←فعالیت و مواجهه سیاسی امام هادی{{ع}}
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
فشارهای [[عباسیان]] به [[امام]] و شیعیانش با [[قتل]] [[متوکل]] به طور فزایندهای رو به کاستی نهاد. متوکل در سال ۲۴۷ق به دست برخی از نزدیکانش از جمله پسرش [[منتصر]] و وصیف کشته شد. امام پیش از [[مرگ]] متوکل با اشاره به [[آیات]] ۴۷ تا ۴۹ [[سوره یوسف]]<ref>{{متن قرآن|قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تَأْكُلُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تُحْصِنُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ}} «گفت: هفت سال پیاپی بکارید و آنچه برمیدارید ـ جز اندکی را که میخورید ـ در خوشه بگذارید * آنگاه پس از آن، هفت سال سخت خواهد آمد، که (مردم) آنچه را برای آن (سال)ها از پیش نهادهاید، خواهند خورد جز اندکی را که (در انبارها) نگه میدارید * آنگاه پس از آن، سالی خواهد آمد که در آن به فریاد مردم میرسند (/ باران مییابند) و (مردم) در آن (از دانهها و میوهها) افشره میگیرند (/ از خشکسالی رهایی مییابند)» سوره یوسف، آیه ۴۷-۴۹.</ref> از مدت [[خلافت]] وی خبر داده بود<ref>الهدایة الکبری، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref>. منتصر جای پدر را گرفت و حدود شش ماه خلافت کرد. در مدت کوتاه خلافت وی وضعیت [[علویان]] و [[شیعیان]] دگرگونی اساسی یافت. او به [[آل علی]] {{ع}} مواجههای [[نیکو]] داشت و به آنان [[نیکی]] میورزید و نه تنها ایشان را [[آزار]] نمیداد، بلکه هدایایی را نیز برای ایشان میفرستاد. او کسی را از [[زیارت قبر امام حسین]] {{ع}} منع نکرد و حتی [[دستور]] داد باغ [[فدک]] را به فرزندان [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} بازگردانند و [[اموال]] آل ابیطالب را [[آزاد]] کنند<ref>مروج الذهب، ج۴، ص۵۱-۵۲.</ref>. [[امام هادی]] {{ع}} از این فرصت پیشآمده کمال استفاده را برد و به تربیت شاگردان و بهبود [[امور دینی]] و [[دنیوی]] [[شیعیان]] پرداخت و کوشید برخی از [[انحرافات]] [[عقیدتی]] موجود در میان شیعیان و حتی [[وکلا]] را مرتفع سازد. پس از [[منتصر]]، [[مستعین بالله]] در سال ۲۴۸ ق به [[خلافت]] رسید و تا سال ۲۵۲ق این منصب را در [[اختیار]] داشت. در [[زمان]] وی قیامهای متعددی توسط [[علویان]] صورت گرفت که نشان از نامناسب بودن اوضاع برای ایشان است<ref>مروج الذهب، ج۴، ص۶۸-۷۷.</ref>. مستعین بالله نیز جای خود را در سال ۲۵۲ق به فرزند [[متوکل]]، المعتز بالله داد. فرزند متوکل در ارتباط با [[امام]] و شیعیان بیشتر به سیاستهای پدر مایل بود و از اینرو در سال ۲۵۴ق با زهر امام را به [[شهادت]] رساند<ref>دلائل الإمامة، ص۴۰۹؛ إعلام الوری، ج۲، ص۱۱۰؛ کشف الغمة ج۲، ص۴۳۰.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن محمد (مقاله)| امام علی بن محمد]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]]، ص۵۰۷-۵۱۹.</ref> | فشارهای [[عباسیان]] به [[امام]] و شیعیانش با [[قتل]] [[متوکل]] به طور فزایندهای رو به کاستی نهاد. متوکل در سال ۲۴۷ق به دست برخی از نزدیکانش از جمله پسرش [[منتصر]] و وصیف کشته شد. امام پیش از [[مرگ]] متوکل با اشاره به [[آیات]] ۴۷ تا ۴۹ [[سوره یوسف]]<ref>{{متن قرآن|قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تَأْكُلُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تُحْصِنُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ}} «گفت: هفت سال پیاپی بکارید و آنچه برمیدارید ـ جز اندکی را که میخورید ـ در خوشه بگذارید * آنگاه پس از آن، هفت سال سخت خواهد آمد، که (مردم) آنچه را برای آن (سال)ها از پیش نهادهاید، خواهند خورد جز اندکی را که (در انبارها) نگه میدارید * آنگاه پس از آن، سالی خواهد آمد که در آن به فریاد مردم میرسند (/ باران مییابند) و (مردم) در آن (از دانهها و میوهها) افشره میگیرند (/ از خشکسالی رهایی مییابند)» سوره یوسف، آیه ۴۷-۴۹.</ref> از مدت [[خلافت]] وی خبر داده بود<ref>الهدایة الکبری، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref>. منتصر جای پدر را گرفت و حدود شش ماه خلافت کرد. در مدت کوتاه خلافت وی وضعیت [[علویان]] و [[شیعیان]] دگرگونی اساسی یافت. او به [[آل علی]] {{ع}} مواجههای [[نیکو]] داشت و به آنان [[نیکی]] میورزید و نه تنها ایشان را [[آزار]] نمیداد، بلکه هدایایی را نیز برای ایشان میفرستاد. او کسی را از [[زیارت قبر امام حسین]] {{ع}} منع نکرد و حتی [[دستور]] داد باغ [[فدک]] را به فرزندان [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} بازگردانند و [[اموال]] آل ابیطالب را [[آزاد]] کنند<ref>مروج الذهب، ج۴، ص۵۱-۵۲.</ref>. [[امام هادی]] {{ع}} از این فرصت پیشآمده کمال استفاده را برد و به تربیت شاگردان و بهبود [[امور دینی]] و [[دنیوی]] [[شیعیان]] پرداخت و کوشید برخی از [[انحرافات]] [[عقیدتی]] موجود در میان شیعیان و حتی [[وکلا]] را مرتفع سازد. پس از [[منتصر]]، [[مستعین بالله]] در سال ۲۴۸ ق به [[خلافت]] رسید و تا سال ۲۵۲ق این منصب را در [[اختیار]] داشت. در [[زمان]] وی قیامهای متعددی توسط [[علویان]] صورت گرفت که نشان از نامناسب بودن اوضاع برای ایشان است<ref>مروج الذهب، ج۴، ص۶۸-۷۷.</ref>. مستعین بالله نیز جای خود را در سال ۲۵۲ق به فرزند [[متوکل]]، المعتز بالله داد. فرزند متوکل در ارتباط با [[امام]] و شیعیان بیشتر به سیاستهای پدر مایل بود و از اینرو در سال ۲۵۴ق با زهر امام را به [[شهادت]] رساند<ref>دلائل الإمامة، ص۴۰۹؛ إعلام الوری، ج۲، ص۱۱۰؛ کشف الغمة ج۲، ص۴۳۰.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن محمد (مقاله)| امام علی بن محمد]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]]، ص۵۰۷-۵۱۹.</ref> | ||
== فعالیت و | == فعالیت و جهاد سیاسی == | ||
{{اصلی| سیره سیاسی امام هادی}} | {{اصلی| سیره سیاسی امام هادی}} | ||
[[حکومت عباسیان]] در دوران [[امامان]]{{عم}} با [[بحران]] [[مشروعیت]] روبهرو بود و این وضع در دوران امام هادی{{ع}} نیز ادامه داشت. آنان چون نتوانسته بودند این مشکل را حل کنند، افزون بر [[اعمال]] فشارهای [[اقتصادی]]، سیاسی و [[اجتماعی]] بر [[شیعیان]] و [[امامان شیعه]]، برای [[حفظ]] [[اقتدار]] و تداوم [[حاکمیت]] خود راه چاره را در [[مراقبت]] دائمی و تحت نظر گرفتن امامان میدیدند. احضار امام هادی{{ع}} به [[سامرّا]] در همین راستا صورت گرفت. با این حال امام هادی{{ع}} در عرصه سیاسی اقدامات مؤثری انجام داد که برخی از آنها بدین شرحاند: | [[حکومت عباسیان]] در دوران [[امامان]]{{عم}} با [[بحران]] [[مشروعیت]] روبهرو بود و این وضع در دوران امام هادی{{ع}} نیز ادامه داشت. آنان چون نتوانسته بودند این مشکل را حل کنند، افزون بر [[اعمال]] فشارهای [[اقتصادی]]، سیاسی و [[اجتماعی]] بر [[شیعیان]] و [[امامان شیعه]]، برای [[حفظ]] [[اقتدار]] و تداوم [[حاکمیت]] خود راه چاره را در [[مراقبت]] دائمی و تحت نظر گرفتن امامان میدیدند. احضار امام هادی{{ع}} به [[سامرّا]] در همین راستا صورت گرفت. با این حال امام هادی{{ع}} در عرصه سیاسی اقدامات مؤثری انجام داد که برخی از آنها بدین شرحاند: |