←منشأ و خاستگاه
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
[[قرآن کریم]] درباره اندیشه و عقیده، [[آزادی]] را محور قرار داده و [[اکراه]] در [[دین]] و عقیده را جایز نمیداند. به همین دلیل [[وظیفه]] [[پیامبران]] عرضه و [[ابلاغ دین]] است<ref>سوره یس، آیه 17.</ref>. [[خدای متعال]] [[ایمان]] اجباری را [[سعادت]] و کمال نمیداند<ref>سوره انسان، آیه ۳؛ سوره بلد، آیه ۱۰؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. اگر {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} را [[حکم]] انشائی و [[تشریعی]] بدانیم، همچنان که دنبال آیه، یعنی: {{متن قرآن|قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}}} به آن دلالت میکند از [[تحمیل]] [[اعتقاد]] و [[ایمان]] اجباری [[نهی]] میکند، چون در امر مهمی که هر دو طرف [[خیر و شر]] و صواب و ناصواب آن آشکار باشد و نوع [[پاداش]] و جزایی هم که به انجام یا ترک آن امر تعلق میگیرد بیان میشود، دیگر نیازی به [[اکراه]] و [[اجبار]] نیست<ref>المیزان، ج۲، ص ۳۴۲</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی]] و [[محمد جواد اصغری|اصغری]]، [[آزادی - اسحاقی و اصغری (مقاله)|مقاله «آزادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۲-۵۹.</ref> | [[قرآن کریم]] درباره اندیشه و عقیده، [[آزادی]] را محور قرار داده و [[اکراه]] در [[دین]] و عقیده را جایز نمیداند. به همین دلیل [[وظیفه]] [[پیامبران]] عرضه و [[ابلاغ دین]] است<ref>سوره یس، آیه 17.</ref>. [[خدای متعال]] [[ایمان]] اجباری را [[سعادت]] و کمال نمیداند<ref>سوره انسان، آیه ۳؛ سوره بلد، آیه ۱۰؛ سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. اگر {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} را [[حکم]] انشائی و [[تشریعی]] بدانیم، همچنان که دنبال آیه، یعنی: {{متن قرآن|قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}}} به آن دلالت میکند از [[تحمیل]] [[اعتقاد]] و [[ایمان]] اجباری [[نهی]] میکند، چون در امر مهمی که هر دو طرف [[خیر و شر]] و صواب و ناصواب آن آشکار باشد و نوع [[پاداش]] و جزایی هم که به انجام یا ترک آن امر تعلق میگیرد بیان میشود، دیگر نیازی به [[اکراه]] و [[اجبار]] نیست<ref>المیزان، ج۲، ص ۳۴۲</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی]] و [[محمد جواد اصغری|اصغری]]، [[آزادی - اسحاقی و اصغری (مقاله)|مقاله «آزادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۲-۵۹.</ref> | ||
== اصول و مبانی == | |||
==== [[قرآن کریم]] ==== | |||
از بعضی [[آیات]] استفاده میشود که اظهار و عرضه آرا و [[عقاید]] گوناگون در [[جامعه]] [[آزاد]] است و خود [[انسان]] پس از شنیدن آرای مختلف، باید به [[انتخاب]] درست و احسن دست زند: | |||
# {{متن قرآن|فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ}}<ref>«پس به بندگان من مژده بده! * کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref>. این [[آیه]] آزادی بیان را [[تأیید]] میکند، اما درباره [[آزادی]] انتخاب، [[مؤمنان]] را به انتخاب [[بهترین]] گزینه ملزم میکند. گرچه [[قرآن]] [[انسانها]] را [[تشویق]] میکند که سخنهای گوناگون را بشنوند و سخن بهتر را برگزیند، اما در همین حال، سخن بهتر را معرفی میکند و دست انسان را در تعیین و تشخیص آن باز نمیگذارد<ref>عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۹۱.</ref>. | |||
# {{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ}}<ref>«و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان» سوره توبه، آیه ۶.</ref>. [[کشف]] گوهر [[حقیقت]] در گرو آزادی بیان و [[عقیده]] است. | |||
# {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref>. بنیان دعوت [[پیامبر اسلام]] {{صل}} با آزادی بیان برای [[مخالفان]] پیریزی شد. | |||
==== [[سیره معصومان]] ==== | |||
دومین مبنای [[فقهی]] آزادی بیان، سیره نظری و عملی [[معصومان]] {{عم}} است. | |||
===== سیره عملی معصومان ===== | |||
[[پیامبر اسلام]] {{صل}} با [[تبعیت]] از [[آیات الهی]]، برای [[اصحاب]] خود و مخالفان، آزادی بیان میداد. در مسائل [[حکومتی]] و [[اجتماعی]]، مانند [[جنگ]]، از اصحاب میخواست مواضع خود را اظهار کنند. ایشان با آنان مشاوره میکرد و در مواردی [[رأی]] شورا را بر رأی خود ترجیح میداد. [[پیامبر]] در مواجهه با غیر [[مسلمانان]]، آنان را به گفتوگو در مسائل [[عقیدتی]] فرا میخواند، [[منافقان]] را در [[کشور اسلامی]] [[آزاد]] میگذاشت و [[اهل کتاب]] به عنوان [[شهروند]] کشور اسلامی مواضع و [[عقاید]] خود را [[حفظ]] کرده و گاهی به [[گفتوگو]] و [[مجادله]] با پیامبر میپرداختند<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۲۶.</ref>. | |||
===== سیره نظری معصومان ===== | |||
معصومان {{عم}} در مقام نظر و [[اندیشه]] نیز به صورتهای مختلف به مسأله آزادی بیان پرداخته و به آن بها میدادند؛ از آن جمله است: | |||
# [[روایات]] [[نصیحت]]: نصیحت یعنی [[تذکر]] [[ضعفها]] و کاستیهای فعلی یا محتمل دیگران به خودشان از روی [[دلسوزی]] و [[شفقت]]، که این عمل متضمن آزادی بیان است. | |||
# روایات [[امر به معروف و نهی از منکر]]: [[دعوت]] به [[واجبات]] و [[نهی]] از [[ارتکاب معاصی]] نیز متضمن آزادی بیان است. | |||
# روایات خاص: در خصوص آزادی بیان، روایات خاصی وارد شده است<ref>این شعبه حرانی، تحف العقول، ص۷۱؛ عبدالواحد آمدی، غررالحکم، ج۲، ص۶۸۵.</ref>. در [[روایت]] معروفی، [[امام علی]] {{ع}} میخواهد که برای صحت یا سقم یک نظریه به ماهیت آن و نه قائل آن توجه کنیم: {{متن حدیث|انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَالَ}}<ref>محمد حر عاملی، اثباة الهداه، ج۱، ص۲۲.</ref>. حضرت در عرصه [[سیاست]]، آزادی بیان را یکی از شاخصههای [[حکومت]] خویش میدانست و از [[مردم]] میخواست به جای تعریف و ثنا، سخن [[حق]] با او بگویند و مشاوره عادلانه انجام دهند: {{متن حدیث|فَلَا تَكُفُّوا عَنِّي مَقَالَةً بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةً بِعَدْلٍ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷.</ref>. | |||
# [[اصل اباحه]]: یکی از [[قواعد]] [[فقهی]] که در حوزه [[سیاست]] و [[رفتار فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]] جایگاه ویژهای دارد، قاعده “اباحه” و [[حلیت]] است. براساس این قاعده، همه چیز دارای [[حکم]] جواز، حلیت و آزادی هستند، مگر اینکه دلیل خاصی بر [[حرمت]] و ممنوعیت آن باشد. این اصل مورد پذیرش بیشتر فقهاست. | |||
==== دلیل عقلی ==== | |||
علاوه بر [[قرآن]] و [[روایات]]، [[عقل]] نیز اصل آزادی بیان را تأیید میکند. [[نعمت]] زبان و بیان از نعمتهای [[طبیعت]] و [[فطری]] [[الهی]] است که [[خداوند]] به همه [[انسانها]] [[عطا]] کرده است و هیچ کس نمیتواند این نعمت و [[حق]] فطری را تحدید یا سلب کند، زیرا تحدید آن موجب از دست دادن یک حق طبیعی میشود که با [[ظلم و ستم]] برابر است<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص۱۵۶-۱۶۷.</ref>. | |||
== جنبههای فقهی == | == جنبههای فقهی == |