [[بهشت]] و برای [[دشمنان]] ما حفرهای است از حفرههای [[جهنم]]. پس دست مبارکش را در میان سنگها داخل کرد و سیبی برایم بیرون آورد که هرگز به آن خوشبویی ندیده بودم و به هیچوجه با میوههای دنیایی شباهت نداشت و دانستم از میوههای [[بهشت]] است و از آن خوردم و از [[برکت]] و [[فضیلت]] آن تا چهار روز به طعام [[حاجت]] نیافتم و حدثی از من سرنزد<ref>دلائل الإمامة (ط – الحدیثة)، ص۲۲۱.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۴۸.</ref> | # جابر بن یزید [[روایت]] کرده: در خدمت [[امام محمد باقر]] {{ع}} به سفر رفتیم آن حضرت عازم [[حیره]] بود، وقتی به [[کربلا]] مشرف شدیم به من فرمود: {{متن حدیث|هَذِهِ رَوضَةٌ مِن رِیَاضِ الجَنّةِ لَنَا وَ لِشِیعَتِنَا وَ حُفرَةٌ مِن حُفَرِ جَهَنّمَ لِأَعدَائِنَا}}. این [[زمین]] برای ما و [[شیعیان]] ما بوستانی است از بوستانهای [[بهشت]] و برای [[دشمنان]] ما حفرهای است از حفرههای [[جهنم]]. پس دست مبارکش را در میان سنگها داخل کرد و سیبی برایم بیرون آورد که هرگز به آن خوشبویی ندیده بودم و به هیچوجه با میوههای دنیایی شباهت نداشت و دانستم از میوههای [[بهشت]] است و از آن خوردم و از [[برکت]] و [[فضیلت]] آن تا چهار روز به طعام [[حاجت]] نیافتم و حدثی از من سرنزد<ref>دلائل الإمامة (ط – الحدیثة)، ص۲۲۱.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۴۸.</ref> | ||
== | == جایگاه در نگاه دانشمندان اهل سنت == | ||
{{اصلی|امام باقر از دیدگاه اهل سنت}} | {{اصلی|امام باقر از دیدگاه اهل سنت}} | ||
قاطبه عالمان [[عامّه]] امام باقر {{ع}} را به نیکویی ستوده و او را توثیق نمودهاند. مؤلفان کتب ششگانه ([[صحاح]] ستّه)، بیاستثنا از آن حضرت [[روایت]] کردهاند. [[جایگاه]] ارجمند آن [[امام]] در میان [[اندیشمندان]] [[سنّی]] چنان است که حتی عالمان متعصبِ آنان نیز از [[ستایش]] امام روی برنتافتهاند. برای نمونه "ابنحجر هیتمی" (م ۹۷۴ق) در وصف آن حضرت مینویسد: “او از گنجهای پنهان [[معارف]] و حقایق [[احکام]] به قدری آشکار ساخت که جز بر افراد [[بیبصیرت]] و دلهای [[ناپاک]] پوشیده نیست و از همین جهت او را شکافنده و جامع [[دانش]] و نشردهنده و برافرازنده [[علم]] نامیدهاند... برای وی، از [[استواری]] و [[ثبات]] در مراحل [[سلوک]] [[عرفانی]]، منزلتی است که وصفکنندگان از بیان آن عاجزند”<ref>الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۸۵.</ref>. با این حال به نظر میرسد برخی از اندیشمندان سنّی تلاشهایی در جهت کمرنگ نشان دادن [[جایگاه علمی امام]] از خود بروز دادهاند. [[ذهبی]] (م ۷۴۸ق) پس از آنکه امام باقر را “سیّد”، “امام”، “تالی کتاب الله” و “کبیر الشأن” میخواند مینویسد: “او یکی از کسانی است که میان علم و عمل و [[سیادت]] و [[شرف]] و [[وثاقت]] و [[وقار]] و [[بزرگواری]] جمع نمود و [[شایسته]] [[خلافت]] بود!” ذهبی همچنین مینویسد: “وی [= امام باقر] کثیر الحدیث نبود... و [[درجه]] او در [[تفسیر قرآن]]، به [[ابن کثیر]] و امثال او نمیرسد... ” <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. این امر در حالی است که [[ابن سعد]] (م۲۳۰ق) قرنها پیش از ذهبی، آن حضرت را “کثیرالحدیث” خوانده<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۴۹.</ref> ابن کثیر (م ۷۷۴ق) خود در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>، [[سخن امام]] مبنی بر {{متن حدیث|نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ}} را صحیح برشمرده و عالمان [[اهلبیت]] همچون امام باقر را “خیرالعلماء” میداند<ref>التفسیر، ج۴، ص۵۷۳-۵۷۴.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص۷۶.</ref> | قاطبه عالمان [[عامّه]] امام باقر {{ع}} را به نیکویی ستوده و او را توثیق نمودهاند. مؤلفان کتب ششگانه ([[صحاح]] ستّه)، بیاستثنا از آن حضرت [[روایت]] کردهاند. [[جایگاه]] ارجمند آن [[امام]] در میان [[اندیشمندان]] [[سنّی]] چنان است که حتی عالمان متعصبِ آنان نیز از [[ستایش]] امام روی برنتافتهاند. برای نمونه "ابنحجر هیتمی" (م ۹۷۴ق) در وصف آن حضرت مینویسد: “او از گنجهای پنهان [[معارف]] و حقایق [[احکام]] به قدری آشکار ساخت که جز بر افراد [[بیبصیرت]] و دلهای [[ناپاک]] پوشیده نیست و از همین جهت او را شکافنده و جامع [[دانش]] و نشردهنده و برافرازنده [[علم]] نامیدهاند... برای وی، از [[استواری]] و [[ثبات]] در مراحل [[سلوک]] [[عرفانی]]، منزلتی است که وصفکنندگان از بیان آن عاجزند”<ref>الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۸۵.</ref>. با این حال به نظر میرسد برخی از اندیشمندان سنّی تلاشهایی در جهت کمرنگ نشان دادن [[جایگاه علمی امام]] از خود بروز دادهاند. [[ذهبی]] (م ۷۴۸ق) پس از آنکه امام باقر را “سیّد”، “امام”، “تالی کتاب الله” و “کبیر الشأن” میخواند مینویسد: “او یکی از کسانی است که میان علم و عمل و [[سیادت]] و [[شرف]] و [[وثاقت]] و [[وقار]] و [[بزرگواری]] جمع نمود و [[شایسته]] [[خلافت]] بود!” ذهبی همچنین مینویسد: “وی [= امام باقر] کثیر الحدیث نبود... و [[درجه]] او در [[تفسیر قرآن]]، به [[ابن کثیر]] و امثال او نمیرسد... ” <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. این امر در حالی است که [[ابن سعد]] (م۲۳۰ق) قرنها پیش از ذهبی، آن حضرت را “کثیرالحدیث” خوانده<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۴۹.</ref> ابن کثیر (م ۷۷۴ق) خود در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>، [[سخن امام]] مبنی بر {{متن حدیث|نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ}} را صحیح برشمرده و عالمان [[اهلبیت]] همچون امام باقر را “خیرالعلماء” میداند<ref>التفسیر، ج۴، ص۵۷۳-۵۷۴.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص۷۶.</ref> |