جز
جایگزینی متن - 'خستگی ناپذیر' به 'خستگیناپذیر'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'خستگی ناپذیر' به 'خستگیناپذیر') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
همچنین در دولت دینی فردگرایی به نحوی مطرح است، اما نه به صورت انحصاری، بلکه توأم با جمعگرایی و رابطه پیچیده این دو، به طوری که تفکیک آن دو در جزء [[احکام]] و [[بینش]] [[اسلام]] امکانپذیر نیست. | همچنین در دولت دینی فردگرایی به نحوی مطرح است، اما نه به صورت انحصاری، بلکه توأم با جمعگرایی و رابطه پیچیده این دو، به طوری که تفکیک آن دو در جزء [[احکام]] و [[بینش]] [[اسلام]] امکانپذیر نیست. | ||
بیشک در به وجود آمدن وضعیت کنونی غرب که زمینهساز [[تولد]] دولت مدرن شد، سلسله علل و عوامل متعدد و مختلفی دستاندرکار بوده که بسیاری از آنها غیر اختیاری و بخش قابل توجهی از آنها غیرقابل [[پیشبینی]] و در نهایت همراه با [[شعور]] و [[خود آگاهی]] نبوده است. در حالی که در یک [[جامعه دینی]] که براساس انقلابی نوین و خردمندانه پایههای [[دولت]] [[دینی]] بنا میشود، حرکت و [[تحول]]، به طور کامل آگاهانه و پیامدهای آن قبلاً دیده شده و حتی احیاناً [[پیشگیری]] شده است. | بیشک در به وجود آمدن وضعیت کنونی غرب که زمینهساز [[تولد]] دولت مدرن شد، سلسله علل و عوامل متعدد و مختلفی دستاندرکار بوده که بسیاری از آنها غیر اختیاری و بخش قابل توجهی از آنها غیرقابل [[پیشبینی]] و در نهایت همراه با [[شعور]] و [[خود آگاهی]] نبوده است. در حالی که در یک [[جامعه دینی]] که براساس انقلابی نوین و خردمندانه پایههای [[دولت]] [[دینی]] بنا میشود، حرکت و [[تحول]]، به طور کامل آگاهانه و پیامدهای آن قبلاً دیده شده و حتی احیاناً [[پیشگیری]] شده است. | ||
نمونهای از این نوع تحول آگاهانه را در [[انقلاب اسلامی ایران]] و [[مقاومت]] | نمونهای از این نوع تحول آگاهانه را در [[انقلاب اسلامی ایران]] و [[مقاومت]] خستگیناپذیر [[مردم]] [[مسلمان]] [[ایران]] در [[دفاع]] از [[ایدئولوژی]] و [[نظام]] و ارزشهای اصولی خود میتوان دید، که با وجود همۀ توطئههای شکننده داخلی و خارجی، همچنان خردمندانه [[استوار]] ماندهاند. | ||
دولت مدرن به مفهومی که امروز ارائه میشود در [[حقیقت]] پس از عبور از یک مسیر طولانی و پر حادثه و [[تغییر]] شکلهای متعدد به صورت فعلی سر برآورده است. در این مسیر [[تاریخی]] دولتهای مطلقهای به وجود آمده که فرد را [[قربانی]] توسن مراد کرده و دولتهای [[لیبرالی]] ظاهر شده که [[مساوات]] را فدای [[سرمایهداری]] کرده و نیز دولتهای دیگری در قالبهای متفاوتی که هر کدام به نوبۀ خود در بستری از [[زمان]] متولد و نابود شدهاند و در نهایتِ این خط [[سیر]] طولانی [[شاهد]] تعریفی از دولت مدرن هستیم که تطبیق آن با دولتهای پیشرفته کنونی نیز دشوار است و در واقع مفهوم جدیدی از دولت آرمانی است که حداقل به یک تحول آگاهانه نیاز دارد و شاید شاخص منطقی و قابل تمایزی که در دولت مدرن میتوان یافت، همین عنصر [[آگاهی]] و [[انتخاب]] است که آن را از دولتهای سنتی گذشته جدا میکند. | دولت مدرن به مفهومی که امروز ارائه میشود در [[حقیقت]] پس از عبور از یک مسیر طولانی و پر حادثه و [[تغییر]] شکلهای متعدد به صورت فعلی سر برآورده است. در این مسیر [[تاریخی]] دولتهای مطلقهای به وجود آمده که فرد را [[قربانی]] توسن مراد کرده و دولتهای [[لیبرالی]] ظاهر شده که [[مساوات]] را فدای [[سرمایهداری]] کرده و نیز دولتهای دیگری در قالبهای متفاوتی که هر کدام به نوبۀ خود در بستری از [[زمان]] متولد و نابود شدهاند و در نهایتِ این خط [[سیر]] طولانی [[شاهد]] تعریفی از دولت مدرن هستیم که تطبیق آن با دولتهای پیشرفته کنونی نیز دشوار است و در واقع مفهوم جدیدی از دولت آرمانی است که حداقل به یک تحول آگاهانه نیاز دارد و شاید شاخص منطقی و قابل تمایزی که در دولت مدرن میتوان یافت، همین عنصر [[آگاهی]] و [[انتخاب]] است که آن را از دولتهای سنتی گذشته جدا میکند. | ||
بر اساس این عنصر جدید، دولت مدرن دولتی است که با تمام مشخصاتی که احیاناً ریشه در سنتهای گذشته دارد به طور کامل آگاهانه و مبتنی بر یک انتخاب [[آزاد]] و خردمندانه است. | بر اساس این عنصر جدید، دولت مدرن دولتی است که با تمام مشخصاتی که احیاناً ریشه در سنتهای گذشته دارد به طور کامل آگاهانه و مبتنی بر یک انتخاب [[آزاد]] و خردمندانه است. |