بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
اجماع به معنای اتفاق جماعت و [[عزم]] آنان بر کاری است<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۸/۵۷؛ فیومی، المصباح المنیر، ۱۰۹؛ النهایه، ج۱، ص۲۹۶.</ref> و در اصطلاح اجمالاً به معنای [[اتفاق نظر]] [[فقها]] بر امری است<ref>حکیم، الاصول العامة، ۲۴۳.</ref>؛ هرچند بر پایه مبانی مختلف در [[حجیت اجماع]] و محدوده آن، تعریفهای مختلفی دارد که نقطه مشترک آن اتفاق نظری است که به نوعی [[کشف]] از قول [[معصوم]]{{ع}} کند<ref>[[ابوالقاسم مقیمی حاجی|مقیمی حاجی، ابوالقاسم]]، [[اجماع - مقیمی حاجی (مقاله)|مقاله «اجماع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۴۷۸ – ۴۸۵؛ [[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[اجماع (مقاله)|مقاله «اجماع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۲]].</ref>. | |||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
اجماع نزد [[اهل سنت]] به ماجرای [[خلافت]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} بر میگردد؛ اما در قرن دوم، حجیت اجماع و تعیین اجماع مقبول، به مسئله اختلافی میان مذاهب اهل سنت، تبدیل شد. بدون تردید تحقق اجماع مسلمانان، سخت است و به ندرت رخ میدهد. طی قرون بعدی، [[عالمان]] [[مذاهب]] مختلف اهل سنت، با پذیرش [[حجیت اجماع]]، در تعریف جامع و [[تحکیم]] مبانی آن، تلاش کردند. گروهی از اهل سنت با توجه به پراکندگی [[علما]] در مناطق مختلف [[جهان]]، در امکان تحصیل اجماعِ این گروه از [[امت اسلامی]] و اطلاع بر تحقق آن تشکیک کردهاند<ref> ابنحزم، الاحکام فی اصول الاحکام، ۴/۵۰۹-۵۱۵.</ref> و تنها اجماع ممکن را، [[اجماع صحابه]] دانستهاند<ref>فخر رازی، المحصول، ۴/۱۷۷؛ شوکانی، ارشاد الفحول، ۸۱-۸۲.</ref>. | اجماع نزد [[اهل سنت]] به ماجرای [[خلافت]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} بر میگردد؛ اما در قرن دوم، حجیت اجماع و تعیین اجماع مقبول، به مسئله اختلافی میان مذاهب اهل سنت، تبدیل شد. بدون تردید تحقق اجماع مسلمانان، سخت است و به ندرت رخ میدهد. طی قرون بعدی، [[عالمان]] [[مذاهب]] مختلف اهل سنت، با پذیرش [[حجیت اجماع]]، در تعریف جامع و [[تحکیم]] مبانی آن، تلاش کردند. گروهی از اهل سنت با توجه به پراکندگی [[علما]] در مناطق مختلف [[جهان]]، در امکان تحصیل اجماعِ این گروه از [[امت اسلامی]] و اطلاع بر تحقق آن تشکیک کردهاند<ref> ابنحزم، الاحکام فی اصول الاحکام، ۴/۵۰۹-۵۱۵.</ref> و تنها اجماع ممکن را، [[اجماع صحابه]] دانستهاند<ref>فخر رازی، المحصول، ۴/۱۷۷؛ شوکانی، ارشاد الفحول، ۸۱-۸۲.</ref>. | ||
در میان [[امامیه]]، علاوه بر اینکه در برخی از [[روایات]]<ref>ابن شعبه، تحف العقول، ۴۰۷.</ref> به | در میان [[امامیه]]، علاوه بر اینکه در برخی از [[روایات]]<ref>ابن شعبه، تحف العقول، ۴۰۷.</ref> به اجماع اشاره شده، تمسک به آن در کلمات برخی از [[اصحاب ائمه]]{{ع}} نیز دیده میشود<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۲/۱۴۷.</ref>. [[شیخ مفید]] در [[قرن پنجم]] از نخستین فقیهانی است که به نظریهپردازی در باب حجیت اجماع پرداخته و با خدشه در حجیت ذاتی آن، منشا حجیت اجماع نزد [[شیعه]] را وجود قول معصوم{{ع}} در میان آرای اجماعکنندگان دانسته است<ref>مفید، اوائل المقالات، ۱۲۱.</ref>. پس از وی [[سید مرتضی]] از اجماع و حجیت آن بحث کرده است<ref>سید مرتضی، الذریعه، ۲/۶۲۶.</ref>. دیگر علمای امامیه نیز از اجماع بحث کردهاند اما ملاکِ اجماع، نزد امامیه با اجماع نزد اهل سنت، فرق اساسی دارد<ref>حلی، محقق، معارج الاصول، ۱۸۰-۱۸۱؛ کاظمی، کشف القناع، ۱۶-۱۸.</ref>. | ||
در کنار اقبال علمای اصولی به اجماع و تحکیم مبانی آن، در قرن یازدهم با ظهور [[اخباریگری]]، در حجیت اجماع مناقشه شد<ref>وحید بهبهانی، الفوائد، ۴۲۷.</ref>. پس از این دوران بحث از [[حجیت اجماع]] در بیشتر کتابهای اصولی [[شیعه]] دیده میشود و آرا و مبانی مختلفی پدیدار گشته است<ref>کاظمی، کشف القناع، ۲۲۷-۲۳۱.</ref>. در کتابهای [[فقهی]] نخستین<ref>مفید، المقنعه، ۶۸۷؛ طوسی، الخلاف، ۱/۳۲۱ و ۴۴۳.</ref> تا دورههای متاخر<ref> نجفی، جواهر الکلام، ۳/۲ و ۲۵.</ref> نیز تمسک به اجماع دیده میشود<ref>[[ابوالقاسم مقیمی حاجی|مقیمی حاجی، ابوالقاسم]]، [[اجماع - مقیمی حاجی (مقاله)|مقاله «اجماع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۴۷۸ - ۴۸۵.</ref>. | در کنار اقبال علمای اصولی به اجماع و تحکیم مبانی آن، در قرن یازدهم با ظهور [[اخباریگری]]، در حجیت اجماع مناقشه شد<ref>وحید بهبهانی، الفوائد، ۴۲۷.</ref>. پس از این دوران بحث از [[حجیت اجماع]] در بیشتر کتابهای اصولی [[شیعه]] دیده میشود و آرا و مبانی مختلفی پدیدار گشته است<ref>کاظمی، کشف القناع، ۲۲۷-۲۳۱.</ref>. در کتابهای [[فقهی]] نخستین<ref>مفید، المقنعه، ۶۸۷؛ طوسی، الخلاف، ۱/۳۲۱ و ۴۴۳.</ref> تا دورههای متاخر<ref> نجفی، جواهر الکلام، ۳/۲ و ۲۵.</ref> نیز تمسک به اجماع دیده میشود<ref>[[ابوالقاسم مقیمی حاجی|مقیمی حاجی، ابوالقاسم]]، [[اجماع - مقیمی حاجی (مقاله)|مقاله «اجماع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۴۷۸ - ۴۸۵.</ref>. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
از مباحث مهم در اجماع، چگونگی کشف آن از قول معصوم {{ع}} است. [[صاحبنظران]] اصولی راههایی برای کشف اجماع ذکر کردهاند که به مهمترین آنها اشاره میشود. | از مباحث مهم در اجماع، چگونگی کشف آن از قول معصوم {{ع}} است. [[صاحبنظران]] اصولی راههایی برای کشف اجماع ذکر کردهاند که به مهمترین آنها اشاره میشود. | ||
# [[قاعده لطف]]: مقتضای [[لطف]] الهی به بندگانش [[هدایت]] آنان و جلوگیری از فروافتادن آنان در وادی [[گمراهی]] است. بنابر این چنانچه [[امّت]] یا فقیهان بر امر نادرستی [[اجتماع]] نمایند، بر [[پیشوای معصوم]] {{ع}} لازم است آنان را هر چند با القای [[اختلاف]] نظر در میانشان به [[حق]] رهنمون کند. از این جهت، اتّفاق نظر همه فقها در یک [[حکم]] و عدم وجود مخالف، نشانه [[درستی]] و صحّت آن نزد [[شارع مقدّس]] است. از این [[اجماع در فقه]] به "اجماع لطفی" یاد شده است. | # [[قاعده لطف]]: مقتضای [[لطف]] الهی به بندگانش [[هدایت]] آنان و جلوگیری از فروافتادن آنان در وادی [[گمراهی]] است. بنابر این چنانچه [[امّت]] یا فقیهان بر امر نادرستی [[اجتماع]] نمایند، بر [[پیشوای معصوم]] {{ع}} لازم است آنان را هر چند با القای [[اختلاف]] نظر در میانشان به [[حق]] رهنمون کند. از این جهت، اتّفاق نظر همه فقها در یک [[حکم]] و عدم وجود مخالف، نشانه [[درستی]] و صحّت آن نزد [[شارع مقدّس]] است. از این [[اجماع در فقه]] به "اجماع لطفی" یاد شده است. | ||
# حسّ: مراد از حسّ، حصول [[علم]] به قول [[معصوم]] {{عم}} در میان | # حسّ: مراد از حسّ، حصول [[علم]] به قول [[معصوم]] {{عم}} در میان اجماعکنندگان از راه حسّ است که به سه گونه [[تصوّر]] میشود: | ||
## از راه [[تشرّف]] فرد یا افرادی از اجماع کنندگان به حضور امام زمان {{ع}} و نقل [[حکم شرعی]] از آن حضرت به عنوان اجماع. این اجماع، "اجماع تشرّفی" نامیده میشود. | ## از راه [[تشرّف]] فرد یا افرادی از اجماع کنندگان به حضور امام زمان {{ع}} و نقل [[حکم شرعی]] از آن حضرت به عنوان اجماع. این اجماع، "اجماع تشرّفی" نامیده میشود. | ||
## [[فقها]] یا گروهی از آنان در حضور امام بر حکم شرعی اتّفاق کنند و حضرت، اتّفاق آنان را [[تأیید]] و تقریر نماید که از آن به "اجماع تقریری" یاد شده است. | ## [[فقها]] یا گروهی از آنان در حضور امام بر حکم شرعی اتّفاق کنند و حضرت، اتّفاق آنان را [[تأیید]] و تقریر نماید که از آن به "اجماع تقریری" یاد شده است. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
برای اجماع تقسیمهایی ذکر شده که عبارتاند از: | برای اجماع تقسیمهایی ذکر شده که عبارتاند از: | ||
# اجماع بسیط: منظور از اجماع بسیط در برابر اجماع مرکّب، آن است که همه فقها در یک [[حکم]]، یک [[فتوا]] داشته باشند، بیشتر اجماعهای مطرح در [[فقه]] از این نوع است. | # اجماع بسیط: منظور از اجماع بسیط در برابر اجماع مرکّب، آن است که همه فقها در یک [[حکم]]، یک [[فتوا]] داشته باشند، بیشتر اجماعهای مطرح در [[فقه]] از این نوع است. | ||
# | # اجماع تعبّدی: اجماع بدون مستندِ معلوم، مقابل اجماع مدرکی. | ||
# اجماع تقدیری: اجماع تقدیری، مقابل اجماع فعلی (یا تحقیقی) در کلمات اصولیان متأخر به کار رفته است. از موارد کاربرد آن جایی است که مسئلهای در کلمات قدما یا فقهای عصری مطرح نشده باشد، لکن [[حکم]] آن به حدّی واضح و روشن باشد که اگر همه [[فقها]] متعرّض مسئله میشدند تنها همان حکم را برمیگزیدند. | # اجماع تقدیری: اجماع تقدیری، مقابل اجماع فعلی (یا تحقیقی) در کلمات اصولیان متأخر به کار رفته است. از موارد کاربرد آن جایی است که مسئلهای در کلمات قدما یا فقهای عصری مطرح نشده باشد، لکن [[حکم]] آن به حدّی واضح و روشن باشد که اگر همه [[فقها]] متعرّض مسئله میشدند تنها همان حکم را برمیگزیدند. | ||
# اجماع سکوتی: به دست آوردن اتّفاق [[فقیهان]] در مسئلهای از [[سکوت]] آنان، در برابر فتوای گروهی از [[فقها]] در آن مسئله<ref>تقریرات آیة اللّه المجدد الشیرازی، ج۳، ص۳۴۴؛ فوائد الاصول، ج۳، ص۲۳۰ ـ ۲۳۱ و ۲۴۶</ref>. معروف میان اصولیان عدم حجیّت اجماع سکوتی است. | # اجماع سکوتی: به دست آوردن اتّفاق [[فقیهان]] در مسئلهای از [[سکوت]] آنان، در برابر فتوای گروهی از [[فقها]] در آن مسئله<ref>تقریرات آیة اللّه المجدد الشیرازی، ج۳، ص۳۴۴؛ فوائد الاصول، ج۳، ص۲۳۰ ـ ۲۳۱ و ۲۴۶</ref>. معروف میان اصولیان عدم حجیّت اجماع سکوتی است. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
# اجماع مُحَصَّل: در اجماع محصّل، فقیهی که ادّعای اجماع میکند با جست و جو در گفتهها و نوشتههای فقها از گذشته تا کنون، اتّفاق و اجماع آنان را در یک مسئله تحصیل مینماید. | # اجماع مُحَصَّل: در اجماع محصّل، فقیهی که ادّعای اجماع میکند با جست و جو در گفتهها و نوشتههای فقها از گذشته تا کنون، اتّفاق و اجماع آنان را در یک مسئله تحصیل مینماید. | ||
# اجماع مَدرکی: اجماع با مستند معلوم، مقابل اجماع تعبّدی. اجماع مدرکی حجّت نیست؛ زیرا حجیّت اجماع به لحاظ [[کشف]] قول [[معصوم]] {{ع}} است و از آنجا که مستند اجماع مدرکی (دلیل لفظی یا غیر لفظی) معلوم است، اجماع نمیتواند کاشف از قول معصوم {{ع}} باشد<ref>الموجز فی اصول الفقه، ج۲، ص۵۶؛ منتهی الدرایة، ج۴، ص۳۸۶.</ref>. | # اجماع مَدرکی: اجماع با مستند معلوم، مقابل اجماع تعبّدی. اجماع مدرکی حجّت نیست؛ زیرا حجیّت اجماع به لحاظ [[کشف]] قول [[معصوم]] {{ع}} است و از آنجا که مستند اجماع مدرکی (دلیل لفظی یا غیر لفظی) معلوم است، اجماع نمیتواند کاشف از قول معصوم {{ع}} باشد<ref>الموجز فی اصول الفقه، ج۲، ص۵۶؛ منتهی الدرایة، ج۴، ص۳۸۶.</ref>. | ||
# | # اجماع مرکّب: هرگاه [[مجتهدان]] یک عصر درباره امری، دو یا چند نظر ابراز کنند، به طور ضمنی بر [[نفی]] قولهای جدید دیگر نیز اتّفاق نمودهاند. به این نوع اجماع سلبی که از ترکیب نظرها به دست میآید، اجماع مرکّب گفته میشود. در مقابل اجماع بسیط. | ||
# اجماع مطلق: مراد، اطلاق مورد اجماع و شمول آن است، به این معنا که موضوع یا [[حکم]] [[اجماعی]] مقیّد به قیدی نیست<ref>بحوث فی علم الاصول، ج۴، ص۳۱۷.</ref> و گاه مراد از اطلاق عدم وجود [[مخالف]] و یا عدم نقل قول مخالف در مسئلهای است که بر آن ادعای اجماع شده است<ref>رسائل و مسائل، ج۳، ص۲۷۲؛ بحوث فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۳۲۱.</ref>. | # اجماع مطلق: مراد، اطلاق مورد اجماع و شمول آن است، به این معنا که موضوع یا [[حکم]] [[اجماعی]] مقیّد به قیدی نیست<ref>بحوث فی علم الاصول، ج۴، ص۳۱۷.</ref> و گاه مراد از اطلاق عدم وجود [[مخالف]] و یا عدم نقل قول مخالف در مسئلهای است که بر آن ادعای اجماع شده است<ref>رسائل و مسائل، ج۳، ص۲۷۲؛ بحوث فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۳۲۱.</ref>. | ||
# اجماع مَنقول: اجماع منقول، مقابل اجماع محصّل، اجماعی است که [[فقیه]]، خود، بدان دست نیافته، بلکه فقیهی دیگر بدون واسطه یا با واسطه برای وی نقل کرده است<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص ۲۷۶-۲۸۱؛ [[ابوالقاسم مقیمی حاجی|مقیمی حاجی، ابوالقاسم]]، [[اجماع - مقیمی حاجی (مقاله)|مقاله «اجماع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۴۷۸ ـ ۴۸۵.</ref>. | # اجماع مَنقول: اجماع منقول، مقابل اجماع محصّل، اجماعی است که [[فقیه]]، خود، بدان دست نیافته، بلکه فقیهی دیگر بدون واسطه یا با واسطه برای وی نقل کرده است<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص ۲۷۶-۲۸۱؛ [[ابوالقاسم مقیمی حاجی|مقیمی حاجی، ابوالقاسم]]، [[اجماع - مقیمی حاجی (مقاله)|مقاله «اجماع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۴۷۸ ـ ۴۸۵.</ref>. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
== اجماع در نگاه اهل سنت == | == اجماع در نگاه اهل سنت == | ||
{{اصلی|اجماع در نگاه اهل سنت}} | {{اصلی|اجماع در نگاه اهل سنت}} | ||
اجماع از اصولی است که [[اهل سنت]] در [[انتخاب]] [[جانشین رسول الله]] {{صل}} و [[خلیفه مسلمین]] بر آن پای میفشارند؛ امّا در مورد ترکیب مُجمعین [[اختلاف]] نظر فراوانی وجود دارد. [[اهل حق]]، [[اهل حل و عقد]]، [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} از [[مهاجران]] و [[انصار]] و همه [[مسلمانان]] در اقوال مختلف اهل اجماع خوانده شدهاند<ref>فرهنگنامه اصول فقه، ص۸۵.</ref>. علت این [[اختلاف]] نیز در طُرق مختلف [[انتخاب خلیفه]] [[مسلمین]] پس از [[رسول الله]] {{صل}} در صدر اسلام بوده است. اجماع در [[فقه]] [[شیعه]] نیز در طول [[کتاب و سنت]] و [[عقل]] از منابع [[شرع]] محسوب میشود<ref>حامد ناجی، "اجماع"، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۱۵۰.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۴۸-۴۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |