حضرت آدم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:


در این هنگام بار دیگر دست [[رحمت الهی]] به سوی او دراز می‌گردد و او را از سقوط همیشگی رهائی می‌بخشد اگر چه کم و بیش، گرفتار آثار تلخ وضعی گناه خود خواهد بود، ولی این ماجرا درس عبرتی برای او خواهد شد، و می‌تواند از این [[شکست]] پایه‌های [[پیروزی]] زندگی [[آینده]] خود را محکم کند و از این [[زیان]] [[سود]] سرشاری در آینده ببرد.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]] ص ۳۱.</ref>
در این هنگام بار دیگر دست [[رحمت الهی]] به سوی او دراز می‌گردد و او را از سقوط همیشگی رهائی می‌بخشد اگر چه کم و بیش، گرفتار آثار تلخ وضعی گناه خود خواهد بود، ولی این ماجرا درس عبرتی برای او خواهد شد، و می‌تواند از این [[شکست]] پایه‌های [[پیروزی]] زندگی [[آینده]] خود را محکم کند و از این [[زیان]] [[سود]] سرشاری در آینده ببرد.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]] ص ۳۱.</ref>
== فرزندان آدم {{ع}} ==
{{اصلی|فرزندان آدم}}
[[خدای تعالی]] پس از [[خلقت آدم]]، حوّا را نیز آفرید تا ضمن اینکه [[آدم]] را از تنهایی می‌رهاند، وسیله‌ای طبیعی برای ازدیاد [[نسل]] او در [[زمین]] فراهم سازد. آن دو به [[فرمان]] [[خدای سبحان]] با هم [[ازدواج]] کرده و دارای فرزند شدند. در [[تواریخ]] و [[احادیث]]، تعداد فرزندانی که آدم از حوّا پیدا کرد مختلف نقل شده است. برخی آنها را چهل فرزند و در پاره‌ای از [[روایات]] صد نفر و برخی بیش از صدها فرزند ذکر کرده‌اند که از آن جمله در پسران نام‌های: [[هابیل]]، [[قابیل]]<ref>در تورات و برخی کتاب‌های دیگر «قاین» یا «قائین» به جای «قابیل» نقل شده است.</ref> و [[شیث]] (یا [[هبة الله]]) و در [[دختران]] نام های: عناق، اقلیما، لوزا و... ذکر شده است<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۹۸؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ج۱، ص۹۲؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۲۵ به بعد.</ref>. [[اختلاف]] دیگری که به چشم می‌خورد، درباره کیفیت ازدواج فرزندان آدم و چگونگی ازدیاد نسل او در زمین است.
بیشتر تاریخ‌نویسان و راویان [[اهل سنت]] گفته‌اند: حوّا در دو نوبت چهار فرزند زایید. نخست قابیل و خواهرش اقلیما و سپس هابیل و خواهرش لوزا به [[دنیا]] آمدند ـ یا بالعکس ـ و پس از آنکه به حد [[رشد]] و [[بلوغ]] رسیدند، [[خداوند سبحان]] امر فرمود (یا خود آدم به این [[فکر]] افتاد) که هر یک از دختران را به [[عقد]] [[برادر]] دیگری در آورد؛ یعنی اقلیما را به عقد هابیل درآورد و لوزا را به ازدواج قابیل. به دنبال این مطلب گفته‌اند: چون دختری که سهم هابیل شده بود زیباتر از [[همسر]] قابیل بود، قابیل به این تقسیم و ازدواج [[راضی]] نشد و زبان به [[اعتراض]] گشود. سرانجام قرار شد هر کدام جداگانه قربانی‌ای به درگاه [[خدا]] ببرند و [[قربانی]] هر کدام که قبول شد، آن دختر [[زیبا]] سهم او شود<ref>ابن کثیر، قصص الانبیاء، ج۱، ص۸۵ و ۸۶؛ کامل ابن اثیر، ج۱، ص۴۱-۴۳.</ref>.
ولی روایات شیعه عموماً این مطلب را نادرست خوانده و گفته‌اند: [[خداوند]] برای همسری [[هابیل]] حوریه‌ای فرستاد و برای [[قابیل]] همسری از [[جنیان]] [[انتخاب]] کرد و [[نسل]] [[آدم]] از آن دو پدید آمد، علاوه بر این در چند [[حدیث]] [[همسر]] [[شیث]] را نیز حوریه‌ای از حوریه‌های [[بهشت]] ذکر کرده‌اند<ref>علل الشرائع، ص۱۷ و ۱۸؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۲۳ به بعد.</ref>. در برخی از [[روایات]] نیز آمده که همسر هابیل یا شیث از همان زیادی گل آدم و حوّا [[خلق]] شد و موضوع [[اختلاف]] قابیل و هابیل را ـ که منجر به [[قتل]] هابیل گردید ـ موضوع [[وصیت]] و [[جانشینی]] آدم دانسته‌اند.
اجمال آنچه از [[ائمه]] بزرگوار ما در این باره رسیده این است که [[ازدواج]] [[برادر]] و خواهر در همه [[ادیان]] [[حرام]] بوده و آدم [[ابوالبشر]] نیز چنین کاری نکرد و همان خدایی که خود آدم و حوّا را از گِل آفرید، این [[قدرت]] را داشت که افراد دیگری را نیز برای همسری پسران آدم خلق کند یا از عالم دیگری بفرستد.
از جمله حدیث‌های کاملی که در این باره داریم، [[حدیثی]] است که [[عیاشی]] در [[تفسیر]] خود از سلیمان بن خالد [[روایت]] کرده که گوید: «به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: قربانت گردم [[مردم]] می‌گویند [[حضرت آدم]] دختر خود را به پسرش [[تزویج]] کرد؟ [[حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: مردم چنین می‌گویند، اما ای سلیمان! آیا ندانسته‌ای که [[پیغمبر]] فرمود: اگر من می‌دانستم آدم دختر خود را به پسرش تزویج کرده بود، من هم (دخترم) [[زینب]] را به پسرم (قاسم) می‌دادم و از [[آیین]] آدم [[پیروی]] می‌کردم». سلیمان گوید: گفتم قربانت گردم! مردم می‌گویند سبب اینکه قابیل هابیل را کشت، آن بود که به خواهرش [[رشک]] برد. [[امام]] فرمود: «ای سلیمان چگونه این حرف را می‌زنی. آیا [[شرم]] نداری که چنین سخنی را درباره پیغمبر [[خدا]] آدم می‌گویی»؟ عرض کردم: پس علت قتل هابیل به دست قابیل چه بود؟ حضرت فرمود: «درباره [[وصیّت]] بود». آنگاه ادامه داده فرمود: «ای سلیمان! [[خدای تبارک و تعالی]] به [[آدم]] [[وحی]] فرمود که [[وصیّت]] و [[اسم اعظم]] را به [[هابیل]] بسپارد با اینکه [[قابیل]] از او بزرگ‌تر بود. قابیل که از موضوع مطلع شد، [[غضبناک]] گشت و گفت: من سزاوارتر به [[وصیت]] بودم و از این رو آدم بر طبق [[فرمان الهی]] به آن دو دستور داد تا [[قربانی]] کنند و چون به درگاه [[خداوند]] قربانی بردند، قربانی هابیل قبول شد، ولی از قابیل پذیرفته نگشت. همین ماجرا سبب شد که قابیل بر وی [[رشک]] برد و او را به [[قتل]] برساند».
عرض کردم: قربانت گردم! [[نسل]] فرزندان آدم از کجا پیدا شد؟ آیا به جز حوّا زنی و به جز آدم مردی بود؟ حضرت فرمود: «ای سلیمان! خدای تبارک و تعالی از حوّا قابیل را به آدم داد و پس از وی هابیل به [[دنیا]] آمد. هنگامی که قابیل به حد [[بلوغ]] و [[رشد]] رسید، زنی از جنّیان برای او فرستاد و به [[حضرت آدم]] وحی کرد تا او را به [[ازدواج]] قابیل در آورد. آدم نیز این کار را کرد و قابیل هم [[راضی]] و قانع بود تا اینکه نوبت ازدواج هابیل شد و [[خدا]] برای او حوریه‌ای فرستاد و به آدم وحی فرمود که او را به ازدواج هابیل در آورد. حضرت آدم این کار را کرد و هنگامی که قابیل برادرش هابیل را کشت، آن حوریه حامله بود و پس از گذشتن دوران حمل، پسری زایید و آدم نامش را [[هبة الله]] گذارد و به حضرت آدم وحی شد که وصیت و اسم اعظم را به او بسپارد.
حوّا نیز فرزند دیگری زایید و حضرت آدم نامش را [[شیث]] گذارد. وقتی او به حدّ رشد و بلوغ رسید، خداوند حوریه دیگری فرستاد و به آدم وحی کرد او را به همسری شیث در آورد. آدم نیز این کار را کرد و شیث از آن حوریه دختری پیدا کرد و نامش را حورة گذارد. وقتی آن دختر بزرگ شد، او را به [[ازدواج]] هبة اللّه در آورد و [[نسل]] [[آدم]] از آن دو به وجود آمد. در این وقت هبة اللّه از [[دنیا]] رفت و [[خداوند]] به آدم [[وحی]] کرد که [[وصیت]] و [[اسم اعظم]] را به [[شیث]] بسپارد و حضرت آدم نیز این کار را کرد»<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۱۲.</ref>.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۴۳.</ref>


== رحلت و محل دفن ==
== رحلت و محل دفن ==
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش