←توبه و انابه
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
==== توبه و انابه ==== | ==== توبه و انابه ==== | ||
{{اصلی|توبه حضرت آدم}} | |||
بعد از ماجرای وسوسۀ [[ابلیس]] و دستور خروج آدم از [[بهشت]]، آدم متوجه شد [[راستی]] به خویشتن [[ستم]] کرده، و از آن محیط آرام و پرنعمت، بر اثر [[فریب]] [[شیطان]] بیرون رانده شده و در محیط پر زحمت و [[مشقت]] بار [[زمین]] قرار خواهد گرفت، در اینجا آدم به [[فکر]] جبران خطای خویش افتاد و با تمام [[جان]] و [[دل]] متوجه [[پروردگار]] شد، توجهی آمیخته با کوهی از [[ندامت]] و [[حسرت]]. | |||
[[لطف خدا]] نیز در این موقع به [[یاری]] او شتافت و چنانکه [[قرآن]] میگوید: «آدم از پروردگار خود کلماتی دریافت داشت، سخنانی مؤثر و دگرگونکننده، و با آن [[توبه]] کرد و خدا نیز توبه او را پذیرفت؛ چراکه او توبهپذیر و [[مهربان]] است»<ref>{{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}} «آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.</ref>. | |||
درست است که آدم در [[حقیقت]] کار حرامی انجام نداده بود، ولی همین [[ترک اولی]] نسبت به او [[عصیان]] محسوب میشد، او به سرعت متوجه وضع خود شد و به سوی پروردگارش بازگشت. به هر حال آنچه نمیبایست بشود - یا میبایست بشود - شد، و با اینکه توبۀ آدم پذیرفته گردید، ولی اثر وضعی کار او که هبوط به زمین بود [[تغییر]] نیافت<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصههای قرآن (کتاب)|قصههای قرآن]] ص ۳۰؛ [[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۴۰.</ref>. | |||
=== کلماتی که خدا بر آدم القا کرد چه بود؟ === | |||
در اینکه «کلمات» و سخنانی را که خدا برای توبه به آدم [[تعلیم]] داد چه سخنانی بوده است گفتگو است. معروف این است که این جملات میباشد: {{متن قرآن|قالا ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین}} «گفتند: خداوندا ما بر خود ستم کردیم، اگر تو ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود»<ref>{{متن قرآن|قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}} «گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.</ref>. | |||
در [[روایات]] متعددی که از [[اهل بیت]]{{ع}} وارد شده است میخوانیم: که مقصود از کلمات، [[تعلیم اسماء]]ءِ بهترین مخلوق [[خدا]] یعنی محمد و علی و [[فاطمه]] و حسن و حسین{{ع}} بوده است، و [[آدم]] با [[توسل]] به این کلمات از درگاه [[خداوند]] تقاضای [[بخشش]] نمود و خدا او را بخشید<ref>این تفسیرها هیچگونه منافاتی با هم ندارد،؛ چراکه ممکن است مجموع این کلمات به آدم، تعلیم شده باشد تا با توجه به حقیقت و عمق باطن آنها انقلاب روحی تمام عیار، برای او حاصل گردیده و خدا او را مشمول لطف و هدایتش قرار دهد.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصههای قرآن (کتاب)|قصههای قرآن]] ص ۳۱؛ [[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۴۰.</ref> | |||
== ماجرای آدم و دورنمای این [[جهان]] == | == ماجرای آدم و دورنمای این [[جهان]] == |